سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

خوش آمدید

استفاده از اشعار برای تمام ذاکرین و مجالس اهل بیت علیهم السلام مجاز می باشد.

طبقه بندی موضوعی

۱۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «میلاد» ثبت شده است

دانلود صوت شعر با نوای حاج محمد رستمی

 

آغاز می کنم سخنم را به نام ماه

دم می زنم دوباره ز لطف مدام ماه

 

سر می زنم به دور سرایش تمام سال

شعبان که می شود به خدا در تمام ماه...

 

...خیره به دست رازق باب الحوائجم

چون دست گیری است فقط در مرام ماه

 

فردا که می رسد همگی غبطه می خورند

هم اولیاء و هم شهدا بر مقام ماه

 

در سجده خواستم که در این شام با شکوه

کلب سرای دوست شوم یا غلام ماه

 

دار و ندار خود همه را بذل می کنم

هر بنده را مرید ابالفضل می کنم

 

تا که صدای شیر دلاور شنیده شد

لبخند بر لب اسدالله دیده شد

 

تبریک را به حضرت ام البنین بگو

کوه ادب ز کوه ادب آفریده شد

 

با صد امید ارمنی آمد به مجلسش

عباس مشتری است، یقین کن خریده شد

 

این چشم کال ما به نوایی نمی رسید

با آب مشک حضرت ساقی رسیده شد

 

کف می زنیم و باز کمی گریه می کنیم

دیوانگی ما به کجاها کشیده شد

 

دینم کنار ماه فقط کامل است و بس

صحن دلم به نام ابوفاضل است و بس

 

عمری دخیل و سائل کاشانه ات شدیم

مست از سبوی کوثر میخانه ات شدیم

 

از بس به ما بزرگی و شوکت رسانده ای

معتاد بر مواهب پیمانه ات شدیم

 

ما پست ها کجا... تو کجا... پس خودت بگو

اصلا چه شد که ما همه دیوانه ات شدیم؟!

 

حاشا به تو اگر که مریض از درت رویم

امشب که جمع، بین شفاخانه ات شدیم

 

آتش بزن تو این همه پَر را کنار خود

حالا که شمعی و همه پروانه ات شدیم

 

بالای کعبه خطبه بخوان بنده ات شویم

ما آمدیم تا که پناهنده ات شویم

 

در کاروان عشق سپاه عقیله ای

این روزها محافظ راه عقیله ای

 

در لفظ عام اگر چه که ماه قبیله ای

اما علی الخصوص تو ماه عقیله ای

 

در این مسیر قوت قلب رقیه ای

در این مسیر ضربِ سلاح عقیله ای

 

فکر کسی به هتک حریمش نمی رسد

تا علت شکوه نگاه عقیله ای

 

گیرم که روی نیزه رَوی باز حیدری

در مجلس یزید، پناه عقیله ای

 

ای تو رکاب زینت بیت ابوتراب

آبی بریز، تشنه شده کودک رباب

 

محمد جواد شیرازی

۹۵/۲

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۰۹
عبدالرقیه

السلام علیک یا فاطمة الزهرا

خسران زده است هر که توکل نمی کند

بر خاک چادر تو توسل نمی کند

یا بلبلی که طوف سر گل نمی کند

قلبم میان سینه تحمل نمی کند...

 

...امشب نخواند از جلوات خدایی ات

از تابش و تلالؤ خیرالنسایی ات

 

ای که کنیز خانه ات از عالمی سر است

نامت نجات بخش هزاران پیمبر است

یک گوشه از تجلی تو قدر و کوثر است

کوثر شدی و ساقی این چشمه حیدر است

 

حوریه ای و دور و برت جای خار نیست

غیر از علی نصیب تو در روزگار نیست

 

صاحبْ کتاب... باطن قرآنِ مرتضی

زیبا ترین ستاره ی تابان مرتضی

جان تو هست جان نبی جان مرتضی

لبخند صبح و شام تو رضوان مرتضی

 

وصله بزن به چادرت اما فقط بخند

رخت عروسی ات بده زهرا... فقط بخند

 

