سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

خوش آمدید

استفاده از اشعار برای تمام ذاکرین و مجالس اهل بیت علیهم السلام مجاز می باشد.

طبقه بندی موضوعی

شرر زده به دلم جام زهر بوالهوسی

جمعه, ۲۵ مهر ۱۳۹۹، ۰۲:۰۶ ق.ظ

شرر زده به دلم، جام زهر بوالهوسی
نمانده است دگر بین سینه ام نفسی

میان خانه ی خود هم نبوده ام ایمن
غریب تر ز من مجتبی ندیده کسی

***

چقدر پول معاویه، لشگرم را راند
زمانه شاهد بی مهریِ سپاهم ماند

امیر لشگرم از دور تا نگاهم کرد
مسیر خویش عوض کرد و روی برگرداند

***

نمک به زخم دلم، از سر حسد زده اند
به سینه ام همه ی شهر، دست رد زده اند

چقدر نان مرا خورده اند این مردم
ولی به پشت سرم حرف های بد زده اند

***

نشان ماتم عظماست زخم پلک ترم
زمان کودکی ام شد، سفید موی سرم

گرفت خواب و خوراک مرا غم کوچه
همان زمان که زمین خورد مادرم به برم

***

همان زمان که سرش خورد آه بر دیوار
همان زمان که زمین خورد مادرم با بار

مرا ندید در آن کوچه و صدایم کرد
مرا ندید... بمیرم که شد نگاهش تار

***

میان طشت، غم سالیان دورم ریخت
میان طشت، غم سینه ی صبورم ریخت

شرر کشید به جانم غم حسین غریب
همین که با دل خون اشک در حضورم ریخت

***

اگرچه خون دل از غصه ای کهن دارم
حسین گریه نکن من که سر به تن دارم

شبیه روز تو را هیچ کس نخواهد دید
غریب هستم و تنها ولی کفن دارم

محمد جواد شیرازی

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۹/۰۷/۲۵
عبدالرقیه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی