سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

خوش آمدید

استفاده از اشعار برای تمام ذاکرین و مجالس اهل بیت علیهم السلام مجاز می باشد.

طبقه بندی موضوعی

۱۵۸ مطلب با موضوع «ج/ اشعار مناجات با امام زمان» ثبت شده است

با این که دائم مایه‌ی ننگ و عذابم
از خاکساری درت رو برنتابم

لطفا گذشته را فراموشش کن اصلا
امروز دیدن دارد این حال خرابم

"از تو به غیر از تو تمنایی ندارم"
نه خائف از نارم، نه دنبال ثوابم

مشتاق دیدارم بِنَفْسِی‏ أَنْتَ‏ مولای
یابن الحسن از داغ هجرانت کبابم

وقت گرفتاری به سویم می شتابی
شرمنده ام که سوی دنیا می شتابم

از تو به من نزدیک تر آقا کسی نیست
من دورم از تو با گناهم در حجابم

من نقطه ضعفم دوری از صحن حسین است
لطفا مکن با هجر شش گوشه عقابم

زهرم شده این روزهای بی زیارت
فکر حرم نگذاشته راحت بخوابم

هر وقت در حقت بدی کردم، به جایش
در مجلس روضه نشستن شد جوابم

روز و شبت وقف غم جدت حسین است
مثل شما گریان داغ آن جنابم

می خواست دستش را بگیرد، بی رمق گفت:
ای شمر! من لب تشنه ی یک جرعه آبم

من زنده ام سمت خیامم حمله کردید
ای وای زن های حرم... زینب... ربابم...

علی سپهری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۰۰ ، ۱۸:۳۸
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، شب ۱۸ ماه رمضان ۱۴۰۰

روزم از دوری ات ای خورشید من، شب می شود
کاسه ی صبرم ازین هجران لبالب می شود

دیر شد دیگر، جوانی رفت، مویم شد سپید
دارد آقا قامتم، کم کم مورب می شود

از خودت دورم مکن که حاصلش آوارگی است
بنده، دور از بیت مولایش معذب می شود

خسته ای از دست این نوکر، حسابی خسته ای
قول داده نوکرت، دیگر مؤدب می شود

بنده ای که جز گناه اصلا به روی لب نداشت
ذکر بر روی لبش "العفو یا رب" می شود

بدترین هستم ولی ای بهترین، این بدترین
با نگاهت عاقبت روزی مقرب می شود

هر سحر بوی نجف می آید و دق می کنم
روزی ام از هجر ایوان، گریه و تب می شود

حال و روز من مرتب بود با صحن حسین
از فراقش حال و روزم نامرتب می شود

منتقم برگرد و بر این داغ ها پایان بده
خنده ی اشرار سهم اشک زینب می شود

بی کس و بی یار بر روی زمین، جسم حسین
بین مقتل زیر و رو با سُم مرکب می شود

قاری قرآن لبش زخمی است، مرهم پس چه شد؟!
بوسه های خیزران مرهم بر آن لب می شود

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۹:۵۴
عبدالرقیه

در کویتان به ناله، ساکن شدم من امشب
دستی بکش به رویم تا که نمردم از تب

ای صاحب کرامت بنگر به حال زارم
از شوق دیدن تو جانم رسیده برلب

فصل شباب عمرم، رفت و رسیده پاییز
دست توسلم هست بر دامنت مجرب

عالم شب سیاهی گشته است از فراقت
کج راهه گشته راه و بی راهه گشت مذهب

تنها امید هستی باشد طلوع رویت
برگرد تا ببینند هستی تو شمس مکتب

دور از شما همیشه مظلوم بوده شیعه
از ظلم و کینه عالم پر گشته و لبالب

یک قرن دیگر آقا با درد هجر طی شد
مقصود ماست وصلت از هر ندای یارب

بگذار تا بگویم این آخرین کلام است
محتاج بر نگاهیم این است کل مطلب

حاج مجتبی قاسمی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۰۰ ، ۱۶:۰۴
مجتبی قاسمی

شب های دل ماست، پیاپی شب هجران

یک قرن دگر رفت و نشد طی شب هجران

 

سال نو اگر سال ظهور است، مبارک

سر می شود ای یوسف دل کی شب هجران؟!

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ اسفند ۹۹ ، ۱۲:۵۲
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی _ ماه رجب ۹۹

دوریم از رخ ماه، أین بقیة الله
ماندیم در دل چاه، أین بقیة الله

دلتنگ یار بودیم، هر روز، وقت و بی وقت
گفتیم گاه و بیگاه، أین بقیة الله

یارب تفضلی کن، خسته شدیم ازین غم
با ما کمی بیا راه، أین بقیة الله

ماه علی است این ماه، از برکتش به مهدی
ما را رسان در این ماه، أین بقیة الله

یک شب نجف عطا کن، تا در حریم حیدر
گوییم تا سحرگاه، أین بقیة الله

مانند طفل لجباز دم میزنم مکرر
أین بقیة الله، أین بقیة الله

آب از سرم گذشته، عمرم به سر رسیده
از سینه می کشم آه، أین بقیة الله

هر بار روضه رفتیم، هربار گریه کردیم
گفتیم ناخودآگاه، أین بقیة الله

یک عمر این مصیبت، سوزانده قلب ما را
مانده است تشنه لب شاه... أین بقیة الله

افتاده گیسوی یار، آن رشته ی هدایت
در دست شمر گمراه، أین بقیة الله

محمد جواد شیرازی

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۹ ، ۱۹:۲۸
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی فاطمیه ۹۹

یک عمر، عار ماندن، اصلا روا نباشد
سربارِ یار ماندن، اصلا روا نباشد

با کفر و ناسپاسی، با این همه معاصی
چشم انتظار ماندن اصلا روا نباشد

وقتی نگار تنهاست، مظلوم مثل مولاست...
دور از نگار ماندن، اصلا روا نباشد

هرجا ولی وسط بود، حرف علی وسط بود
از حق کنار ماندن، اصلا روا نباشد

می سوخت قلب مولا، فرمود علی به زهرا
چون لاله زار ماندن، اصلا روا نباشد

ای ذوالفقار حیدر، بر شیر مرد خیبر
بی ذوالفقار ماندن اصلا روا نباشد

خیره به خون دیوار، خیره به سوی مسمار
با چشم تار ماندن، اصلا روا نباشد

بانوی زخمی من، در آرزوی رفتن
روزی سه بار ماندن اصلا روا نباشد

بعد از حسین و عباس، وقتی عقیله تنهاست
با نیزه دار ماندن، اصلا روا نباشد

 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۹ ، ۱۰:۰۹
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی فاطمیه سال ۹۹

گرچه فقط بی آبرویی کرده ام باز
مولای من لطفی کن و دورم نینداز

عمر مرا وقف اباصالح نوشتند
در به درت بودم گل نرگس از آغاز

سائل رسیده، تشنه ی احسان و جود است
دریای لطفت را نما ای یار ابراز

ظرف دلم محبوس دنیا شد ولی باز
با یک دعایت می شود قفل دلم باز

خالی است دستانم، چه سازم در قیامت
بی توشه ی اعمال صالح، بی پس انداز

دارایی ام اشک است، شاید این عنایت
سازد مرا در دیده ی زهرا سرافراز

روضه بخوان از ماجرای داغ مادر
از قتل محسن، پشت در، ای محرم راز

در وصف در، در وصف میخ در، چه گویم؟!
در سنگدل، در بی حیا، مسمار لجباز

آخر چه آمد بر سرِ زهرا که دیگر
با بال زخمی بود تنها فکر پرواز

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۹ ، ۱۰:۰۷
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

چه باک کشتی آن دل که بادبان دارد
میان زندگی اش صاحب الزمان دارد

به هیچ کس نزند رو، کسی که منتظر است...
تمام عمر نظر سوی آسمان دارد

هم آبرو و هم ایمان و هم ولای علی
هر آن چه دارد ازین بیت و آستان دارد

نبسته دل به کسی غیر یار و دلدارش
که دل سپردنِ در این جهان زیان دارد

به غیر نوکر این خانه که خودش آقاست
کجاست آن که چنین یار مهربان دارد

نه حرف و صحبت دیروز باشد و امروز
حکایتی شده این عشق، داستان دارد

چه روزهای بدی شد بدون کرب و بلا
دلم هوای حریمِ حسین جان دارد

از آتشی که فراگیر باشد و باقی
هر آن که کرب و بلا رفته است امان دارد

به سوی زائر او مادری جوان آید
تعجب است چرا قامتی کمان دارد؟!

تعجب است چرا چهره اش کبود شده؟!
ز دود و شعله به چادر، چرا نشان دارد؟!

میان مجمع زوار کربلا، زهرا
می آید و همه ی روضه را بیان دارد

چه کرده است مگر با حسین و دندانش
چنین گلایه از آن چوب خیزران دارد؟!

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۹ ، ۰۰:۲۴
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی_ فاطمیه اول ۹۹_ روز شهادت

حسبی الله مرا یار بس است
غصه ی دوری دلدار بس است

خسته از تیرگی ام، صبح کجاست؟!
ظلمت عمر و شب تار بس است

بی ولی ماندن و آواره شدن
این همه غربتِ دشوار بس است

تا به کی هفته به هفته دوری
جمعه هایم شده تکرار، بس است

ظرف ما کوچک و غم ها دشوار
لحظه ای دست نگهدار، بس است

اشتباهات خودم یادم رفت
شده ام باز طلبکار!!! بس است

بر منی که همه طردم کردند
نجف حیدر کرار بس است

شیر حق گفت به زهرای بتول
از رُخت پوشیه بردار، بس است

هستی من، چقدر آب شدی
گریه با این تن تب دار، بس است

جان حیدر، طلب مرگ نکن
جان من، این همه اصرار بس است

خواست زینب که بیاید بغلت
باز شد ملحفه گلدار، بس است...
 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۹ ، ۱۸:۵۲
عبدالرقیه

ای داغدار داغ پدر یابن العسکری
داری دوباره دیده ی تر، یابن العسکری

ما هم به غربت پدرت گریه می کنیم
ما را میان گریه بخر یابن العسکری

خسته شدیم، از غمِ دنیای بی امام
از این همه بلا و ضرر، یابن العسکری

صبر همه تمام شد و شب سحر نشد
کی می رسد زمان سحر یابن العسکری

دیدی، ندیده در به در و عاشقت شدیم
چشمان ماست خیره به در، یابن العسکری

آقا به گریه باز به سرداب می روی
از صحن سامرا چه خبر یابن العسکری

ما را که از فراق حرم جان به لب شدیم
تا کربلا دوباره ببر یابن العسکری

از ما قبول کن، کم ما را زیاد کن
ای داغدار داغ پدر یابن العسکری

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۹ ، ۱۷:۱۸
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی_ ایام اربعین ۹۹

ای کربلایی دلبرم، جا ماندم آقا
یابن الحسن تنها و رسوا ماندم آقا

دیدی چه شد؟! آخر گناهانم سبب شد...
محروم از الطاف زهرا ماندم آقا

خوبان درگاهت سر و سامان گرفتند
دور از حرم... من، بی سر و پا ماندم آقا

سستی ایمانم مرا از چشمت انداخت
بس که اسیر اهل دنیا ماندم آقا

چله گرفتم، چله ام کامل نشد، حیف
بی کربلا، بی طور سینا ماندم آقا

یاد من جامانده هم در کربلا باش
دلتنگ یک لحظه تماشا ماندم آقا

گفتم چه سازم تا که تحویلم بگیری
گریان برای مشک سقا ماندم آقا

بیچاره ی سقای عطشانی که آخر
حتی نخورد آب گوارا، ماندم آقا

می گفت با گریه حلالم کن برادر
شرمنده ی اطفال و زن ها ماندم آقا
 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۹ ، ۱۹:۳۶
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی صفر ۹۹

در این زمانه که عادی شده است نامردی
همیشه از سر رحمت مرا دعا کردی

شبانه روز مرا بین معصیت دیدی
دلت شکست، به رویم ولی نیاوردی

سرم نرفته به زیر علامت احدی
که بر سرم، همه ی عمر سایه گستردی

حرام باد به من دلخوشی این دنیا
غریب ماندی و دنبال یار می گردی

مرا مریضِ بدون علاجِ عشقت کن
تباه گشته ام از دست درد بی دردی

نگو که از قلم افتادم اربعین، امسال
قسم به فاطمه اشک مرا در آوردی

فقط تو گریه کن زینبی و با گریه...
دل مرا به بکا بر عقیله پروردی

صدای گریه ی زینب هنوز می آید
میان خنده ی اوباش مست و ولگردی

کجاست ساقی لشگر، کجاست ماه حرم
عقیله مانده بدون کفیل و همدردی

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مهر ۹۹ ، ۱۰:۴۸
عبدالرقیه

نظر به حال گدا کن، به حق روضه ی اصغر
مرا دوباره صدا کن، به حق روضه ی اصغر

دوباره نفس زمینم زده، دوباره دلم را
ز دام نفس رها کن، به حق روضه ی اصغر

خراب کرده ام آقا، کمی بیا و برایم
میان روضه دعا کن، به حق روضه ی اصغر

مرا که بنده ی دنیا شدم، به لطف نگاهت
دوباره عبد خدا کن، به حق روضه ی اصغر

اگرچه سود ندارم، به دیگران نسپارم
مرا دوباره سوا کن، به حق روضه ی اصغر

شبیه جون و زهیر و وهب بیا و مرا هم
شهید کرب و بلا کن، به حق روضه ی اصغر

بخوان ز اشک رباب و بخوان ز غربت مولا
بخوان و روضه به پا کن، به حق روضه ی اصغر

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۹ ، ۱۷:۱۱
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی_ تیرماه ۹۹

از دست هجر، دلهره دارم، چه می شود؟
آقا بگو که آخر کارم چه می شود؟

یابن الحسن سیاه شده زندگی، اگر...
پایان دهی بر این شب تارم، چه می شود؟

چیز زیادی از تو نمی خواهم ای کریم
بنشینی از کرم به کنارم، چه می شود؟

بی ارزشم قبول ولی لطف کن بیا...
هنگام مرگ سوی مزارم، چه می شود؟

نذرم نشد ادا که شوم زائر رضا
با این بساط، قول و قرارم چه می شود؟

دلتنگ کربلا شدم و جنة الحسین
سر روی مرقدش بگذارم چه می شود؟

لطفی کن و مرا برسان زیر قبه اش
با هیچ چیز کار ندارم چه می شود

جانم فدای دلهره ی زینب غریب
می گفت: جسمِ بی سر یارم چه می شود؟

از من مخواه شمر که لب تر کنم به آب
یاد لبان خشک نگارم چه می شود؟

با ضرب تازیانه مرا می بری ولی
ظالم بگو به من، کس و کارم چه می شود؟
 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۹ ، ۲۰:۳۱
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی 

بی پناهم، بی کسم، یا رب کس و کارم کجاست؟
مرگ نزدیک است، فرصت نیست، دلدارم کجاست؟

جنس مانده در ته دکانم و چشم انتظار
آن کریمی که شود آخر خریدارم کجاست؟

دیده ام محروم ماند از یار و قلبم شد سیاه
روشنیِ قلب زار و دیده ی تارم کجاست؟

زندگی بی یوسف زهرا سراسر سختی است
صبحِ پایان بخش بر این شام دشوارم کجاست؟

نامه ی امسالِ من خالی است از رزق نجف
وعده ی دیدار با مولای کرارم کجاست؟

من فقط نزد نگارم معصیت آورده ام
راه بخشیده شدن در محضر یارم کجاست؟

روضه از عباس باید خواند، دیگر چاره چیست
خوب فهمیدم که تنها چاره ی کارم کجاست

ناله زد أدرک أخا، ارباب با حیرت دوید
ای زمین علقمه، تنها هوادارم کجاست؟

این همه خنده برای چیست لشکر بس کنید
یک نفر با من بگوید که علمدارم کجاست؟

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۹ ، ۱۵:۳۶
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

تنها نه انتظار، فراموش مان شده
تنهایی نگار، فراموش مان شده

در سردی گناه چنان منجمد شدیم
برگشتنِ بهار، فراموش مان شده

از بس گناهکاری ما را عیان نکرد
الطاف پرده دار فراموش مان شده

آخر چرا تشرف شیخ بهایی و...
فرزند مهزیار، فراموش مان شده؟!

در اوج مشکلات، فراموش مان نکرد
درد است اینکه یار، فراموش مان شده

بر هر که رو زدیم حقارت کشیده ایم
هر وقت مُستجار فراموش مان شده

طوری فریب خورده ی این زندگی شدیم
سختی احتضار فراموش مان شده

از برکت دعای امام زمان مان
غم های بی شمار فراموش مان شده

آن قدر بی قرار حسینیم و مرقدش
کاشانه و دیار فراموش مان شده

از ماتم عموی نبی، حمزه ی غریب
آرامش و قرار فراموش مان شده

یاد شهید مثله شده داد می زنیم
از گریه اختیار فراموش مان شده

نام حسین بس که به دل ها شرر زده
ما آب خوش گوار، فراموش مان شده

اصلا که گفته روضه ی گودال و پیکر و...
توهین ده سوار فراموش مان شده؟!
 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۹:۴۲
عبدالرقیه

نذر یار است، میان تن اگر جان داریم
هرچه داریم ازین نیمه ی شعبان داریم

اشتیاق دل دیوانه ی ما دیدنی است
خنده بر چهره ولی دیده ی گریان داریم

از عطا و کرم حضرت نرجس خاتون
عشق دلدار، در این سینه فراوان داریم

هر که هر چیز دلش خواست بگوید اما
ما به برگشت گل فاطمه ایمان داریم

عهد بستیم که جان بر کف مهدی باشیم
با نبی و علی و فاطمه پیمان داریم

خودمانیم چه عیدی؟! چه سرور و جشنی؟!
تا که دلبر نرسد، حال پریشان داریم

سر و سامان همه از اوست، اگر سر نرسد...
تا ابد زندگیِ بی سر و سامان داریم

تا که فریاد زند بانگ أناالمهدی را
تا همان دم به خدا غصه ی هجران داریم

کاش با آمدنش، روشنی دیده شود
تا به کی گریه ی خود، از همه پنهان داریم؟

کاش یک بار به ویرانه ی ما سر بزند
کاش این جمعه ببینیم که مهمان داریم

مطمئنیم شب نیمه ی شعبان، حرمِ...
کربلا رفته و ما پاره گریبان داریم

ای ملائک برسانید بر آن شاه کرم
روسیاهیم و همه حاجتِ غفران داریم

برسانید که در صحن قدیم الاحسان
التماسِ کرم از معدن احسان داریم

سالیانی است که ما منتظران، دیده ی تر...
یاد خشکیِ لب سیدالعطشان داریم

آتشی را که میان دل خود داشته ایم
از غم غارت ارباب، کماکان داریم

نعل، خوش یُمن نبوده است، بدانید که ما
دل پُر از سُم و از نعل ستوران داریم

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۹ ، ۱۷:۰۳
عبدالرقیه

ای معدن ظهور وفا صاحب الزمان
آقا بگیر دست مرا صاحب الزمان

فَصلُ الخِطاب عِندَکُم، إنّی لَکُم مُطیع
آیینه ی صفات خدا صاحب الزمان

بی لطف و رحمتت به هدایت نمی رسم
بی تو شوم اسیر بلا صاحب الزمان

آلوده ام قبول ولی مُؤمنٌ بِکُم
دارم به سینه حب شما صاحب الزمان

رسوا منم که رحمتت از یاد می برم
کردی به من همیشه عطا صاحب الزمان

هر شب صدات می زنم و گریه می کنم
کی می رسی به داد گدا صاحب الزمان؟

یادی کن از گدای خودت در نوافلت
وقت سحر، زمان دعا صاحب الزمان

دارم امید، نیمه ی شعبان ببینمت
عَجّل عَلی ظُهُورِکَ یا صاحب الزمان

این آرزوی منتظران است با شما
روزی روند کرب و بلا صاحب الزمان

دارم یقین که بانی هر روضه ای تویی 
پیشم نشسته ای چه بسا صاحب الزمان

خنجر رسیده تشنه لبی را فدا کند
آخر بگو چرا ز قفا، صاحب الزمان؟!

با ضربه ی دوازدهم بین قتلگاه
رأس حسین گشت جدا، صاحب الزمان

کارگاه شعر منتظران

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۹ ، ۱۷:۵۵
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

سِرّ است، وصف لذت قربانی ات شدن
پایندگی است عاقبت فانی ات شدن

عمری ندامت است سرانجامِ لحظه ای
با معصیت، دلیلِ پریشانی ات شدن

اخلاصِ محض، قُرب به مولا می آورد
اخلاص بود رازِ سلیمانی ات شدن

بالاترین تقربِ در دارِ ظلمت است
در خون، قرین به چهره ی نورانی ات شدن

وابسته است حُسنِ عقوبت به لحظه ای
مشمولِ لطف ناله ی ربانی ات شدن

ای یوسفم بیا که مرا کور کرده است
یعقوبِ هجر دیده ی کنعانی ات شدن

خورده گره دوای همه دردهای من
در مبتلا به نسخه ی درمانی ات شدن

راه نجات نوکر دلمرده ات یکی است
زائر به صحنِ جدّ خراسانی ات شدن

خوب است در عزای لب تشنه ی حسین
با گریه، یارِ دیده ی بارانی ات شدن

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۸ ، ۱۲:۴۶
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی_ اول رجب ۹۸

نور، در پرده ماند و شب آمد
جانِ دل مردگان به لب آمد

برسانید بر سرای امام

عبدِ عاصی و بی ادب آمد

جلو افتاده پیش مولایش
هر که در معصیت، عقب آمد

کی شود تا جهان نظاره کند
دلبری فاطمی نسب آمد

بندگان سفره ی کرم پهن است
ماهِ پر برکت رجب آمد

یا مَن أرجُوه... یا علی مددی
سائلی مرتضی طلب آمد

تا دم یاعلی به لب گفتم
بر لبم مزه ی عنب آمد

ظرف دل را نجف فرستادم
مِس فرستادم و ذَهَب آمد

از علی خیر را طلب کردم
برترین فعل مستحب آمد

دلِ من رفت کربلایِ حسین
رحمت مستدام رب آمد

مادری گفت: فابک لِلمظلوم
سینه ی ما به تاب و تب آمد

هر چه سنگ و سنان و خنجر بود
به سوی شاه تشنه لب آمد

نیزه داری زمان تسبیحش
سوی ارباب، با غضب آمد...

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۸ ، ۰۷:۴۹
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود فایل تصویری شعر با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی

ز خلق رانده شدم، ای امام دریابم

پناه بی کسی ام، السلام، دریابم

 

گناهکار قدیمی به درگهت برگشت

عطا و مرحمتت مستدام، دریابم

 

به هر که رو زده ام جز تو آبرویم برد

دوباره آمده ام، با مرام دریابم

 

عُقاب مرگ پرش را گشوده روی سرم

ببین که فرصت من شد تمام، دریابم

 

من از شلوغی صحرای حشر می ترسم

پناهِ خلق، در آن ازدحام دریابم

 

به یک دعا سرِ سجاده ی مناجاتت

بده به زخم دلم التیام، دریابم

 

عزیز فاطمه از صحن کربلا چه خبر؟

عجیب تشنه ی کرب و بلام دریابم

 

دوباره گریه کنِ کام خشک اربابم

به حق گریه بر آن تشنه کام دریابم

 

به گریه دخترکی داد زد: عمو عباس...

رسیده شمر میان خیام، دریابم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۸ ، ۱۲:۵۹
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی فاطمیه دوم ۹۸

ندارد راه بر مقصد چنانچه بار، کج باشد
نشان از خشت کج دارد، اگر دیوار، کج باشد

هزاران بار اندوه و فغان سودی نخواهد داد
مسیر نوکر از ارباب اگر یک بار کج باشد

شروع انحراف از راه مهدی ختم بر نار است
شروع کج از آیینش، ادامه دار کج باشد

یقینا ریسمانِ دستگیری از گنهکار است
اگر که حلقه ای از گیسوی دلدار کج باشد

طواف بی ولای فاطمه بر محور کفر است
دقیقا مثل آن که سوزنِ پرگار کج باشد

فدک را هم خلیفه چون خلافت غصبِ ناحق کرد
همیشه دست نامردِ خیانتکار، کج باشد

چه شد روز سقیفه؟! از مسیر مرتضی، اصلا
چرا باید مسیر حرکت انصار کج باشد؟!

به هر صورت بسوزاند پر پروانه را، اما
شکاف بدتری دارد اگر مسمار کج باشد

***

چرا باید سر عباسِ آب آور سرِ نیزه
به پیش محمل زینب، سر بازار کج باشد؟!

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۸ ، ۲۲:۴۷
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

به یک جمله بده بر قلب این دلداده تسکینی
به لبخندی خلاصم کن ازین هجران و غمگینی

تمام عمر با فکر و خیالت رفت، تا شاید
دمی هم صحبتت باشم، عجب رؤیای شیرینی

کنار من نشستن کسر شأنت بود اما گاه
نمی افتد مگر راه کریمان سوی مسکینی

جوانی رفت و گفتم وقت پیری محضرت باشم
ولیکن زنده می مانم، نمی دانم، چه تضمینی؟!

همه نوکر شدیم و روضه برپا کرده ایم آقا
به این امید تا شاید میان روضه بنشینی

"شنیدن کی بود مانند دیدن" آن چه را یک عمر
شندیم از مصیبت های این ایام، می بینی

علی مأمور بر صبر است و زهرا راهی میدان
چه صبر سخت و دشواری، عجب اندوه سنگینی

تصور کن ولی الله با چشمان خود باید
ببیند می خورد بر روی گل، سیلیِ گلچینی

سقیفه ریشه بود و نینوا محصول آن ریشه
شهید جهل امت شد، امام و پایه ی دینی

صدای تشنه ای از گودی گودال بالا رفت
میان هجمه ی سرنیزه های رو به پایینی

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۸ ، ۱۹:۲۸
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی فاطمیه ۹۸

در لجن زار معاصی، از بها افتاده ایم
دور از مولای خود در تنگنا افتاده ایم

راه را گم کرده و بیراهه دائم می رویم
در غل و زنجیرِ اوهام خطا افتاده ایم

کیست بیچاره تر از ما بندگان بی پناه؟!
از امام عصر، از مولا جدا افتاده ایم

برکت از اموال مردم رفت، مشکل از کجاست؟!
گیرِ مال شبهه و مال ربا افتاده ایم

رنگ ایمان رفته از این شهر، تقوا رفته است
وای بر ما... شاید از چشم خدا افتاده ایم

منتقم، خون شهیدان ریخت، دیگر العجل
با امید فتح در راه شما افتاده ایم

با تمام غصه ها، از رحمت صاحب زمان
در پناه خیمه ی خیرالنسا افتاده ایم

هیچ کس ما را زمین افتاده در دنیا ندید
در نجف تنها به پای مرتضی افتاده ایم

فاطمیه آمد و ما هم به حالِ گریه بر...
چادری که ماند زیر دست و پا افتاده ایم

یاد آن ساعت که در افتاد روی فاطمه
یاد مظلومیت آل عبا افتاده ایم

یاد درد سینه ی زهرا میان بسترش
یاد آن مظلومه بر حال بکا افتاده ایم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۸ ، ۱۵:۱۱
عبدالرقیه

دانلود فیلم شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

در بیت مکرم سردار شهید حاج قاسم سلیمانی_ ۹۸/۱۰/۱۴

قسم به جلوه ی ایمان و عصمت زهرا

بیا که شاد شود قلب حضرت زهرا

 

گناهکاری ما را ببخش آقا جان

به حرمت نظر لطف و رحمت زهرا

 

دعا برای محبین خود به لب داری

میان نافله ات، طبق عادت زهرا

 

شعاع نور بصیرت به ما عنایت کن

از آفتاب رفیع بصیرت زهرا

 

رسیده ایم که ما را علی شناس کنی

به پای مکتب درس ولایت زهرا

 

کمی به ما بچشان مزه ی عبادت را

قسم به گریه ی وقت عبادت زهرا

 

هزار شیر، چنان قاسمِ سلیمانی

گرفته اند شجاعت، ز غیرت زهرا

 

به خون خویش تپید و به شعله سوخت ولی

رسید با پرِ خونی به خدمت زهرا

 

اجازه هست شریک غم شما بشویم؟

برای ناله زدن در مصیبت زهرا

 

چه شد که اهل مدینه پس از رسول خدا

عوض شدند و شکستند حرمتِ زهرا؟!

 

چرا مصیبت خود را به بیت الاحزان بُرد؟!

چه بوده علت اصلی غربت زهرا؟!

 

چه شد که چهره ی خود را ز حیدرش پوشاند؟!

مگر چه بوده عیان، بین صورت زهرا؟!

 

چرا همیشه پر از لاله بود پیرهنش؟!

چگونه بوده به دیوار اصابت زهرا؟!

 

غلاف را به چه وضعی زدند بر بازو؟!

چه شد که خوب نشد این جراحت زهرا؟! 

محمد جواد شیرازی

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۸ ، ۱۳:۲۸
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی_ فاطمیه اول ۹۸

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی _ فاطمیه ۹۸

قبول کن تو مرا تا که مستجاب شوم
دوباره گریه کنِ مادرت حساب شوم

مرا خرابِ خودت کن، خرابِ غیر نکن
ز محضرت بروم هر کجا، خراب شوم

به هر دری که زدم قبل تو جواب شدم
به هر دری بزنم بعد تو جواب شوم

خودت کشیدی ام از چاه معصیت بیرون
نخواستی که زمینگیرِ منجلاب شوم

بیا که سوختم از درد دوری ات عمری
بگو چقدر، بگو تا به کی عذاب شوم؟

به برکت نظرت، در عزای فاطمیه...
دوباره نوکر این خانه انتخاب شوم

زمان روضه ی سخت بتول، چون اسپند
میان شعله ی آتش پر التهاب شوم

چه عاشقی است که با درد، فاطمه می گفت:
فدای غربت و اشکِ ابوتراب شوم

برای اینکه نبندند دست حیدر را
به خون سینه ی خود پشت در، خضاب شوم

سریع فضه بپوشان رخ کبودم را
علی خجل بشود، از خجالت آب شوم

حسین تشنه نمانَد، حسین را دریاب
فدای تشنگی اش زیر آفتاب شوم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۹۸ ، ۱۱:۰۱
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

رزق حلالِ فاطمی از آسمان نخورد
هر کس که غصه ی غمِ صاحب زمان نخورد

با بدترین گناه، تفاوت نمی کند
آن طاعتی که مُهر ولی پایِ آن نخورد

باید که شک کند به مسیرِ تقربش
عاشق اگر که طعنه و زخم زبان نخورد

سگ شهره شد به خوی وفا، چون تمام عمر
از دستِ غیرِ صاحب خود، استخوان نخورد

خوشبختِ واقعی است گدایی که لحظه ای
از پشت خانه ی گلِ نرجس تکان نخورد

زاهد به زُهد محض به جایی نمی رسد
دودِ چراغ اگر درِ این آستان نخورد

شیعه نخوان هر آن که به نعمت قرین شد و...
اندوهِ جیب خالیِ یک ناتوان نخورد

هر دل که سوخت پای غریبی مرتضی
جز مُهر عشقِ فاطمه، مُهر و نشان نخورد

باید دروغ روضه بخوانیم، چاره چیست؟!
خیرالنساء... سیلیِ نامحرمان نخورد

وقتی که رنگ از رخ زردِ بتول رفت
با صورتش به چوبه ی در، بی گمان نخورد

ضربِ غلافِ قنفذ ملعون، به بازوی...
حوریه ی امیر عرب، آن زمان نخورد


***

اصلا که گفته؟! قاری قرآن و خیزران؟!
کامِ حسین بین طبق خیزران نخورد

محمد جواد شیرازی
 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۹۸ ، ۲۰:۳۶
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

باغ و بهارم، در خزانی زرد، برگرد

گرمایِ عمرم، در هوایی سرد، برگرد

 

عمر گران، بی دیدنِ رویت هدر شد

هجران، چه خاکی بر سر ما کرد، برگرد

 

از معصیت ها، عاقبت رنگِ سیاهی...

سایه به روی شهرمان گسترد، برگرد

 

دوریِ از خورشید، در دوران تاریک

غم را میان سینه ها پرورد، برگرد

 

خسته شدی از دست ما؟! العفو، العفو

خسته شدیم از دوری ات، برگرد، برگرد

 

برگرد تا یاری کنی خیرالنسا را

زهراست تنها و چهل نامرد... برگرد

 

آقا قسم بر ناله ی " فِضه خُذینی"

آقا قسم بر سینه ی پر درد برگرد

 

****

 

ای شاهِ لب تشنه که در گودال ماندی

زهرا برایت ظرف آب آورد، برگرد

 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۸ ، ۰۷:۴۵
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

سال ها طی شد و دل، زائرِ محبوب نبود
این همه سال نشستن به دعا خوب نبود

نه غم قحطی و نان داشت، نه داغ پیری
جز غم دوری یوسف، غم یعقوب نبود

هرچه گشتم عملی هدیه به آقام کنم
بین بار عملم، توشه ی مرغوب نبود

حاجت از چشم ترم خواند و دعایم فرمود
گرچه حاجت به دلم مانده‌ و مکتوب نبود

از ازل سینه ی زهرایی ما سینه زنان
جز به آقای نجف، ملحق و منسوب نبود

نکند قسمت من نیست برات عتبات
سال ها بود دلم این همه آشوب نبود

چشم خشکیده ی از معصیتم، جز به غم و...
روضه های پسر فاطمه مغلوب نبود

نیزه ها در بدنش بود ولی حداقل
کاش جسمش ته گودال لگدکوب نبود

چقدر بوسه زدش پیش همه ختم رسل
حق آن صورت و دندان به خدا چوب نبود

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۸ ، ۰۸:۰۰
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

با نور عشق، دل غمِ ظلمت نمی کشد
با اهل بیت، خواری و خفت نمی کشد

آزادگی است سیره ی مردان روزگار
عبدِ نگارِ فاطمه، ذلت نمی کشد

در فتنه ها، مریدِ حقیقیِ فاطمه
دست از حمایتش ز ولایت نمی کشد

هر کس که بار عشقِ امام زمان کشید
صحرای حشر، بار ندامت نمی کشد

با یک سلام، روزیِ ما می رسد رفیق
کارِ زبان، به گفتنِ حاجت نمی کشد

بی منت است لطفِ امام کریم ما
این جا گدا ز شاه خجالت نمی کشد

عبدی گناهکار که محتاج بخشش است
صورت به جز به صورتِ تربت نمی کشد

با معرفت هر آن که رود سمت کربلا
کارِ شفاعتش به قیامت نمی کشد

من را بس است روضه ی لب های تشنه اش
وسعم به شرحِ روضه ی غارت نمی کشد

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۹۸ ، ۱۵:۰۳
عبدالرقیه