سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

خوش آمدید

استفاده از اشعار برای تمام ذاکرین و مجالس اهل بیت علیهم السلام مجاز می باشد.

طبقه بندی موضوعی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «صفر» ثبت شده است

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، ماه صفر ۱۴۰۱

اگرچه ندیدی وفاداری از من
مبادا دمی چشم برداری از من

خجالت زده هستم آقا که سر زد
بدون توجه، گنهکاری از من

همیشه به ذکر و دعا رفع کردی
هزاران گزند و گرفتاری از من

چرا کم به یادت می افتم، مگر که...
خدایی نکرده تو بیزاری از من؟!

امام زمانم، دعاهای خیرت
دوا کرده هرگونه بیماری از من

مرا یک سحر راهی کربلا کن
بیا و سحر کن شب تاری از من

بجز گریه بر داغ جد غریبت
متاعی ندارم، خریداری از من؟

بمیرم بر احوال زینب که فرمود:
کجایی حسینم، خبر داری از من؟!

سرت را شکستند بین شلوغی
ولی برنیامد دگر کاری از من

در این بی کسی ها، شبیه گذشته
بیا و خودت کن هواداری از من

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۰۱ ، ۱۱:۰۹
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، ماه صفر ۱۴۰۱ حسینیه صنف لباس فروش ها

آمد زمان سخت اسیری میان شام
کوچه به کوچه سختی ماندن در ازدحام

دروازه ی شلوغ و تجمع میان راه
ساعات سخت رد شدن از هجمه ی نگاه

از روی نیزه حال خراب مرا ببین
با آستین پاره حجاب مرا ببین

در شام داده اند به ما چه مدارجی!
با طعنه گفته اند به ما قوم خارجی

خندیده اند بر غم ما در ازای چه؟!
پوشیده اند رخت عروسی برای چه؟!

ارکان آسمان و زمین تیره می شوند
مردان مست شام به ما خیره می شوند

رقاصه ها کنار من آهنگ می زنند
زن ها ز پشت بام سویم سنگ می زنند

با ضرب کعب نیزه، به اجبار می برند
ما را برای چه سر بازار می برند؟!

حرفی نمی زنم که شدم از خجالت آب
زینب کجا و رفتن در مجلس شراب؟!

با دست بسته راهی دارالخلافه ام
از مجلس یزید حسابی کلافه ام

در بین طشت رفت سرت، نیمه جان شدم
با چشم خیس خیره سوی خیزران شدم

آنقدر زد به روی لبت در برابرم
دندان تو شکست، بمیرم برادرم

از ظلم روزگار گرفته دلم، چه بد...
باید زن یزید به ما پوشیه دهد؟!

پنجاه سال شد که به عشقت عجین شدم
امشب بیا ببین که خرابه نشین شدم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۰۱ ، ۰۶:۴۳
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، شب ۲۶ محرم ۱۴۰۱

ذات حق است فقط قدر و بهای حسنین
راه قرب به خدا چیست؟ لقای حسنین

در حسینیه موحد شدنم کامل شد
بنده ام، سجده کنم رو به خدای حسنین

آبرودار شدن، ماحصل نوکری است
هست، عزت همه اش تحت لوای حسنین

فاطمه بی برو برگرد تلافی بکند
هر کسی کارِ کمی کرد برای حسنین

کیمیا می شود از خیرِ مجاور شدنش
گردِ خاکی که نشیند به سرای حسنین

اینکه در سلسله ی سینه زنان، سینه زدیم
بوده تأثیر مناجات و دعای حسنین

ذکر مادر پدرم نام حسین است و حسن
جان مادر پدرم هم به فدای حسنین

نذر کردم بروم ماه صفر، صحن نجف
تا کنم طوف علی بهر رضای حسنین

اربعین پای پیاده، حرم ثارالله
کاش دستم برسد تذکره های حسنین

دل من لک زده تا زائر شش گوشه شود
دست خالی من و لطف و عطای حسنین

بارها گفت نبی این دو پسر جان منند
این همه ظلم نبوده است سزای حسنین

هر دو آقای مرا تشنه به مقتل بردند
کاش امسال بمیرم به عزای حسنین

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۰۱ ، ۲۱:۲۶
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج حسین سازور

 

قد رعنای رسول الله آخر سر شکست

پایه های عرش از این داغِ درد آور شکست

 

رحمةٌ للعالمین بود و مصیبت ها چشید

صبر کرد و حرمتش در بین هر معبر شکست

 

جز علی و چند تن دور و برش یاری نبود

در اُحد تنها شد و دندان او آخر شکست

 

فتنه ی آن دو یهودی عاقبت کاری شد و...

... زهر آتش زد به جان او، دل دختر شکست

 

گوشه ای از شهر غوغای سقیفه شد بلند

جسم او جان داشت اما حرمت منبر شکست

 

خواست پیغمبر بگوید باز هم حق با علی است

مردکی پرخاش کرد و قلب پیغمبر شکست

 

بال خود را بست و سوی عرش اعلی پر کشید

سخت تنها شد امیرالمؤمنین، حیدر شکست

 

بعد پیغمبر شرر بر خانه ی عصمت زدند

در میان غربت این شهر نیلوفر شکست

 

در میان دود و آتش با لگد بر در زدند

در شکست و سر شکست و حرمت مادر شکست

 

بار شیشه داشت در آغوش خود خیرالنساء

پشت در اصلا چه شد آیینه سرتاسر شکست

 

پیش چشمان ولی الله زهرا را زدند

پیش همسایه غرور فاتح خیبر شکست

.

.

.

 

روز عاشورا که شد شبه پیمبر را زدند

با شتاب نیزه، پهلوی علی اکبر شکست

 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۵ ، ۰۵:۴۱
عبدالرقیه