سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

خوش آمدید

استفاده از اشعار برای تمام ذاکرین و مجالس اهل بیت علیهم السلام مجاز می باشد.

طبقه بندی موضوعی

۲۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شب جمعه» ثبت شده است

ثواب شعر تقدیم به روح مطهر شهید مدافع حرم نوید صفری

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی

منم و حسرت یک عمر پر از پرده دری
باورم نیست ولی آبرویم را ببری

قبح تأخیر مرا از کرمت زود ببخش
چون نمانده است ازین عمر، دگر آنقدری

هر کجا رفتم و دیدم که پناهم ندهند
بازگشتم به سرایت، به امید نظری

ضرر عمر هدر رفته، شود سود کلان
اگر از بنده ی خسران زده ات درگذری

جز در فیض علی را نکنم دَق الباب
همه ی خیر، فقط هست در اینگونه دری

اشک هایم همه از دوری صحن نجف است
کاش قسمت بشود دیدن صحن پدری

تازه فهمیده ام از سیر مرام شهدا
کارِ بی خصلتِ اخلاص، ندارد اثری

آرزویم همه این است شوم نذر حسین
سر دهم پای غمش مثل نوید صفری

کاش مادر بدهد کرب و بلایم را تا
تحت قبه بنشینم شب جمعه سحری

جگرم سوخته از صوت بُنَیّ، حتما...
فاطمه کرده میان حرمش نوحه گری

همه با بغضِ علی ضربه زدند اما شمر
رفت سوی بدنش با غضب بیشتری

رفت زینب به حرم سر بزند تا برگشت
پیش چشمان ترش رفت روی نیزه سری

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۰۲ ، ۱۰:۳۳
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی

همین که خواندمت یارب مرا فورا بغل کردی
تمام غصه هایم را به لطف خویش حل کردی

تو گفتی یک قدم بازا، می آیم ده قدم سویت
نه من خود آمدم اما تو بر قولت عمل کردی

نخوانده نامه ام را تا زدی یعنی فقط برگرد
چه گویم که بدی دیدی و بر خوبی بدل کردی

فدایت که مرا در خواب جهل و غفلتم دیدی
ولی بیدارم از این خواب ها قبل از اجل کردی

به حبل الله اعظم، بر علی دادی عنانم را
چنین ایمن مرا از هر کجی و هر دغل کردی

چنان دلبسته ام کردی به ایوانِ طلایش که
خلاصم از غم دنیا و از طول امل کردی

قَدیم المَنِّ وَ الاحسان، فدای قِدمت لطفت
مرا مجنون ثارالله از صبح ازل کردی

فدایت که میان روضه خانه منزلم دادی
دگر آسوده ام از بزم های مبتذل کردی

فقط گریه به غم های حسین است آبروی من
ندارم غیر از این گریه پس انداز و عملکردی

به زینب گفت با گریه: عزیزم بردباری کن
زمانی که نظر بر قتلگاه از روی تل کردی

بدان که مهر تو در عضو عضو پیکرم باشد
همان دم که ته مقتل، مرا بی سر بغل کردی

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۰۲ ، ۱۱:۲۹
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، شب ۲۰ ماه رمضان ۱۴۰۱

یا أبصرَ الناظِرین
از همه رانده و تنها شدنم را دیدی
زیر بار گنهم تا شدنم را دیدی

پای نفسی که تمام ثمرم را سوزاند
دامن آلوده و رسوا شدنم را دیدی

شرمسارم که پس از این همه توبه هربار
خارج از حیطه ی تقوا شدنم را دیدی

روز و شب غافلِ از مرگ و شب اول قبر
قاطیِ بازی دنیا شدنم را دیدی

ملجأ طفل گرفتار، فقط مادر اوست
دست بر دامنِ زهرا شدنم را دیدی

مرده ای بودم و مادر به دعا یادم کرد
با دعا کردنش احیا شدنم را دیدی

به علی کرد سفارش که بگیرد دستم
از زمین با مددش پا شدنم را دیدی

از علی، کرب و بلا دارم و با خرج پدر
زائر عرش معلا شدنم را دیدی

علتش کام حسین است که وقت افطار
خیره بر آب گوارا شدنم را دیدی

دل مجنونِ من افتاده به پایین پایش
بنده ی اکبر لیلا شدنم را دیدی

علی اکبر به پدر گفت: پدر، شکر خدا
سال ها طی شد و رعنا شدنم را دیدی


نگرانم چه می آید به سرت آن ساعت
بر عبایت که معما شدنم را دیدی

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۲:۱۲
عبدالرقیه

ثواب شعر هدیه به روح خادم الحسین مرحوم مهدی فلاحیان

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، شب ششم ماه رمضان ۱۴۰۱

شد بنده پشیمان و خدایش بخشید
هر کس که رسید و زد صدایش، بخشید

انگار نه انگار گنهکاری دید
زود از سر مغفرت خطایش بخشید

مخلوق حیا نکرد هنگام گناه
درد است که خالق از حیایش بخشید

تا بنده دلش نرم شود، گریه کند
شیرینی و لذت دعایش بخشید

هر کس که خدا خیر و صلاحش را خواست
از دوستی آل عبایش بخشید

بخشید به هر بهانه ای هر کس را
ما را به علی و ربنایش بخشید

هر آنچه خدا از شرف و عزت داشت
بر ساحت پاک مرتضایش بخشید

من بنده ی آن شهم که هنگام رکوع
انگشتری از زیر عبایش بخشید

مستی مرا، اشک مرا، رزق مرا
در گوشه ی ایوان طلایش بخشید

از شاه نجف هر که فلاحش را خواست
فی الفور برات کربلایش بخشید

بی نام حسین، هر مناجاتی بود
باید که عطایش به لقایش بخشید

آن قدر به مقتلش حسین آه کشید
تا حق، همه را به ناله هایش بخشید

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۰۱ ، ۰۳:۴۹
عبدالرقیه

خسته ام خسته کسی هست امانم بدهد؟
بین طوفان گنه راه نشانم بدهد

هر که افتاد زمین دست به دامان کسی است
من آلوده حسین است که جانم بدهد

شب جمعه است دلم کرببلا می خواهد
فقط ارباب تواند که توانم بدهد

دل من تنگ ضریح است حرم می خواهم
کیست تا کعبه ی شش گوشه نشانم بدهد

بوی سیب حرمش در همه جا پیچیده
ناله ی مادر او سوز و فغانم بدهد

مادرش گفت بنیَّ ذبحوکَ سحقوک
ناله اش شعله بر این سوز نهانم بدهد

پسرم تشنه تو را ذبح عظیمت کردند
داغ تو رعشه بر این قد کمانم بدهد

حاج مجتبی قاسمی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۹ ، ۱۹:۵۷
مجتبی قاسمی

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی_ حرم مطهر سید الکریم_ دی ماه ۹۸

هق هقِ کودک که از سینه بر آید
روی سرش دست لطفِ پدر آید

جام علی می دهد باده ی نابش
عبد چو شرمنده با چشم تر آید

کوهِ عمل بی علی هیچ نیرزد
ذره به مِهر علی در نظر آید

کاش همین نیمه شب، بر دل زارم...
از حرم مرتضی یک خبر آید

شیعه اگر مضطری، قصد نجف کن
در نجفش غصه و غم به سر آید

در حرمش باش تا روضه بخوانیم...
از غمِ خیرالنساء، تا سحر آید

باز می آید بوی هیزم و آتش
باز بوی چادری شعله ور آید

کاش که در، بر سر و سینه نگیرد
کاش که بی دردسر میخ، درآید

****

تیزی مسمار شد تیزی نیزه
کرب و بلا خواهری خون جگر آید

از تنِ یک بی کفن نیزه در آرد
نیزه که بیرون شود، دردسر آید

تا که بلندش کنند از تن بی سر
کعب نیِ دشمنان با تشر آید

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۸ ، ۰۶:۲۰
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

عبدی خطاکارم، مولایَ یا مولای
شرمنده ای زارم، مولای یا مولای

ماندم به چشم تر، خسته شدم دیگر
از نفسِ بیمارم، مولای یا مولای

تو صاحب رحمت، من صاحب درد و...
غم های بسیارم، مولای یا مولای

بی تو گرفتارم، بی ارزش و خوارم
بر خویش مگذارم، مولای یا مولای

چندی است بی تابم، با گریه می خوابم
میل نجف دارم، مولای یا مولای

از مسجد کوفه، یک عمر می آید
آوایِ دلدارم "مولای یا مولای"

آخر می افتد بر، روی علی یک شب
این دیده ی تارم، مولای یا مولای

اصلا چه می دانم؟! شاید همین لحظه...
آمد به دیدارم، مولای یا مولای

در هر شب جمعه، دلتنگ ارباب و...
صحن علمدارم، مولای یا مولای

بر ناله ی زهرا، بر دلبری تنها
عمری گرفتارم، مولای یا مولای

تشنه زمین افتاد، نیزه تکانش داد
گریان بر آن یارم، مولای یا مولای

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۸ ، ۰۶:۱۵
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

 
همیشه هر شب جمعه به سینه غم دارم
حرارتی است قدیمی که در دلم دارم
 
اگرچه دستِ تهی دارم و گدا طبعم
دلِ شکسته ی خود را که دستِ کم دارم
 
میان نامه ی من خالی است از خوبی
گناه و جرم و خطا را همه رقم دارم
 
مرا به حُرمتِ موسی الرضاست می بخشید
خوشم که رعیتم و شاهِ ذوالکرم دارم
 
به امرِ حضرت سلطان، حسین می گویم
به لطف فاطمه ارباب محترم دارم
 
حسین گفتم و جان و دلم به جوش آمد
مرا ببخش، فقط اشک تازه دم دارم
 
نشد که زائر کرب و بلا شوم، باشد
دلم خوش است میان دلم حرم دارم 
 
برات کرب و بلایم به دست عباس است
دوباره مُلتمس دامنِ علمدارم
محمد جواد شیرازی
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۸ ، ۱۸:۳۱
عبدالرقیه

تا دست تهی می شود از لطف خدا پُر

دیگر چه دلیلی است بر این خوی تکبر؟!

 

صبر است و رضا راه تقرب به جنابش

اسباب جدایی است فقط شکوه و غر غر

 

یک روز شده بندگی اش را بکنم؟ نه

یک عمر فقط بوده ام از اهل تظاهر

 

خوردم نمک و ظرف نمک باز شکستم

زحمت شده ام بر سرِ حق، جای تشکر

 

غافل شده ام از غم عظمای قیامت

باید بنشینم سحری را به تفکر

 

ماندم به چه رویی بزنم ناله ی العفو

ای کاش دمی توبه کنم، توبه چنان حر

 

گریان شدم و فاطمه با مرحمت افکند...

بالای سرم سایه ای از رحمت چادر

 

اموال دو عالم به فدای سر زهرا

هستیم گدازاده ی کوثر نه تکاثر

 

اندازه ی حبی که ز مادر به دلم هست

از دختر طاغوت کنم حس تنفر

 

گفتم "بِحُسَیْنٍ..." نظرش بر دلم افتاد

والله ندارد نظر فاطمه رد خور

 

در نسخه ی من قید شده " گریه بر ارباب"

این گریه مگر سنگ دلم را بکند دُر

 

آن قدر نوک نیزه به صحن بدنش خورد

آن قدر که جسمش شده مافوق تصور

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۷ ، ۱۲:۲۱
عبدالرقیه

لا حول و لا قوة إلا بالله العلی العظیم

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

 

روح من سخت زمینگیر شده، کاری کن

از هوس بسته به زنجیر شده، کاری کن

 

پای طولِ اَملم توبه نکردم عمری

دل من از گنهم پیر شده، کاری کن

 

بس که دستم جلوی غیر دراز است، دلم

غافل از منشأ تأثیر شده، کاری کن

 

فکر تنهایی قبرم به سرم افتاده

مهربانا چه کنم؟! دیر شده، کاری کن

 

سال ها دوری از یوسف زهرا سخت است

دوری اش بغض گلوگیر شده، کاری کن

 

دل، گرفتار علی هست و خمار نجفش

زود با این دلِ تسخیر شده کاری کن

 

شب جمعه است، اجازه بده با گریه دلم

بشود طیب و تطهیر شده، کاری کن

 

ناله زد زینب کبری چه کنم یا جداه؟!

روضه هایت همه تفسیر شده، کاری کن

 

یاعلی... رفته ام از حال، ببین که پسرت

دفن در نیزه و شمشیر شده، کاری کن

 

آه، یا فاطمه... با خنجر کُندش قاتل

سوی گودال سرازیر شده، کاری کن

 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۷ ، ۰۳:۵۶
عبدالرقیه

"انا عند منکسرة قلوبهم"

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

 

از این زمانه جدا می شویم با گریه

ز دام نفس، رها می شویم با گریه

 

به روی خاک می افتیم از سرِ غفلت

ولی دو مرتبه پا می شویم با گریه

 

دل شکسته حریم مقدس یار است

مُقربین خدا می شویم با گریه

 

به عشق شاه نجف ما کمیل می خوانیم

غریقِ نور دعا می شویم با گریه

 

همین که بوی شب جمعه می رسد از راه

اسیر کرب و بلا می شویم با گریه

 

حسین کشته ی اشک است، پس به عشق حسین

فدای شاهِ وفا می شویم با گریه

 

به زخم های تن کشته ی میان دو نهر

شبانه روز، دوا می شویم با گریه

 

برای روضه ی سقا به لطف اُمّ بنین 

به روز حشر سوا می شویم با گریه

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۶ ، ۱۰:۵۰
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

هزار شعله ی خون بر روی جگر دارم
دلم گرفته و خوب است چشم تر دارم

بده نشانی من را به حضرت موسی
گناه، از همه ی خلق بیشتر دارم

نشد برای تو قید گناه را بزنم
مرا ببخش که این قدر دردسر دارم

فدای تو شوم، اصلا بیا بزن من را
ولی نخواه از این عشق دست بردارم

همیشه منتظر لطف یک نفر بودم
همیشه چشم بر احسان یک نفر دارم

"زمانه بر سر جنگ است یاعلی مددی"
دوباره حال و هوای نجف به سر دارم

علی علیِ مرا زود می خرد زهرا
من از مرام دل فاطمه خبر دارم

فدای حضرت زهرا که گفت: فضه بیا
مرا کمک بده که درد در کمر دارم

نمرده ام که کسی حیدر مرا بزند
سرم شکسته ولی از پرم سپر دارم

ز قتلگاه خودم، کوچه ی بنی هاشم
به سوی قتلگه کربلا نظر دارم

آهای خنجر و شمشیرهای در گودال
نگفته اید به خود، مادرم... پسر دارم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ بهمن ۹۶ ، ۱۱:۴۴
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی _ بهمن ۹۶

 

تا این که بر این نفس بمانم مُتکبر

واقع نشود توبه ام اینگونه مؤثر

 

ای وای به تاریکی قبرم چه بسازم

فردا که شوم سوی تو بی توشه مسافر

 

بالم به هوای نظرت "عَظمِ کَسیر" است

افتاده ام از پا، نظری حضرت "جابر"

 

من پیر زمین گیر گناهان بزرگم

العفو الهی بِحبیب بن مظاهر

 

نازل نشده جز کرم و خیر ز سویت

هر قدر بدی از من رسوا شده صادر

 

بی کرب و بلا حاجت فردوس ندارد

هر کس که شب جمعه، حرم را شده زائر

 

بر گریه کنش روز جزا، نار حرام است

این اشک، برایم شده آرامش خاطر

 

پیراهن او رفت ولی رمل بیابان...

شد بر تن پاک پسر فاطمه ساتر

 

ای وای تنش جمع شده بین حصیری

بی یار و غریبانه به دستان عشائر

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۶ ، ۰۶:۱۲
عبدالرقیه

خاک زمانه بر سر سینه زن حسین

خون مثل چشمه بود روان از تن حسین

 

لب تشنه ماند و آه که سیراب گشته بود

حتی در آن زمان فرس دشمن حسین

 

نفرین به پست بودن دنیا و قصرهاش

چون غیر ریگ داغ نشد مسکن حسین

 

از بس که نیزه ها به تنش گیر داده بود

چون گل ورق ورق شده پیراهن حسین

 

تا که سرش نشست نوک نی، همان زمان

افتاد خواهرش به روی دامن حسین

 

خورشید رنگ خون شد و دنیا به خود دگر

یک روز خوش ندید پس از کشتن حسین

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱ بهمن ۹۶ ، ۰۰:۲۵
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

 

منی که غرق گناهم، شکسته بال و پرم

چگونه نام بلند تو را به لب ببرم؟!

 

اگر که دوست نداری "خدا خدای" مرا

اجازه هست صدایت کنم به چشم ترم؟!

 

خودم نیامده ام نیمه شب به درگاهت

تو خواستی که بیافتد به این حرم گذرم

 

بیا مرا جلوی دیگران خراب مکن

بگیر دست مرا که به سنگ خورده سرم

 

مرا ببخش و دوباره بگیر در آغوش

قسم به حرمت خون مدافعان حرم

 

بنا نبود فقط خوب ها حرم بروند

شبی بیا و مرا هم به کربلا ببرم

 

تمام هستی من هست مادر و پدرم

فدای حضرت ارباب مادر و پدرم

 

اگر حسین نشد عاقبت کفن بشود

چگونه نوکرم و بهر خود کفن بخرم؟!

 

هنوز نیمه ی شب های جمعه می آید

نوای مادر او: تشنه ذبح شد پسرم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۶ ، ۱۱:۱۹
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی مهدی رسولی

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی محمد حسین پویانفر

 

مرغ درمانده ام و بال و پرم افتاده

قرعه ی خون جگری بر جگرم افتاده

 

معصیت ریشه ی ایمان مرا سوزانده

بی سبب نیست ز شاخه ثمرم افتاده

 

یک نفر نیست به داد من تنها برسد؟!

آنقدر دام گنه دور و برم افتاده

 

دیر شد، آخرِ عمری به خودم آمدم و

وسط معرکه دیدم سپرم افتاده

 

همه ی دار و ندار دل رسوای من است

این دوتا قطره که از چشم ترم افتاده

 

حب زهرا من خسران زده را آدم کرد

بر زبان همه، حالا خبرم افتاده

 

دلخوشم سائلم و ریزه خور پنج تنم

روزی ام دست خدایان کرم افتاده

 

بی سبب نیست به لب نادعلی می خوانم

به سرم شور نجف، شور حرم افتاده

 

هر شب جمعه دلم سوخت از آن روزی که

سوی شش گوشه ی دلبر نظرم افتاده 

 

تربت کرب و بلا با دل من کاری کرد

باده ی ناب هم آخر ز سرم افتاده

 

روزی ام کرب و بلا نیست ولی شکرِ خدا

به سوی مجلس روضه گذرم افتاده

 

مادری موی پریشان به حرم آمد و گفت:

خنجری کند به جان پسرم افتاده

 

چقدر چشم طمع بر زره و پیرهنِ

تشنه ی در دلِ خون غوطه ورم افتاده

 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۴۹
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای حاج مهدی رسولی

دانلود فایل تصویری شعر با نوای حاج محسن عرب خالقی

 

بنده ای خطاکارم، بار معصیت دارم

می پذیری ام امشب، با گناه بسیارم؟!

 

یا مُسببَ الاسباب

یا حلیم و یا تواب

 

گرچه زار و غمگینم، مستحق نفرینم

من ولی ز درگاهت، جز کرم نمی بینم

 

یا کریم و یا الله

یا علیم و یا الله

 

آمدم شب غفران، بر سرایت ای منان

زیر لب نوا دارم، یا غفور و یا رحمن

 

یا غفور و یا رحمن

همدم گنهکاران

 

می زنم صدا العفو، مهربان خدا العفو

ای خدا به اربابم، شاه کربلا العفو

 

ساتر العیوب العفو

عالم الغیوب العفو

 

" داغ نینوا دارم، میل کربلا دارم"

تو مرا نمی خواهی؟! " من فقط تو را دارم"

 

شاه من، حسین من

بی کفن حسین من

 

گرچه بنده ای پستم، بر سه ساله دل بستم

گفته ام به هر محفل، من رقیه ای هستم

 

ای سه ساله ی ارباب

گم شدم مرا دریاب

 

اربعین که مهمانم، تا سرای جانانم

هر ستون که می آیم، از رقیه می خوانم

 

می خری مرا بی بی؟!

اشفعی لنا بی بی

 

گریه کن که در جاده، از بلندی افتاده

دختر عزیز الله، در خرابه جان داده

 

یاس نیلی پرپر

می کشی مرا آخر

 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۵ ، ۱۳:۲۷
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی جواد مقدم

ای روح عشق، معنی خلد برین، حسین

راز و نیاز روز و شب راغبین، حسین

 

ما در کنار تو همه آسوده خاطریم

واضح ترین تجلی حِصن حَصین، حسین

 

هیئت اگر نبود بساط جنون نبود

روحی فداک... حضرت عشق آفرین، حسین

 

اول خدا برای تو روضه گرفته است

اول گریست بهر تو روح الامین حسین

 

ما نوکران مادر فضل و کرامتیم

ما را بخر به حرمت ام البنین حسین

 

محشر همه به دور شما سینه می زنیم

با این نوا و زمزمه ی دلنشین "حسین..."

 

بنده بدون گریه مقرب نمی شود

این نکته نزد ما شده عین الیقین حسین

 

یک سال می شود که به فکر زیارتیم

ما را به کربلا برسان اربعین حسین

 

عمری است آه ما همه از آه زینب است

در گوش ماست سوز ندایی حزین... "حسین..."

 

رحمی به حال خواهر خود کن مقابلش

پرپر نزن... نکش بدنت را زمین، حسین

 

بالای نیزه رفتی و از حال رفته است

در پای نیزه خواهر خود را ببین، حسین

 

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۵ ، ۱۹:۱۹
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی

 

عاشق فقط به دیده ی گریان دلش خوش است

هجران زده به حال پریشان دلش خوش است

 

عشق است هر چه را بپسندی برای من

دلداده ات به غربت و هجران دلش خوش است

 

" گفتی بسوز در غم من ... اِی به روی چشم "

دلسوخته به لذت درمان دلش خوش است

 

با فقر محض آمدنم عیب و نقص نیست

وقتی که مور هم به سلیمان دلش خوش است

 

محتاج یک نگاه کریمانه ی تو ام

قحطی زده به قطره ی باران دلش خوش است

 

در پشت در نشستن من بی دلیل نیست

سائل فقط به لطف کریمان دلش خوش است

 

با دست مهربان خودت لقمه ای بگیر

خیلی گدا به لقمه ای از نان دلش خوش است

 

اینجا بساط شاه و گدا فرق می کند

اینجا خود کریم به مهمان دلش خوش است

 

گیرم که خشک هم بشود چشم نوکرت

بر ابر رحمت تو کماکان دلش خوش است

 

می گفت عاشقی که زیارت نرفته بود

تنها به لطف شاه خراسان دلش خوش است

 

وقتی دلت گرفت فقط فابک للحسین

نوکر به روضه ی شه عطشان دلش خوش است

 

ای شهریار نیزه نشین آیه ای بخوان

دردانه ات به آیه ی قرآن دلش خوش است

علی سپهری

 

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۵ ، ۰۰:۲۳
علی سپهری

بَابُکَ مَفْتُوحٌ لِلرَّاغِبِین...

 

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی
دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی

 

از دلم زنجیر عشق این و آن را باز کن

من به پایان آمده کارم، خودت آغاز کن

 

شوق وصل تو مرا کشته است بس کن ای حبیب

با دلم بازی نکن این قدر... در را باز کن

 

بی نیازِ مطلقی اما ز باب عاشقی

گفته ای: "من می خرم... بنده برایم ناز کن"

 

من صدایم در نمی آید... خجالت می کشم

در مناجاتت مرا داوود خوش آواز کن

 

هر شبم بی ذکر و یادت طی شد و عمرم گذشت

پس بیا و امشبم را یک شب ممتاز کن

 

من جوانی کرده ام آخر سرم خورده به سنگ

با دو دست رحمتت قدری سرم را ناز کن

 

معجزه می خواهد آخر این دل آلوده ام

با ولای مرتضی در سینه ام اعجاز کن

 

یا قدیمَ المَنِّ وَ الرَّحْمَة بِمَولانا الحُسَین

جلوه ی رحمانی ات را باز هم ابراز کن

 

سینه زن! گیرم که بالت را شکسته معصیت

یک حسین امشب بگو تا کربلا پرواز کن

 

فاطمه روضه گرفته، ای خدا لطفی کن و...

...بهر یاری کردنش چشم مرا سرباز کن

 

"سنگ هم خوردی عزیزم پیرهن بالا نزن

چاره ای بر تیر آن ملعون تیر انداز کن

 

دستبافم را به غارت برده اند، ای بی کفن

چادر من را بگیر و زود رو انداز کن"

 

محمد جواد شیرازی

۹۵/۱

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۱۷
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج مجتبی قاسمی

 

آمده موسم تنهایی و حیران شده ام

دادم از دست تو را، سخت پریشان شده ام

رفتی و بعد تو من پاره گریبان شده ام

نظری کن چقدر بی سر و سامان شده ام

 

چشم بد بعد تو دنبال من افتاد حسین

خواهرت را نکند برده ای از یاد حسین؟!

 

چند مرکب پیِ من پشت سرم تاخته اند

عده ای چشم به سوی حرم انداخته اند

این طرف روی تنت کوه سنان ساخته اند

سنگ دل ها سرفرصت به تو پرداخته اند

 

یک نفر هستم و از چند طرف درگیرم

به خود فاطمه سوگند که بی تقصیرم

 

رکن من بودی و از رکن و اساس افتادم

کعب نی خوردم و عشق تو نرفت از یادم

" زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم"

گم شده بین شلوغی سخن و فریادم

 

شاهدی داد زدم... گریه کنان می گفتم

با صدایی که گرفته سویشان می گفتم:

 

جوشن مانده به روی بدنش را نبرید

سخت جا رفته... عقیق یمنش را نبرید

با سر نیزه توان سخنش را نبرید

هرچه بردید ولی پیرهنش را نبرید

 

بگذارید نگاهی به سویش بندازم

لااقل چادر خود را به رویش بندازم

 

محمد جواد شیرازی

 

۹۴/۱۲

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۴ ، ۰۰:۳۴
عبدالرقیه

مناجات شب جمعه

دانلود صوت شعر با نوای حاج مجتبی قاسمی
دانلود صوت شعر با نوای حاج میثم مطیعی

 

نامحرم آوردم دل و محرم گذشتم

بر دل نوشتم: "دوستت دارم..." گذشتم

 

عشق است و عاشق هرچه دارد نذرِ عشق است

از مادرم،  دار و ندارم هم گذشتم

 

گمراه بودم، گریه کردم در عزایت

از نسلِ آدم بودم و آدم گذشتم

 

از کودکی ام بین هیئت ها نشستم

من پای عشقت از همه عالم گذشتم

 

فرهادم و با دردِ شیرینی که دارم

از خیرِ طب و بهره ی مرهم گذشتم

 

یک روز زیر پرچمت من را رساندند

عمری است از زیرِ همین پرچم گذشتم

 

امشب شبیه تو که درهم می خریمان

از هر کسی ناراحتم درهم گذشتم

 

شب های جمعه در فراقِ کربلایت

از شهر ری با سینه ای پر غم گذشتم

 

کم کم مرا سوزاند داغِ روضه هایت

از شعرها... از روضه ها... کم کم گذشتم

 

مقتل به دستم مانده و مبهوت ماندم

هی بغض کردم، خط به خط خواندم گذشتم

 

بوسه به زیر حنجرت دردسری شد

از روضه ی جان کندنت مبهم گذشتم

 

جانم به لب آمد زمانی که به مقتل

از غارت پیراهن و خاتم گذشتم...

 

شکر خدا این بار هم  از روضه هایت

با قلب خون، با چشم پر شبنم گذشتم

 

محمد جواد شیرازی

۹۴/۱۰

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۴ ، ۲۳:۳۱
عبدالرقیه

بیچاره دلی که به محبت نتپیده است

یا در ره معشوق مشقت نخریده است

 

بیچاره کسی که شب جمعه شده اما

از گوشه ی چشمش نم غربت نچکیده است

 

اربابی و ما ماتِ کرامات تو هستیم

کس پشت سرت غیر کرامت نشنیده است

 

"ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا

حلوا به کسی ده که محبت نچشیده است"

 

بر خاک درت پوزه بمالیم و تو ای کاش

روی سرمان از سر رأفت بکشی دست

 

خوشبخت کسی شد که به شکرانه ی این عشق

دامان حیا... پرده ی عصمت ندریده است

 

امشب سر سجاده دلم ریخته برهم...

...یاد گذرم که به مزارت نرسیده است

 

بگذار گدایت بشود کرب و بلایی

تا پیش همه باز خجالت نکشیده است

 

بنگر تو به زینب که پس از رفتنت آقا

قدّش ز غریبی و اسارت چه خمیده است

محمد جواد شیرازی

۹۴/۸/۲۱

بیت چهارم از غزلی از جناب سعدی

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۹۴ ، ۱۵:۴۳
عبدالرقیه

السلام علیک یا اباعبدالله

دانلود کلیپ تصویری این شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی حفظه الله تعالی

 

از غم هجر کنم ترکِ جماعت گاهی

می زند بر دل من شور محبت گاهی

 

شب جمعه شد و یاد حرمت افتادم

می چشم از غم هجران تو تربت گاهی

 

زائرم... هر سحر از دور سلامت دادم

شهریارا نظری کن به گدایت گاهی

 

عبد دربار توام شکر، خدا را... اما

کربلایی بده از باب رفاقت گاهی

 

حاجتم چیز کمی نیست به من حق بده که

می کشانم سخنم را به شکایت گاهی

 

مرغ بی بال و پرم دانه نمی خواهم که

بده در کنج حرم اذن اقامت، گاهی

 

بدم اما تو کریمی و برای تو بد است

ندهی دست گدا برگ زیارت، گاهی

 

در حریم تو کریمان همه زانو زده اند

چه حریمی... چه بهشتی... چه زیارتگاهی

 

زاهدی گفت حرم جای کسی مثل تو نیست

جای سگ نیست مگر کهفِ عبادتگاهی؟

 

هدف عاشق بیچاره مقرب شدن است

گاه با روضه و با ذکر فضیلت گاهی

 

کوه کَن گشتنِ فرهاد به ما ثابت کرد

می رسد در ره معشوق مشقت گاهی

 

بعد از این جای ضریح تو که رؤیام شده

می زنم بوسه بر این پرچم هیئت گاهی

 

اثرش بیشتر است از همه ی نافله ها

با توسل به شما اشک مصیبت گاهی

 

هر دو سخت است دلم را زده آتش، گاهی...

...روضه ی تشنگی و روضه ی غارت گاهی

 

نیزه دار آمده پس لب نگشا بهر دعا

می گذارد اثرش را خود نیت گاهی

 

از تعجب همه گفتند: "رقیه... او بود؟!"

کودکِ پیر شود موجب حیرت گاهی

 

دق‌ دهد دیدن نعش پدری دختر را

بدتر از درد یتیمی و اسارت گاهی

 

محمد جواد شیرازی

 

۹۴/۷/۲۳

 

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۴ ، ۲۳:۴۸
عبدالرقیه

در کل سال ، ماه خدا چیز دیگری ست

حال دعا و اشک و نوا چیز دیگری ست

 

یک کوله بار معصیت و ماه رحمت است

گریه میان خوف و رجا چیز دیگری ست

 

با جوشن و مجیر و ابوحمزه آمدم

این جا بساط شاه و گدا چیز دیگری ست

 

در ابتدای ماه اگر محض روی یار

بخشد خدا گناه مرا چیز دیگری ست

 

" مَن إسمُه دَواء " حسین است تا ابد

ذکر حسین بهر شفا چیز دیگری ست

 

ماه صیام آمد و آن سینه ای که از ...

... گریه بر او گرفته جلا چیز دیگری ست

 

با یک دَمَش حبیب حیاتی دوباره یافت

بی شک بقای بعد فنا چیز دیگری ست

 

با لطف مادرش همگی نوکرش شدیم

آری رفیق ! منصب ما چیز دیگری ست

 

محشر میان خلق به سمت خودش اگر

آقا صدا زند " تو بیا " چیز دیگری ست

 

برگ برات کرب و بلای مرا اگر

امضا کند امام رضا چیز دیگری ست

 

فرمود: " اُسْتُجیبَ دُعا تَحتَ قُبَّته "

یعنی به زیر قبه دعا چیز دیگری ست

 

فهمیده هر که زائر شش گوشه اش شده

شب های جمعه کرب و بلا چیز دیگری ست

 

مادر رسیده است بُنیَّ به روی لب

زهرا که روضه خواند بُکا چیز دیگری ست

 

قلبش شکسته است ز زخم جبین ولی

آن ضربه های چوبِ عصا چیز دیگری ست

 

پرسید دختری که پدر جان لبِ تو را

سر نیزه ای به هم زده یا چیز دیگری ست ؟

 

بر روی خاک یک تنِ صد چاک مانده بود

بر روی نیزه زلف رها چیز دیگری ست

 

علی سپهری

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۵۱
علی سپهری


یا رحمة الله الواسعة

"حسین جان"

 

صوت شعر با صدای کربلایی حسن حسین خانی 

صوت شعر با صدای کربلایی جواد مقدم(صوتی و تصویری)

 

 

دوباره بغض و کمی آه، علتش این است

حرم نرفته بمیرم...خجالتش این است

 

«سلام می دهم از بام خانه سمت حرم

ببخش نوکرتان را بضاعتش این است»

 

هنوز توبه نکرده، مرا خرید آقا

محبت و کرم یار سرعتش این است

 

به ذکر و نام قشنگش لبم شده شیرین

تمام لذت فرهاد و خلوتش این است

 

رقیق شد دل آلوده از گناهم باز

کمی ز معجزه ی چای هیئتش این است

 

به قطره قطره ی اشکم ملک خورَد غبطه

که اشکِ روضه ی ارباب قیمتش این است

 

شفای هر مرضی گشت، خاک تربت دوست

چه ها کند نظرش آنکه تربتش این است

 

عجیب نیست که بدکاره هم شود زاهد

که جذبه ی نظرِ یار، قدرتش این است

 

محبتش زِ ازل با گلم شد آغشته

که ماجرای من و عشق قدمتش این است

 

خوشا میانِ عزا جان دهم، همه گویند:

غلامِ کویِ حسینیه قسمتش این است

 

محمد جواد شیرازی

 26شهریور 93

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۳ ، ۲۰:۵۷
عبدالرقیه