بر سائلت بزرگی و سرمایه می رسد

آنقدر که عطای گرانمایه می رسد

در مدح بنده پروری ات آیه می رسد

نان می پزی و باز به همسایه می رسد

 

این بار نه... نده همه اش را به این و آن

افطار کن بس است عطای دو لقمه نان

 

حتی به مریمش زکریا نگفته است

اصلا کسی به دخترش این را نگفته است

قطعا رسول صحبت بی جا نگفته است

بی خود به تو که "ام ابیها" نگفته است

 

تو مادر یتیم حجازی و کوثری

از مریم و خدیجه و آسیه برتری

 

مهر تو در خرابه ی این دل عنایت است

روح تمام بندگی از این محبت است

نامت به لب رسید، همین هم عبادت است

خدمت به آستان تو عین شرافت است

 

این ظرف دل به یمن وجودت شریف شد

کار دلم به لطف نگاهت ردیف شد

 

امشب بیا دوباره حدیث کسا بخوان

سیب بهشتی نبوی هل اتی بخوان

در جمع ما بیا و کمی ربنا بخوان

مادر به جای ما همه اغفرلنا بخوان

 

 از بخشش تو قلب خدا شاد می شود

ویرانه خانه ی دلم آباد می شود

محمد جواد شیرازی

۹۵/۱/۱۰

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۹۵ ، ۱۳:۰۶
عبدالرقیه

السلام علیکِ یا کعبة الرزایا یا زینب 

 

ماه زهرا تا که کردی تو در این ماه حلول

شمس با دیدن نورانیتت کرد افول

 

پای گهواره تو سجده کند جبرائیل

بوسه بر دست تو امشب زده زهرای بتول

 

پای مدح تو به عالم همه حیران هستیم

در مقامات تو سرگشته و ماتند عقول

 

بی وضو دست نباید بزنم بر نامت

عصمت مطلقه دارید همانند رسول

 

حتم دارم به دلش نام شما را هم برد

توبه ی آدم اگر پیش خدا گشت قبول

 

مظهر نام حسین است به عالم نامت

«یا حسین» از دم ِ «یازینب» ما کرد حلول

 

کار و بارش شده بیچارگی و در به دری

هرکسی که زگدایی درت کرد عدول

 

بی توسل به شما روز و شبم هست خزان

می شود رزق ، در عالم به نگاه تو نزول

 

زینت اهل سما ، زینت مادر ، زینب

زینِ اب ، زینِ نبی ، زینِ برادر ، زینب

 

شیعیان در دلشان حب تو دارند همه

خانواده ، پدر و مادر و فرزند همه

 

از درِ خانه ی تو فیض رسیده است به ما

با نگاه تو شدیم عبد خداوند همه

 

هرکجا کار گره خورد خدا را دادیم...

...به نخ چادر مشکی تو سوگند همه

 

کوری چشم حسودان به زمین چرخاندند

دور تو ، دور سر فاطمه اسپند ، همه

 

خمسه ی طیبه با دیدن رویت امشب

در میان دلشان آب شده قند ، همه 

 

زینت حیدری و آینه ی زهرایی

آمده برلب عشاق تو لبخند ، همه

 

در دفاع از حرمت نام تو را حک کردیم

روی هر چفیه و پیراهن و سربند ، همه

 

شهدای  حرمت شیعه ی ناب  علی اند

دشمنان حرمت نطفه حرام اند همه

 

جان ارباب نگاهی تو بر این نوکر کن

این گدا را به دفاع از حرمت پرپر کن

 

مهدی علی قاسمی

۹۴/۱۱/۲۴

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۴ ، ۰۰:۰۵
مهدی علی قاسمی

اشکم دو چشمه بر لب مژگان درست کرد

در خشکسالِ عاطفه باران درست کرد

 

بشکن دل مرا که شکایت نمی کنم

کار مرا همین دل ویران درست کرد

 

حالم گرفته بود و دلم غرق خون ولی

حال مرا نوایِ "حسن جان" درست کرد

 

کاری که با رکوع و سجود و دعا نشد

آخر توسلِ به کریمان درست کرد

 

شک داشتم به سینه که برهان نظم چیست؟

زلف نگار در دلم ایمان درست کرد

 

حق است خالقی که برای عِباد خویش

شاهی ز نسل شاه خراسان درست کرد

 

در حیرتم چه کرد دو چشمش که اینچنین

از مرغ لال، مرغ غزلخوان درست کرد

 

دستی به روی سینه ی گمراه من کشید

از کفر محض عبد پشیمان درست کرد

 

روی لبم رسید نوای حسن حسن

در هر تپش...به هر نفس و دم زدن حسن

 

 

 

دل دل کنان رسیده ام اما نمی روم

با جام خالی از لب دریا نمی روم

 

با صد امید آمده ام سمت سامرا

میخانه دایر است به صحرا نمی روم

 

از پای سفره های حسن های اهل بیت

عالَم اگر زنند بفرما... نمی روم

 

آلوده اش شدم که شفاعت کند مرا

بیهوده سمت توبه و تقوا نمی روم

 

در دوزخِ فراق بسوزم مرا خوش است

 بی دردِ عشق، جنتُ الاعلی نمی روم

 

کهفُ الوریٰ حسن، شب احیای من حسن

بی مهر دوست مجلس احیا نمی روم

 

خود را کشانده ام به در خانه ی کریم

سنگم زنند هم من از این جا نمی روم

 

امشب به دور خال لبش چرخ می زنم

فردا طواف چشم، جداگانه می روم

 

وقتش رسیده است، عجب محشری شده است

میلاد حضرت حسن عسکری شده است

 

 

 

محمد جواد شیرازی

۹۴/۱۰/۲۷

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۴ ، ۲۲:۱۱
عبدالرقیه

السلام علی الدعاة الی الله و الادلاء علی  مرضات الله

 

دانلود صوت این مداحی بانوای حاج محسن صائمی

 

شاعری می کنم و عاشق این نوکری ام

تا که پر نور شود این دل خاکستری ام

 

همه جا مدح شما هست در اندیشه ی من

رهرو دعبل و دنباله رو حِمیَری ام

 

سالیانی است که مدح تو به گوشم خورده

سالیانی است که در مدح تو پامنبری ام

 

ریشه ام را تو بکن روزی اگر دیدی که

با گداییِ درت در پی نام آوری ام

 

تو خودت این قلم پای مرا قطع بکن

دیدی ام گر پی لطف و کرم دیگری ام

 

آمدم سمت حرم تا که تماشات کنم

چه کسی گفته که من در پی انگشتری ام؟

 

آمدم تا که بگویم تو فقط شاه منی

محضرت آمدم اثبات کنم نوکری ام

 

بر در میکده ات بهر تملّق گویم 

نوکر بی سر و پای حسنِ عسکری ام

 

دلم از بس که نرفته است زیارت خون شد

برسانید براتی به خدا مشتری ام

 

سامرا رفتن من دست عزیز دل توست

جان فرزند خودت باز بگو می بری ام؟

 

شیعه نه عبد که نه عاشق و مجنون هم نه

بر در خوان شما من سگ خیره سری ام

 

هر چه بد کرده ام آخر تو مرا بخشیدی

باز انگار نه انگار ، زبس که جری ام

 

هر چه هستم ولی آقا همه دم می گویم

عاشق حیدرم از دشمن زهرا بری ام

 

ای که شأنت همه دم "عادتکم احسان" است

من گنهکار و سیه رو و بدم ، می خری ام؟

 

سامرا رفته ام و خوب گدایی بلدم

بس که دلبسته شده بر قسم مادری ام

 

سامرا آمدم و کوری داعش گفتم

چشمتان کور شود زینبی ام ، حیدری ام

 

شاعر:

#مهدی_علی_قاسمی

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۴ ، ۲۱:۳۷
مهدی علی قاسمی

باید شکست ساغر و از می وضو گرفت

باید ز دست بانی باده سبو گرفت

از عرش آمده است… زمین آبرو گرفت

هر عاشقی که باده ی خود را از او گرفت

 

 

گفته است این که از همه ی دلبران سر است

نامش رضاست زاده ی موسی ابن جعفر است

 

گیسو کمند، خوش قد و بالا و محشری

کارت شده است از همه ی خلق دلبری

پیغمبری و حضرت زهرا و حیدری

یعنی صفات حضرت حق را تو مظهری

 

ای نام دلربات دوای فقیرها

اصلا رسیده ای تو برای فقیرها

 

باید که سر دهیم همه بی مقدمه

روحی فداک یابن علی، یابن فاطمه

با عشق تو ز هول قیامت چه واهمه

سلطان ماسوایی و عبد تو ما همه

 

ما سال هاست ریزه خور سفره ی توایم

هشتم امام ! ما همه آواره ی تو ایم

 

مجنونم و جنون دل زار بی حد است

جانم ز دوری حرمت بر لب آمده است

مثل کبوتری که به امید گنبد است

اصلا دوای این دل بیمار مشهد است

 

آخر به من اجازه ی پابوس می دهی

اذن زیارت حرم طوس می دهی

 

یکبار هم محل به من بی نوا بده

قلبم سیاه گشته، تو آن را جلا بده

دردی که داده اید برایش دوا بده

جان جواد کرب و بلای مرا بده

 

مردم همه به لطف تو حاجت روا شدند

امروز اگر مسافر کرب و بلا شدند

 

حالا که چند وقت دگر ماه ماتم است

عاشق به فکر نوکری اش در محرم است

با تو بساط گریه ی ما هم فراهم است

گریه برای روضه ی کرب و بلا کم است

 

روضه بخوان که ابن شبیب تو ایم ما

هر شب به یاد جد غریب تو ایم ما

 

یابن شبیب جد مرا بی هوا زدند

یابن شبیب جد مرا با عصا زدند

یابن شبیب عمه ی ما را چرا زدند؟

نامردها برای رضای خدا زدند

 

وقتی حسین در ته گودال رفته بود

زهرا کنار پیکرش از حال رفته بود

 

علی سپهری

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۹۴ ، ۲۲:۱۳
علی سپهری

صل الله علیک یا بقیة الله

 

باده ز دست ساقی امشب چشیدنی است!

ناز نگارزاده ی امشب خریدنی است!

امشب جمال یوسف زهرا چه دیدنی است!

از اهل عشق وصف جمالش شنیدنی است :

 

او دلبری است کز همه ی دلبران سر است

از نسل و از سلاله ی ساقی کوثر است

 

ای وارث علوم پیمبر خوش آمدی

ای صاحب شجاعت حیدر خوش آمدی

امّیدِ قلب حضرت مادر خوش آمدی

صاحب زمان! حضرت دلبر خوش آمدی!

 

جنت ز عطر و بوی تو آقا معطر است

از یمن مقدمت همه عالم منور است

 

ایران که هیچ،کل جهان کشور شماست!

اصلا تمام إنس و ملَک لشکر شماست

سردار قدس کشور ما قنبر شماست

سید علی خامنه ای اشتر شماست

 

“بی شک امید و رهبر سید علی تویی“

پشت و پناه و یاور سید علی تویی

 

دیگر در این بساطِ دلِ من جز آه نیست

دیگر کسی شبیه منِ رو سیاه نیست

در نامه ام به غیر خطا و گناه نیست

امّید من به غیر نگاه تو شاه نیست

 

من را بخر برای خودت یابن فاطمه

با خود ببر برای خودت یابن فاطمه

 

تنها ترین مسافر صحرا ظهور کن

آرامش و قرار دل ما ظهور کن

آقا بیا به خاطر زهرا ظهور کن

اصلا بحق زینب کبری ظهور کن

 

هر صبح و هر مساء تو گریان زینبی

خود گفته ای به ما که پریشان زینبی

 

علی سپهری

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۴ ، ۱۰:۳۸
علی سپهری

السلام علیک یا زین العابدین

 

ساقی ز پشت پرده ، تا که برون شد امشب

مستی عاشقان از حدش فزون شد امشب

چشم خمار و مستم یکباره خون شد امشب

بعد از دو شب گدایی وقت جنون شد امشب

 

ساقی بریز باده نور دو عین آمد

مژده که عشق ارباب ابن الحسین آمد

 

باران لطف ایزد امشب دوباره بارید

زین العباد آمد ، شیطان دوباره نالید !

نور جمالش اول بر مادرش درخشید

بعدش رسید دست بابا حسین ، خندید !

 

از یمن مقدم او قلب حسین شاد است

کوری دشمنانش نامش علی نهاده است !

 

پیغمبران مرسل محتاج بر عطایش

جان هزار عاشق قربانی و فدایش

عاجز شده زبان ها از مدح و از ثنایش

ما را بس است امشب قدری ز خاک پایش

 

او مظهر صفات رحمانی خدا شد

آقاترین مردم هم سفره با گدا شد

 

زین العباد بود و آقای ساجدین شد

او اسوه و امام و مقصود زاهدین شد

شمع و چراغ ایزد در بین عابدین شد

حرف تمام مردم در بین مسجد این شد :

 

گرچه ولای او شد شرط قبول طاعات

قوت شبش همیشه شد گریه و مناجات

 

بعد از پدر همیشه گریان کربلا بود

گریان برای شاه عریان کربلا بود

هر روز و شب به یاد عطشان کربلا بود

بعد از پدر پناه طفلان کربلا بود

 

در بین شام و کوفه آقا چه ها کشیده

زخم زبان و دشنام از دشمنان شنیده

 

علی سپهری

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۳۶
علی سپهری

امشب ز دل میکده پیمانه رسیده

 

جبریل خبر کرده که دردانه رسیده

 

هر کس که به پشت در میخانه رسیده

 

از زیر لبش ناله ی مستانه رسیده :

 

جز ساقی خود با همه بیگانه ام امشب

 

"زنجیر بیارید که دیوانه ام امشب"

 

هر کس که شده عاشق دلدار بیاید

 

هر غمزده ی بی کس و بی یار بیاید

 

گویید به هر عبد گنهکار بیاید

 

ابلیس طمع کرده که این بار بیاید!

 

فطرس به تمنای نگاهی شده راهی

 

پر سوخته تا درگه شاهی شده راهی

 

تا دیده نبی آن رخ تابنده و مه رو

 

گل کرده به روی لب او نغمه ی یاهو!

 

دل برده پسر از پدرش با خم ابرو

 

از یمن قدومش شده در عرش هیاهو

 

او مظهر تابنده ی احسان قدیم است

 

الحق که حسین است!رحیم است و کریم است

 

عاشق همه جا ذکر لبش نام حسین است

 

ورد سحر و نان شبش نام حسین است

 

چشمش که بگرید سببش نام حسین است

 

اصلا همه ی تاب و تبش نام حسین است

 

با اسم حسین است که دردم شده درمان

 

با ذکر حسین است شفا بحر مریضان

 

هم در حرمش ذکر و دعا مست کننده است

 

هم تربت قبرش به خدا مست کننده است

 

عطر حرم کرب و بلا مست کننده است

 

مثل سحر صحن رضا مست کننده است

 

مستانه بخواهید که دلدار رسیده

 

عشق نبی و حیدر کرار رسیده

 

علی سپهری

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۳۲
علی سپهری

جامِ مِی عشاق پر از باده ی ناب است

این مستی بی سابقه تقصیر شراب است

هر کس که خمار است و پریشان و خراب است

بر او ز دل میکده اینگونه خطاب است :

 

برخیز و بیا بر در میخانه ی عباس

مِی سر کش و عاشق شو و دیوانه ی عباس

 

از عرش هوادار حسین آمده دنیا

سقا و علمدار حسین آمده دنیا

عباس به دیدار حسین آمده دنیا

می گفت علی یار حسین آمده دنیا

 

او حیدر ثانی و سپهدار حسین است

صاحب علم و ساقی و سردار حسین است

 

بر عرش برین حضرت عباس نگین است

نامش همه جا زمزمه ی اهل یقین است

دریای ادب بود و دلیلش فقط این است :

اول پسر و شیر یل اُم بنین است

 

مادر پدر و هستی نوکر به فدایش

ای کاش شود جان من آخر به فدایش

 

جز ساقی لب تشنه که دلدار ندارم !‌

جز حضرت عباس خریدار ندارم

" گیرم بخرندم به کسی کار ندارم "‌

از نوکری درگه او عار ندارم

 

من کلب سرای حرمش بوده و هستم

محتاج عطا و کرمش بوده و هستم 

 

