سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

خوش آمدید

استفاده از اشعار برای تمام ذاکرین و مجالس اهل بیت علیهم السلام مجاز می باشد.

طبقه بندی موضوعی

یکباره ریخت باده و ساغر شکسته شد

جمعه, ۸ مرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۴۳ ب.ظ

یکباره ریخت باده و ساغر شکسته شد

شیخ الائمه حرمتش آخر شکسته شد

 

آتش گرفت بار دگر خانه ی علی

شاید به ضربه ی لگدی در شکسته شد

 

بین نماز بر سر و رویش که ریختند...

... گویا نماز سبط پیمبر شکسته شد

 

ای کاش می گذاشت که عمامه سر کند

خیرالعباد بین همه سرشکسته شد

 

یک روز بین کوچه علی را کشیده اند

حالا غرور حضرت جعفر شکسته شد

 

جز ناسزا نمی شنود از زبانشان

در بین راه حرمت مادر شکسته شد

 

باید قسم مگر بخورد؟! صادق است او

در مجلسی که قیمت گوهر شکسته شد

 

یک پیر مرد، پای پیاده، به روی خاک

قدی خمیده داشت که دیگر شکسته شد

 

سیلی به خانواده ی او خورد؟ نه نخورد

اصلا سر کسی سر معبر شکسته شد؟

 

پای پیاده در پس مرکب دوید و گفت

عمه رقیه ام چقدر پرشکسته شد

 

در کربلا به ناله ی محزون سه ساله گفت:

"سقا که رفت حرمت معجر شکسته شد

 

بابا نگاه کن که چنان زجر زد مرا

دندان من شبیه تو دلبر شکسته شد"

 

مهدی علی قاسمی

۹۵/۵/۸

 

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۵/۰۵/۰۸
مهدی علی قاسمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی