فاطمه جان اگر به تاب و تبم
سه شنبه, ۱ تیر ۱۳۹۵، ۱۱:۵۱ ق.ظ
فاطمه جان اگر به تاب و تبم
یا اگر مست و غرق در طربم
شادی ات شاد و سرخوشم کرده
نه که دیوانه، نه که بی ادبم
مطربانه قبول کن از من
"حق مبارک کند" به روی لبم
تا سحر یا حسن حسن گفتم
جای ذکر و نمازِ نیمه شبم
دور گهواره جای سائل نیست؟
تشنه ی یک طواف مستحبم
جلو انداخت کار من را عشق
گرچه در راه بندگی عقبم
همه اش از بزرگی خودت است
من اگر کلب سَیدُالعربم
سروری کردن است در نَسبت
نوکری کردن است در نسبم
سر من هدیه ای است ناقابل
از مریدان مکتب وهبم
من نگفتم به من عطا بکنی!
تو همیشه... همیشه در عجبم!
محمد جواد شیرازی
پ ن: سَیدُالعرب از القاب مولا امیرالمومنین علی علیه السلام است.