سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

خوش آمدید

استفاده از اشعار برای تمام ذاکرین و مجالس اهل بیت علیهم السلام مجاز می باشد.

طبقه بندی موضوعی

۹۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «محرم» ثبت شده است

هر کس که شد حسینی، پاک است و صاف و ساده
دور است طینتش از خودبینی و افاده

هر خیر و رحمتی هست، از پنج تن رسیده
مدیونم از ازل بر این قوم و خانواده

مهر حسین رزق است، رزقی به دست زهرا
این عشق را به لطفش در سینه ام نهاده

سِرّ نجات فُطرس در ذکر یاحسین است
چاره به هر غمی هست این ذکر فوق العاده

شد او قدیم الاحسان، چون از قدیم الایام...
هر عقده را گشوده، با چهره ی گشاده

توحید را به هر کس، خود خواست می چشاند
از سوی کس نباشد غیر از حسین اراده

تا ریخت آبرویم در محضر الهی
کرد آبروی من را اشک غمش اعاده

هربار دور ماندم از صحن کربلایش
رزق زیارتم را بنت الحسین داده

با چشم های تارش، در گوشه ی خرابه
طفلی کنار دیوار با زحمت ایستاده

بی اختیار ناگاه با چشم تر می افتد
از بس دویده این طفل در دشت ها پیاده

طفل سه ساله را چه با پهلوی شکسته؟!
این جرم بوده کار زجر حرام زاده

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۰۲ ، ۰۰:۰۹
عبدالرقیه

اگرچه خسته ای از دوری اش، نشو دلسرد
امام، منتظرت مانده زودتر برگرد

به زیر سایه ی جز حضرتش نرو هرگز
که بر سرت همه ی عمر، سایه اش گسترد

به جز هر آن عملی که به عشق او کردیم
تلاش و طاعت دیگر نداشت دستاورد

امام عصر خودش با دعای نیمه شبش
به سینه ام غم عشقِ حسین را پرورد

چه فرصتی است مهیا که با امام زمان
به چشم های ترِ خویش می شوم همدرد

حسین با لب خشکش چه خطبه هایی خواند
ولی چه گویم ازین غم که از همه شد طرد

صدا زد از جگرش العطش ولیکن شمر
به دست، خنجر کندی به جای آب آورد

همینکه کرد دعا زیر لب برای همه
به ضربه ی لگدی شمر پشت و رویش کرد

نشست بر روی سینه، دوازده ضربه...
زد از قفا به گلویش، حرامیِ نامرد

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۰۲ ، ۰۴:۰۲
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی شب عاشورا محرم ۱۴۰۲

از سر شب اضطرابم شد زیاد
بی کسی ات داده صبرم را به باد

یا أخ المظلوم، اشکم ممتد است
سایه ی بالاسرم، حالم بد است

حرف از روز وداع و غم زدی
خیمه ی اصحاب را بر هم زدی

خطبه ات آتش زده بر جان من
حرف رفتن می زنی جانان من؟!

هم قرارم بوده ای، پنجاه سال
هم کنارم بوده ای، پنجاه سال

خندق از چه دور خیمه کنده ای؟!
چه شده آخر؟! مرا ترسانده ای

پشت خیمه ها چه کردی جست و جو؟!
خارها را جمع کردی از چه رو؟!

مشت، بر این خاک می کوبم حسین
حق بده اینقدر آشوبم حسین

من همانم که زمان عقد خود
شرط کردم با تو باشم هرچه شد

این شب آخر به بالینم بمان
ریخته بر هم دلم، قرآن بخوان

خسته ام، رو سوی خالق می کنم
خار در پایت رود دق می کنم

دلهره از غربتت دارم حسین
در نمازم اشک می بارم حسین

در مناجاتم صدایت می کنم
تو نگویی هم دعایت می کنم

یا نرو یا آبرویم را بخر
می روی فردا مرا با خود ببر

لحظه ای کوتاه که خوابیده ای
خواب سگ های درنده دیده ای !

خواب دیدی قاتلت بد کینه داشت
چکمه اش را بر روی جسمت گذاشت

خواب دیدی طبق نقل مصطفی
مبتلا بر پیسی است آن بی حیا

تشنه تا مقتل تنت را می برند
این قبیله پیکرت را می درند

در بر جسمت توقف می کنند
تا سه ساعت هی تعارف می کنند

می شوی ای سرپناهم، بی پناه
سنگ باران می شوی در قتلگاه

روی تل باید ببیند خواهرت
خنجرِ کندی به زیر حنجرت

پیکرت را تا که غارت می کنند
روی سرنیزه بلندت می کنند

اجر و مزدت را سواران می دهند
بر تنت ده اسب جولان می دهند

از نوک نی تا سرت پایین رود
در میان کیسه ای خورجین رود

تا بهشت این نغمه ی چاووش رفت
واحسینا خواهرت از هوش رفت

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۰۲ ، ۲۱:۱۵
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، شب ۶ محرم ۱۴۰۲

توحید ما شروعش، از دعوت حسین است
تکمیل هر عبادت، معرفت حسین است

یُعطی الکَثیر یعنی محدودیت ندارد
رزق تمام عالم از برکت حسین است

رحمت بدون منت، بخشش بدون علت
حیرت نکن عزیزم، این عادت حسین است

گفتند کار ما نیست معراج رفتن اما
معراج سینه زن ها در هیئت حسین است

فرموده حاج قاسم ما ملت حسینیم
قطعا دعای زهرا با ملت حسین است

با چشم خویش دیدیم این حرفِ مستند را
تنها شفای هر درد، در تربت حسین است

شرط کمال تکبیر در هفتمینِ آن است
این شیوه، اقتدا بر قدقامت حسین است

هل مِن مُعینِ مولا، شرح ألَستُ... باشد
قالوا بلای عشاق بر نصرت حسین است

گریان نمی شود در گرمای روز محشر
هر کس که اهل گریه بر غربت حسین است

وای از لباس کهنه، وای از تنی برهنه
چشم تمام لشگر، بر غارت حسین است

بهتر ندید آقا، حمله به خیمه اش را
این روضه و مصیبت، حیثیت حسین است

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۰۲ ، ۲۳:۳۹
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، شب ۵ محرم ۱۴۰۲

بسم رب النور، نور هر سخن
هستم عبدالله و بابایم حسن
چون امیرالمؤمنینم، بت شکن
می کنم هر فتنه ای را ریشه کن

اسوه ام قاسم شد و شیر جمل
نزد ما مرگ است أحلی مِن عسل

من حسینی هستم و پابست او
یازده سال است مستم، مست او
بوسه گاهم بوده عمری، دست او
حال افتاده به مقتل، خسته او

از میان دست عمه، بی قرار
دست خود را می کشم بی اختیار

هیچ کس جز من نماند از لشگرش
تشنگی آتش زده بر حنجرش
مانده جای زخم بر سرتاسرش
می کشد روی زمین بال و پرش

عده ای شمشیر در آورده اند
شمر و خولی رو به مقتل کرده اند

با عصا محراب ابرویش شکست
نیزه ای در بین پهلویش شکست
سنگ تیزی، روی نیکویش شکست
دیدی آخر شأن گیسویش شکست

با خدایش بود در راز و نیاز
دست ناپاکی به مویش شد دراز

جان به قربانش، فدایش می شوم
مرهمی بر زخم هایش می شوم
بین مقتل، سر جدایش می شوم
با پرم جوشن برایش می شوم

قتلگه، کوچه شد و من هم سپر
ایستادم روی پنجه چون پدر

تیغ، بی رحمانه دستم را برید
تیر، با شدت گلویم را درید
جز عمو چشمم دگر کس را ندید
پیکرم را بین آغوشش کشید

تا که لب تشنه صدا کردم، عمو
تیری آمد دوخت جسمم را بر او

بعد من، خیلی جسارت می شود
بر عمو جانم اهانت می شود
احتضار او سه ساعت می شود
پیکرش بدجور غارت می شود

نیست ذبحی مثل او در عالمین
فاطمه گوید بُنیَّ یاحسین

محمد جواد شیرازی

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۰۲ ، ۲۳:۳۲
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی روز سوم محرم ۱۴۰۲

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی حسین طاهری

امام عصر، فدای محرم جدت
فدای چشم ترت یاد ماتم جدت

دعای مرحمتت شد سبب که این گرما...
نشسته در دلم از داغ اعظم جدت

سیاه پوشی ما را قبول کن مولا
شریک کن دل ما را تو در غم جدت

چو رشته های عَلم این دل مرا بتکان
قسم به حرمت والای پرچم جدت

به لطف توست که در فتنه های قبلِ ظهور
نشد جدا شوم از راه محکم جدت

به حق چشم پر اشکت مرا نکن محروم
زمان گریه ز فیض دمادم جدت

برای عرض ارادت دل مرا برسان
به کربلا، به بهشت مسلّم جدت

به قتلگاه چنان بی قرار زینب بود
که ریخت روی زمین اشک نم نم جدت

تمام زندگی ام را دوباره درهم کرد
به خاک کرب و بلا، جسم درهم جدت

چه روضه ای است مصور، به چشم می بینی
به دست خویش، شب و روز، خاتم جدت

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۰۲ ، ۰۸:۴۹
عبدالرقیه

ره گشایید، کاروان آمد
کاروان حسین جان آمد

دور مولا چه خوب اصحابی است
نزد خورشید، بَه چه مهتابی است

کودکان حرم که چون یاسند
همه آسوده نزد عباسند

نور وجهش به عرش می تابد
روی دوشش رقیه می خوابد

شیر زن های مذهب آمده اند
ام کلثوم و زینب آمده اند

عون و قاسم حجاب محملشان
علی اکبر رکاب محملشان

چشم یک خیمه بر دهان علی است
عشق این کاروان، اذان علی است

شیرخوار رباب در خواب است
مشک های حرم پر از آب است

گفت آقا چه نام این صحراست؟
یک نفر گفت دشت کرب و بلاست

هاهُنا... بر لب حسین آمد
روضه ها بر لب حسین آمد

شد سرازیر اشک چشمانش
زینب از غم دلش گرفت آتش

دلهره در دلش فراوان شد
بیشتر از حسین، گریان شد

گفت: حس می کنم غریبی را
بوی خون، بین عطر سیبی را

نکند وعده ی نبی اینجاست
نکند تل زینبی اینجاست

سنگ ها بر زمین چه بسیارند
نخل ها را ببین چه بسیارند

این غم در گلو چه خواهد شد؟
جان زینب بگو چه خواهد شد؟

دست من نیست می روم از حال
نرو دیگر میان این گودال

چه کنم تا سرت جدا نشود؟
چه کنم پیکرت رها نشود؟

من نمردم به تو لگد بزنند
به پدر، حرف های بد بزنند

تک و تنها اگر بمانم چه؟!
بین اعدا اگر بمانم چه؟!

نکند که اسیر خواهم شد؟!
با که من هم مسیر خواهم شد؟!

هر چه باشد قضا و تقدیرم
نیست فرقی، که بی تو می میرم

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۰۲ ، ۰۸:۰۵
عبدالرقیه

سلام ماه محرم، سلام ماه حسین
سلام پرچم مشکیِ خیمه گاه حسین

هزار شکر نمردیم و فرصتی داریم
برای عرض ارادت به پیشگاه حسین

تمام عزت عالم میان روضه ی اوست
چه عزتی است که هستیم در پناه حسین

نوشته فاطمه نام تمامی ما را
به لطف آمدنِ روضه، در سپاه حسین

تمام سال اگر رفته ام به بیراهه
شدم به برکت این ماه، سر به راه حسین

جواز نوکری ام برترین مدال من است
جواز نوکری ام داده یک نگاه حسین

شبیه کل رسل اذن گریه داده به من
چه منتی است بر این عبد روسیاه حسین

شفاست تربت پاک و مقدس قبرش
رواست ذکر دعا تحت بارگاه حسین

دوباره بوی لباسی که غرق در خون است
رسانده است دلم را به قتلگاه حسین

چنان زدند به نیزه به پهلوی حضرت
رسید از ته مقتل صدای آه حسین

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۰۲ ، ۲۳:۵۰
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، روز اول محرم ۱۴۰۲

پر شده قلبم از ولای حسین
دوست دارم شوم فدای حسین

روی دارالعماره حس کردم
می وزد عطر آشنای حسین

شرمسارم از آن همه نامه
شرم دارم ز بچه های حسین

کاش یک لحظه محضرش بودم
تا بیفتم به دست و پای حسین

بر غریبی خود نمی گریم
هست اشکم فقط برای حسین

جز من و هانی و یکی دو نفر
هیچ کس نیست مبتلای حسین

مانده ام این جماعت نامرد
چه گرفتند در ازای حسین؟!

همه بیتاب کشتنش هستند
چه بلایی است کربلای حسین

وسط نیزه دارها گفتم:
بزنیدم مرا به جای حسین

می شود ذبح، تشنه لب اصغر
غم عظماست ماجرای حسین

وای اگر پیکر علی اکبر
نشود جمع در عبای حسین

شد اگر پیکرم رها بر خاک
به فدای تن رهای حسین

لب خونی و تشنه ام گویاست
تشنگی می شود جزای حسین

گونه ام را شکافت سنگ اما
آه از روی حق نمای حسین

می رسد پیش زینبین آخر
روی نیزه، سرِ جدای حسین

تنش اینجا کفن نخواهد شد
لالم از داغ بوریای حسین

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۰۲ ، ۰۶:۰۷
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، ماه صفر ۱۴۰۱

اگرچه ندیدی وفاداری از من
مبادا دمی چشم برداری از من

خجالت زده هستم آقا که سر زد
بدون توجه، گنهکاری از من

همیشه به ذکر و دعا رفع کردی
هزاران گزند و گرفتاری از من

چرا کم به یادت می افتم، مگر که...
خدایی نکرده تو بیزاری از من؟!

امام زمانم، دعاهای خیرت
دوا کرده هرگونه بیماری از من

مرا یک سحر راهی کربلا کن
بیا و سحر کن شب تاری از من

بجز گریه بر داغ جد غریبت
متاعی ندارم، خریداری از من؟

بمیرم بر احوال زینب که فرمود:
کجایی حسینم، خبر داری از من؟!

سرت را شکستند بین شلوغی
ولی برنیامد دگر کاری از من

در این بی کسی ها، شبیه گذشته
بیا و خودت کن هواداری از من

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۰۱ ، ۱۱:۰۹
عبدالرقیه

بیا به روضه، دلت کوه طور خواهد شد
بلا از اهل حسینیه دور خواهد شد

مسیر بندگی و طاعت بدون حسین
مسیر ظلمت و صعب العبور خواهد شد

اگر که لوح دلت شد سیاه و آلوده
بگو حسین، دلت غرق نور خواهد شد

همینکه چای عزا دم کشید در روضه
شفای درد و شراب طهور خواهد شد

خوشا به حال هر آن نوکری که زندگی اش
فقط هزینه ی خیر الامور خواهد شد

خودِ حسین پناه تمام نوکرها
میان حیرت یوم النشور خواهد شد

اگر حسین بخواهد، فقیر هم باشم
برات کرب و بلا جفت و جور خواهد شد

حرارت غم او در دل است و این گریه
گواه گرمیِ "ما فِی الصدور" خواهد شد

کنار جسم حسینش عقیله با گریه
اسیر خنده ی قومی شرور خواهد شد

سری که از نوک نیزه میان خرجین رفت
شبی روانه به سوی تنور خواهد شد

بدان که شام، بلند است و منتقم بیدار
سحر می آید و عصر ظهور خواهد شد

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۰۱ ، ۱۰:۲۹
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، شب ۲۶ محرم ۱۴۰۱

