سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

خوش آمدید

استفاده از اشعار برای تمام ذاکرین و مجالس اهل بیت علیهم السلام مجاز می باشد.

طبقه بندی موضوعی

۱۳۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مناجات» ثبت شده است

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی شب هفتم رمضان ۹۸

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی

 

إِلَی مَنْ یَذْهَبُ الْعَبْدُ إِلا إِلَی مَوْلاهُ...

 

راه گم کرده ام و زار شدم، برگشتم

دور ازین خانه گرفتار شدم، برگشتم

 

آن قدر دور گناهان کبیره گشتم

عاقبت عاصی و بیمار شدم، برگشتم

 

گفته بودی که نرو، عزت عالم اینجاست

رفتم و پیش همه خوار شدم، برگشتم

 

روحِ پاکی که دمیدی به دلم، تار شده

عفو کن مثل لجن زار شدم، برگشتم

 

بارها داشت می آمد گل زهرا سویم

بارها مانع دیدار شدم، برگشتم

 

نیتِ ترک خطا کردم و نفسم نگذاشت

خسته از نفسِ طمعکار شدم، برگشتم

 

تا منادی به ندا گفت: گنهکار کجاست؟!

زودتر از همه بیدار شدم، برگشتم

 

دیشب از هجر نجف نادعلی می خواندم

زائرِ حیدر کرار شدم، برگشتم

 

بار، سنگین شد و با عرض سلامی به حسین

دم افطار، سبک بار شدم، برگشتم

 

جان فدای دل زینب که چهل روز فقط

به همه گفت عزادار شدم، برگشتم

 

ای برادر تو نبودی و به شام و کوفه

خسته از ظلمت انظار شدم، برگشتم

 

دیده ای؟! سوخته ام، آب شدم، گریه شدم

موجب خنده ی اغیار شدم برگشتم

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۴:۲۵
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی

درد بفرست که ترجیح به درمان بدهم
تا که تسکین به دل زار و پریشان بدهم
 
دور ماندم ز امام و سر من رفت کلاه
حقم این است ازین فاصله تاوان بدهم
 
سال ها منتظرم ماند به سویش بروم
کِی شود خاتمه بر این همه هجران بدهم؟!
 
کاش اشک بصرم باز مرا یار شود
تا جلایی به دلِ خسته ز عصیان بدهم
 
نکند قسمت من نیست کنارش بودن
چقدر وعده بر این دیده‌ ی گریان بدهم؟!
 
چه کنم؟! آخر شعبان شد و من غرقِ گناه
ترسم این است که قبل از رمضان، جان بدهم
 
بی پناهم، نجفم را بده تا که بروم...
تکیه بر گوشه ای از نرده ی ایوان بدهم
 
مرغِ روحم به سوی کرب و بلا پر زده باز
تا سلامی به سوی شاه شهیدان بدهم
 
کاش می شد بدهم زندگی ام را، عوضش
جرعه ای آب بر آن حضرت عطشان بدهم
 
کاش می شد که چنان حر و حبیب و عابس
سر خود را به دفاع از سرِ جانان بدهم
محمد جواد شیرازی
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۱:۰۴
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

کاش قسمت بشود لطف الهی گاهی

به گدایان برسد طُرفه نگاهی گاهی

 

می شود بنده ی درمانده و آواره شده

سخت محتاج به آغوشِ پناهی گاهی

 

هرچه کردم بشوم زائر میخانه نشد

نیست جز گریه سوی میکده راهی گاهی

 

گاه با یک حسنه پاک شود کوهِ گناه

کوهِ خیرات بسوزد به گناهی گاهی

 

به خودم گفته ام اصلا شده چون حجتِ حق

از غم و غصه ی یک شیعه بکاهی گاهی؟!

 

ناله زن نامِ علی را که رجب نزدیک است

دم بزن از بشرِ نامتناهی گاهی

 

از دلِ سوخته و دوریِ ایوان نجف

می دهد چشم پُر از اشک گواهی گاهی

 

یادِ بین الحرمین و حرم ثارالله

می کِشیم از جگر سوخته آهی گاهی

 

باعث قُرب، به دربار ولی الله است

اشکِ در روضه به قدرِ پر کاهی گاهی

 

می تواند سبب مردن نوکر بشود

روضه ی جسم به خون مانده ی شاهی گاهی

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ اسفند ۹۷ ، ۱۰:۱۰
عبدالرقیه

تا دست تهی می شود از لطف خدا پُر

دیگر چه دلیلی است بر این خوی تکبر؟!

 

صبر است و رضا راه تقرب به جنابش

اسباب جدایی است فقط شکوه و غر غر

 

یک روز شده بندگی اش را بکنم؟ نه

یک عمر فقط بوده ام از اهل تظاهر

 

خوردم نمک و ظرف نمک باز شکستم

زحمت شده ام بر سرِ حق، جای تشکر

 

غافل شده ام از غم عظمای قیامت

باید بنشینم سحری را به تفکر

 

ماندم به چه رویی بزنم ناله ی العفو

ای کاش دمی توبه کنم، توبه چنان حر

 

گریان شدم و فاطمه با مرحمت افکند...

بالای سرم سایه ای از رحمت چادر

 

اموال دو عالم به فدای سر زهرا

هستیم گدازاده ی کوثر نه تکاثر

 

اندازه ی حبی که ز مادر به دلم هست

از دختر طاغوت کنم حس تنفر

 

گفتم "بِحُسَیْنٍ..." نظرش بر دلم افتاد

والله ندارد نظر فاطمه رد خور

 

در نسخه ی من قید شده " گریه بر ارباب"

این گریه مگر سنگ دلم را بکند دُر

 

آن قدر نوک نیزه به صحن بدنش خورد

آن قدر که جسمش شده مافوق تصور

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۷ ، ۱۲:۲۱
عبدالرقیه

لا حول و لا قوة إلا بالله العلی العظیم

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

 

روح من سخت زمینگیر شده، کاری کن

از هوس بسته به زنجیر شده، کاری کن

 

پای طولِ اَملم توبه نکردم عمری

دل من از گنهم پیر شده، کاری کن

 

بس که دستم جلوی غیر دراز است، دلم

غافل از منشأ تأثیر شده، کاری کن

 

فکر تنهایی قبرم به سرم افتاده

مهربانا چه کنم؟! دیر شده، کاری کن

 

سال ها دوری از یوسف زهرا سخت است

دوری اش بغض گلوگیر شده، کاری کن

 

دل، گرفتار علی هست و خمار نجفش

زود با این دلِ تسخیر شده کاری کن

 

شب جمعه است، اجازه بده با گریه دلم

بشود طیب و تطهیر شده، کاری کن

 

ناله زد زینب کبری چه کنم یا جداه؟!

روضه هایت همه تفسیر شده، کاری کن

 

یاعلی... رفته ام از حال، ببین که پسرت

دفن در نیزه و شمشیر شده، کاری کن

 

آه، یا فاطمه... با خنجر کُندش قاتل

سوی گودال سرازیر شده، کاری کن

 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۷ ، ۰۳:۵۶
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

بر نهالی که شکسته، ثمری نیست، نگرد

بین بارم عملی که بخری نیست، نگرد

 

سر به زیر آمده ام تا که بدانی از من

بنده ی عاصی و شرمنده تری نیست، نگرد

 

تو پیِ اشکی و من چشمه ی خشکیده شدم

در بساطم خبر از چشم تری نیست، نگرد

 

اهل بیتند خدایان کرم، طبع مرا

جز سرودن ز کریمان هنری نیست، نگرد

 

ای که بی حبّ علی، دور حرم می گردی

طوفِ بی حبّ علی را اثری نیست، نگرد

 

اگر امروز پی ضامن فردا هستی

جز به دربار خراسان خبری نیست، نگرد

 

دوست دارم بشوم زائر مشهد، یا رب

در دلم حاجت و میل دگری نیست، نگرد

 

کار هربار رسیده است به کوچه، دیدیم

آخر روضه به جز خون جگری نیست، نگرد

 

ای اباصلت... ازین کوچه خیالت راحت

خوب شد بین گذر، رهگذری نیست، نگرد

 

دور این خانه اگرچه پُر خاک است ولی

هیزمِ شعله ور و میخ دری نیست، نگرد

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۷ ، ۰۴:۰۸
عبدالرقیه

ساقی بریز باده که تازه گلو کنی

شرمنده آمدم که مرا زیر و رو کنی

 

پیمان شکن شدم سرِ این نفس، حق توست

من را مؤاخذه سرِ این خُلق و خو کنی

 

هر بار جای من، تو حیا کرده ای ولی

دستِ مرا نشد که تو یک بار رو کنی

 

هر شب به این بهانه صدایت زدم فقط

تا با دلِ شکسته ی من گفت و گو کنی

 

امشب نمی شود به نماز شب علی

فکری به حال سائل بی آبرو کنی؟

 

مثل عبای کهنه ی حیدر، دل مرا

آیا شود به دست کریمش رفو کنی؟

 

با روسیاهی آمده ام محضرت که تو

با اشک روضه باز مرا شست و شو کنی

 

ای روزگار... رحم به زینب نمی کنی؟!

هر چه مصیبت است فقط سهم او کنی

 

دیروز داغ مادر و امروز هم پدر

بر این صبورِ غمزده، بغضِ گلو کنی

 

فرقِ علی شکافته، حالا عقیله را

نامردی است با پدرش رو به رو کنی

 

****

 

بوسه بزن به رأس پدر چون که کربلا

باید وصال رأس حسین آرزو کنی

 

جز حنجر بریده که پیدا نمی کنی

هرچه میان خونِ تنش جست و جو کنی

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۷ ، ۰۱:۲۹
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی


خرابه ای است دلی که ز عشق دم نزند

خدا برای دلی اینچنین رقم نزند

 

رسیده ام به سرایی که صاحبش عمری است

نَزَد ز معصیتم حرف، باز هم نزند

 

کجا رود؟! چه کند؟! با که درد خود گوید

اگر که بنده ی عاصی درِ حرم نزند؟!

 

من آمدم که ازین پس، گناه و معصیتم

بساط بندگی ام را دگر بهم نزند

 

به روز حشر بگویم که دوستش دارم

چنانچه لطف کند مُهر بر لبم نزند

 

دخیل اهل کسایم، چه بی پناه شده است

کسی که رو به خدایان ذوالکرم نزند

 

ز عشق بازی و دلدادگی چه می فهمد؟!

میان صحن نجف هر کسی قدم نزند

 

حسین خون خدا هست و من گدای حسین

گدا چگونه دم از خونِ محترم نزند؟!

 

بگو به صاحب آن خیزران به پیش رباب

به کام شاه، دگر ضربه از ستم نزند

 

بگو که حرفِ کنیزیِ آل عصمت را

به اشکِ دیده ی صاحب علم قسم، نزند

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۷ ، ۱۵:۱۵
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

 

یا رب از این فعل کمم، اخلاص و قربت را نگیر

هر چیز می گیری بگیر اما حلاوت را نگیر

 

چیزی ندارم آورم بر محضرت جز چشم تر

از آسمان دیده ام باران رحمت را نگیر

 

مشغول دنیا شد دلم با غفلت از "یَومُ النّشور"

از خاطرِ آشفته ام یاد قیامت را نگیر

 

یک عمر با سرپیچی ام بیچاره و رسوا شدم

شرمنده ام یا سیدی از من اطاعت را نگیر

 

خیلی سرِ این بی حیا بودن تو را آزرده ام

جان علی دیگر بیا از من نجابت را نگیر

 

تازه به این ماه علی خو کرده ام ای ذوالکرم

دارد به پایان می رسد، ماه ضیافت را نگیر

 

من هر چه بد باشم، علی دارم، نجف دارم، خوشم

جانم بگیر و در عوض حب ولایت را نگیر

 

دیدی نشد هم آخرش بوسه به شش گوشه زنم؟!

باشد... از این هجران زده بوسه به تربت نگیر

 

نان شب این سفره هم شد گریه بر داغ "حسین"

لطفی کن و از سفره ام این نان هیئت را نگیر

 

مست مناجات است او، ای نیزه دار بی حیا

از حنجر خشکیده اش صوت و فصاحت را نگیر

 

زهرا مکرر با وضو شانه به مویش میزده

ناپاک زاده شرم کن، گیسوی حضرت را نگیر

 

چیزی نمانده از تن و عمامه و خود و زره

ای ساربان، بس کن برو، دنبال غارت را نگیر

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۷ ، ۰۴:۰۶
عبدالرقیه

"انا عند منکسرة قلوبهم"

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

 

از این زمانه جدا می شویم با گریه

ز دام نفس، رها می شویم با گریه

 

به روی خاک می افتیم از سرِ غفلت

ولی دو مرتبه پا می شویم با گریه

 

دل شکسته حریم مقدس یار است

مُقربین خدا می شویم با گریه

 

به عشق شاه نجف ما کمیل می خوانیم

غریقِ نور دعا می شویم با گریه

 

همین که بوی شب جمعه می رسد از راه

اسیر کرب و بلا می شویم با گریه

 

حسین کشته ی اشک است، پس به عشق حسین

فدای شاهِ وفا می شویم با گریه

 

به زخم های تن کشته ی میان دو نهر

شبانه روز، دوا می شویم با گریه

 

برای روضه ی سقا به لطف اُمّ بنین 

به روز حشر سوا می شویم با گریه

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۶ ، ۱۰:۵۰
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

هزار شعله ی خون بر روی جگر دارم
دلم گرفته و خوب است چشم تر دارم

بده نشانی من را به حضرت موسی
گناه، از همه ی خلق بیشتر دارم

نشد برای تو قید گناه را بزنم
مرا ببخش که این قدر دردسر دارم

فدای تو شوم، اصلا بیا بزن من را
ولی نخواه از این عشق دست بردارم

همیشه منتظر لطف یک نفر بودم
همیشه چشم بر احسان یک نفر دارم

"زمانه بر سر جنگ است یاعلی مددی"
دوباره حال و هوای نجف به سر دارم

علی علیِ مرا زود می خرد زهرا
من از مرام دل فاطمه خبر دارم

فدای حضرت زهرا که گفت: فضه بیا
مرا کمک بده که درد در کمر دارم

نمرده ام که کسی حیدر مرا بزند
سرم شکسته ولی از پرم سپر دارم

ز قتلگاه خودم، کوچه ی بنی هاشم
به سوی قتلگه کربلا نظر دارم

آهای خنجر و شمشیرهای در گودال
نگفته اید به خود، مادرم... پسر دارم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ بهمن ۹۶ ، ۱۱:۴۴
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی _ بهمن ۹۶

