سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

خوش آمدید

استفاده از اشعار برای تمام ذاکرین و مجالس اهل بیت علیهم السلام مجاز می باشد.

طبقه بندی موضوعی

۱۳۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مناجات» ثبت شده است

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی جواد مقدم

ای روح عشق، معنی خلد برین، حسین

راز و نیاز روز و شب راغبین، حسین

 

ما در کنار تو همه آسوده خاطریم

واضح ترین تجلی حِصن حَصین، حسین

 

هیئت اگر نبود بساط جنون نبود

روحی فداک... حضرت عشق آفرین، حسین

 

اول خدا برای تو روضه گرفته است

اول گریست بهر تو روح الامین حسین

 

ما نوکران مادر فضل و کرامتیم

ما را بخر به حرمت ام البنین حسین

 

محشر همه به دور شما سینه می زنیم

با این نوا و زمزمه ی دلنشین "حسین..."

 

بنده بدون گریه مقرب نمی شود

این نکته نزد ما شده عین الیقین حسین

 

یک سال می شود که به فکر زیارتیم

ما را به کربلا برسان اربعین حسین

 

عمری است آه ما همه از آه زینب است

در گوش ماست سوز ندایی حزین... "حسین..."

 

رحمی به حال خواهر خود کن مقابلش

پرپر نزن... نکش بدنت را زمین، حسین

 

بالای نیزه رفتی و از حال رفته است

در پای نیزه خواهر خود را ببین، حسین

 

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۵ ، ۱۹:۱۹
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج مهدی تدینی

کاری به دشت لاله و گلشن ندارم

آواره ام، جز روضه ات مأمن ندارم

 

من دوستت دارم، بخوان از اشک هایم

از روسیاهی جرأت گفتن ندارم

 

از لطف زهرا مادرت بوده و گرنه

ظرفیت این عشق را قطعا ندارم

 

پیش خدای خود به یاد نوکرت باش

تو آبرو داری ولیکن من ندارم

 

دردسرت هستم ولی از خود مرانم

من که کسی را غیر تو اصلا ندارم

 

بر من به نورانیت "جون" ات نظر کن

حالا که پیشت چهره ای روشن ندارم

 

از آن شبی که آمدم کرب و بلایت

میلی به جنت، یک سر سوزن ندارم

 

درس بزرگی را من از عابس گرفتم

مجنون که باشم حاجت جوشن ندارم

 

عریان شدم تا که بدانی با تو هستم

حالا ببین مثل تو پیراهن ندارم

 

دیشب برایت تا سحر روضه گرفتم

من را ببخش امروز اگر شیون ندارم

 

تنها خودت تا روز آخر صاحبم باش

زنجیرِ غیر از عشق بر گردن ندارم

 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۵ ، ۰۰:۰۵
عبدالرقیه

 

تاب و تبم، ذکر لبم هر دم رقیه است

زیباترین نامِ در این عالم رقیه است

 

از فتنه های این زمانه در امانم

تا آن زمان که محور دینم رقیه است

 

مثل علی و فاطمه، مانند زینب

بر رازهای آسمان محرم رقیه است

 

آب دهانش برکت آب است و نور است

نور فرات و کوثر و زمزم رقیه است

 

در عین وحدت کثرت از توحید دارد

هم فاطمه هم زینب است و هم رقیه است

 

هرجا که پرسیدند بنده صاحبت کیست؟

گفتم همان که دوستش دارم، رقیه است

 

اصلا نپرس این اطعمه از جانب کیست

روزی رسان حضرت مریم رقیه است

 

در وادی عشق و جنون تحقیق کردم

گشتم جهان را مرجع اعلم رقیه است

 

عمری است در قلبم نشاندم رایةِ عشق

عمری است ذکر روی این پرچم رقیه است

 

می بینی ای منکر قیامت که بیاید

رب تمام عالم و آدم رقیه است

 

مدیون او هستم اگر که گریه کردم

بانی اشک و رازق ماتم رقیه است

 

از این طرف بر زخم او مرهم حسین است

از آن طرف بهر پدر مرهم رقیه است

 

درهم شده مویش ولی خیلی کریمه است

آن کس که ما را می خرد درهم رقیه است

 

یک جمله می گویم برای روضه کافی است

تنها سه ساله پیرِ قامت خم رقیه است

 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۵ ، ۲۰:۳۶
عبدالرقیه

چون پشیمان نیستیم آقا پریشان می شود

فعل ما می بیند و هر روز گریان می شود

 

قلب او از دست ما خون است، غصه می خورد

بس که ما در غفلتیم از غصه نالان می شود 

 

ما خطا کردیم، آقا دید و بر ما اشک ریخت

جای نفرین از خدا خواهان غفران می شود

 

از من و تو قلب او هر چند خیلی خون شده

خیر حق را بهر ما همواره خواهان می شود

 

دیدن نامحرمان دیدار او از ما گرفت

دیدنش تنها نصیب چشم پاکان می شود

 

ما به شهر معصیت ساکن شدیم و غافلیم

از گل نرگس که ساکن در بیابان می شود

 

خود نظر دارد که نامش بر لب ما جاری است

ور نه باغ گل کجا در کنج ویران می شود

 

روز و شب یاد لب عطشان جدش می کند

روضه خوان مقتل شاه شهیدان می شود

 

وقت غارت کردنش آمد صدا زد خواهرش

این حسین توست یا جدا که عریان می شود

 

حاج مجتبی قاسمی 

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۵ ، ۱۳:۰۳
مجتبی قاسمی

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی

 

عاشق فقط به دیده ی گریان دلش خوش است

هجران زده به حال پریشان دلش خوش است

 

عشق است هر چه را بپسندی برای من

دلداده ات به غربت و هجران دلش خوش است

 

" گفتی بسوز در غم من ... اِی به روی چشم "

دلسوخته به لذت درمان دلش خوش است

 

با فقر محض آمدنم عیب و نقص نیست

وقتی که مور هم به سلیمان دلش خوش است

 

محتاج یک نگاه کریمانه ی تو ام

قحطی زده به قطره ی باران دلش خوش است

 

در پشت در نشستن من بی دلیل نیست

سائل فقط به لطف کریمان دلش خوش است

 

با دست مهربان خودت لقمه ای بگیر

خیلی گدا به لقمه ای از نان دلش خوش است

 

اینجا بساط شاه و گدا فرق می کند

اینجا خود کریم به مهمان دلش خوش است

 

گیرم که خشک هم بشود چشم نوکرت

بر ابر رحمت تو کماکان دلش خوش است

 

می گفت عاشقی که زیارت نرفته بود

تنها به لطف شاه خراسان دلش خوش است

 

وقتی دلت گرفت فقط فابک للحسین

نوکر به روضه ی شه عطشان دلش خوش است

 

ای شهریار نیزه نشین آیه ای بخوان

دردانه ات به آیه ی قرآن دلش خوش است

علی سپهری

 

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۵ ، ۰۰:۲۳
علی سپهری

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود فایل تصویری

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی

 

زمان لطف، صحبت از حقارتم نمی کنی
کریمی و نظاره بر لیاقتم نمی کنی

تو را ز یاد می برم زمان معصیت ولی
مرا مؤاخذه برای غفلتم نمی کنی

دلم شکسته و کسی به داد من نمی رسد
میان راه مانده ام، حمایتم نمی کنی؟!

چه نذرها نکرده ام که زیر و رو شود دلم
به هر دری که می زنم اجابتم نمی کنی

اسیر ظلمت دلم شدم عزیز فاطمه
به یک دعا مرا غریق رحمتم نمی کنی؟!

اگر بناست سهم من همیشه دوری ات شود
چرا مرا نمی کشی و راحتم نمی کنی؟!

کسی من خراب را به سوریه نمی برد
در این بساط عاشقی ضمانتم نمی کنی؟!

***

فدای عمه ای که با دل شکسته ناله زد
برادرم چرا نظر به غربتم نمی کنی؟!

بزرگ این قبیله ام... مرا نزن عقیله ام
کمی حیا و شرم از شرافتم نمی کنی؟!

محمد جواد شیرازی

 

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۵ ، ۱۳:۱۹
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای حاج محمد رضا طاهری

دانلود صوت شعر با نوای حاج مهدی رسولی

 

بر درد تنهایی دچارم ای نگارم

پایان ندارد انتظارم ای نگارم

 

پاییزی ام، هجران امانم را بریده

برگرد ای باغ و بهارم ای نگارم

 

خواب مرا فکر وصال از من گرفته

هر شب به یادت بی قرارم ای نگارم

 

آواره ای بودم مرا نوکر نوشتی

نوکر شدن شد افتخارم ای نگارم

 

با تو که باشم قدر یک دنیا می ارزم

منهای تو، بی اعتبارم ای نگارم

 

این آبرو، این اشک ها، این مهر زهرا

من هر چه دارم از تو دارم ای نگارم

 

بخشید اگر ما را خدا لطف خودت بود

ای رحمت پروردگارم ای نگارم

 

می ترسم از جان کندنم، پیشم میآیی؟

در وقت سخت احتضارم ای نگارم

 

مثل همیشه آخر کارم، خودم را

دست رقیه می سپارم ای نگارم

 

کنج خرابه ناله زد فخر دو عالم

بابا بیا امشب کنارم ای نگارم

 

دیگر نمی بینم سرت را روی نیزه

کم سو شده چشمان تارم ای نگارم

 

بر ما اسیرانِ زمین خورده نظر کن

بالانشینِ نی سوارم، ای نگارم

 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۰۹
عبدالرقیه

ما گم شدگانیم به دنبال شماییم

دلبسته ی موی سیه و خال شماییم

درهر دو جهان شکر، فقط مال شماییم

ما جمله دخیل نخی از شال شماییم

 

در سوز و گدازیم ز هجر رخ ماهت

امید که گردیم همه عضو سپاهت

 

بی غیرتی ماست که هستی تک و تنها

دوریم ز روی تو و مشغول به دنیا

تبعید شدی در اثر فعل بد ما 

ماساکن شهریم، تویی ساکن صحرا

 

خجلت زده ماییم که قلب تو شکستیم

خسران زده هستیم که عهد تو گسستیم 

 

هر چند که ما ریزه خور خان تو هستیم

غرق نعم از سفره ی احسان تو هستیم

دوریم... ولی باز پریشان تو هستیم

سرمایه ز کف داده و حیران تو هستیم

 

ما را ز کرامت بخر ای یوسف زهرا

تا خیمه ی سبزت ببر ای یوسف زهرا

 

کس نیست که مشمول عطا و کرمت نیست

دوزخ شود آن جا که صفای قدمت نیست

بیچاره فقیری که گدای نعمت نیست

بیزار از آنیم که تحت علمت نیست

 

چون هر دم تان پر شده از ذکر حسین است

هر عاشقتان عاشق بین الحرمین است

 

تا جد تو افتاد، زمین لنگرش افتاد

سر را که بریدند به سر دخترش افتاد

بر نیزه سرش رفت، به تل خواهرش افتاد

تا خواهرش افتاد، ز غم مادرش افتاد

 

برگرد بیا ای پسر حضرت زهرا

برگرد که خون شد جگر حضرت زهرا

 

حاج مجتبی قاسمی

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۵ ، ۱۸:۵۸
مجتبی قاسمی

دانلود صوت شعر با نوای حاج حیدر خمسه

دانلود صوت شعر با نوای حاج احمد سلطانی

 

از بس که تلخی غم هجران چشیده ام

جانی نمانده است برایم...بریده ام

 

عیب وصال چیست نصیبم نمی شود؟

خیری که از فراق و جدایی ندیده ام

 

گاهی هم از گدای خودت یک خبر بگیر

رحمی کن ای عزیز بر این اشک دیده ام

 

نفرین به معصیت که مرا از تو دور کرد

بر باد داده هر چه که زحمت کشیده ام

 

خیلی دلم شکسته...گرفتار و خسته ام

از بس که در پی هوس خود دویده ام

 

دارم به راه عاشقی ات پیر می شوم

ناز تو را ببین به چه قیمت خریده ام

 

بحر العلوم...حلی و فرزند مهزیار

توصیف روی تو ز بزرگان شنیده ام

 

با این همه گناه به روضه کشاندی ام

با لطف توست که به نوایی رسیده ام

 

گریان زینبی و پریشان زینبم

من غصه دار عمه ی قامت خمیده ام

.

 

در پیش چشم فاطمه کم دست و پا بزن

ای یادگار مادرم...ای سر بریده ام

علی سپهری

 

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۵ ، ۰۱:۳۵
عبدالرقیه

یا حسین

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی جواد مقدم

 

دیدید اگر که یکسره در کنج خلوتیم
غرق محبتیم...به دنبال وصلتیم

هجران کشیده ایم...گناهی نکرده ایم
از دوری نگار پر از درد غربتیم

گیسوی یار بود که ما را اسیر کرد
لطفش مدام باد ! که خود بی لیاقتیم

سینه زنیم و یکسره معراج می رویم
سرمست،بین میکده گرم عبادتیم

ما بی حسین معنی دیگر نمی دهیم
بی عشق یار تیره و تاریم...ظلمتیم

لطف حسین بوده که درهم خریده است
لطف حسین بوده که مشمول رحمتیم

با "یا حسین" مرده ی مان زنده می شود
چون عاشقیم...عارف و صاحب کرامتیم!

ما را علی برای حسینش بزرگ کرد
از کودکی بزرگ شده بین هیأتیم

زهرا اجازه داده که ما گریه می کنیم
در بین روضه ها همه تحت عنایتیم

منصب چه منصبی!همگی عبد زینبیم
ما نوکریم و تا به قیامت رعیتیم

در روز حشر که همه از هم فراری اند
ذیل نگاه عمه ی سادات راحتیم
.
.
.
بزم شراب و می به خدا جایمان نبود
مایی که کوه و مظهر ایمان و عفتیم

دیدی حسین مردک شامی به ما چه گفت؟
نفرین به حرف هاش...گمان کرده کلفتیم

علی سپهری

 

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۵ ، ۰۳:۱۹
علی سپهری

در گنهکاری ز بس مشهور هستم

هر کجایی می روم مقهور هستم

 

طعنه ی مردم به من، دردی ندارد

درد من این است از تو دور هستم

 

بال پرواز مرا غفلت شکسته

در حصار جهل خود محصور هستم

 

غافل از سرمایه ی عمرم که طی شد

در سراشیبی تند گور هستم

 

معصیت های زیادم را ندیدم

بر عبادات کمم مغرور هستم

 

ذره ای سختی صدایم را درآورد

این همه نعمت، ولی من کور هستم

 

حق من عریانی و بی آبرویی است

با بزرگی خودت مستور هستم

 

سر پرستم باش در بازار دنیا

کودکی ناپخته و محجور هستم

 

سائلم، دور و بر باب الجوادم

در شعاع انتشار نور هستم

 

وقت جان کندن به دنبال رضایم

مثل سلمانی نیشابور هستم

 

خادم زوار اربابم حسینم

از تبار فُطرس و منصور¹ هستم

 

دوست دارم روضه را، پس در قیامت

با غم ارباب خود محشور هستم

 

ساربان مزدش گرفت اما خدایا

شاکی از وجدان آن مزدور هستم

 

در نیامد خاتم از انگشت و می گفت:

حلقه ات تنگ است پس مجبور هستم...

 

محمد جواد شیرازی 

 

۱ «أَرْبَعَةُ آلَافِ مَلَکٍ عِنْدَ قَبْرِ الْحُسَیْنِ علیه‌السلام شُعْثٌ غُبْرٌ یَبْکُونَهُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ رَئِیسُهُمْ مَلَکٌ یُقَالُ لَهُ مَنْصُورٌ وَ لَا یَزُورُهُ زَائِرٌ إِلَّا اسْتَقْبَلُوهُ وَ لَا یُوَدِّعُهُ مُوَدِّعٌ إِلَّا شَیَّعُوهُ وَ لَا یَمْرَضُ إِلَّا عَادُوهُ وَ لَا یَمُوتُ إِلَّا صَلَّوْا عَلَیْهِ [وَ عَلَى جِنَازَتِهِ‏] وَ اسْتَغْفَرُوا لَهُ بَعْدَ مَوْتِهِ؛

چهارهزار فرشته در اطراف قبر حسین علیه‌السلام هستند که جملگى ژولیده و غبارآلودند و تا روز قیامت بر آن جناب مى‏‌گریند. رئیس ایشان فرشته‌اى است که به او منصور گفته مى‏‌شود. هیچ زائرى به زیارت آن حضرت نمى‌‏رود، مگر آنکه این فرشتگان به استقبالش مى‌‏روند و هیچ وداع‏ کننده‏‌اى [با آن حضرت وداع نمی‌کند] مگر آنکه این فرشتگان مشایعتش مى‌کنند و مریض نمى‏‌شود مگر آنکه عیادتش می‌کنند و نمى‏‌میرد مگر آنکه ایشان بر او [و بر جنازه‌‏اش] نماز می‌خوانند و پس از مرگش از خدا برای او طلب آمرزش مى‏‌کنند»؛ 

کامل‌الزیارات، ص١١٩

کافی، ج‏۴، ص۵۸۷؛

بحارالانوار، ج‏۴۵، ص۲۲۰و۲۲۶؛ ج‏۵۲، ص۳۲۹.

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۵ ، ۲۰:۲۴
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج عبدالرضا هلالی

دانلود صوت شعر با نوای حاج حیدر خمسه

دانلود صوت شعر با نوای حاج محمد رضا بذری

 

هر کس برای توبه مصمم نمی شود

با صد هزار موعظه آدم نمی شود

 

امروز اگر که فرصت توبه هدر دهیم

فردا همین مجال فراهم نمی شود

 

طاعات ما و حلقه ی پیوند با خدا

خالص نبوده است که محکم نمی شود

 

نامردی است بندگی لحظه ای ما

شوق گناه و نافله با هم نمی شود

 

باید برای خشکی چشم التماس کرد

این چاه خشک یک شبه زمزم نمی شود

 

ساکت نباش، حرف بزن با خدا، بگو:

من آمدم کنار تو باشم، نمی شود؟

 

شاید که از نگاه تو افتاده ام دگر 

وقتی دلم، شکسته و محرم نمی شود

 

در بین خوب ها منِ آلوده هم بخر

چیزی که از کریمی تو کم نمی شود

 

حلوا نخواستم، تو خودت را به من بده

حلوا برای غم زده مرهم نمی شود

 

جای بهشت کرب و بلا روزی ام کنید

بی کربلا بهشت، مجسم نمی شود

 

هرکس که آمده قدمی سمت کربلا

شرمنده ی رسول مکرم نمی شود

 

نان علی و فاطمه را سائلی که خورد

دیگر مقابل احدی خم نمی شود

 

شمشیر زهر خورده به فرق علی زدند

پس مرهمی براش فراهم نمی شود

 

جوری که آیه های سرش ریخته بهم

هر کار هم کنند منظم نمی شود

 

این ضربه سخت بود ولی در دل علی

بر دردهای کوچه مقدم نمی شود

 

زینب... مدینه، کوفه، مدینه، زمین طَف

یک زینب است و این همه ماتم؟! نمی شود

 

محمد جواد شیرازی

رمضان ۹۵

۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۵ ، ۰۶:۲۵
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج محمد رضا طاهری رمضان ۹۸

 

من عبد روسیاهم دست مرا بگیرید

شرمنده از گناهم دست مرا بگیرید

 

از بس که دور گشتم از خانه ی حبیبم

گم گشته است راهم دست مرا بگیرید

 

عبد جمودالعینم ازکثرت معاصی 

رفته زکف سپاهم دست مرا بگیرید

 

با زورقی شکسته خود را رساندم اینجا

تنها و بی پناهم دست مرا بگیرید

 

آغوش خود گشودی اما فرار کردم

برگشته غرق آهم دست مرا بگیرید

 

وقتی که غیرتم رفت شوق عبادتم رفت 

درمانده از گناهم دست مرا بگیرید

 

عهد شباب رفت و مویم سفید گشته 

بی حد شداشتباهم دست مرا بگیرید

 

شد آرزوی این دل ایوان طلای حیدر 

غیر از نجف نخواهم دست مرا بگیرید

 

تنها ره نجاتم شش گوشه ی حسین است

بی کربلا تباهم دست مرا بگیرید

 

شبهای جمعه قلبم در روضه ی حسین است

گریان قتلگاهم دست مرا بگیرید 

حاج مجتبی قاسمی

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۴۴
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی 


به اختیار خود از اختیار افتادم

گناه کردم و از چشم یار افتادم


قساوت آمد و روزی گریه ام را برد

 شبیه مرده شدم یک کنار افتادم


فریب خورده ام از طول آرزوهایم

ز روی جهل در این چاه تار افتادم


گناه و معصیتم آبروی من را برد

کنار اهل دل از اعتبار افتادم


هزار شکر همیشه میان راه خطا

به دام رحمت پروردگار افتادم


خدا کند که ببندد مرا کنار خودش

اگر دوباره به فکر فرار افتادم


هوای باده ی انگور حیدری دارم

دلیل دارد اگر که خمار افتادم


فقیر نان حسینم، خوشم که یک عمر است

به پشت خانه ی این سفره دار افتادم


دوباره روضه ی زینب، دوباره کرب و بلا

دوباره یاد غم آن دیار افتادم


***


برادرم تو نبودی و یکه و تنها

میان خنده ی چندین سوار افتادم


هزار و نهصد و پنجاه زخم خوردی و من

هزار و نهصد و پنجاه بار افتادم


چقدر رأس تو بر نی دل مرا خون کرد

چقدر پشت سر نیزه دار افتادم


محمد جواد شیرازی

رمضان ۹۵

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۵ ، ۰۳:۳۷
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی

 

دلیل دارد اگر سر به زیر و غمگینم

نمانده باطنی اصلا به ظاهر دینم

 

نگاه کردم و دیدم تمام شد عمرم

هنوز جاهلم و بنده ی شیاطینم

 

گناه کردم و از رو نرفتم و حالا

مرا زمین زده این کوله بار سنگینم

 

قساوت دل آلوده ام سبب شده است

امام عصر خودم را اگر نمی بینم

 

همیشه بر در این خانه محترم بودم

منی که مستحق ناسزا و نفرینم

 

خودم اگر چه خودم را دگر نمی بخشم

ولی به رحمت پروردگار خوش بینم

 

درست نیست بیایم به خانه، می دانم

اجازه هست کمی پشت خانه بنشینم؟

 

اگرچه شیعه نبودم تمام عمرم را

خوشم به لطف علی در صف محبینم

 

شنیده ام که علی همدم فقیران بود

در آرزوی علی سال هاست مسکینم

 

خدا کند که بیاید کنار من باشد

خدا کند که بیاید زمان تلقینم

 

مرا به مرهم و طب و طبیب حاجت نیست

که اشک روضه ی عباس هست تسکینم

 

شکسته ای کمرم را بلند شو برویم

سکینه را چه کنم من شهید خونینم؟

 

هزار شکر که ام البنین نمی بیند

چقدر غنچه ی تیر از تن تو می چینم

 

محمد جواد شیرازی

رمضان ۹۵

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۵ ، ۰۴:۴۳
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی 

 

در سینه مانده آهم، خیلی دلم گرفته

خسته از اشتباهم، خیلی دلم گرفته

 

بر نفس خود اسیرم، از شرم سر به زیرم

از بس که رو سیاهم خیلی دلم گرفته

 

خیلی مرا صدا کرد، آخر خودش حیا کرد

شرمنده از الٰهم، خیلی دلم گرفته

 

در بندگی ضعیفم، شیطان شده حریفم

 گمراه بین راهم، خیلی دلم گرفته

 

نامحرمان به لبخند، اشک مرا گرفتند

خشکیده شد نگاهم، خیلی دلم گرفته

 

وقتی اطاعتم رفت، دوران عزتم رفت

درمانده قعر چاهم، خیلی دلم گرفته

 

شاه نجف امیدم، دیشب به خواب دیدم

ایوان طلای شاهم، خیلی دلم گرفته

 

تشنه شدم دوباره، دلتنگ و بی قرارِ

ارباب و قتلگاهم، خیلی دلم گرفته

 

یک سو سه ساله افتاد، خواهر به ناله افتاد:

برخیز ای پناهم خیلی دلم گرفته

 

بعد از علیِ اکبر، بعد از تو ای برادر

در بند یک سپاهم، خیلی دلم گرفته

 

من می روم اسیری، جای کفن حصیری

شاید شود فراهم، خیلی دلم گرفته

 

محمد جواد شیرازی

رمضان ۹۵

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۹۵ ، ۰۳:۲۰
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی

 

ماهت  آغاز شد و غرق در احسان شده ام

سفره ات پهن شد و شامل غفران شده ام

 

عبد فرار توام راه بده برگردم

سر به زیر آمده ام، سخت پشیمان شده ام

 

همه جا سر زده ام با همه کس دوست شدم

باز برگشته ام و باز پریشان شده ام

 

چه قدر توبه شکستم چه قدر بخشیدی

از همه بیشتر از ستر تو حیران شده ام

 

باعث شادی ابلیس شدم وای به من

بی سبب نیست که اینگونه هراسان شده ام

 

من که آلوده شدم قلب علی محزون شد

باعث اشک دو چشم شه مردان شده ام

 

هر چه بودم به دعای علوی برگشتم

مستمند کرم خسرو خوبان شده ام

 

چشمه ی چشم من از بار گنه خشک شده

بی سبب نیست پناهنده به سلطان شده ام

 

ماه ماه علی و رحمت حق در جوش است

پر کشیده دل من راهی ایوان شده ام

 

تشنه ام پس دم افطار کنم یاد حسین

یاد لبهای ترک خورده ی عطشان شده ام

 

گر چه پر خون بدنش روی زمین افتاده

ولی از داغ غم خواهر خود جان داده

حاج مجتبی قاسمی 

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۵ ، ۱۲:۴۵
مجتبی قاسمی

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای حاج محمد رضا طاهری

دانلود صوت شعر با نوای حاج مهدی رسولی
 

 

فکری برای وضع بد این گدا کنید

باشد قبول من بدم اما دعا کنید

 

هر کار می کنم دلم احیا نمی‌شود

قرآن به نیت من دل مرده وا کنید

 

بی دردی‌است دردِ من در به در شده

بر درد عشق جان مرا مبتلا کنید

 

برگشته‌ام به سوی شما ایها العزیز

در خیمه‌گاه خویش مرا نیز جا کنید

 

بی التفاتِ دوست تقلا چه فایده؟

قدری به دست و پا زدنم اعتنا کنید

 

در پشت خانه‌ی تو نشستن مرا بس است

اصلا که گفته حاجت من را روا کنید؟!

 

یابن الحسن به حرمت شاه نجف مرا

آماده‌ی ورود به ماه خدا کنید

 

لطفی کنید، با همه‌ی رو سیاهی‌ام

در راه زینبیه سرم را جدا کنید

 

عمری‌است بنده‌ی سر کوی رقیه‌ام

اهل زمانه کفر مرا بر ملا کنید

 

***

 

بابایم آمده ز سفر یاری‌ام کنید

اهل خرابه نافله ها را رها کنید

 

تا که نفهمد او سر گیسوی من چه شد

یک مقنعه برای سرم دست و پا کنید

 

این پهلوی شکسته مرا زجر می دهد

 قدری کمک کنید مرا جا به جا کنید

 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۵۹
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای حاج حسین سیب سرخی

 

بدون عشق دلسردم، کمی آقا نگاهم کن

سرا پا غصه و دردم، کمی آقا نگاهم کن

 

درختی بی ثمر هستم، برایت دردسر هستم

خزانم... شاخه ای زردم، کمی آقا نگاهم کن

 

نشستم با دو چشم تر، خجالت می کشم دیگر

ازین طرزِ عملکردم، کمی آقا نگاهم کن

 

نکن قلب گدا را خون، نگو سائل برو بیرون

فقیرم... از همه طردم، کمی آقا نگاهم کن

 

برای وصل جنت نه، وُفور ناز و نعمت نه

به عشقت نوکری کردم، کمی آقا نگاهم کن

 

ز هجرانت نمردم من، به دردت هم نخوردم من

فدای غربتت گردم، کمی آقا نگاهم کن

 

به سوز سینه ی زهرا، به آه زینب کبری

صدایت می زنم هر دم، کمی آقا نگاهم کن

 

امان از شام و ویرانه، عقیله بود و بیگانه

دو جمله روضه آوردم، کمی آقا نگاهم کن

 

من از ضرب لگد خواندم، دوباره روضه بد خواندم

صدایت را در آوردم، کمی آقا نگاهم کن

 

به یاد غربت زینب، خرابه می روم هر شب

شبیه جغد شبگردم، کمی آقا نگاهم کن¹

 

محمد جواد شیرازی

95/3

 

۱. امام صادق علیه السلام در مورد جغد فرمودند:

آیا هیچ یک از شما او را در روز دیده اید؟ عرض شد: خیر در روز آشکار نمی شود و فقط در شب ظاهر می گردد. حضرت فرمودند: اما اینکه این حیوان پیوسته در خرابه ها مسکن گرفته و در آبادی نمی آید جهتش آن است که وقتی حضرت امام حسین علیه السلام شهید شدند این حیوان به واسطه قسم بر خود حتم نمود که ابدا در آبادی سکنا نکرده و منزلش تنها در خرابه ها باشد. پس پیوسته در روز صائم و حزین است تا شب فرا برسد و وقتی شب درآمد از ابتدای آن تا صبح بر مصیبت امام حسین علیه السلام زمزمه و نوحه سرائی و مرثیه خوانی می کند.

 

کرامات الحسینیة

 کامل الزیارات-ترجمه ذهنى تهرانى، ص:۳۱۹

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۵ ، ۱۲:۰۸
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

 

یا صاحب الزمان

 

گناه، پشتِ گناه و گناه، پشت گناه

چه توبه ای؟! که فقط هست آه، پشت گناه

 

جوانی است زمان رسیدن به خدا

جوانی ام همه اش شد تباه، پشت گناه

 

رجب گذشت... یکی هم به داد من برسد

چرا که نیست دلم رو به راه، پشت گناه

 

رسید سوی من آقا و رفت از دستم

دوباره روزی دیدار ماه، پشت گناه

 

حکایتی است پر از دردِ خنده عاشقی ام

دو چشم خیسِ نشسته به راه... پشت گناه!!!

 

دلیل دارد اگر سر به زیر و غمگینم

به پیش یار شدم رو سیاه، پشت گناه

 

گناه هیچ کسی نیست، با خودم قهرم

همیشه رفته سر من کلاه، پشت گناه

 

چقدر گفتمت ای دل برو به کرب و بلا

حرم نرفته شدی بی پناه پشت گناه

 

محمد جواد شیرازی

۹۵/۲

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۷:۰۰
عبدالرقیه

وَلاتَجْعَلْنى‏ مِنَ‏ الْغافِلینَ الْمُبْعَدینَ...

دانلود فایل صوتی شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود فایل تصویری شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای حاج میثم مطیعی 

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی

 

بنده ی نفسم شدم، سوز و نوایم رفت... رفت

از نفس افتادم و حال دعایم رفت... رفت

 

غفلتم توفیق توبه کردنم را برده است

از قنوتم رَبَّنٰا إغْفِرْ لَنٰایم رفت... رفت

 

بار من را آتش ناشکری ام سوزانده است

از کفم سرمایه ی روز جزایم رفت... رفت

 

عبد رسوایم... فقط دردسر مولا شدم

آبرویم پیش او وقتی حیایم رفت، رفت

 

در سحرها خلوتی با دلستانم داشتم

آن قدر بد کردم آخر از سرایم رفت... رفت

 

سوی نامحرم نظر کردن سلاحم را گرفت

برکت از این زندگی تا اشک هایم رفت، رفت

 

دل خوشم "صحن دلم" وقف علی و فاطمه است

گیرم اصلا جای دیگر دست و پایم رفت... رفت

 

کعبه، بی حیدر فقط سنگ است پس با این حساب

سوی "نی جف" هم اگر قبله نمایم رفت... رفت

 

با پر و بال شکسته مرغ قلبم هر سحر

در پی فطرس که سوی مقتدایم رفت، رفت

 

یاد کام تشنه اش یک عمر قلبم سوخت... سوخت

زیر خنجر دلبر درد آشنایم رفت... رفت

 

زیر گرمای بیابان پیکرش شد زیر و رو

روی نیزه رأس شاه سر جدایم رفت... رفت

محمد جواد شیرازی

۹۵/۲

۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۱:۵۰
عبدالرقیه

بَابُکَ مَفْتُوحٌ لِلرَّاغِبِین...

 

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی
دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی

 

از دلم زنجیر عشق این و آن را باز کن

من به پایان آمده کارم، خودت آغاز کن

 

شوق وصل تو مرا کشته است بس کن ای حبیب

با دلم بازی نکن این قدر... در را باز کن

 

بی نیازِ مطلقی اما ز باب عاشقی

گفته ای: "من می خرم... بنده برایم ناز کن"

 

من صدایم در نمی آید... خجالت می کشم

در مناجاتت مرا داوود خوش آواز کن

 

هر شبم بی ذکر و یادت طی شد و عمرم گذشت

پس بیا و امشبم را یک شب ممتاز کن

 

من جوانی کرده ام آخر سرم خورده به سنگ

با دو دست رحمتت قدری سرم را ناز کن

 

معجزه می خواهد آخر این دل آلوده ام

با ولای مرتضی در سینه ام اعجاز کن

 

یا قدیمَ المَنِّ وَ الرَّحْمَة بِمَولانا الحُسَین

جلوه ی رحمانی ات را باز هم ابراز کن

 

سینه زن! گیرم که بالت را شکسته معصیت

یک حسین امشب بگو تا کربلا پرواز کن

 

فاطمه روضه گرفته، ای خدا لطفی کن و...

...بهر یاری کردنش چشم مرا سرباز کن

 

"سنگ هم خوردی عزیزم پیرهن بالا نزن

چاره ای بر تیر آن ملعون تیر انداز کن

 

دستبافم را به غارت برده اند، ای بی کفن

چادر من را بگیر و زود رو انداز کن"

 

محمد جواد شیرازی

۹۵/۱

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۱۷
عبدالرقیه

قبل هجران تو آقا ما به هجران رفته ایم

خود سرانه کو به کو دنبال شیطان رفته ایم

 

یک هزار و سیصد و چندی است غیبت خورده ایم

تو تماما حاضری و ما به هجران رفته ایم

 

منتظَر هستی و عالم منتظِر بر دیدنت

قرن ها این جاده را با چشم گریان رفته ایم

 

سیصد و اندی نشد یارت شویم از این همه

با تأسف ما همه در چاه عصیان رفته ایم

 

ادعای شیعگی داریم اما در عمل

برخلاف گفته های شاه خوبان رفته ایم

 

حال ما این است... فکری کن به حال ما خودت

ما به دنبال گنه بسیار ارزان رفته ایم

 

غیر تو بر هر که دل دادیم خسران دیده ایم

بر خلاف مِیلتان با این و با آن رفته ایم

 

حیف شد... قبلا تو بودی بهترین معشوق ما

حال جای تو سراغ نفس، آسان رفته ایم

 

خوب یا بد، هر چه هستیم آخرش مال توایم

سالیانی می شود آقا به دنبال توایم

 

 

حاج مجتبی قاسمی

 

۹۵/۱

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۹۵ ، ۰۶:۲۶
مجتبی قاسمی

دانلود صوت شعر با نوای حاج سید مهدی میرداماد

 

دلم گرفته حاجت مرا روا نمی کنی؟

در این دل شکسته ام برو بیا نمی کنی؟

 

بهار آمده ولی خزان تر از خزان شدم

حقیقت بهارها نظر به ما نمی کنی؟

 

امیر بی قرینه ام، نشسته غم به سینه ام

غم فراق را بگو چرا دوا نمی کنی؟

 

همیشه خوبی مرا بزرگ جلوه می دهی

بدی این خراب را تو بر ملا نمی کنی

 

ز روی تو شدم خجل، نشسته کشتی ام به گل 

مرا برای بندگی چرا جدا نمی کنی؟

 

اگرچه بنده ای بدم ولی نمی کنی ردم

اگر تو را رها کنم مرا رها نمی کنی

 

مرا برون زخانه ات نکرده ای عجیب نیست

عجیب این که بنده را عزیز خانه می کنی

 

به عبد رو سیاه خود همیشه لطف می کنی

اگر به تو جفا کنم به من جفا نمی کنی

 

منم گدای مادرت، سرم فدای مادرت

بخاطر همین مرا ز خود جدا نمی کنی

 

پس از گناه کردنم همیشه گفته ام به خود

کمی ز روی حجت خدا حیا نمی کنی؟

 

طبیب من حبیب من، مسافر غریب من

فدای غربتت که گریه ی شبانه می کنی

 

 

کنم به ناله زمزمه اغثنی یابن فاطمه

به حق شاه علقمه، مرا دعا نمی کنی؟!

 

من آشنای زینبم، که نام توست بر لبم

دلم گرفته حاجت مرا روا نمی کنی؟

 

ِمهدی علی قاسمی

۹۵/۱

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۵ ، ۱۳:۳۴
مهدی علی قاسمی

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی در هیات ریحانة الحسین

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی

دانلود صوت شعر با نوای حاج مجتبی قاسمی

دانلود صوت شعر با نوای حاج محمد کمیل

 

باز در شهر رسیدی و نفهمید کسی

آشنایی طلبیدی و نفهمید کسی

 

درد این است که ما مدعی هجرانیم!

درد هجران تو چشیدی و نفهمید کسی

 

غافل از چشمِ خدابین تو مستیم همه

فعل ما را همه دیدی و نفهمید کسی

 

بی حیاییم و به جای همه ی ما آقا

لبت از شرم گزیدی و نفهمید کسی

 

هر سحر توبه به جای همه ی ما کردی

جور یک شهر کشیدی و نفهمید کسی

 

بارها وقت زمین خوردن ما با عجله

بهر امداد دویدی و نفهمید کسی

 

چه شد آخر وسط روضه ی ما غوغا شد؟

به گمانم که رسیدی و نفهمید کسی

 

هر زمان روضه گرفتیم برای زهرا

سرمان دست کشیدی و نفهمید کسی

 

صبح و شب گریه برای غم مادر کردی

مثل یک شمع چکیدی و نفهمید کسی

 

دیده ای واقعه را... آجرک الله آقا

شاهد قتلِ شهیدی و نفهمید کسی

 

 

محمد جواد شیرازی

 

۹۴/۱۲

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۲۷
عبدالرقیه

دانلود فایل صوتی شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود فایل تصویری شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

 

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی قاسم گودرزی

 

برکه ای خشکیده ام دریا به دردم می خورد

جام من خالی شده صهبا به دردم می خورد

 

سوی هر کس می روم، فورا رهایم می کند

بنده ای زارم فقط مولا به دردم می خورد

 

فتنه ها می آید و هر کس به سویی می رود

لحظه های امتحان تقوا به دردم می خورد

 

شرط توبه در رضای حجت الله است، پس...

... رخصت صاحب زمان تنها به دردم می خورد

 

سائلم... دار و ندارم این دل ویرانه است

ظاهرا بی ارزش است اما به دردم می خورد

 

گرچه فردا بیشتر محتاج لطف مادرم

مادری اش از همین حالا به دردم میخورد

 

مطمئنم بیشتر از هر عمل، روز جزا

نوکری خانه ی زهرا به دردم می خورد

 

مُهر و امضایی که بر روی دلم زد فاطمه

بیشتر از هر زمان فردا به دردم می خورد

 

عرش حق لرزید وقتی فاطمه با خنده گفت:

طرحِ تابوتی که گفت اسماء به دردم می خورد

 

 

محمد جواد شیرازی

 

۹۴/۱۲

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۴ ، ۰۸:۴۷
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

 

غربت کشیده آشنایش فرق دارد

آهش... صدایش... گریه هایش فرق دارد

 

فهمیده هر کس ذره ای دوری چشیده

هجران زده حال و هوایش فرق دارد

 

گیرم که مجنون در مسیر عشق لیلا

طعنه شنید اصلا برایش فرق دارد؟!

 

بالش بسوزد، سر برای شمع دارد

پروانه وادیِ فنایش فرق دارد

 

با من نگویید این قَدَر از طب و مرهم

بیماریِ هجران دوایش فرق دارد

 

پایان دلتنگیِ یعقوب است یوسف

اما دل من ماجرایش فرق دارد

 

قلبی که خون شد از فراق حضرت دوست

"یابن الحسن آقا بیا" یش فرق دارد

 

لطف و کرم بر اغنیا فرقی ندارد

اما گدا خیلی برایش فرق دارد

 

چیزی ندارم غیرِ اشک و مهر زهرا

عشقِ نگار است و بهایش فرق دارد

 

بارِ محبت هر کسی برداشت، دینش...

...از ابتدا تا انتهایش فرق دارد

 

پرواز ما بسته به وتر اهل بیت است

پربسته، رفتن تا خدایش فرق دارد

 

گمراه کن من را به زلف تابدارش

عاشق شدن هم إهْدنایش فرق دارد

 

سردابِ سامرا... سحر... با سینه زن ها

سرگشته سرتاسر صفایش فرق دارد

 

زائر اگر یک بار نه یک لحظه حتی...

...با یار باشد، کربلایش فرق دارد

 

محمد جواد شیرازی

۹۴/۱۰/۲۷

 

 
۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۰۳
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی مطهر نیا

 

فتنه ها بر پاست برگرد ای عزیز فاطمه

مادرت تنهاست برگرد ای عزیز فاطمه

 

پشت در جمعند اصحاب سقیفه وای من

شعله ها بر پاست برگرد ای عزیز فاطمه

 

یک لگد بر در گرفته ثلثی از سادات را

پشت در غوغاست برگرد ای عزیز فاطمه

 

ناله ی حیدر بیا شد ناله ی فضه بیا

اوج غم اینجاست برگرد ای عزیز فاطمه

 

پشت در زهرا صدایت کرد مهدی جان بیا

منتظر زهراست برگرد ای عزیز فاطمه

 

مرتضی آمد عبا را روی بانویش کشید

شرمسار آقاست برگرد ای عزیز فاطمه

 

روی دیوار و در و مسمارِ بیت مرتضی

رد خون پیداست برگرد ای عزیز فاطمه

حاج مجتبی قاسمی

۹۴/۱۰

 
۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۴ ، ۱۴:۴۶
مجتبی قاسمی

گدای اهل بیت تا به آستانه می رسد
عطا و لطف هل اتی ز هر کرانه می رسد

چرا دو دست ما به سوی دشمنان دراز شد؟!
مگر که رزق و روزی از سوی سما نمی رسد؟

ولیِ عصر، هر کجا همیشه شد گره گشا
به سوی ما عنایتش به هر بهانه می رسد

اگرچه بی لیاقتم، برای یار زحمتم
خوشم سلام هر سحر به آن یگانه می رسد

به خاک غم نشسته ام، چراکه پر شکسته ام
مگر پرنده این چنین به آشیانه می رسد؟!

شده امید من همه، نوای یابن فاطمه
به داد من همین نوای عاشقانه می رسد

رسیده وقت پا شدن، به هوش باش سینه زن
به شهر ما دوباره خیر مادرانه می رسد

فقط نه بیت هل اتی، به شعله سوخت از جفا
تمام نار دوزخ از همین زبانه می رسد

بس است بهرِ گل همین، که خوب پرپرش کند
به سمت صورتش که باد تازیانه می رسد

به روی خاک مادری نشسته است ای خدا
گمان کنم به سختی آخرش به خانه می رسد

دلیل غاضریه در وجود فاطمیه است
بدون فاطمیه کس به کربلا نمی رسد


محمد جواد شیرازی
۹۴/۱۰

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۴ ، ۱۶:۳۸
عبدالرقیه

السلام علیک یا وعد الله الذی ضمنه

 

دل شده بی قرارِ چشم ترم

اشک باشد عیارِ چشم ترم

شد خزان روزگارِ چشم ترم

تا بیاید نگارِ چشم ترم

 

برترین مستحب دعای فرج

خوانده ام روز و شب دعای فرج

گرچه شد ذکر لب دعای فرج

گریه ام شد شعار چشم ترم

 

هست دنیا برای من محبَس

طعنه خوردم ز هر کس و ناکس

خسته گردید جمعه ها از بس...

...که گرفت استخاره چشم ترم

 

تا نمردم بیا عنایت کن

این گدا را خودت هدایت کن

اصلا امشب مرا فدایت کن

بنشین در کنارِ چشم ترم

 

برسان بر گدا وصالت را

نبر از خاطرم خیالت را

گل نرگس بگو جمالت را...

...کی کند پس نظاره چشم ترم؟

 

من اسیر و فقیر یک نظرت

نام من را ببر تو در سحرت

یا ابانا فدای چشم ترت...

..‌.چشم من، چشمه سار چشم ترم

 

ای نگارم! چرا نمی آیی؟

شهریارم! چرا نمی آیی؟

بی قرارم، چرا نمی آیی؟

کی میایی بهارِ چشم ترم؟

 

آخرش من تو را نمی بینم

«فتصدّق» ببین که مسکینم

بعد مرگم بیا به بالینم

فاتحه خوان نثارِ چشم ترم

 

مادرت پشت در تو را می خواند

عرش حق را صدای او گریاند

سوز صوتش دل مرا لرزاند

روضه خوان شد دوباره چشم ترم

 

 

مهدی علی قاسمی

۹۴/۱۱/۹

 

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۳۸
مهدی علی قاسمی