ذات حق است فقط قدر و بهای حسنین
راه قرب به خدا چیست؟ لقای حسنین

در حسینیه موحد شدنم کامل شد
بنده ام، سجده کنم رو به خدای حسنین

آبرودار شدن، ماحصل نوکری است
هست، عزت همه اش تحت لوای حسنین

فاطمه بی برو برگرد تلافی بکند
هر کسی کارِ کمی کرد برای حسنین

کیمیا می شود از خیرِ مجاور شدنش
گردِ خاکی که نشیند به سرای حسنین

اینکه در سلسله ی سینه زنان، سینه زدیم
بوده تأثیر مناجات و دعای حسنین

ذکر مادر پدرم نام حسین است و حسن
جان مادر پدرم هم به فدای حسنین

نذر کردم بروم ماه صفر، صحن نجف
تا کنم طوف علی بهر رضای حسنین

اربعین پای پیاده، حرم ثارالله
کاش دستم برسد تذکره های حسنین

دل من لک زده تا زائر شش گوشه شود
دست خالی من و لطف و عطای حسنین

بارها گفت نبی این دو پسر جان منند
این همه ظلم نبوده است سزای حسنین

هر دو آقای مرا تشنه به مقتل بردند
کاش امسال بمیرم به عزای حسنین

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۰۱ ، ۲۱:۲۶
عبدالرقیه

دانلود صوت با نوای حاج آقا منصور ارضی، شب ۲۴ محرم ۱۴۰۱

سلام احترام مدام خودم
عزیز دلم، هم کلام خودم

نماز من و قبله گاه منی
رخ توست بیت الحرام خودم

علی نفسِ احمد، تو نفس منی
تمام وجودم، تمام خودم

دوتا دسته گل تربیت کرده ام
که هدیه دهم بر امام خودم

نمردم که تنها و بی کس شوی
مرا رد نکن التیام خودم

قسم می خورم بر نخ معجرم
قسم می خورم من به نام خودم

به زینب قسم با دلم بد نکن
کمِ خواهرت را بیا رد نکن


از آن کودکی بی قرارت شدم
شب و روز هر لحظه یارت شدم

مرا هیچ گاه از سرت وا مکن
گره خورده با روزگارت شدم

خودت شاهدی سالیانی حسین
به هر ماتمی غصه دارت شدم

پس از رفتن اکبرت، بی قرار
از این دیده ی اشکبارت شدم

جلوتر بیا بچه ها نشنوند
من آماده بهر اسارت شدم

الهی شهیدان راهت شوند
الهی نبینند غارت شدم

اجازه بده از برت می روم
دگر می نشینم میان حرم


شنیدم که راهی میدان شدند
دوتا شیرمردم رجز خوان شدند

شنیدم چنان حیدری کرده اند
که یل های دشمن گریزان شدند

به یاد رخ فاطمه بوده اند
اگر در دل جنگ گریان شدند

شنیدم که در اوج گرمای جنگ
دوتایی گرفتار و عطشان شدند

گرفتند از هر طرف دورشان
دو تا لاله ام سنگ باران شدند

شنیدم پر از زخم شد جسمشان
سپس طعمه ی نیزه داران شدند

به عون و محمد قسم یا حسین
ندارم غمی بر دل الا حسین


اگر داغ دیدم فدای سرت
شده قامتم خم فدای سرت

محمد سرش رفت بر نیزه ها
زمین خورد عونم فدای سرت

اگر زیر مرکب تن جفتشان
شده نامنظم فدای سرت

دوتا بچه ام نذر تو بوده اند
نکن فکر این غم فدای سرت

نبینم که از شرم گریان شوی
عزیزم دو عالم فدای سرت

اجازه بده تا زره تن کنم
وجود خودم هم فدای سرت

همه می روند و بمان در برم
بگو بار دیگر به من خواهرم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۰۱ ، ۰۶:۳۰
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، شب ۲۳ محرم ۱۴۰۱

چنان شمعی چکیده بر زمینم، رو به سوسویم
پدر چشمم نمی بیند، تو را با دست می جویم

چرا موی مرا دیگر نمی بوسی، نمی بافی؟!
یقین دارم دلت خون است از اوضاع گیسویم

لبت بوسیدم و بر کام خود با مشت کوبیدم
خودم زخم لبانت را به اشک چشم می شویم

تکان خوردن برای شیشه ی عمرم ضرر دارد
مضاعف می شود با هر تکانی درد پهلویم

غذایم ترک شد اما نمازم را نکردم ترک
به هر داغی شبیه عمه ام زینب ثناگویم

برای من علی اکبر النگویی خرید اما
به دست دختری در کوچه ها دیدم النگویم

زمین خوردن شده تکرار دشوار شب و روزم
نمانده قوتی دیگر میان هر دو زانویم

لباسم از تنم مانند زهرا در نمی آید
خبر داری مرا بیچاره کرده درد بازویم؟

یقین دارم زن غساله هم غسلم نخواهد داد
خجالت می کشم خیلی ازین وضع سر و رویم

در آغوشت بگیرم تا از این ویرانه پر گیرم
ندارم حاجت مرهم، فقط وصل است دارویم

عجب حسن ختامی شد سه سالم را نصیب امشب
نگاهت می کنم تا جان دهم با چشم کم سویم 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۰۱ ، ۲۱:۵۵
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، محرم ۱۴۰۱

