سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

خوش آمدید

استفاده از اشعار برای تمام ذاکرین و مجالس اهل بیت علیهم السلام مجاز می باشد.

طبقه بندی موضوعی

۳۳ مطلب با موضوع «ب/ تقسیم بر اساس تقویم قمری :: 8- شعبان» ثبت شده است

السلام علیک یا علی بن الحسین

 

مرغ دل باز هم غزل خوان شد

پنجمین روزِ ماه شعبان شد

 

دو سه روزی به کربلا رفت و

حال آمد دخیل سلطان شد

 

اول آمد سراغ خانه ی او...

...هرکسی از ازل مسلمان شد

 

هر که سجده نکرده بر درِ او

آخر از مسلکش پشیمان شد

 

پینه بسته است روی پیشانیش

سید الساجدین دوران شد

 

آنقدَر کیسه روی دوش گرفت

نیمه شب ها گدا فراوان شد

 

از ابوحمزه های او بوده

نفْس بیمار اگر که درمان شد

 

امشب آمد گلی به عالم که

مایه ی آبروی ایران شد

 

کاش بینم بقیع او مثل

بارِگاه شه خراسان شد

 

کار او بود اگر که چشمانم 

چشمه گردید و پر زِ باران شد

 

اصلا از گریه های هرشب اوست

که به روی لبم حسین جان شد

 

تا چهل سال آب را دید و

روضه خوان گلوی عطشان شد

 

تا چهل سال اگر ذبیحی دید 

مشکلش آب دادن آن شد

 

تا که چشمش به شیرخوار افتاد

یاد طفل رباب گریان شد

 

گریه های محرمم از اوست

شال مشکی و پرچمم از اوست

 

مهدی علی قاسمی ۹۴/۳/۳

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۴ ، ۲۰:۵۸
مهدی علی قاسمی

سَلامُ اللَّهِ وَ سَلامُ مَلائِکَتِهِ الْمُقَرَّبِینَ وَ أَنْبِیَائِهِ الْمُرْسَلِینَ وَ عِبَادِهِ الصَّالِحِینَ وَ جَمِیعِ الشُّهَدَاءِ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الزَّاکِیَاتُ الطَّیِّبَاتُ فِیمَا تَغْتَدِی وَ تَرُوحُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ

 

سلام ای زاده ی حیدر سلام ای ماه دل آرا

الا یا ایها الساقی ادر کاسا وناولها

 

دمِ میخانه بنشستم اگرچه غافل و پستم

ولی من نوکرت هستم نگاهی کن بر این شیدا

 

اگرچه روسیاهم من اگر چه بی پناهم من

ولی دل بر شما بستم پناه من تویی آقا

 

قمر خوانده شدی اما شده خورشید محتاجت

ز صورت پرده برداری کسوفی میشود پیدا

 

دخیلت خیل آدم شد گدایت پور مریم شد

توسل کرده اند امشب به تو حتی مسیحی ها

 

فدای مادرت گردد همه ذریه ی شیعه

خدا داند که در دنیا ندارد مادرت همتا

 

چه فخری برتر از این که شدی ماه بنی هاشم

تو را ام البنین مادر تو را حیدر شده بابا

 

سه ساله بر تو می نازد سکینه بر تو می بالد

درون کربلا بودی پناه زینب کبری

 

ابوفاضل شدی چون مادرت ام الفضائل شد

جز آن مادر چنین طفلی نزاده مادرِ دنیا

 

همینکه مرتضی چشمش به دستان تو افتاده 

زده بوسه به دستانت شده راز مگو حاشا

 

قیامت در صف محشر یقینا حضرت مادر

به دستان جدای تو شفاعت می کند ما را

 

دخیلک یا ابو فاضل تصدق کن بر این سائل

هوای کربلا دارم در این ساعات و این شبها

 

مهدی علی قاسمی ۹۴/۳/۱

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۴ ، ۲۰:۳۰
مهدی علی قاسمی

صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین

 

آمد از جانب حق سبط پیمبر امشب

عرش و فرش از قدمش گشت منوّر امشب

 

کوریِ هرچه حسود است به پیغمبر ما

آمده آیه ای از سوره ی کوثر امشب

 

رحمتِ واسعه اش کون و مکان را پر کرد

حاضرم من به هوایش بدهم سر امشب

 

عاشقان میکده باز است بیایید اینجا

همگی سجده نماییم به دلبر امشب

 

انبیا از جلوات نگهش مست شدند

ساقی میکده باشد گل حیدر امشب

 

نام او حک شده در گوشه ی عرشُ الرّحمن

نام او جلوه کند در همه جای قرآن

 

حضرت خضر شده خادم دربار حسین

عالمی مست شده از گل رخسار حسین

 

نام او مایه ی آرامش قلبم شده است

دلم از عالمِ ذَر بوده گرفتار حسین

 

ز ازل هرکه شده عاشق زهرا ، بوده ...

....نوکر و ریزه خور و عبد علمدار حسین

 

گرچه عمری است که در خانه ی او سربارم

دلخوشم من که شدم خار به گلزار حسین

 

امشب از یمن وجودش همه را می بخشند

آمده توبه کند بنده ی فرّار حسین

 

ذکر و تسبیح ملائک همه جا هست حسین

ذکرِ العفو ، در این ماهِ خدا هست حسین

 

هرکسی بر اثر گریه به او بدبین است

بر خود حضرت ارباب قسم بی دین است

 

روز و شب عاشق او اهل بُکاء است بر او

روز با گریه که آغاز شود شیرین است

 

امشب از زمزمه ی اهل سماء فهمیدم

آن که من را دمِ میخانه کشیده این است

 

در دلم خوب نظر کردم و با خود گفتم

عشق من بر پسر فاطمه از دیرین است

 

به خدا گوشه ی شش گوشه ی او جان دادم

آنقَدَر حال و هوای حرمش سنگین است

 

عاشق صحن و سرایِ حرم اربابم

به همه فخر کنم بر کرمِ اربابم

 

بر درِ خوان کرم زوزه کشان می گردیم

فارغ از همهمه ی آدمیان می گردیم

 

مُرده ایم از گنه اما شب میلاد حسین

مثل فطرس همگی در پیِ جان می گردیم

 

هرچه خیر است فقط از طرف ارباب است

روز و شب محضر او سجده کنان می گردیم

 

به خدا رازق ما نیست به جز دختر او

" آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم "

 

هرکسی طعنه به ما زد دمِ محشر بیند

دور ارباب همه سینه زنان می گردیم

 

آفریدند مرا تا که گدایش باشم

آفریدند سگ صحن و سرایش باشم

 

مهدی علی قاسمی ۹۴/۲/۳۰

 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۰:۲۵
مهدی علی قاسمی