 

تا این که بر این نفس بمانم مُتکبر

واقع نشود توبه ام اینگونه مؤثر

 

ای وای به تاریکی قبرم چه بسازم

فردا که شوم سوی تو بی توشه مسافر

 

بالم به هوای نظرت "عَظمِ کَسیر" است

افتاده ام از پا، نظری حضرت "جابر"

 

من پیر زمین گیر گناهان بزرگم

العفو الهی بِحبیب بن مظاهر

 

نازل نشده جز کرم و خیر ز سویت

هر قدر بدی از من رسوا شده صادر

 

بی کرب و بلا حاجت فردوس ندارد

هر کس که شب جمعه، حرم را شده زائر

 

بر گریه کنش روز جزا، نار حرام است

این اشک، برایم شده آرامش خاطر

 

پیراهن او رفت ولی رمل بیابان...

شد بر تن پاک پسر فاطمه ساتر

 

ای وای تنش جمع شده بین حصیری

بی یار و غریبانه به دستان عشائر

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۶ ، ۰۶:۱۲
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای حاج حیدر خمسه

پرونده ام شده است پر از اشتباه، آه

شرمنده ام از این سر و روی سیاه، آه

 

آهی نمانده بین بساطم! مرا ببین

وضعیت خراب دلم را نگاه! آه

 

نذر شفام حمد بخوانید نیمه شب

دل مرده ام ازین همه کوه گناه، آه

 

عمرم گذشت و دیر به خود آمدم، دریغ

فهمیده ام که رفت سرِ من کلاه، آه

 

بگذار تا که گریه کنم باز، زار زار

بگذار تا که ناله زنم باز، آه... آه...

 

لا یمکن الفرار...، شدم خسته سَیّدی

بیرون مکن مرا ز حرم یا اِله، آه

 

من را ببخش تا که علی شادمان شود

دور از نجف شدم چقدر زابراه، آه

 

از غربت علی و غم حضرت بتول

باید کشید از دل پر غُصه گاه، آه

 

نامردها به پهلوی زهرا لگد زدند

وقتی که بود مادر ما پا به ماه، آه

 

طوری زدند که همه دیدند فاطمه

پهلو شکسته رفت سوی قتلگاه، آه

 

با چکمه هایشان چقدر این حرامیان

رفتند روی سینه ی ارباب راه، آه

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۶ ، ۱۹:۱۱
عبدالرقیه

غافل شدم از خود، سخن از مرگ نگفتم

در بستر خود راحت و بی واهمه خفتم

 

یک زلزله ای کاش میان دلم آید

تا فکر مقاوم شدنِ نفس بیافتم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۶ ، ۰۰:۵۳
عبدالرقیه

#حدیث_نفس

لحظات مناجات فقط مشغله دارم

خیلی سرِ نفسم عوضش حوصله دارم

 

یک بار نشد تا که شکایت کنم از خود

تنها فقط از دست بقیه گله دارم

 

بهر منِ دنیا زده پرواز محال است

این گونه که بر بال و پرم سلسله دارم

 

من را چه شده یاد قیامت نمی افتم؟

با این همه ترسی که ز یک زلزله دارم

 

در خوابم و یک لحظه نشد تا که بفهمم

با یوسف زهرا چقدر فاصله دارم

محمد جواد شیرازی

پ ن:

✅ امام صادق علیه السلام:

زلزله و مانند آن پند و هشدارهایی است که مردم را تهدید میکند تا رعایت کنند و از گناهان دست بردارند.

📚 میزان الحکمه ج۱ص۵۹

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۶ ، ۰۱:۲۳
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

 

منی که غرق گناهم، شکسته بال و پرم

چگونه نام بلند تو را به لب ببرم؟!

 

اگر که دوست نداری "خدا خدای" مرا

اجازه هست صدایت کنم به چشم ترم؟!

 

خودم نیامده ام نیمه شب به درگاهت

تو خواستی که بیافتد به این حرم گذرم

 

بیا مرا جلوی دیگران خراب مکن

بگیر دست مرا که به سنگ خورده سرم

 

مرا ببخش و دوباره بگیر در آغوش

قسم به حرمت خون مدافعان حرم

 

بنا نبود فقط خوب ها حرم بروند

شبی بیا و مرا هم به کربلا ببرم

 

تمام هستی من هست مادر و پدرم

فدای حضرت ارباب مادر و پدرم

 

اگر حسین نشد عاقبت کفن بشود

چگونه نوکرم و بهر خود کفن بخرم؟!

 

هنوز نیمه ی شب های جمعه می آید

نوای مادر او: تشنه ذبح شد پسرم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۶ ، ۱۱:۱۹
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

ای خیر ناله ی سحری صاحب الزمان

از درد ما که باخبری صاحب الزمان

 

ما ندبه های پشت سر مرکب توایم

پایان راه در به دری صاحب الزمان

 

دیدی نیامدی و نشد زائرت شویم؟!

شد عمر بی وفا سپری صاحب الزمان

 

عید آمده به سائل خود سر نمی زنی؟!

ای که امید چشم تری صاحب الزمان

 

عیدی ما رضایت و بخشیدن شماست

ما را نمی شود بخری صاحب الزمان؟!

 

حاشا که رد کنی تو کسی را که قانع است

بر یک نگاه مختصری صاحب الزمان

 

ثابت قدم شدن درِ این خانه با شماست

آقای سامرا نظری صاحب الزمان

 

امشب دعا به حال دل تنگ ما نما

از کربلا که میگذری صاحب الزمان

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۶ ، ۲۲:۵۵
عبدالرقیه

با یا علی، خدا را با اشک چشم خواندم

با فاطمه دعا را با اشک چشم خواندم

 

وقت اذان مغرب، چشمم به سفره تا خورد

آیات هل اتی را با اشک چشم خواندم

 

دل مرده بودم اما زنده شدم دوباره

تا ختم الانبیا را با اشک چشم خواندم

 

دیدم دلم گرفته، ذکر حسن گرفتم

با دوست ربنا را با اشک چشم خواندم

 

وقتی در اوج گرما بی تاب و تشنه بودم

سالار کربلا را با اشک چشم خواندم

 

فورا مرا خریدند، هربار پنج تن را

پنهان و آشکارا با اشک چشم خواندم

 

وقتی دلم شکست و یاد حسین کردم

با خویش روضه ها را با اشک چشم خواندم

 

عالم به گریه افتاد، تا شرح غارت آن

مظلوم سر جدا را با اشک چشم خواندم

 

حتی کفن نکردند آن پیکر رها را

جریان بوریا را با اشک چشم خواندم

 

از غربتش زبانم وقتی به لکنت افتاد

باقی ماجرا را با اشک چشم خواندم

 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۶ ، ۰۰:۰۱
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی محمد حسین پویانفر

 

ذره ذره معصیت کل وجودم را گرفت
بنده ی دنیا شدن، بال صعودم را گرفت

خواستم وارد شوم بر اهل توبه ناگهان
مشکلی عارض شد و راه ورودم را گرفت

من ضرر از آرزوهای بلندم دیده ام
غافل از محشر شدن یک عمر، سودم را گرفت

وای از بی خیریِ این چشم بی تقوا شده
اشک های روضه ام، بود و نبودم را گرفت

عهد بستم با امام عصر خود آدم شوم
غفلتم، قولی که بر او داده بودم را گرفت

غافل از صاحب زمان سرگرم کار خود شدم
کم کم این غافل شدن حال سجودم را گرفت

من زمین افتاده ام اما به دادم می رسد
آن که مهرش روز اول تار و پودم را گرفت

روزگاری می شود نام حسین بن علی
با دعای فاطمه گفت و شنودم را گرفت

جان فدای خواهری که ناله زد در قتلگاه
خون پاک حنجرت کل وجودم را گرفت

خوب شد زهرا ندید و خوب شد حیدر ندید
سایه ی دست کسی روی کبودم را گرفت

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۳۱ خرداد ۹۶ ، ۲۳:۱۴
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج منصور ارضی

دانلود صوت شعر بانوای حاج میثم مطیعی

 

عبدی که بود پست و هوسران تر از همه
برگشته سر به زیر، پشیمان تر از همه

از خود فرار کرده غلام فراری ات
سوی تو بازگشته گریزان تر از همه

یا که مرا مقابل این خوب ها بزن
یا که مرا ببخش نمایان تر از همه

از روی جهل، حال خوشی را که داشتم
بر معصیت فروختم ارزان تر از همه

وقتی سلاح اشکِ مرا غفلتم گرفت
ماندم میان معرکه حیران تر از همه

غیر از تو ای کریم کسی می خرد مگر؟!
آن را که بی بها شد و ویران تر از همه

من ناامید نیستم از لطف و رحمتت
هستم اگر چه بی سر و سامان تر از همه

خواهی گرفت روز حساب و کتاب خلق
بر نوکران فاطمه آسان تر از همه

دلبسته ام به لطف کریمان، در این میان
بر رحمت حسین فراوان تر از همه

بالای تل زینبیه آه می کشید
اُخت الحسین پاره گریبان تر از همه

بر نیزه تکیه داد ولی باز نیزه خورد
شاهی که بود زخمی و عطشان تر از همه

 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۳ خرداد ۹۶ ، ۱۶:۱۳
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

از بس گناه بر دل خود بار می کنم

خود را میان نفس گرفتار می کنم

 

پل های بازگشت خودم را شکسته ام

دارم علیه خویش فقط کار می کنم

 

قلبی که جایگاه تو و اهل بیت توست

در حیرتم چگونه لجن زار می کنم؟!

 

تو عاشقانه حاجت من را نمی دهی

من جاهلانه این همه اصرار می کنم

 

من بنده ی توام، چه کنم؟! "دوست دارمت"

باشد بزن... دومرتبه تکرار می کنم

 

دنیا نشد ببینمش اما به روز حشر

سجده به پای حیدر کرار می کنم

 

تشنه شدن بهانه ی ذکر مصیبت است

یاد حسین لحظه ی افطار می کنم

 

یاد مدافعان حرم آه می کشم

گریه به یاد زینب و بازار می کنم

 

اصلا کسی به عمه ی ما ناسزا نگفت

سیلی به او زدند؟! نه... انکار می کنم

 

دست خودم که نیست، فقط داد می زنم

وقتی که یاد مجلس اغیار می کنم

 

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۶ ، ۰۰:۵۴
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی مهدی رسولی

 

آمدم درمانده و تنها، جوابم را بده

جان بی بی حضرت زهرا، جوابم را بده

 

من که می دانم چه کردم این همه رسوا شدم

روسیاهم ای خدا اما جوابم را بده

 

بر نگردان روی خود را از غلام خسته ات

یک نگاهی کن مرا مولا جوابم را بده

 

تو نخواهی این همه شب زنده داری را چه سود؟!

تا دل من هم شود احیا جوابم را بده

 

دست خالی رد نکن من را زکویت ای کریم

بی نوایم، سائلم، آقا جوابم را بده

 

گرچه عمری شد سیه پرونده ی اعمال من

بر سخایت بسته ام دل را، جوابم را بده

 

رو مگردان این قدر از این زمین خورده، بس است

یا بزن من را و رد کن یا جوابم را بده

 

"گریه کردم گریه هم این بار آرامم نکرد"

ای عموی خیمه ها، سقا جوابم را بده

 

دختری با گریه در کنج خرابه ناله زد

ای فدایت دخترت، بابا جوابم را بده

 

فائزه سادات معززی

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۶ ، ۱۶:۴۰
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

 

گرچه بین ما حجاب معصیت حائل شده
لطف عامت باز هم حال مرا شامل شده

لابه لای بندگان خوبت ای رب کریم
بنده ای درمانده در مهمانی ات داخل شده

من همان عبد پشیمانم که عمری می شود
در میان خواب جهل از محضرت غافل شده

شرّ من از این طرف هرچه به سویت شد بلند
خیر تو از آن طرف سویم فقط نازل شده

تو خودت من را به عفوت پر توقع کرده ای
هر زمان که کار من در معصیت مشکل شده

گریه ام خون دل هجرانم از ذکر شماست
این دو قطره آبرو با خون دل حاصل شده

قطره ای ناچیزم و دریا حسابم می کنی
باز هم آقایی ات خرج من سائل شده

عمر من در دوری از صاحب زمان طی گشت و رفت
سالها داغ فراقش عقده ای بر دل شده

آبروی روزه و حج و نماز من علی است
با ولای مرتضی هر طاعتم کامل شده

بر من هجران زده، ای مهربان خرده مگیر
قبله ام سوی نجف امشب اگر مایل شده

مطمئنم فاطمه آن را خریده از ازل
روضه ای که نذر چشمان ابوفاضل شده

حرف از سقای عطشانی است که در علقمه
خاک ها با قطره قطره شرمِ مشکش گِل شده

وای از آن پیکر که غرق تیر با ضرب عمود
از فرس بی دست بر روی زمین نازل شده

پاره های پیکر خونی سقای حرم
قسمت سر نیزه ی برنده ی قاتل شده
***

نه علی اکبر برایش مانده نه سقا دگر
عمه ی سادات تنها خیره بر محمل شده

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۹۶ ، ۱۳:۲۸
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی مهدی رسولی

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی محمد حسین پویانفر

 

مرغ درمانده ام و بال و پرم افتاده

قرعه ی خون جگری بر جگرم افتاده

 

معصیت ریشه ی ایمان مرا سوزانده

بی سبب نیست ز شاخه ثمرم افتاده

 

یک نفر نیست به داد من تنها برسد؟!

آنقدر دام گنه دور و برم افتاده

 

دیر شد، آخرِ عمری به خودم آمدم و

وسط معرکه دیدم سپرم افتاده

 

همه ی دار و ندار دل رسوای من است

این دوتا قطره که از چشم ترم افتاده

 

حب زهرا من خسران زده را آدم کرد

بر زبان همه، حالا خبرم افتاده

 

دلخوشم سائلم و ریزه خور پنج تنم

روزی ام دست خدایان کرم افتاده

 

بی سبب نیست به لب نادعلی می خوانم

به سرم شور نجف، شور حرم افتاده

 

هر شب جمعه دلم سوخت از آن روزی که

سوی شش گوشه ی دلبر نظرم افتاده 

 

تربت کرب و بلا با دل من کاری کرد

باده ی ناب هم آخر ز سرم افتاده

 

روزی ام کرب و بلا نیست ولی شکرِ خدا

به سوی مجلس روضه گذرم افتاده

 

مادری موی پریشان به حرم آمد و گفت:

خنجری کند به جان پسرم افتاده

 

چقدر چشم طمع بر زره و پیرهنِ

تشنه ی در دلِ خون غوطه ورم افتاده

 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۴۹
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی
دانلود صوت شعر با نوای حاج مهدی رسولی


تسلیمم ای کریم که زندانی ام کنید
فکری برای بی سر و سامانی ام کنید

بخشش بس است، عمر من بی نوا گذشت
من را مؤاخذه به هوسرانی ام کنید

 باشد... به رو سیاه، نگاهی نمی کنید
حداقل نظر به پشیمانی ام کنید

بال مرا تعلق نفسم شکسته است
از خود تهی کنید مرا، فانی ام کنید

آتش زدم به بال و پرم پیش چشم تان
تا که توجهی به  پریشانی ام کنید

من حاضرم قسم بخورم خوب می شوم
ای مهربان اگر که خراسانی ام کنید

تاریکم و به جلوه ی شمس الشموسی اش
با هر فرازِ جامعه نورانی ام کنید

تنها خوشم به بابِ جوادالائمه اش
آن دور و بر مرا سگ دربانی ام کنید

گریان شدن برای حسین است آبرو
با سوز و آه و زمزمه بارانی ام کنید

تشنه، هزار و نهصد و پنجاه ضربه خورد
یاد عزیز فاطمه قربانی ام کنید

من را ببخش اگر که از این غم نمرده ام
من را حلال، بهر گران جانی ام کنید

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۰:۴۳
عبدالرقیه

بیدار شو، با رستخیز فصل ها بیدار شو
هشیار شو، ای غافل از روز جزا هشیار شو

قدری تفکر در زمین و خلقت افلاک کن
از پرده ی ظاهر گذر کن، از اولوالابصار شو

از رو سیاهی سر به زیر افتادنت را چاره کن
با آب روی دیده ات دلگرمی رخسار شو

یک خشم بی جا گاه می بندد در توفیق را
آتش مزن بر بخت خود حیف است، خوش رفتار شو

با این دل آلوده می خواهی ببینی یار را؟!
خانه تکانی کن دلت را طالب دیدار شو

آیینه ی جانت که از آلودگی ها پاک شد
در معرض انوار حق، آیینه ی اسرار شو

کوشش بدون معرفت هرگز ندارد فایده
جام تهی قلب من از معرفت سرشار شو

تنها ملاک قرب، در این خانه اخلاص است و بس
هم چون شهیدان باش، از اخلاص برخوردار شو

خود را مهیا کن برای فتنه های پیش رو
وقت حمایت از ولی فریاد کن، عمار شو

ماه رجب آمد به پابوس علی پرواز کن
قدری در این ماه علی سرگرم استغفار شو

زیباترین لحظات را در صحن حیدر دیده ام
لحظات خوب زیر ایوان طلا تکرار شو

جا ماندی از کرب و بلا، اما شب جمعه بیا
با یک سلامی از همین جا زائر دلدار شو

مادر رسیده قتلگه، اخنس از این جا دور شو
نامرد بس کن، بی خیال غارت دستار شو



محمد جواد شیرازی
 

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۶ ، ۲۳:۵۴
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

 

نزد خالق هر کسی باشد فرودش بیشتر

در مسیر بندگی باشد صعودش بیشتر

 

اهل صوم و صمت باش و دل به پرحرفان مبند

مزبله وقتی بسوزد هست دودش بیشتر

 

خواست لیلا تا که مجنون را مقرب تر کند

کاسه ی او را شکست و آزمودش بیشتر

 

بهره ها دارد دل ویرانه... می دانم ولی

دل که می گیرد، شود با گریه سودش بیشتر

 

وادی عشق است کیش ما، شکسته تر شود

هر کسی باشد دراین وادی ورودش بیشتر

 

عاشقی که دل نبست اصلا به دنیا، می شود

با امام عصر خود گفت و شنودش بیشتر

 

بیشتر اصلا خودم دل را سپردم دست او؟!

