سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

خوش آمدید

استفاده از اشعار برای تمام ذاکرین و مجالس اهل بیت علیهم السلام مجاز می باشد.

طبقه بندی موضوعی

وقت ضیافت آمد و در پشت در ماندم

دوشنبه, ۱۵ مهر ۱۳۹۸، ۰۵:۵۳ ب.ظ

وقت ضیافت آمد و در پشت در ماندم
تنها میان این قفس بی بال و پر ماندم
جا ماندم از کرب و بلا و در به در ماندم
این روزها جانم به لب آمد اگر ماندم

انگار که روی زمین تنها ترین هستم
محروم از خیر کثیر اربعین هستم

مونس ندارم غیر این چشمان گریانم
خیره شدن بر عکس شش گوشه است درمانم
زوار، راهی بهشتند و پریشانم
خیلی خجالت می کشم من از رفیقانم

کارم فقط اشک است و ناله از فراق دوست
تربت ببوسم هر سحر از اشتیاق دوست

اصلا ندیده پستی و روی سیاهم را
دیده همیشه خواهش و شوق نگاهم را
قبل از دعایم داده هر آنچه بخواهم را
او مطمئنا خوب می داند صلاحم را

من راضی ام بر آن چه که جانان پسندیده
امسال قربانش شوم هجران پسندیده

تنها پناه و ملجأ جا مانده ها مشهد
در وقت غربت دلخوشی هر گدا مشهد
شاه خراسانی صدا زد که بیا مشهد
تنها شدم رفتم به جای کربلا مشهد

خیلی رئوفانه به فریادم رسید آقا
خیلی عطوفانه سرم دستی کشید آقا

دستم به دامانت رضا کاری برایم کن
قدری از این درد و غمِ در سینه ام کم کن
و انظر إلیَّ...سائلت را باز محرم کن
سلطان! برات کربلایم را فراهم کن

تسکین هر درد و غمی روضه است، می دانی
ابن شبیبم، چند خطی روضه می خوانی؟

فابک علی المظلوم.. جدم دست و پا می زد
فابک علی المحروم.. زینب را صدا می زد
فابک علی المهموم.. خولی بی هوا می زد
فابک علی المغموم.. پیری با عصا می زد

او نیزه می خورد و علی آن لحظه آن جا بود
عطشانِ زیر دست و پا فرزند زهرا بود

علی سپهری

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۸/۰۷/۱۵
علی سپهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی