سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

خوش آمدید

استفاده از اشعار برای تمام ذاکرین و مجالس اهل بیت علیهم السلام مجاز می باشد.

طبقه بندی موضوعی

۱۰۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مناجات با امام زمان» ثبت شده است

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی 

 

" دل شکسته" مرا صدا کنید، کافی است

نظر بر این سرای بی بها کنید، کافی است

 

قبول... لایقِ زیارت شما نبوده ام

فقط کمی برای من دعا کنید کافی است

 

کسی که تحبس الدعا شود، غریب می شود

کمی به این غریبه اعتنا کنید کافی است

 

بس است در به در شدن، بس است خون جگر شدن

به روی من در انابه وا کنید... کافی است...

 

دوا نخواستم، همین هم از سرم زیادی است

مرا فقط همین که مبتلا کنید، کافی است

 

به دستْ پخت نان فاطمه عزیز می شود

حقیر را دخیل این سرا کنید، کافی است

 

قسم به ربنای فاطمه به این شکسته دل 

کمی حلاوت دعا عطا کنید، کافی است

 

فدای مادری که با دل شکسته ناله زد

بس است حیدر مرا رها کنید‌... کافی است...

 

صبور شهر را چرا به دست بسته می برید

ز روی دختر نبی حیا کنید... کافی است...

 

محمد جواد شیرازی

 
۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۴۱
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

 

نزد خالق هر کسی باشد فرودش بیشتر

در مسیر بندگی باشد صعودش بیشتر

 

اهل صوم و صمت باش و دل به پرحرفان مبند

مزبله وقتی بسوزد هست دودش بیشتر

 

خواست لیلا تا که مجنون را مقرب تر کند

کاسه ی او را شکست و آزمودش بیشتر

 

بهره ها دارد دل ویرانه... می دانم ولی

دل که می گیرد، شود با گریه سودش بیشتر

 

وادی عشق است کیش ما، شکسته تر شود

هر کسی باشد دراین وادی ورودش بیشتر

 

عاشقی که دل نبست اصلا به دنیا، می شود

با امام عصر خود گفت و شنودش بیشتر

 

بیشتر اصلا خودم دل را سپردم دست او؟!

یا نه اصلا با محبت ها ربودش بیشتر؟

 

این همه دست تمنا از سر دلگرمی است

هر که لطفش بیشتر خواهان جودش بیشتر

 

رحمت و خیری که از سوزِ دعایش می رسد

در زمان ابتلا بوده نمودش بیشتر

 

در میان روضه ها می آید و حس می شود

در عزای مادرش زهرا وجودش بیشتر

 

بال پروانه اگر مسمار آزارش دهد

می شود در شعله درهم تار و پودش بیشتر

 

درد پهلو که کسی دارد نمازش مشکل است

دردسر دارد سجودش از قعودش بیشتر

 

بهر قتل شیر خیبر هر کدامش کافی است

درد بازو جای خود، روی کبودش بیشتر

 

محمد جواد شیرازی

 
۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۵ ، ۰۰:۱۸
عبدالرقیه

کوس رسوایی من بار گناهان من است

راه حل دل من دیدن جانان من است

 

هر کسی دل به کسی داد به او می نازد

دل سپردن به شما نسخه ی درمان من است

 

سال ها ساکن صحرا شدنت در اثرِ

غرق غفلت شدن و این همه عصیان من است

 

صبح و شب ناله ز دل، اشک ز چشمم جاری است

از شما دور شدن غصه ی پنهان من است

 

از همه رانده شدم باز تو راهم دادی

این همه جود و کرم شاخص سلطان من است

 

موی من گشت سفید و دل من گشت سیاه

 غفلت از کوی شما علت طغیان من است

 

فخر من نوکری درگه اجداد شماست

 سگ این خانه شدن برکت عنوان من است

 

صبح وشب گریه به جدت ز خدا می طلبم

گریه بر جد شما موجب غفران من است

حاج مجتبی قاسمی

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۵ ، ۲۳:۰۵
مجتبی قاسمی

با "محبت" آمدی، صید کمندم کرده ای

با همین ترفند ساده، پایبندم کرده ای

 

بی بهاتر از همه هستم ولی با لطف خود

در میان عاشقانت ارجمندم کرده ای

 

بار سنگین گناهانم ذلیلم کرده بود

با نگاه رحمت خود سربلندم کرده ای

 

در پناه گرم آغوشت مرا جا داده ای

در پناه خود مصون از هر گزندم کرده ای

 

بیشتر از دیگران دارم صدایت می زنم

بیشتر از دیگران چون دردمندم کرده ای

 

راستش این است آقاجان اگر می خواهی ام

چون محب مادرت بودم، پسندم کرده ای

 

تا قیامت روزی ام از خوان زهرا می رسد

شاکرت هستم که بر او مستمندم کرده ای

 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۵ ، ۱۶:۲۷
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای حاج حسین سازور

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی

 

رنگ از چهره پریده است، خودت می دانی

عرقِ شرم چکیده است، خودت می دانی

 

پشت این خانه گدا آمده و با گریه

دستِ یاری طلبیده است، خودت می دانی

 

تو بزرگی و مرام تو نبخشیدن نیست

از شما قهر بعید است... خودت می دانی

 

مهربانی و به جز لطف تو این قدر کسی

بار ما را نخریده است، خودت می دانی

 

هر کجا گفت زلیخا پی یوسف هستم

طعنه و خنده شنیده است، خودت می دانی

 

به غریبی تو سوگند، دل در به درم

از همه جز تو بریده است، خودت می دانی

 

عمر من رفت، فقط چند صباحی مانده

آخر کار رسیده است، خودت می دانی

 

سگ دربار خراسان شده ام تا شاید

بر سر من بکشی دست، خودت می دانی

 

مجلس روضه به پا گشته، بیا که بانی...

... مادری زار و خمیده است، خودت می دانی

 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۹۵ ، ۱۱:۵۲
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی 

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی مهدی علی قاسمی در نجف اشرف، حرم امیرالمؤمنین علیه السلام_ اربعین 96

پنهان کنم چگونه هویدایی تو را

یا بین سینه شرح دل آرایی تو را

 

ظرف مرا شکستی و حالا نشسته ام

تا رو کنم حکایت لیلایی تو را

 

نفسی لک الوقاء... به عالم نمی دهم

بنده شدن به درگه مولایی تو را

 

خیلی دعا برای دلم کرده ای ولی

خیلی شکسته ام دل زهرایی تو را

 

در غفلت زمانه فراموش کرده ام

درد غریبی و غم تنهایی تو را

 

باید چه کرد این همه رسوایی مرا؟

باید چه کرد این همه آقایی تو را؟

 

دل مرده ام ولی به حسینیه آمدم

تا جست و جو کنم دم عیسایی تو را

 

با گریه گفت زینب کبری، برادرم

 سنگی شکسته روی تماشایی تو را

 

دیروز آیه خواندی و با خیزران یزید

برهم زده بلاغت و شیوایی تو را

 

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۵ ، ۱۶:۳۷
عبدالرقیه

"خواب یاران" "استخوانِ در گلو" یعنی همین

غافلیم و حاصل دوری از او یعنی همین

 

عمرمان طی شد به فکر آرزوهای بلند

سُکر جهل آرزو در آرزو یعنی همین

 

یاد آقا نیستیم و غرق دنیا گشته ایم

زندگی های بدون رنگ و بو یعنی همین

 

واقعا بی یوسف زهرا همه آواره ایم

صبح تا شب گشتن ما کو به کو یعنی همین

 

مثل زهرا هرچه دارد وقف مردم می کند

" لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا ..." یعنی همین

 

تا ظهور دولتش پای ولایت مانده ایم

امنیت از فتنه های پیش رو یعنی همین

 

اشک روضه بر دل آلوده قیمت می دهد

این که شد بی آبرو با آبرو یعنی همین

 

بعد سقا حرمت قوم بنی هاشم شکست

در حقیقت داغ اصلی عمو یعنی همین

 

شیر، گهواره، علی اصغر، سرِ نیزه، عطش

یک رباب و این همه راز مگو یعنی همین

 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۹۵ ، ۱۶:۱۶
عبدالرقیه

بی حیایی پیکر دین مرا فرسوده است

غفلت از صاحب زمان بر درد من افزوده است

 

از دل زهرایی آقا خجالت می کشم

آن قدر از معصیت کردن دلم آلوده است

 

چون توسل می کنم مادر مرا هم می خرد

بی توسل کردنم این توبه ها بیهوده است

 

من دلم گرم همین بازار عشق و عاشقی است

چون پیمبر بارها این جمله را فرموده است:

 

هر کسی غافل شد از قرآن و راه اهل بیت

راه را گم کرده و بی راهه را پیموده است

 

جان فدای شاه عطشانی که از روز ازل

وسعت رحمت میان روضه هایش بوده است

 

در عزایش هر کسی اندازه ی بال مگس

اشک ریزد، در قیامت راحت و آسوده است

محمد جواد شیرازی 

۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۹۵ ، ۱۷:۲۴
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی

عاقبت روزی ذبیح ذوالفقارت می شوم

یا شکارم می کنی یا خود شکارت می شوم

 

افضل الاوقات من وقت به یادت بودن است

لحظه ای که واقعا دلْ بی قرارت می شوم

 

بی پناه افتاده ام، آیا پناهم می دهی؟

مُستَجیر دست های مُستَجارت می شوم

 

واقعا شرمنده ام با نامه ی آلوده ام

موجب این غصه های بی شمارت می شوم

 

بین نوکرها به این آواره هم جا می دهی؟

جان نوکرها، سگ ایل و تبارت می شوم

 

مبتلای تو شدن اصلا نمی آید به من

با دعای مادرت زهرا دچارت می شوم

 

با ضمانت نامه از شاه خراسان، اربعین

راهی کرب و بلا بهر زیارت می شوم

 

هر ستونی می روم یاد رقیه می کنم

روضه خوان عمه ی ناقه سوارت می شوم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۵ ، ۰۵:۲۸
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی 

 

حس من این است هردم بی وفاتر می شوم

دائما از یوسف زهرا جداتر می شوم

 

اشک هایش را نمی فهمد دل آلوده ام

هر چه یادم می کند بی اعتناتر می شوم

 

بنده ای بی دست و پا هستم، زمان معصیت...

... دست و پا گم می کنم، بی دست و پاتر می شوم

 

جای من العفو می گوید که راهم می دهند

در عوض جای تشکر بی حیاتر می شوم

 

با همه رسوایی ام وقتی به دادم می رسد

با نگاه مهربانش آشناتر می شوم

 

هر چه هم بد باشم آخر سائل این خانه ام

با گدایی کریمان پر بهاتر می شوم

 

بر دل آلوده ی خود آب و جارو می زنم

باز هم با این گریه کردن با صفاتر می شوم

 

در میان روضه از نفسم رهایم می کنند

با سلامی بر حسین از خود رهاتر می شوم

 

درد من جان کندن آقا است زیر نیزه ها

حاجت درمان ندارم، مبتلاتر می شوم

 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۵ ، ۲۰:۱۶
عبدالرقیه

چون پشیمان نیستیم آقا پریشان می شود

فعل ما می بیند و هر روز گریان می شود

 

قلب او از دست ما خون است، غصه می خورد

بس که ما در غفلتیم از غصه نالان می شود 

 

ما خطا کردیم، آقا دید و بر ما اشک ریخت

جای نفرین از خدا خواهان غفران می شود

 

از من و تو قلب او هر چند خیلی خون شده

خیر حق را بهر ما همواره خواهان می شود

 

دیدن نامحرمان دیدار او از ما گرفت

دیدنش تنها نصیب چشم پاکان می شود

 

ما به شهر معصیت ساکن شدیم و غافلیم

از گل نرگس که ساکن در بیابان می شود

 

خود نظر دارد که نامش بر لب ما جاری است

ور نه باغ گل کجا در کنج ویران می شود

 

روز و شب یاد لب عطشان جدش می کند

روضه خوان مقتل شاه شهیدان می شود

 

وقت غارت کردنش آمد صدا زد خواهرش

این حسین توست یا جدا که عریان می شود

 

حاج مجتبی قاسمی 

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۵ ، ۱۳:۰۳
مجتبی قاسمی

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود فایل تصویری

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی

 

زمان لطف، صحبت از حقارتم نمی کنی
کریمی و نظاره بر لیاقتم نمی کنی

تو را ز یاد می برم زمان معصیت ولی
مرا مؤاخذه برای غفلتم نمی کنی

دلم شکسته و کسی به داد من نمی رسد
میان راه مانده ام، حمایتم نمی کنی؟!

چه نذرها نکرده ام که زیر و رو شود دلم
به هر دری که می زنم اجابتم نمی کنی

اسیر ظلمت دلم شدم عزیز فاطمه
به یک دعا مرا غریق رحمتم نمی کنی؟!

اگر بناست سهم من همیشه دوری ات شود
چرا مرا نمی کشی و راحتم نمی کنی؟!

کسی من خراب را به سوریه نمی برد
در این بساط عاشقی ضمانتم نمی کنی؟!

***

فدای عمه ای که با دل شکسته ناله زد
برادرم چرا نظر به غربتم نمی کنی؟!

بزرگ این قبیله ام... مرا نزن عقیله ام
کمی حیا و شرم از شرافتم نمی کنی؟!

محمد جواد شیرازی

 

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۵ ، ۱۳:۱۹
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای حاج محمد رضا طاهری

دانلود صوت شعر با نوای حاج مهدی رسولی

 

بر درد تنهایی دچارم ای نگارم

پایان ندارد انتظارم ای نگارم

 

پاییزی ام، هجران امانم را بریده

برگرد ای باغ و بهارم ای نگارم

 

خواب مرا فکر وصال از من گرفته

هر شب به یادت بی قرارم ای نگارم

 

آواره ای بودم مرا نوکر نوشتی

نوکر شدن شد افتخارم ای نگارم

 

با تو که باشم قدر یک دنیا می ارزم

منهای تو، بی اعتبارم ای نگارم

 

این آبرو، این اشک ها، این مهر زهرا

من هر چه دارم از تو دارم ای نگارم

 

بخشید اگر ما را خدا لطف خودت بود

ای رحمت پروردگارم ای نگارم

 

می ترسم از جان کندنم، پیشم میآیی؟

در وقت سخت احتضارم ای نگارم

 

مثل همیشه آخر کارم، خودم را

دست رقیه می سپارم ای نگارم

 

کنج خرابه ناله زد فخر دو عالم

بابا بیا امشب کنارم ای نگارم

 

دیگر نمی بینم سرت را روی نیزه

کم سو شده چشمان تارم ای نگارم

 

بر ما اسیرانِ زمین خورده نظر کن

بالانشینِ نی سوارم، ای نگارم

 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۰۹
عبدالرقیه

ما گم شدگانیم به دنبال شماییم

دلبسته ی موی سیه و خال شماییم

درهر دو جهان شکر، فقط مال شماییم

ما جمله دخیل نخی از شال شماییم

 

در سوز و گدازیم ز هجر رخ ماهت

امید که گردیم همه عضو سپاهت

 

بی غیرتی ماست که هستی تک و تنها

دوریم ز روی تو و مشغول به دنیا

تبعید شدی در اثر فعل بد ما 

ماساکن شهریم، تویی ساکن صحرا

 

خجلت زده ماییم که قلب تو شکستیم

خسران زده هستیم که عهد تو گسستیم 

 

هر چند که ما ریزه خور خان تو هستیم

غرق نعم از سفره ی احسان تو هستیم

دوریم... ولی باز پریشان تو هستیم

سرمایه ز کف داده و حیران تو هستیم

 

ما را ز کرامت بخر ای یوسف زهرا

تا خیمه ی سبزت ببر ای یوسف زهرا

 

کس نیست که مشمول عطا و کرمت نیست

دوزخ شود آن جا که صفای قدمت نیست

بیچاره فقیری که گدای نعمت نیست

بیزار از آنیم که تحت علمت نیست

 

چون هر دم تان پر شده از ذکر حسین است

هر عاشقتان عاشق بین الحرمین است

 

تا جد تو افتاد، زمین لنگرش افتاد

سر را که بریدند به سر دخترش افتاد

بر نیزه سرش رفت، به تل خواهرش افتاد

تا خواهرش افتاد، ز غم مادرش افتاد

 

برگرد بیا ای پسر حضرت زهرا

برگرد که خون شد جگر حضرت زهرا

 

حاج مجتبی قاسمی

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۵ ، ۱۸:۵۸
مجتبی قاسمی

دانلود صوت شعر با نوای حاج حیدر خمسه

دانلود صوت شعر با نوای حاج احمد سلطانی

 

از بس که تلخی غم هجران چشیده ام

جانی نمانده است برایم...بریده ام

 

عیب وصال چیست نصیبم نمی شود؟

خیری که از فراق و جدایی ندیده ام

 

گاهی هم از گدای خودت یک خبر بگیر

رحمی کن ای عزیز بر این اشک دیده ام

 

نفرین به معصیت که مرا از تو دور کرد

بر باد داده هر چه که زحمت کشیده ام

 

خیلی دلم شکسته...گرفتار و خسته ام

از بس که در پی هوس خود دویده ام

 

دارم به راه عاشقی ات پیر می شوم

ناز تو را ببین به چه قیمت خریده ام

 

بحر العلوم...حلی و فرزند مهزیار

توصیف روی تو ز بزرگان شنیده ام

 

با این همه گناه به روضه کشاندی ام

با لطف توست که به نوایی رسیده ام

 

گریان زینبی و پریشان زینبم

من غصه دار عمه ی قامت خمیده ام

.

 

در پیش چشم فاطمه کم دست و پا بزن

ای یادگار مادرم...ای سر بریده ام

علی سپهری

 

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۵ ، ۰۱:۳۵
عبدالرقیه

چشم آلوده ی ما لایق دیدار تو نیست

بین ما مدعیان هیچ کسی یار تو نیست

 

گنهم پشت گنه قلب تو را خون کرده

دیگر این عبد گنهکار گرفتار تو نیست

 

حاصل معصیت ما شده تبعید شما

این همه ظلم که کردیم سزاوار تو نیست

 

ندبه وعهد که خواندیم همه لغلغه بود

در عمل هیچ کسی طالب گفتار تو نیست

 

شرط دیدار تو چشمان بری از گنه است

بی سبب نیست کسی لایق دیدار تو نیست

 

یوسف مصر وجودی، همه ما مشتریت

لعنت حق به هر آن کس که خریدار تو نیست

 

شهر آلوده کجا منزل دلدار کجا

کس در این شهر ریاکار هوادار تو نیست

 

عبد آلوده به درگاه تو راهی نبرد

هر خطاکار که شایسته ی دربار تو نیست

 

ای طبیب همه برگرد مداوامان کن

وای بر آن که اسیر غم و بیمار تو نیست

 

متوقع شده ایم از کرم و جود شما

کس ندیدیم در این دهر بدهکار تو نیست

 

دیدن چهره ی تو چشم دگر می خواهد

گریه و اشک فراوان سحر می خواهد

 

حاج مجتبی قاسمی 

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۵ ، ۲۱:۲۱
مجتبی قاسمی

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای حاج محمد رضا طاهری

دانلود صوت شعر با نوای حاج مهدی رسولی
 

 

فکری برای وضع بد این گدا کنید

باشد قبول من بدم اما دعا کنید

 

هر کار می کنم دلم احیا نمی‌شود

قرآن به نیت من دل مرده وا کنید

 

بی دردی‌است دردِ من در به در شده

بر درد عشق جان مرا مبتلا کنید

 

برگشته‌ام به سوی شما ایها العزیز

در خیمه‌گاه خویش مرا نیز جا کنید

 

بی التفاتِ دوست تقلا چه فایده؟

قدری به دست و پا زدنم اعتنا کنید

 

در پشت خانه‌ی تو نشستن مرا بس است

اصلا که گفته حاجت من را روا کنید؟!

 

یابن الحسن به حرمت شاه نجف مرا

آماده‌ی ورود به ماه خدا کنید

 

لطفی کنید، با همه‌ی رو سیاهی‌ام

در راه زینبیه سرم را جدا کنید

 

عمری‌است بنده‌ی سر کوی رقیه‌ام

اهل زمانه کفر مرا بر ملا کنید

 

***

 

بابایم آمده ز سفر یاری‌ام کنید

اهل خرابه نافله ها را رها کنید

 

تا که نفهمد او سر گیسوی من چه شد

یک مقنعه برای سرم دست و پا کنید

 

این پهلوی شکسته مرا زجر می دهد

 قدری کمک کنید مرا جا به جا کنید

 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۵۹
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای حاج حسین سیب سرخی

 

بدون عشق دلسردم، کمی آقا نگاهم کن

سرا پا غصه و دردم، کمی آقا نگاهم کن

 

درختی بی ثمر هستم، برایت دردسر هستم

خزانم... شاخه ای زردم، کمی آقا نگاهم کن

 

نشستم با دو چشم تر، خجالت می کشم دیگر

ازین طرزِ عملکردم، کمی آقا نگاهم کن

 

نکن قلب گدا را خون، نگو سائل برو بیرون

فقیرم... از همه طردم، کمی آقا نگاهم کن

 

برای وصل جنت نه، وُفور ناز و نعمت نه

به عشقت نوکری کردم، کمی آقا نگاهم کن

 

ز هجرانت نمردم من، به دردت هم نخوردم من

فدای غربتت گردم، کمی آقا نگاهم کن

 

به سوز سینه ی زهرا، به آه زینب کبری

صدایت می زنم هر دم، کمی آقا نگاهم کن

 

امان از شام و ویرانه، عقیله بود و بیگانه

دو جمله روضه آوردم، کمی آقا نگاهم کن

 

من از ضرب لگد خواندم، دوباره روضه بد خواندم

صدایت را در آوردم، کمی آقا نگاهم کن

 

به یاد غربت زینب، خرابه می روم هر شب

شبیه جغد شبگردم، کمی آقا نگاهم کن¹

 

محمد جواد شیرازی

95/3

 

۱. امام صادق علیه السلام در مورد جغد فرمودند:

آیا هیچ یک از شما او را در روز دیده اید؟ عرض شد: خیر در روز آشکار نمی شود و فقط در شب ظاهر می گردد. حضرت فرمودند: اما اینکه این حیوان پیوسته در خرابه ها مسکن گرفته و در آبادی نمی آید جهتش آن است که وقتی حضرت امام حسین علیه السلام شهید شدند این حیوان به واسطه قسم بر خود حتم نمود که ابدا در آبادی سکنا نکرده و منزلش تنها در خرابه ها باشد. پس پیوسته در روز صائم و حزین است تا شب فرا برسد و وقتی شب درآمد از ابتدای آن تا صبح بر مصیبت امام حسین علیه السلام زمزمه و نوحه سرائی و مرثیه خوانی می کند.

 

کرامات الحسینیة

 کامل الزیارات-ترجمه ذهنى تهرانى، ص:۳۱۹

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۵ ، ۱۲:۰۸
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

 

یا صاحب الزمان

 

گناه، پشتِ گناه و گناه، پشت گناه

چه توبه ای؟! که فقط هست آه، پشت گناه

 

جوانی است زمان رسیدن به خدا

جوانی ام همه اش شد تباه، پشت گناه

 

رجب گذشت... یکی هم به داد من برسد

چرا که نیست دلم رو به راه، پشت گناه

 

رسید سوی من آقا و رفت از دستم

دوباره روزی دیدار ماه، پشت گناه

 

حکایتی است پر از دردِ خنده عاشقی ام

دو چشم خیسِ نشسته به راه... پشت گناه!!!

 

دلیل دارد اگر سر به زیر و غمگینم

به پیش یار شدم رو سیاه، پشت گناه

 

گناه هیچ کسی نیست، با خودم قهرم

همیشه رفته سر من کلاه، پشت گناه

 

چقدر گفتمت ای دل برو به کرب و بلا

حرم نرفته شدی بی پناه پشت گناه

 

محمد جواد شیرازی

۹۵/۲

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۷:۰۰
عبدالرقیه