سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

خوش آمدید

استفاده از اشعار برای تمام ذاکرین و مجالس اهل بیت علیهم السلام مجاز می باشد.

طبقه بندی موضوعی

۹۸ مطلب با موضوع «ب/ تقسیم بر اساس تقویم قمری :: 9- رمضان :: مناجات عام» ثبت شده است

دانلود صوت شعر با نوای حاج عبدالرضا هلالی

دانلود صوت شعر با نوای حاج حیدر خمسه

دانلود صوت شعر با نوای حاج محمد رضا بذری

 

هر کس برای توبه مصمم نمی شود

با صد هزار موعظه آدم نمی شود

 

امروز اگر که فرصت توبه هدر دهیم

فردا همین مجال فراهم نمی شود

 

طاعات ما و حلقه ی پیوند با خدا

خالص نبوده است که محکم نمی شود

 

نامردی است بندگی لحظه ای ما

شوق گناه و نافله با هم نمی شود

 

باید برای خشکی چشم التماس کرد

این چاه خشک یک شبه زمزم نمی شود

 

ساکت نباش، حرف بزن با خدا، بگو:

من آمدم کنار تو باشم، نمی شود؟

 

شاید که از نگاه تو افتاده ام دگر 

وقتی دلم، شکسته و محرم نمی شود

 

در بین خوب ها منِ آلوده هم بخر

چیزی که از کریمی تو کم نمی شود

 

حلوا نخواستم، تو خودت را به من بده

حلوا برای غم زده مرهم نمی شود

 

جای بهشت کرب و بلا روزی ام کنید

بی کربلا بهشت، مجسم نمی شود

 

هرکس که آمده قدمی سمت کربلا

شرمنده ی رسول مکرم نمی شود

 

نان علی و فاطمه را سائلی که خورد

دیگر مقابل احدی خم نمی شود

 

شمشیر زهر خورده به فرق علی زدند

پس مرهمی براش فراهم نمی شود

 

جوری که آیه های سرش ریخته بهم

هر کار هم کنند منظم نمی شود

 

این ضربه سخت بود ولی در دل علی

بر دردهای کوچه مقدم نمی شود

 

زینب... مدینه، کوفه، مدینه، زمین طَف

یک زینب است و این همه ماتم؟! نمی شود

 

محمد جواد شیرازی

رمضان ۹۵

۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۵ ، ۰۶:۲۵
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج محمد رضا طاهری رمضان ۹۸

 

من عبد روسیاهم دست مرا بگیرید

شرمنده از گناهم دست مرا بگیرید

 

از بس که دور گشتم از خانه ی حبیبم

گم گشته است راهم دست مرا بگیرید

 

عبد جمودالعینم ازکثرت معاصی 

رفته زکف سپاهم دست مرا بگیرید

 

با زورقی شکسته خود را رساندم اینجا

تنها و بی پناهم دست مرا بگیرید

 

آغوش خود گشودی اما فرار کردم

برگشته غرق آهم دست مرا بگیرید

 

وقتی که غیرتم رفت شوق عبادتم رفت 

درمانده از گناهم دست مرا بگیرید

 

عهد شباب رفت و مویم سفید گشته 

بی حد شداشتباهم دست مرا بگیرید

 

شد آرزوی این دل ایوان طلای حیدر 

غیر از نجف نخواهم دست مرا بگیرید

 

تنها ره نجاتم شش گوشه ی حسین است

بی کربلا تباهم دست مرا بگیرید

 

شبهای جمعه قلبم در روضه ی حسین است

گریان قتلگاهم دست مرا بگیرید 

حاج مجتبی قاسمی

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۴۴
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی

 

دلیل دارد اگر سر به زیر و غمگینم

نمانده باطنی اصلا به ظاهر دینم

 

نگاه کردم و دیدم تمام شد عمرم

هنوز جاهلم و بنده ی شیاطینم

 

گناه کردم و از رو نرفتم و حالا

مرا زمین زده این کوله بار سنگینم

 

قساوت دل آلوده ام سبب شده است

امام عصر خودم را اگر نمی بینم

 

همیشه بر در این خانه محترم بودم

منی که مستحق ناسزا و نفرینم

 

خودم اگر چه خودم را دگر نمی بخشم

ولی به رحمت پروردگار خوش بینم

 

درست نیست بیایم به خانه، می دانم

اجازه هست کمی پشت خانه بنشینم؟

 

اگرچه شیعه نبودم تمام عمرم را

خوشم به لطف علی در صف محبینم

 

شنیده ام که علی همدم فقیران بود

در آرزوی علی سال هاست مسکینم

 

خدا کند که بیاید کنار من باشد

خدا کند که بیاید زمان تلقینم

 

مرا به مرهم و طب و طبیب حاجت نیست

که اشک روضه ی عباس هست تسکینم

 

شکسته ای کمرم را بلند شو برویم

سکینه را چه کنم من شهید خونینم؟

 

هزار شکر که ام البنین نمی بیند

چقدر غنچه ی تیر از تن تو می چینم

 

محمد جواد شیرازی

رمضان ۹۵

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۵ ، ۰۴:۴۳
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی 

 

در سینه مانده آهم، خیلی دلم گرفته

خسته از اشتباهم، خیلی دلم گرفته

 

بر نفس خود اسیرم، از شرم سر به زیرم

از بس که رو سیاهم خیلی دلم گرفته

 

خیلی مرا صدا کرد، آخر خودش حیا کرد

شرمنده از الٰهم، خیلی دلم گرفته

 

در بندگی ضعیفم، شیطان شده حریفم

 گمراه بین راهم، خیلی دلم گرفته

 

نامحرمان به لبخند، اشک مرا گرفتند

خشکیده شد نگاهم، خیلی دلم گرفته

 

وقتی اطاعتم رفت، دوران عزتم رفت

درمانده قعر چاهم، خیلی دلم گرفته

 

شاه نجف امیدم، دیشب به خواب دیدم

ایوان طلای شاهم، خیلی دلم گرفته

 

تشنه شدم دوباره، دلتنگ و بی قرارِ

ارباب و قتلگاهم، خیلی دلم گرفته

 

یک سو سه ساله افتاد، خواهر به ناله افتاد:

برخیز ای پناهم خیلی دلم گرفته

 

بعد از علیِ اکبر، بعد از تو ای برادر

در بند یک سپاهم، خیلی دلم گرفته

 

من می روم اسیری، جای کفن حصیری

شاید شود فراهم، خیلی دلم گرفته

 

محمد جواد شیرازی

رمضان ۹۵

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۹۵ ، ۰۳:۲۰
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج میثم مطیعی

 

خواب بودم، در میانِ خواب دستم را گرفت

وقت غفلت "حضرت توّاب" دستم را گرفت

 

قبلِ توبه کردنم دل را به سوی خود کشید

من نگفتم که مرا دریاب، دستم را گرفت!

 

سر به زیر و دل شکسته، از همه رانده شدم

دید تنهایم خودش بی تاب دستم را گرفت

 

روز... نه... می خواست شرمنده نباشم پیش خلق

صبر کرد و در شبِ مهتاب دستم را گرفت

 

معصیت کردم... قساوت در دلم آمد ولی

اشک، این سرمایه ی نایاب دستم را گرفت

 

وقتِ معصیت عبایش را به دورِ من گرفت

آبرویم را خرید ارباب... دستم را گرفت

 

گفتنِ یک بار ذکر دلربای "یاحسین"

بیشتر از سجده در محراب دستم را گرفت

 

تشنه بودم، بالب تشنه به سویم آمد و...

... قبل از آنی که بگویم آب دستم را گرفت

 

روضه خوان بالای منبر از سر بر نیزه خواند

روضه ی خورشید عالم تاب دستم را گرفت

 

محمد جواد شیرازی

۹۴/۱۱

۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۴ ، ۱۳:۰۹
عبدالرقیه

یک روز می رسد به خدا خوب می شوم

بیمارم و به طب شما خوب می شوم

 

تنها امید بنده ی عاصی نگاه توست

آخر به این امید و رجا خوب می شوم

 

از من دعا و از تو اجابت رسیدن است

در هر سحر به ذکر و دعا خوب می شوم

 

تنها سلاح عبد گنهکار گریه است

من با همین سلاح بکا خوب می شوم

 

دستان من به دامن جز تو دراز نیست

غیر از تو رو زنم به کجا خوب می شوم؟

 

هر بار با گناه و خطا می خورم زمین

فورا به لطف آل عبا خوب می شوم

 

وقتی میان سینه ی من حب مرتضی است

پس با هزار جرم و خطا خوب می شوم

 

گیرم که هیچ کس گره ام وا نمی کند

من می روم امام رضا خوب می شوم

 

بیمار،هر که شد به شفاخانه می رود

یک کربلا روم به خدا خوب می شوم

 

من کربلا نرفته ام اما ز دیدن

عکس ضریح کرب و بلا خوب می شوم

 

از خوان سیدالشهدا رزق می خورم

با لطف سیدالشهدا خوب می شوم

 

خود را همه اش به روضه ی ارباب می کشم

در بین این حسینیه ها خوب می شوم

 

کنج خرابه دخترکی ناله زد پدر

یک شب به این خرابه بیا...خوب می شوم

 

پهلوم با نفس زدنم تیر می کشد

عمرم بگو سر آمده یا خوب می شوم

 

علی سپهری

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۴ ، ۱۰:۴۹
علی سپهری

در کل سال ، ماه خدا چیز دیگری ست

حال دعا و اشک و نوا چیز دیگری ست

 

یک کوله بار معصیت و ماه رحمت است

گریه میان خوف و رجا چیز دیگری ست

 

با جوشن و مجیر و ابوحمزه آمدم

این جا بساط شاه و گدا چیز دیگری ست

 

در ابتدای ماه اگر محض روی یار

بخشد خدا گناه مرا چیز دیگری ست

 

" مَن إسمُه دَواء " حسین است تا ابد

ذکر حسین بهر شفا چیز دیگری ست

 

ماه صیام آمد و آن سینه ای که از ...

... گریه بر او گرفته جلا چیز دیگری ست

 

با یک دَمَش حبیب حیاتی دوباره یافت

بی شک بقای بعد فنا چیز دیگری ست

 

با لطف مادرش همگی نوکرش شدیم

آری رفیق ! منصب ما چیز دیگری ست

 

محشر میان خلق به سمت خودش اگر

آقا صدا زند " تو بیا " چیز دیگری ست

 

برگ برات کرب و بلای مرا اگر

امضا کند امام رضا چیز دیگری ست

 

فرمود: " اُسْتُجیبَ دُعا تَحتَ قُبَّته "

یعنی به زیر قبه دعا چیز دیگری ست

 

فهمیده هر که زائر شش گوشه اش شده

شب های جمعه کرب و بلا چیز دیگری ست

 

مادر رسیده است بُنیَّ به روی لب

زهرا که روضه خواند بُکا چیز دیگری ست

 

قلبش شکسته است ز زخم جبین ولی

آن ضربه های چوبِ عصا چیز دیگری ست

 

پرسید دختری که پدر جان لبِ تو را

سر نیزه ای به هم زده یا چیز دیگری ست ؟

 

بر روی خاک یک تنِ صد چاک مانده بود

بر روی نیزه زلف رها چیز دیگری ست

 

علی سپهری

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۵۱
علی سپهری

دانلود صوت شعر با نوای حاج میثم مطیعی

 

کارم همیشه جرم و خطا بوده از قدیم

کارت همیشه لطف و عطا بوده از قدیم

 

مغلوب نفس گشته ام و خورده ام زمین

تنها سلاحم اشک و دعا بوده از قدیم

 

می ترسم از عذاب و امیدم به فضل توست

راهِ نجات، خوف و رجا بوده از قدیم

 

قلاده ام ببند بمانم کنار تو

بیچاره آن کسی که رها بوده از قدیم

 

شغل گدایی اش به دوعالم نمی دهد

هر کس گدای آل عبا بوده از قدیم

 

می ترسم از فشارِ شبِ دفن خود ولی

دلگرمی ام امام رضا بوده از قدیم

 

نزد کریم هر که فقیر است بُرده است

آقا رئوف با فقرا بوده از قدیم

 

من عاشق تمام ائمه شدم ولی

در سینه جای دوست سوا بوده از قدیم

 

با یا حسین توبه ی آدم قبول شد

ذکرش همیشه عقده گشا بوده از قدیم

 

حب الحسین صوم و صلاة تمام ماست

حب الحسین نیت ما بوده از قدیم

 

در روضه و میان مناجات، حاجتم

برگ برات کرب و بلا بوده از قدیم

 

شب های جمعه ناله ی محزون مادری

بر زخم های رأس جدا بوده از قدیم

 

عالم شکست چون که نوشتند داغ او

سنگین برای ارض و سما بوده از قدیم

 

اموال غارتی همه میراث عترت است

عمامه ی نبی و عبا بوده از قدیم

 

محمدجواد شیرازی

رمضان ۹۴ 

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۴ ، ۲۳:۳۱
عبدالرقیه