منزل به منزل، غصه ام، اشک روانم
با دست بسته، پشت محمل، روضه خوانم

خورشید، بعد از سال ها روی مرا دید
او هم دگر فهمید که بی سایه بانم

با این لباس پاره و وضعی که دارم
همراه با یک لشگر از نامحرمانم

دوره شدم از هر طرف شلاق خوردم
رویم کبود و مثل مادر قدکمانم

ماه دل آرایم، به شوقت سر شکستم
وقتی که کامل شد رخت در آسمانم

در محمل بی پرده رفتم بین انظار
شاگردها دادند با طعنه نشانم

همسایه ی سابق مرا خیرات بخشید
آتش گرفته بند بند استخوانم

دریاب حال دختر دردانه ات را
اشک یتیمی اش زده آتش به جانم

شد هم کلامم ابن مرجانه، برادر
فرزند بد‌کاره زده زخم زبانم

با خطبه هایم خوار کردم بی حیا را
صوت پدر خارج شد انگار از دهانم

میخواست زین العابدین را سر ببرد
سینه سپر کردم که باشد در امانم

لب های تو خونی شد و من دردم آمد
آشفته از برخورد چوب خیزرانم

باور نمی کردم که در زندان بخوابم
باور نمی کردم شود این امتحانم

نذرم شده این که بیایم اربعینت
تا قبر خاکی ات، اگر زنده بمانم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۰۱ ، ۰۸:۳۵
عبدالرقیه

سر خورشید به نی شد، سر مهتاب افتاد
از سر اهل حرم بعد عمو خواب افتاد

هر طرف دختری از ترس فراری شده بود
عمه زینب پی یک قافله بی تاب افتاد

در نمازش که قدش صاف نشد وقت قیام
یادش افتاد که زهرا دم محراب افتاد

چقدر چادر اطفال حرم خاکی شد
چقدر روی زمین گوهر نایاب افتاد

نه فقط سوخت تن دخترکان بین حرم
آتش خیمه روی پیکر اصحاب افتاد

باب شد آنچه که از گفتن آن باید مرد
به سوی اهل حرم دیده ی ناباب افتاد

نور مانع شد و خیره نظران کور شدند
چشم شان تا که به خورشید جهان تاب افتاد

مشک در دست، سکینه به سوی مقتل رفت
شک ندارم که به یاد لب ارباب افتاد

رفت از هوش دوباره وسط این همه غم
تا که چشمان ربابه به رخ آب افتاد

پشت خیمه چه خبر شد؟! به گمانم آخر
ماهی کوچک این برکه به قلاب افتاد

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۰۱ ، ۰۷:۱۷
عبدالرقیه

محرم شد و بی قرار حسینم
شب و روز دنبال کار حسینم

به الطاف زهرای مرضیه هر شب
در این خیمه ها در جوار حسینم

شبیه تمامیِ ایل و تبارم
نمک گیر ایل و تبار حسینم

چه ربّی است ربّی که ربّ الحسین است
مسلمان پروردگار حسینم

به لب های او ذکر تکبیر، زیباست
موحد از آن هفت بار حسینم

سگ کهفم اما نه هر کهف و غاری
پناهنده در بین غار حسینم

عجب منتی بر سر من نهاده
عجب نعمتی، دوستدار حسینم

الهی که این اربعین زنده باشم
ببینم کنار مزار حسینم

دو چشمِ ترم هم از الطاف آقاست
من از کودکی، وامدار حسینم

لبش تشنه بود و فقط دود می دید
پریشان چشمان تار حسینم

در آن حال زهرا صدا زد بُنیّ
از آن ناله اینگونه زار حسینم

صدا زد حسینم غریب است و تنها
نمانده غیوری کنار حسینم

چرا لشگری دور تا دور مقتل
کند هلهله بر مدار حسینم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۰۱ ، ۰۶:۲۸
عبدالرقیه

بیا خواهرم در بلا صبر کن
چنان صبر خیر النسا صبر کن

قدیمی ترین دوستدارِ حسین
در این داغ پر ابتلا صبر کن

اگر عصر فردا که لب تشنه ام
کسی زد مرا بی هوا صبر کن

فدای دل مضطرت زینبم
عزیزم برای خدا صبر کن

به هنگام طغیان سر نیزه ها
تنم می شود نخ نما، صبر کن

سر و صورت خونی ام، می شود
محل نزول عصا، صبر کن

سرم مثل یحیی جدا می شود
سرم از قفا شد جدا صبر کن

سه ساعت زمان می برد ذبح من
ببین قتل صبر مرا صبر کن

اگر زیر خنجر زدم دست و پا
نزن جان من دست و پا، صبر کن

مرا یاد کن در نماز شبت
مرا یاد کن هر کجا، صبر کن

اگر وقت مغرب شد و در برت
سرم رفت بر نیزه ها صبر کن

اگر بسته شد کتف تو در طناب
به حیدر نما اقتدا، صبر کن

رها می شوم بی کفن خواهرم
نپرس از غم بوریا، صبر کن

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۰۱ ، ۲۲:۵۰
عبدالرقیه

داغ حسینی بین دل ها سر گرفته
عالم ازین غم چهره ای دیگر گرفته

هر کس که در کشتی امنش می نشیند
اذن ورود از ساحت مادر گرفته

حتی خدا نزد تمام انبیایش
روضه برای سبط پیغمبر گرفته

شخص حبیب بن مظاهر غبطه خورده
بر حال هر کس رزق چشم تر گرفته

آغوش گرم هیچ کس را برنتابیم
ما را حسین بن علی در بر گرفته

از کودکی اش جابِرُ العَظمِ الکَسیر است
فطرس هم از گهواره ی او پر گرفته

نوکر کجا دارد به غیر از کوی ارباب؟!
نوکر هر آنچه دارد از این در گرفته

تا روز محشر هر کسی شد کربلایی
برگ برات از جانب خواهر گرفته

آن قدر شأن زینب کبری عظیم است
عمری رکابش را علی اکبر گرفته

گفتند وقتی شمر آمد سوی مقتل
زینب دو دستش را به روی سر گرفته

خنجر مقصر نیست، حنجر حرز دارد
زینب به گریه بوسه از حنجر گرفته

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۰۱ ، ۱۲:۰۳
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، روز تاسوعا سال ۱۴۰۱

فراق، منع نموده وصال رویت را
ولی دوباره دلم کرده آرزویت را

به قلب خویش نظر کرده ام، حلالم کن
ندارد این دلِ آلوده رنگ و بویت را

قسم به حرمت مشک دریده ی عباس
مرا ببخش اگر بردم آبرویت را

به لوح تیره ی رفتار و خلق و خوی بدم
عطا کن از کرمت، نور خلق و خویت را

نظاره بر رخ مولاست حق بنده ی او
نشان نمی دهی از چه رخ نکویت را؟!

میان روضه ی عباس می رسی و دلم...
همیشه کرده در این روضه جستجویت را

تمام بغض تو از حال شرم عباس است
به ما بگو کمی از بغض در گلویت را

بگو که قاتل عباس، یک امان نامه است
خودت بیا و بخوان روضه ی عمویت را

برای قلب رئوفت بگو چه کار کنم؟!
خدا بخیر کند روز پیش رویت را

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۰۱ ، ۰۶:۳۶
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، ماه صفر ۱۴۰۱

 

این حسین است که در روضه نجاتم بدهد
با مسیحا نفسش باز حیاتم بدهد

شده هر ذکر و دعا از جهتی منشأ خیر
ذکر او خیر ز مجموع جهاتم بدهد

ذات من ذات حسینی است، نبینید بدم
یک نفر کاش که ارجاع به ذاتم بدهد

دلبری هست مرا، بردن نامش به خدا
طعم شیرین تری از نقل و نباتم بدهد

کیست جز او که شده شهره به ارباب وفا
لحظه ی مرگ نجات از سکراتم بدهد؟

روز محشر که شود، نوکری بزم حسین...
قدر و ارزش به مناجات و صلاتم بدهد

سخت دلتنگ سحرهای حریمش شده ام
اربعین کاش برات عتباتم بدهد

در شب قدر من از فاطمه خواهش کردم
رزق گریه به قتیل العبراتم بدهد

کاش تا اینکه خدا جای کفن، لحظه ی مرگ
یاد ارباب، حصیری ز دهاتم بدهد

شرح یک گوشه از اعضاء مقطع شده را
داغ انگشت و غم غارت خاتم بدهد

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۰۱ ، ۰۶:۳۷
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، روز هشتم محرم ۱۴۰۱

رسیده ام به تن نامنظمت ولدی
بلند شو که زمین زد مرا غمت ولدی

چقدر خشکی کامت دل مرا سوزاند
حلال کن که نبود آب مرهمت ولدی

کنار جسم تو عمامه از سرم افتاد
نشد هرآنچه که کردم ببوسمت ولدی

شکست چوب عصایم، شکست تکیه گهم
شکست قامت رعنا و محکمت ولدی

به دست و پا زدنت من به رعشه می افتم
چقدر سخت شده داغ و ماتمت ولدی

اذان بگو و مرا زنده کن دوباره علی
گرفته جان مرا صوت مبهمت ولدی

قسم به زخم عمیق به روی پهلویت
رسیده فاطمه بر خیر مقدمت ولدی

نگاه کن که کسای یمانی آوردم
بگو چکار کنم با تن کمت ولدی

تمام خیمه کمک داده اند اما باز
نشد که جمع شود جسم درهمت ولدی

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۰۱ ، ۰۶:۲۵
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، روز هفتم محرم ۱۴۰۱

درد از ما، دوا علی اصغر
آیه ی حق نما، علی اصغر

هست در بین ظلمت عالم
شاهراه لقا، علی اصغر

گره ها از مصائبش وا شد
هر کسی گفت یا علی اصغر

مطلق حق، علی مع الحق است
حیدر کربلا علی اصغر

به خدا یک تنه عوض کرده
حاصل جنگ را علی اصغر

عمر سعد دست و پا گم کرد
تا که زد دست و پا علی اصغر

گریه اش داشت شرح عرفانی
داشت بر لب دعا علی اصغر

اقتدا بر علیِ اکبر کرد
تا شود جانفدا علی اصغر

خون او بر زمین نریخت، نریخت
داشت از بس بها علی اصغر

وای از آب و بی نصیبی او
شرح کن روضه ی غریبی او


شیرخواری گرسنه و مغموم
رفته از حال با رخی معصوم

جان فدای حسین و اطفالش
شده اند از فرات هم محروم

از عطش آن قدر به خود پیچید
گریه اش شد سکوت نامفهوم

درد فرزند، غصه ی پدر است
این دو هستند لازم و ملزوم

با نسیمی که داغ و سوزان بود
شد سفیدی حنجرش معلوم

بی هوا سر روی زمین افتاد
با سه شعبه بریده شد حلقوم

قامتش قدر یک سه شعبه نبود!
ذبح شد طفل، ذبح نامرسوم

مات و حیران میان میدان ماند
پدری خسته، بی کس و مظلوم

پشت خیمه چه صحنه هایی دید
حق بده که رباب شد مغموم

جلوی چشم مادرش ای وای
رفت بر روی نی سرش ای وای

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۰۱ ، ۰۸:۳۹
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، روز پنجم محرم ۱۴۰۱