باز این دل من پر زده تا صحن و سرایش

جانم به فدای سحر کرب و بلایش

ای کاش که آقا بگذارد که گدایش

یک شب بشود زائر ایوان طلایش

 

تا حشر گرفتار علمدار حسینیم

دلسوخته از دوری بین الحرمینیم

 

علی سپهری

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۴ ، ۱۰:۳۳
علی سپهری

«السَّلامُ علیکَ حین تَحمَدُ و تَستَغفِر»

 

امشب دوباره مست شدم در هوای تو

امشب دوباره شعر سرودم برای تو

 

مجنونم و جنون من از حد گذشته است

من حاضرم که سر بدهم در هوای تو

 

یک عمر آمدم درِ میخانه ، ای حبیب

کی می شود که من بشوم آشنای تو؟

 

این جشن ها بدون شما گریه آور است

ساقی! میان میکده خالیست جای تو

 

آقا بیا که نیمه ی شعبان رسیده است

دل بسته ایم بر کرم و بر عطای تو

 

حالم بد است و منّت درمان نمی کشم

خود را کشانده ام دمِ مهمانسرای تو

 

از یمن مقدت قلم عفو را کشید...

...بر جرم شیعیان تو امشب خدای تو

 

رحمت بر آن کسی که شده سائل شما

رحمت بر آن که کرد مرا مبتلای تو

 

قربانی رَهَت پدر و مادرم شوند

اصلا تمام زندگی من فدای تو

 

ابلیس هم دوباره شود سر به راه اگر...

...امشب رسد به او برکات دعای تو

 

آیا شود که زنده بمانیم و بشنویم

آید ز سمت خانه ی کعبه صدای تو؟

 

در وقت مرگ منتظر مقدم توام

شاید شود که بوسه زنم من به پای تو

 

وقتی همیشه گریه بر ارباب می کنی

پس واجب است گریه کنم پا به پای تو

 

مهدی علی قاسمی ۹۴/۳/۱۱

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۴ ، ۲۱:۰۱
مهدی علی قاسمی

السلام علیک یا علی بن الحسین

 

مرغ دل باز هم غزل خوان شد

پنجمین روزِ ماه شعبان شد

 

دو سه روزی به کربلا رفت و

حال آمد دخیل سلطان شد

 

اول آمد سراغ خانه ی او...

...هرکسی از ازل مسلمان شد

 

هر که سجده نکرده بر درِ او

آخر از مسلکش پشیمان شد

 

پینه بسته است روی پیشانیش

سید الساجدین دوران شد

 

آنقدَر کیسه روی دوش گرفت

نیمه شب ها گدا فراوان شد

 

از ابوحمزه های او بوده

نفْس بیمار اگر که درمان شد

 

امشب آمد گلی به عالم که

مایه ی آبروی ایران شد

 

کاش بینم بقیع او مثل

بارِگاه شه خراسان شد

 

کار او بود اگر که چشمانم 

چشمه گردید و پر زِ باران شد

 

اصلا از گریه های هرشب اوست

که به روی لبم حسین جان شد

 

تا چهل سال آب را دید و

روضه خوان گلوی عطشان شد

 

تا چهل سال اگر ذبیحی دید 

مشکلش آب دادن آن شد

 

تا که چشمش به شیرخوار افتاد

یاد طفل رباب گریان شد

 

گریه های محرمم از اوست

شال مشکی و پرچمم از اوست

 

مهدی علی قاسمی ۹۴/۳/۳

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۴ ، ۲۰:۵۸
مهدی علی قاسمی

صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین

 

آمد از جانب حق سبط پیمبر امشب

عرش و فرش از قدمش گشت منوّر امشب

 

کوریِ هرچه حسود است به پیغمبر ما

آمده آیه ای از سوره ی کوثر امشب

 

رحمتِ واسعه اش کون و مکان را پر کرد

حاضرم من به هوایش بدهم سر امشب

 

عاشقان میکده باز است بیایید اینجا

همگی سجده نماییم به دلبر امشب

 

انبیا از جلوات نگهش مست شدند

ساقی میکده باشد گل حیدر امشب

 

نام او حک شده در گوشه ی عرشُ الرّحمن

نام او جلوه کند در همه جای قرآن

 

حضرت خضر شده خادم دربار حسین

عالمی مست شده از گل رخسار حسین

 

نام او مایه ی آرامش قلبم شده است

دلم از عالمِ ذَر بوده گرفتار حسین

 

ز ازل هرکه شده عاشق زهرا ، بوده ...

....نوکر و ریزه خور و عبد علمدار حسین

 

گرچه عمری است که در خانه ی او سربارم

دلخوشم من که شدم خار به گلزار حسین

 

امشب از یمن وجودش همه را می بخشند

آمده توبه کند بنده ی فرّار حسین

 

ذکر و تسبیح ملائک همه جا هست حسین

ذکرِ العفو ، در این ماهِ خدا هست حسین

 

هرکسی بر اثر گریه به او بدبین است

بر خود حضرت ارباب قسم بی دین است

 

روز و شب عاشق او اهل بُکاء است بر او

روز با گریه که آغاز شود شیرین است

 

امشب از زمزمه ی اهل سماء فهمیدم

آن که من را دمِ میخانه کشیده این است

 

در دلم خوب نظر کردم و با خود گفتم

عشق من بر پسر فاطمه از دیرین است

 

به خدا گوشه ی شش گوشه ی او جان دادم

آنقَدَر حال و هوای حرمش سنگین است

 

عاشق صحن و سرایِ حرم اربابم

به همه فخر کنم بر کرمِ اربابم

 

بر درِ خوان کرم زوزه کشان می گردیم

فارغ از همهمه ی آدمیان می گردیم

 

مُرده ایم از گنه اما شب میلاد حسین

مثل فطرس همگی در پیِ جان می گردیم

 

هرچه خیر است فقط از طرف ارباب است

روز و شب محضر او سجده کنان می گردیم

 

به خدا رازق ما نیست به جز دختر او

" آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم "

 

هرکسی طعنه به ما زد دمِ محشر بیند

دور ارباب همه سینه زنان می گردیم

 

آفریدند مرا تا که گدایش باشم

آفریدند سگ صحن و سرایش باشم

 

مهدی علی قاسمی ۹۴/۲/۳۰

 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۰:۲۵
مهدی علی قاسمی

شأن نزول سوره ی کوثر رسیده است

پشت و پناه حضرت حیدر رسیده است

 

امشب خدا به ختم رسل داده دختری

دختر نگو که اُمّ پیمبر رسیده است

 

آنکس که از مقام رفیعش کنیز او

گردیده اند مریم و هاجر، رسیده است

 

آنکس که نام او شده در بین کارزار

ذکرِ لبان فاتح خیبر ، رسیده است

 

کوری چشم هرکه بوَد منکر علی

از بهر شیعه حضرت مادر رسیده است

 

مادر مرا به نوکریَت انتساب کن

امشب مرا گدای درِ بوتراب کن

 

ای انتهای جاده ی وهم و خیال ها

عاجز به وصفِ حُسنِ ثنایت مثال ها

 

با مهرِ تو تمام جهنم شود بهشت

بی تو جهنم است مسیر کمال ها

 

آدم به استغاثه به تو گشته سربلند

حاتم گدای خانه ی تو بوده سال ها

 

مرده به نامِ نامی تو زنده می شود

ای مظهر صفات جمال و جلال ها

 

آیینه ی تمام نمای خدا تویی

آرامش و قرار دل مرتضی تویی

 

شیعه هماره نوکر دربست فاطمه است

عالم ز بَدو خلق تهیدست فاطمه است

 

بالا نشسته است و جهان زیر دست اوست

حتی خدای کون و مکان مست فاطمه است

 

بی فاطمه محال بوَد خلق اهل بیت

هستی مصطفی و علی هست فاطمه است

 

ای آنکه عاشق نجف و مستِ حیدری!

اذن ورود شهر نجف دست فاطمه است

 

مادر بیا و قلب مرا غرق شور کن

امشب برات صحن علی را تو جور کن

 

مهدی علی قاسمی - ۹۴/۱/۲۰

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۴ ، ۲۰:۰۵
مهدی علی قاسمی