سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

خوش آمدید

استفاده از اشعار برای تمام ذاکرین و مجالس اهل بیت علیهم السلام مجاز می باشد.

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با موضوع «ج/ اشعار مناجات با امام زمان :: 10- مناجات با حضرت آخر سال شمسی» ثبت شده است

ای که در سینه ی خود داغ فراوان داری

چقدر غم به دل از محنت دوران داری

 

‌همه رنجور ز یلدای فراقت هستند

پیرو مست میان همه ادیان داری

 

قصه ی غربت تو غصه شده در دل ما

چقدر غصه خور از قصه ی هجران داری

 

آرزویم شده تا سائل کویت بشوم

تو کریمی، به گدای رهت احسان داری

 

نوکرانت همه دیوانه ی رخسار تواند

بس که در چهره نشان از رخ یزدان داری

 

یوسف فاطمه برگرد به جان زهرا

که فدای قدمت یار هزاران داری

 

وای بر ما که تو را راهی صحرا کردیم

بی سبب نیست که اینقدر پشیمان داری

 

آخر سال رسید و نرسیدی آقا

چقدر منتظر پاره گریبان داری

 

سر سال است فقط روی تو را می طلبم

چون که در چهره ی خود باغ بهاران داری

 

نکند مرگ بیاید تو نیایی آقا

همه دردیم و شما نسخه ی درمان داری

حاج مجتبی قاسمی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۶ ، ۱۷:۵۶
مجتبی قاسمی

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دردهایم شده تکرار، بهم ریخته ام

غم شده بر سرم آوار، بهم ریخته ام

 

بعد از عمری، سر پیری به خودم می نگرم

من کی ام؟ عبد گنهکار، بهم ریخته ام

 

آخر سال شد و دردِ فراقت آقا

شده در سینه تلمبار، بهم ریخته ام

 

قدرِ یک سال خجالت زده ام از رویت

حقم این است که بسیار بهم ریخته ام

 

خبری نیست دگر از من و اشک سحرم

چشم هایم شده بیمار، بهم ریخته ام

 

منم و این دل رسوا شده و دست نیاز

نظری حضرت دلدار، بهم ریخته ام

 

پسر حضرت زهرا، به رقیه العفو

التفاتی بکن ای یار، بهم ریخته ام

 

جان فدای دل آن دخترکی که می گفت:

به زمین خوردم و ناچار بهم ریخته ام

 

روسری سوخت، سرم سوخت، حجابم افتاد

وسط کوچه و بازار بهم ریخته ام

 

خبری از پدرم نیست، مرا برده ز یاد!!!

اصلا انگار نه انگار بهم ریخته ام

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۶ ، ۰۸:۵۵
عبدالرقیه