ای که داری به دل وفا به حسین
قسمت می دهم بیا به حسین

خیرخواهی و رحمتت انداخت
گذرم را در این عزا به حسین

از مرید گناهکار خودت
دل نکن حجت خدا، به حسین

حاجت مادر مرا دادی
قسمت داد هرکجا به حسین

پدری کرده ای و با نفست
وصل کردی دل مرا به حسین

تو بخواهی همین گدا روزی
می رسد صحن کربلا، به حسین

گریه ات رفته است قطعا بر
گریه ی حضرت رضا به حسین

گریه کردی و گریه کن شده ایم
گریه با اهل کبریا به حسین

آه از آن پیرمرد که می زد
ضربه ها با نوک عصا به حسین

خورد از هر طرف بدون مجال
بارش تند سنگ ها به حسین

طاقت از دست داد همسر او
داد زد ناگهان ربابه: "حسین"

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۰۱ ، ۰۷:۱۵
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، شب پنجم محرم ۱۴۰۱

عهد و پیمان خود نمی شکنیم
پای عشق حسین، هم سخنیم

دل سپرده به روضه ها شده ایم
فارغ از غصه های خویشتنیم

مُهر عشق حسین بر تن ماست
تا نفس می کشیم سینه زنیم

با دو ارباب بندگی زیباست
هم غلام حسین، هم حسنیم

دم به دم یاد ما دعا کردند
همه مدیون لطف پنج تنیم

به کسی جز حسین دل ندهیم
به کسی جز حسین رو نزنیم

وطن ماست کربلای حسین
سخت دلتنگ دیدن وطنیم

سنت اهل بیت، گریه بر اوست
دلسپرده به أحسنُ السُّنَنیم

بدنش سنگ خورد و با گریه
مرهم زخم های آن بدنیم

یاد داغی دوباره می سوزیم
یاد تاراج کهنه پیرهنیم

داغ یک بوریا به سینه ی ماست
گریه کن های شاه بی کفنیم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۰۱ ، ۰۷:۱۱
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، شب پنجم محرم ۱۴۰۱

بساط هلهله در قتلگاه برپا شد
به دور جسم عمویم چقدر غوغا شد
به نیزه تکیه زد و بی سپاه و تنها شد
در آن محاصره، مشغول ذکر و نجوا شد

صدای ناله و آهش به گوش آمده بود
سرش شکسته و خونم به جوش آمده بود

دویدم از سوی عمه به سمت قربانگاه
صدا زدم فأنا ابن الحسن به گریه و آه
به اشتیاقِ شهادت، مسیر شد کوتاه
چه خورد بر نظرم؟! لااله الا الله

کسی عموی مرا داشت با حسد می زد
حرامزاده به بال و پرش لگد می زد

شدیم تشنه و بی حال از حرارت جنگ
محاصره شده و عرصه بود تنگاتنگ
زدند ضربه به پیشانی ام چنان با سنگ...
که شد تمام رخم چون حسین خونین رنگ

صدای یا حسنم تا رسید بر گوشش
مرا کشید عمو در میان آغوشش

به فکر رأس عمو بود خولی بی درد
وضو گرفت در این راه، اشعث نامرد
صدای قهقهه ی شمر را چه باید کرد؟!
هر آنچه داد کشیدم نداشت دستاورد

شدم سپر به امامی غریب، با سر و جان
به ضربه ای پر من شد به پوست آویزان

اگر بناست کسی بشکند سبویم را
بگو به حرمله آورده ام گلویم را
بگو مرا بزند، ول کند عمویم را
خرید پیش پدر عِزّ و آبرویم را...

همین سری که جدا از تنم شد و افتاد
به خونِ ریخته ام خون یار قیمت داد

رسید قاتل بی رحم و مست بعد از من
به چکمه آمد و حرمت شکست بعد از من
به روی سینه ی مولا نشست بعد از من
گرفت گیسوی او را به دست بعد از من

عزیز فاطمه را دید گشته بی حربه
زد از قفا به گلویش دوازده ضربه

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۰۱ ، ۰۷:۰۹
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، شب چهارم محرم ۱۴۰۱

در بزم عشق بازان فرصت فراهم افتاد
قرعه به نام ما و ماه محرم افتاد

پرچم نماد قبر و شش گوشه ی حسین است
بغضم شکست هر بار چشمم به پرچم افتاد

بزم شهود یعنی تنها حسین بود و...
قبل از وجود عالم، مِهرش به قلبم افتاد

هر سائلی مسیرش بر منزلی می افتد
راهم به لطف حق بر بیتی مکرم افتاد

صدها هزار عاشق در خون خود تپیدند
تا این علم به دست امثال ما هم افتاد

گرمای ماتم او آتش زده به جانم
غیر از غمش ز چشمم هر داغ و ماتم افتاد

آیات ابتدایِ مریم که گشت نازل
دلشوره ای مکرر بر جان خاتم افتاد

لب تشنه شد حسین و چشمش غبار می دید
با ضربه از روی اسب، شاه دو عالم افتاد

تاریکی مجسم آمد به سوی مقتل
با خنجرش به جان آن نور اعظم افتاد

تا که حسینِ خود را تنها و بی رمق دید
زهرا کنار مقتل با قامت خم افتاد

آن قدر دست و پا زد تا با صدای مادر
لرزه بر آستانِ عرش معظم افتاد

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۰۱ ، ۲۲:۳۶
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، شب دوم محرم ۱۴۰۱

چه شد که ریخت دلم بی هوا، نمی دانم
چقدر دلهره دارم، چرا پریشانم
من از شلوغی این نخل ها هراسانم
حسین گریه نکن جان من، نسوزانم

چه بوی سیب عجیبی گرفته این صحرا
چقدر نام حزینی است نام کرب و بلا

بیا و مرهم غم های بی شمارم باش
قرار، رفته ز جان و دلم قرارم باش
همیشه روشنی چشم های تارم باش
شبیه فرصت این سال ها کنارم باش

به زیر سایه ی لطفت، خیال من تخت است
نبودنت به کنارم، تصورش سخت است

نبین که در دل این دشت اسیر خَناسیم
نبین که در به درِ خلقِ قدر نشناسیم
اگرچه آینه هستیم اگرچه حساسیم
هزار شکر که ما در پناه عباسیم

به سوی تشنه لبان با شتاب می آید
به هیبت پدرم بوتراب می آید

دلم خوش است به دیدار روی پیغمبر
بگو قدم بزند باز هم علی اکبر
صدای رحمت وحی است گریه ی اصغر
سکینه ات چقدر رفته است بر مادر

فدای روی رقیه که مثل خورشید است
گمان کنم کمی از اهل کوفه ترسیده است

چرا به چشم ترت خیره سوی گودالی؟!
اگر غلط نکنم فکر روز جنجالی
در آن زمان که لبت تشنه است و بی حالی
خدا کند که نبینم غریب و پامالی

خدا کند ته گودال زیر و رو نشوی
اسیر شمر و سنان درنده خو نشوی

نگاه کن همه مهمان قوم نامردیم
دروغ بود همه نامه ها و دلسردیم
اگر صلاح بدانی بیا که برگردیم
خودت ببین که عزیزم، کفن نیاوردیم

نصیب پیکرت اینجا حصیر خواهد شد
به دست حرمله، زینب اسیر خواهد شد

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۰۱ ، ۲۳:۰۹
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، صبح روز اول محرم ۱۴۰۱

سر دارالعماره زار و بی جانم، حلالم کن
نوشتم که بیا اما پشیمانم، حلالم کن

نکردم لحظه ای گریه برای غربتم اصلا
برای غربتت اینگونه گریانم، حلالم کن

فقط یک پیرزن در کوفه از مسلم حمایت کرد
اسیر خدعه های ابن مرجانم، حلالم کن

سر فرزند یک بدکاره عهد خود رها کردند
من از این قوم کوفی روی گردانم، حلالم کن

هر آن کس حرف حق گوید، دهانش سنگ خواهد خورد
به فکر زینبین و سنگ بارانم، حلالم کن

علی اکبر، علی اصغر، نبینی داغ اولادت
فدای بچه هایت جان طفلانم، حلالم کن

همینکه بی هوا چشمم به چوب خیزران افتاد
میان ظرف آب افتاد دندانم، حلالم کن

به قطره قطره خونی که میان مشت من پر شد
نوشتم بر زمین، با دست لرزانم حلالم کن

اگر این آب، خونی شد فدای کام عطشانت
مُواساتم شد اینگونه که عطشانم، حلالم کن

شهیدانت همه بر روی پایت جان دهند اما
غریبانه اسیر درد هجرانم، حلالم کن

اراذل با منِ مسلم چه ها کردند در کوفه
به یاد خواهرت خیلی پریشانم، حلالم کن

تنم را بر زمین در پشت مرکب می کشند اما
برای پیکرت پاره گریبانم، حلالم کن

زبانم لال این ها تشنه ی تاراج تو هستند
بخوان این نکته را از جسم عریانم، حلالم کن

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۰۱ ، ۰۶:۳۴
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، صبح روز اول محرم ۱۴۰۱

ما را برای روضه، مادر اگر خبر کرد
دارم یقین دعای صاحب زمان اثر کرد

هرچند پر گناه و پر اشتباه بودیم
آن قدر مهربان بود آقا به ما نظر کرد

وقتی که پشت کردند بر ما تمام عالم
خیلی حمایت از ما فرزندها پدر کرد

هر کس تلاش کرده، جز در رضای مهدی
در بندگی عقب ماند، در زندگی ضرر کرد

ای کاش تا ببینیم در این دو ماه روضه
شام فراق ما را شمس رخش سحر کرد

دیگر وصال جنت را آرزو ندارد
هر کس به اذن آقا تا کربلا سفر کرد

خشکیده بود چشمم، لطف امام عصرم
چشم مرا میانِ بزم حسین، تر کرد

قربان آن شکافِ پیشانیِ شکسته
سنگی زدند و ما را آن سنگ خونجگر کرد

تیری که حرمله بر قلب مطهرش زد
آنقدر اذیتش کرد، خارج ز پشت سر کرد

فرمود قاتل من آن دو خلیفه هستند
مجروح بود و یاد زهرا به پشت در کرد

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۰۱ ، ۰۶:۳۲
عبدالرقیه