یا نه اصلا با محبت ها ربودش بیشتر؟

 

این همه دست تمنا از سر دلگرمی است

هر که لطفش بیشتر خواهان جودش بیشتر

 

رحمت و خیری که از سوزِ دعایش می رسد

در زمان ابتلا بوده نمودش بیشتر

 

در میان روضه ها می آید و حس می شود

در عزای مادرش زهرا وجودش بیشتر

 

بال پروانه اگر مسمار آزارش دهد

می شود در شعله درهم تار و پودش بیشتر

 

درد پهلو که کسی دارد نمازش مشکل است

دردسر دارد سجودش از قعودش بیشتر

 

بهر قتل شیر خیبر هر کدامش کافی است

درد بازو جای خود، روی کبودش بیشتر

 

محمد جواد شیرازی

 
۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۵ ، ۰۰:۱۸
عبدالرقیه

کوس رسوایی من بار گناهان من است

راه حل دل من دیدن جانان من است

 

هر کسی دل به کسی داد به او می نازد

دل سپردن به شما نسخه ی درمان من است

 

سال ها ساکن صحرا شدنت در اثرِ

غرق غفلت شدن و این همه عصیان من است

 

صبح و شب ناله ز دل، اشک ز چشمم جاری است

از شما دور شدن غصه ی پنهان من است

 

از همه رانده شدم باز تو راهم دادی

این همه جود و کرم شاخص سلطان من است

 

موی من گشت سفید و دل من گشت سیاه

 غفلت از کوی شما علت طغیان من است

 

فخر من نوکری درگه اجداد شماست

 سگ این خانه شدن برکت عنوان من است

 

صبح وشب گریه به جدت ز خدا می طلبم

گریه بر جد شما موجب غفران من است

حاج مجتبی قاسمی

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۵ ، ۲۳:۰۵
مجتبی قاسمی

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای حاج حسین سازور

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی

 

رنگ از چهره پریده است، خودت می دانی

عرقِ شرم چکیده است، خودت می دانی

 

پشت این خانه گدا آمده و با گریه

دستِ یاری طلبیده است، خودت می دانی

 

تو بزرگی و مرام تو نبخشیدن نیست

از شما قهر بعید است... خودت می دانی

 

مهربانی و به جز لطف تو این قدر کسی

بار ما را نخریده است، خودت می دانی

 

هر کجا گفت زلیخا پی یوسف هستم

طعنه و خنده شنیده است، خودت می دانی

 

به غریبی تو سوگند، دل در به درم

از همه جز تو بریده است، خودت می دانی

 

عمر من رفت، فقط چند صباحی مانده

آخر کار رسیده است، خودت می دانی

 

سگ دربار خراسان شده ام تا شاید

بر سر من بکشی دست، خودت می دانی

 

مجلس روضه به پا گشته، بیا که بانی...

... مادری زار و خمیده است، خودت می دانی

 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۹۵ ، ۱۱:۵۲
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای حاج مهدی رسولی

دانلود فایل تصویری شعر با نوای حاج محسن عرب خالقی

 

بنده ای خطاکارم، بار معصیت دارم

می پذیری ام امشب، با گناه بسیارم؟!

 

یا مُسببَ الاسباب

یا حلیم و یا تواب

 

گرچه زار و غمگینم، مستحق نفرینم

من ولی ز درگاهت، جز کرم نمی بینم

 

یا کریم و یا الله

یا علیم و یا الله

 

آمدم شب غفران، بر سرایت ای منان

زیر لب نوا دارم، یا غفور و یا رحمن

 

یا غفور و یا رحمن

همدم گنهکاران

 

می زنم صدا العفو، مهربان خدا العفو

ای خدا به اربابم، شاه کربلا العفو

 

ساتر العیوب العفو

عالم الغیوب العفو

 

" داغ نینوا دارم، میل کربلا دارم"

تو مرا نمی خواهی؟! " من فقط تو را دارم"

 

شاه من، حسین من

بی کفن حسین من

 

گرچه بنده ای پستم، بر سه ساله دل بستم

گفته ام به هر محفل، من رقیه ای هستم

 

ای سه ساله ی ارباب

گم شدم مرا دریاب

 

اربعین که مهمانم، تا سرای جانانم

هر ستون که می آیم، از رقیه می خوانم

 

می خری مرا بی بی؟!

اشفعی لنا بی بی

 

گریه کن که در جاده، از بلندی افتاده

دختر عزیز الله، در خرابه جان داده

 

یاس نیلی پرپر

می کشی مرا آخر

 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۵ ، ۱۳:۲۷
عبدالرقیه