سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

خوش آمدید

استفاده از اشعار برای تمام ذاکرین و مجالس اهل بیت علیهم السلام مجاز می باشد.

طبقه بندی موضوعی

مبتدای زندگی من خبر از پیری است

جمعه, ۲۴ مهر ۱۳۹۴، ۰۳:۵۰ ب.ظ

مبتدای زندگی من خبر از پیری است

حال موهایم پدر آشفته از درگیری است

 

فعل إضرب را مؤکد من چشیدم در مسیر

یک تمیزش در دهان، دندان لق شیری است

 

صورت نیلی و پهلویم عذابم می دهند

درد پهلو بیشتر، هرچند این تقدیری است

 

تا که می خوردم زمین گیسوی من را می کشید

واقعا این زجر یک دیوانه ی زنجیری است

 

خواب بودم بین صحرا بر سرم فریاد زد

حربه ی این نانجیب از پشت غافل گیری است

 

 عمه گوشم را گرفت اما شنیدم جمله ای

جمله ای که درخور یک دشمن تکفیری است

 

خوابِ وصل تو پریشان کرده من را نیمه شب

"سر رسیدی"... خواب من را هم عجب تعبیری است

 

دردهایم گفته ام حالا بگو بابا چرا

چشم هایت جای نیزه... گونه ات شمشیری است؟!

 

بعد تو نه عمه میخواهد بماند نه که من

مرگ من باسرعت اما مرگ او تاخیری است

 

محمد جواد شیرازی

۹۴/۷

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۷/۲۴
عبدالرقیه

حضرت رقیه

عشق

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی