سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

خوش آمدید

استفاده از اشعار برای تمام ذاکرین و مجالس اهل بیت علیهم السلام مجاز می باشد.

طبقه بندی موضوعی

نگاهم کن منم زینب که هستم تشنه ی رویت

سه شنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۴، ۰۵:۵۷ ب.ظ

بسم‌الله الرحمن الرحیم

#حضرت_زهرا_س_بستر، #از_زبان_حضرت_زینب_س

 

نگاهم کن منم زینب... که هستم تشنه‌ی رویت

نبینم ناخوش احوالی، خودم هستم دعاگویت

 

چه باشی صاحب منبر، چه باشی کنج این بستر

همیشه قبله‌ی من هست محراب دو ابرویت

 

در این خانه ملک گهواره‌جنبان حسینت شد

تمام انبیا هستند سائل بر سر کویت

 

تو آن حوریه‌ای هستی که مریم خادمت گشته

تو آن انسیه‌ای هستی که قرآن شد ثناگویت

 

یگانه حامی حیدر، نبینم غربتت مادر

همه دار و ندار من فدای تار گیسویت

 

چرا این روسری را از سر خود بر نمی‌داری

زبانم لال... آن شعله چه کرده با سر مویت؟!

 

یقین دارم که ای مادر به روی خاک افتادی

که خاک کوچه‌ی جدّم شدیدا می‌دهد بویت

 

الهی بشکند دستش که بازویت ورم کرده

چگونه زد مگر قنفذ غلافش را به بازویت؟!

 

گروهی بر در خانه به بابایم علی گفتند:

دگر در بین این خانه نمی‌ماند پرستویت...

 

...بگو که گریه‌هایش را کمی کمتر کند زهرا...

...که ما خسته شدیم از زندگی با آهِ بانویت

 

مراهم دوره کردند و زنان طعنه زنان گفتند...

...شکسته دست مادر پس بزن خود شانه بر مویت

 

بگو با زینبت مادر، قدم که می زنی آخر

چرا دستی به دیوار است و دستی روی پهلویت...؟!

 

دلم خون می‌شود وقتی که چشمم بر تو می‌افتد

بگو این جای پنجه چیست افتاده است بر رویت؟!

 

قنوت دیشبت بدجور قلبم را زده آتش

چرا بالا نمی‌آید دگر دستِ خداجویت؟!

 

شنیدم بی حیا قصد ملاقات تو را دارد

الهی بشکند پایش نبینم آمده سویت

 

مهدی علی قاسمی

 

 

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۴/۱۱/۲۷
مهدی علی قاسمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی