سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

خوش آمدید

استفاده از اشعار برای تمام ذاکرین و مجالس اهل بیت علیهم السلام مجاز می باشد.

طبقه بندی موضوعی

۷۳ مطلب با موضوع «ج/ اشعار مناجات با امام زمان :: 2- مناجات با حضرت محرم و صفر» ثبت شده است

اگرچه خسته ای از دوری اش، نشو دلسرد
امام، منتظرت مانده زودتر برگرد

به زیر سایه ی جز حضرتش نرو هرگز
که بر سرت همه ی عمر، سایه اش گسترد

به جز هر آن عملی که به عشق او کردیم
تلاش و طاعت دیگر نداشت دستاورد

امام عصر خودش با دعای نیمه شبش
به سینه ام غم عشقِ حسین را پرورد

چه فرصتی است مهیا که با امام زمان
به چشم های ترِ خویش می شوم همدرد

حسین با لب خشکش چه خطبه هایی خواند
ولی چه گویم ازین غم که از همه شد طرد

صدا زد از جگرش العطش ولیکن شمر
به دست، خنجر کندی به جای آب آورد

همینکه کرد دعا زیر لب برای همه
به ضربه ی لگدی شمر پشت و رویش کرد

نشست بر روی سینه، دوازده ضربه...
زد از قفا به گلویش، حرامیِ نامرد

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۰۲ ، ۰۴:۰۲
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی روز سوم محرم ۱۴۰۲

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی حسین طاهری

امام عصر، فدای محرم جدت
فدای چشم ترت یاد ماتم جدت

دعای مرحمتت شد سبب که این گرما...
نشسته در دلم از داغ اعظم جدت

سیاه پوشی ما را قبول کن مولا
شریک کن دل ما را تو در غم جدت

چو رشته های عَلم این دل مرا بتکان
قسم به حرمت والای پرچم جدت

به لطف توست که در فتنه های قبلِ ظهور
نشد جدا شوم از راه محکم جدت

به حق چشم پر اشکت مرا نکن محروم
زمان گریه ز فیض دمادم جدت

برای عرض ارادت دل مرا برسان
به کربلا، به بهشت مسلّم جدت

به قتلگاه چنان بی قرار زینب بود
که ریخت روی زمین اشک نم نم جدت

تمام زندگی ام را دوباره درهم کرد
به خاک کرب و بلا، جسم درهم جدت

چه روضه ای است مصور، به چشم می بینی
به دست خویش، شب و روز، خاتم جدت

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۰۲ ، ۰۸:۴۹
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

پای نفس سرکشم دادم زیان، شرمنده ام
نامه ی من کرده اشکت را روان، شرمنده ام 

دست های خالی ام گویای عمری حسرت است
روسیاهم، بیشتر از هر زمان شرمنده ام 

ذره ای سختیِ دنیا کرد دادم را بلند
باز هم رسوا شدم در امتحان، شرمنده ام 

دست هایت ابر رحمت بود و من از روی جهل
روی کردم سوی دست این و آن، شرمنده ام 

شرمسار از فعل من در محضر خالق شدی
از رخ زهرایی ات، صاحب زمان شرمنده ام 

با شهیدان فاصله دارم زمین تا آسمان
وضع خوبی نیست وضعم بی گمان، شرمنده ام 

از ازل، ریزه خورم، ریزه خور کرب و بلا
گر بدم، از صاحب آن آستان شرمنده ام 

جان فدای عمه ی مظلومه ات یابن الحسن
با حسینش گفت بین ریسمان شرمنده ام 

بعد تو ای سایه ی بالاسر زینب اگر...
لحظه ای رفتم به زیر سایه بان شرمنده ام 

من که عمری جز محارم هیچ کس دورم نبود
پر شده اطرافم از نامحرمان، شرمنده ام

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۰۲ ، ۱۰:۱۵
عبدالرقیه

آمدم تا رشته ام را بر درت محکم کنی
زندگی ام را به ذکر دائمت، توأم کنی

با تضرع، زیر لب دارم صدایت می زنم
تا که قدری از حجابِ بینمان را کم کنی

شرمسار و سر به زیرم که سبب شد نامه ام
باز هم گریه برای معصیت هایم کنی

خسته ام از خدعه های نفس، از طول امل
آمدم یابن الحسن، دیگر مرا آدم کنی

صاحب من، خیرخواهم، سایه ی بالاسرم
می شود قلب مرا خالی ز نامحرم کنی؟

از تو بر می آید آقا معجزاتی اینچنین
التماست می کنم، چشم مرا زمزم کنی

دوری از کرب و بلا دارد مرا دق می دهد
کربلایی کن مرا تا راحت از این غم کنی

دوست دارم یاورت باشم به اشک بر حسین
ساعتی که گریه بر آن ماتم اعظم کنی

جان فدای پلک مجروحت که دائم صبح و شب
گوشه ی مقتل، نظر بر پیکری درهم کنی

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۰۱ ، ۱۵:۲۷
عبدالرقیه

خوانده شده توسط حاج آقا منصور ارضی، ماه رجب ۱۴۰۱

عاشق آن است که در وقت بلا جا نزند
رو به کس جز پسر حضرت زهرا نزند

اگر از جانب بیگانه، عسل هم برسد
لب به جام عسلِ دشمن مولا نزند

عبد، اوج طمعش، یک نظر معبود است
حرصِ دارا شدن از مکنتِ دنیا نزند

آن امامی که منم بنده ی او، وقت دعا
خط روی اسم کسی که شده رسوا نزند

کاش وقتی برسد نامه ی من دست امام
نامه ام را ز سر شرم و حیا تا نزند

سفر کرب و بلا، تذکره اش در کف اوست
چه کنم تذکره ام را اگر امضا نزند؟!

جز حسینی که اسیرش شده، بر سینه ی خود
سنگ عشق احدی، زینب کبری نزند

نیزه داری به سوی ناقه ی او آمده است
کعب نی را به پرش کاش خدایا نزند

پیرزن را نظری کرد و به خود زینب گفت:
کاش با سنگ به پیشانی آقا نزند

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۰۱ ، ۲۰:۱۷
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی 

نه تمنای خود، بیان داریم
نه دگر فکر آب و نان داریم

شکر خالق، همینکه عرضِ سلام
محضرِ صاحب الزمان داریم

لحظه ای بین غم رها نشدیم
بس که مولای مهربان داریم

مرگ نزدیک و غافلیم از آن
چقدر ما مگر زمان داریم؟!

سر به زیر از خجالتیم اما
چشم بر لطف آسمان داریم

داغ دیدند همسران شهید
تا که امنیت و امان داریم

شد پریشان وجود و خاطرشان
اگر آرامشِ روان داریم

روضه‌خانه، بهشت نوکرهاست
جا در این بیت و آستان داریم

روز و شب از فراق کرب و بلا
ذکر مولا حسین جان داریم

گرمی داغ اوست در دل ما
از غمش بین دل، نشان داریم

یاد دست گره گشای حسین
گله از دست ساربان داریم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۰۱ ، ۱۸:۰۱
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، فاطمیه اول ۱۴۰۱

گریه ام، معذرت من باشد
طلب مغفرت من باشد

غفلتم وقت گناه از نظرت
بدترین معصیت من باشد

آنچه از دور و برت دورم کرد
نفسِ بی تربیت من باشد

اخم و تنبیه تو بی حکمت نیست
موجب تقویت من باشد

درک تنهایی ات، ای یوسف دل
کاش در ظرفیت من باشد

اینکه من یاد توام، رحمت توست
نه که از معرفت من باشد

نوکرت هستم و این نوکری ام
سبب منزلت من باشد

دوست دارم که شهیدت بشوم
کاش این عاقبت من باشد

کمکم کن برسم صحن حسین
صحبت از حیثیت من باشد

گریه کردن به ترک های لبش
با تو این سنخیت من باشد

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۰۹ آذر ۰۱ ، ۱۹:۱۶
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، ماه صفر ۱۴۰۱

اگرچه ندیدی وفاداری از من
مبادا دمی چشم برداری از من

خجالت زده هستم آقا که سر زد
بدون توجه، گنهکاری از من

همیشه به ذکر و دعا رفع کردی
هزاران گزند و گرفتاری از من

چرا کم به یادت می افتم، مگر که...
خدایی نکرده تو بیزاری از من؟!

امام زمانم، دعاهای خیرت
دوا کرده هرگونه بیماری از من

مرا یک سحر راهی کربلا کن
بیا و سحر کن شب تاری از من

بجز گریه بر داغ جد غریبت
متاعی ندارم، خریداری از من؟

بمیرم بر احوال زینب که فرمود:
کجایی حسینم، خبر داری از من؟!

سرت را شکستند بین شلوغی
ولی برنیامد دگر کاری از من

در این بی کسی ها، شبیه گذشته
بیا و خودت کن هواداری از من

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۰۱ ، ۱۱:۰۹
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، صبح عاشورا محرم ۱۴۰۱

کاش هجران کمی امان می داد
یار ما را به ما نشان می داد

به دل ما که خون جگر شده ایم
خبری از اماممان می داد

کاش با جلوه اش ربیع الأنام
مژده ی رفتن خزان می داد

به دلی که شکست و بی بال است
کاش در کربلا مکان می داد

صاحب ما صلاح را می دید
خیرمان هر چه بود از آن می داد

رزق درک عزای جدش را
از ازل صاحب الزمان می داد

به هر آن کس که خیر او می خواست
در غمش اشک بی امان می داد

بود دلواپس خیام خودش
با چه وضعی حسین، جان می داد

در همین حال یک نفر با پا
جسم او را تکان تکان می داد

کاش تا ذکر او تمام شود
لحظه ای فرصتش سنان می داد

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۰۱ ، ۰۶:۳۰
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، روز تاسوعا سال ۱۴۰۱

فراق، منع نموده وصال رویت را
ولی دوباره دلم کرده آرزویت را

به قلب خویش نظر کرده ام، حلالم کن
ندارد این دلِ آلوده رنگ و بویت را

قسم به حرمت مشک دریده ی عباس
مرا ببخش اگر بردم آبرویت را

به لوح تیره ی رفتار و خلق و خوی بدم
عطا کن از کرمت، نور خلق و خویت را

نظاره بر رخ مولاست حق بنده ی او
نشان نمی دهی از چه رخ نکویت را؟!

میان روضه ی عباس می رسی و دلم...
همیشه کرده در این روضه جستجویت را

تمام بغض تو از حال شرم عباس است
به ما بگو کمی از بغض در گلویت را

بگو که قاتل عباس، یک امان نامه است
خودت بیا و بخوان روضه ی عمویت را

برای قلب رئوفت بگو چه کار کنم؟!
خدا بخیر کند روز پیش رویت را

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۰۱ ، ۰۶:۳۶
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، روز پنجم محرم ۱۴۰۱

ای که داری به دل وفا به حسین
قسمت می دهم بیا به حسین

خیرخواهی و رحمتت انداخت
گذرم را در این عزا به حسین

از مرید گناهکار خودت
دل نکن حجت خدا، به حسین

حاجت مادر مرا دادی
قسمت داد هرکجا به حسین

پدری کرده ای و با نفست
وصل کردی دل مرا به حسین

تو بخواهی همین گدا روزی
می رسد صحن کربلا، به حسین

گریه ات رفته است قطعا بر
گریه ی حضرت رضا به حسین

گریه کردی و گریه کن شده ایم
گریه با اهل کبریا به حسین

آه از آن پیرمرد که می زد
ضربه ها با نوک عصا به حسین

خورد از هر طرف بدون مجال
بارش تند سنگ ها به حسین

طاقت از دست داد همسر او
داد زد ناگهان ربابه: "حسین"

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۰۱ ، ۰۷:۱۵
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، روز دوم محرم ۱۴۰۱

قسم به رایحه ی عطر یاس خوشبویت
تو آمدی به سویم، من نیامدم سویت

همیشه خیر دعایت نجات داده مرا
مرا ببخش اگر کم شدم دعاگویت

خوشا به قسمت بحرالعلوم و نائینی
نگاه ما که نیفتاده است بر رویت

چه آرزوی بزرگی است، نیستم لایق
که جان دهم دم مرگم به روی زانویت

بیا گذر کن ازین روسیاهِ بد رفتار
قسم به حسن جمالت، به خلق نیکویت

سحر همیشه به یاد حسین، گریانی
رسیده است به ما هم طریقه و خویت

فدای عمه ی مظلومه ات که گفت: حسین
چه آمده به سر آن دو چشم دلجویت

همان که سنگ به تو زد، مرا نشانه گرفت
شکافته سر من هم شبیه ابرویت

دلم گرفته عزیزم بگو چه کار کنم؟
به پنجه، خولی ملعون گرفته گیسویت

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۰۱ ، ۰۶:۳۸
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، صبح روز اول محرم ۱۴۰۱

ما را برای روضه، مادر اگر خبر کرد
دارم یقین دعای صاحب زمان اثر کرد

هرچند پر گناه و پر اشتباه بودیم
آن قدر مهربان بود آقا به ما نظر کرد

وقتی که پشت کردند بر ما تمام عالم
خیلی حمایت از ما فرزندها پدر کرد

هر کس تلاش کرده، جز در رضای مهدی
در بندگی عقب ماند، در زندگی ضرر کرد

ای کاش تا ببینیم در این دو ماه روضه
شام فراق ما را شمس رخش سحر کرد

دیگر وصال جنت را آرزو ندارد
هر کس به اذن آقا تا کربلا سفر کرد

خشکیده بود چشمم، لطف امام عصرم
چشم مرا میانِ بزم حسین، تر کرد

قربان آن شکافِ پیشانیِ شکسته
سنگی زدند و ما را آن سنگ خونجگر کرد

تیری که حرمله بر قلب مطهرش زد
آنقدر اذیتش کرد، خارج ز پشت سر کرد

فرمود قاتل من آن دو خلیفه هستند
مجروح بود و یاد زهرا به پشت در کرد

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۰۱ ، ۰۶:۳۲
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، روز پنجم محرم ۱۴۰۰

ویرانه خانه، چیدمان لازم ندارد
آتش گرفته، سایه بان لازم ندارد

تسلیم تقدیرم هرآنچه یار خواهد
گردن شکسته، ریسمان لازم ندارد

هر چه کشیدم از غم دوری کشیدم
سختی این هجران، بیان لازم ندارد

خوبان درگاهش به دیدارش رسیدند
حتما مرا صاحب زمان لازم ندارد

عمری گذشت و یک نفس با او نبودم
عاشق به دور از عشق، جان لازم ندارد

از ما گرفت آغوش گرمش را فراقش
نوکر مگر کهف امان لازم ندارد؟!

او خواست از گریه کنان باشم و گرنه
اشک مرا این آستان لازم ندارد

باید که جان داد از غم جانسوز جدش
داغ عظیمش، روضه خوان لازم ندارد

دیر آمدی خیلی هلال از شَط به مقتل
دیگر حسین آب روان لازم ندارد

از سنگ ها گیرم به هر صورت گذشتیم
قاری قرآن، خیزران لازم ندارد 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۰۰ ، ۰۷:۵۳
عبدالرقیه

با این که دائم مایه‌ی ننگ و عذابم
از خاکساری درت رو برنتابم

لطفا گذشته را فراموشش کن اصلا
امروز دیدن دارد این حال خرابم

"از تو به غیر از تو تمنایی ندارم"
نه خائف از نارم، نه دنبال ثوابم

مشتاق دیدارم بِنَفْسِی‏ أَنْتَ‏ مولای
یابن الحسن از داغ هجرانت کبابم

وقت گرفتاری به سویم می شتابی
شرمنده ام که سوی دنیا می شتابم

از تو به من نزدیک تر آقا کسی نیست
من دورم از تو با گناهم در حجابم

من نقطه ضعفم دوری از صحن حسین است
لطفا مکن با هجر شش گوشه عقابم

زهرم شده این روزهای بی زیارت
فکر حرم نگذاشته راحت بخوابم

هر وقت در حقت بدی کردم، به جایش
در مجلس روضه نشستن شد جوابم

روز و شبت وقف غم جدت حسین است
مثل شما گریان داغ آن جنابم

می خواست دستش را بگیرد، بی رمق گفت:
ای شمر! من لب تشنه ی یک جرعه آبم

من زنده ام سمت خیامم حمله کردید
ای وای زن های حرم... زینب... ربابم...

علی سپهری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۰۰ ، ۱۸:۳۸
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، شب ۱۸ ماه رمضان ۱۴۰۰

روزم از دوری ات ای خورشید من، شب می شود
کاسه ی صبرم ازین هجران لبالب می شود

دیر شد دیگر، جوانی رفت، مویم شد سپید
دارد آقا قامتم، کم کم مورب می شود

از خودت دورم مکن که حاصلش آوارگی است
بنده، دور از بیت مولایش معذب می شود

خسته ای از دست این نوکر، حسابی خسته ای
قول داده نوکرت، دیگر مؤدب می شود

بنده ای که جز گناه اصلا به روی لب نداشت
ذکر بر روی لبش "العفو یا رب" می شود

بدترین هستم ولی ای بهترین، این بدترین
با نگاهت عاقبت روزی مقرب می شود

هر سحر بوی نجف می آید و دق می کنم
روزی ام از هجر ایوان، گریه و تب می شود

حال و روز من مرتب بود با صحن حسین
از فراقش حال و روزم نامرتب می شود

منتقم برگرد و بر این داغ ها پایان بده
خنده ی اشرار سهم اشک زینب می شود

بی کس و بی یار بر روی زمین، جسم حسین
بین مقتل زیر و رو با سُم مرکب می شود

قاری قرآن لبش زخمی است، مرهم پس چه شد؟!
بوسه های خیزران مرهم بر آن لب می شود

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۹:۵۴
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

چه باک کشتی آن دل که بادبان دارد
میان زندگی اش صاحب الزمان دارد

به هیچ کس نزند رو، کسی که منتظر است...
تمام عمر نظر سوی آسمان دارد

هم آبرو و هم ایمان و هم ولای علی
هر آن چه دارد ازین بیت و آستان دارد

نبسته دل به کسی غیر یار و دلدارش
که دل سپردنِ در این جهان زیان دارد

به غیر نوکر این خانه که خودش آقاست
کجاست آن که چنین یار مهربان دارد

نه حرف و صحبت دیروز باشد و امروز
حکایتی شده این عشق، داستان دارد

چه روزهای بدی شد بدون کرب و بلا
دلم هوای حریمِ حسین جان دارد

از آتشی که فراگیر باشد و باقی
هر آن که کرب و بلا رفته است امان دارد

به سوی زائر او مادری جوان آید
تعجب است چرا قامتی کمان دارد؟!

تعجب است چرا چهره اش کبود شده؟!
ز دود و شعله به چادر، چرا نشان دارد؟!

میان مجمع زوار کربلا، زهرا
می آید و همه ی روضه را بیان دارد

چه کرده است مگر با حسین و دندانش
چنین گلایه از آن چوب خیزران دارد؟!

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۹ ، ۰۰:۲۴
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی_ ایام اربعین ۹۹

ای کربلایی دلبرم، جا ماندم آقا
یابن الحسن تنها و رسوا ماندم آقا

دیدی چه شد؟! آخر گناهانم سبب شد...
محروم از الطاف زهرا ماندم آقا

خوبان درگاهت سر و سامان گرفتند
دور از حرم... من، بی سر و پا ماندم آقا

سستی ایمانم مرا از چشمت انداخت
بس که اسیر اهل دنیا ماندم آقا

چله گرفتم، چله ام کامل نشد، حیف
بی کربلا، بی طور سینا ماندم آقا

یاد من جامانده هم در کربلا باش
دلتنگ یک لحظه تماشا ماندم آقا

گفتم چه سازم تا که تحویلم بگیری
گریان برای مشک سقا ماندم آقا

بیچاره ی سقای عطشانی که آخر
حتی نخورد آب گوارا، ماندم آقا

می گفت با گریه حلالم کن برادر
شرمنده ی اطفال و زن ها ماندم آقا
 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۹ ، ۱۹:۳۶
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی صفر ۹۹

در این زمانه که عادی شده است نامردی
همیشه از سر رحمت مرا دعا کردی

شبانه روز مرا بین معصیت دیدی
دلت شکست، به رویم ولی نیاوردی

سرم نرفته به زیر علامت احدی
که بر سرم، همه ی عمر سایه گستردی

حرام باد به من دلخوشی این دنیا
غریب ماندی و دنبال یار می گردی

مرا مریضِ بدون علاجِ عشقت کن
تباه گشته ام از دست درد بی دردی

نگو که از قلم افتادم اربعین، امسال
قسم به فاطمه اشک مرا در آوردی

فقط تو گریه کن زینبی و با گریه...
دل مرا به بکا بر عقیله پروردی

صدای گریه ی زینب هنوز می آید
میان خنده ی اوباش مست و ولگردی

کجاست ساقی لشگر، کجاست ماه حرم
عقیله مانده بدون کفیل و همدردی

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مهر ۹۹ ، ۱۰:۴۸
عبدالرقیه

نظر به حال گدا کن، به حق روضه ی اصغر
مرا دوباره صدا کن، به حق روضه ی اصغر

دوباره نفس زمینم زده، دوباره دلم را
ز دام نفس رها کن، به حق روضه ی اصغر

خراب کرده ام آقا، کمی بیا و برایم
میان روضه دعا کن، به حق روضه ی اصغر

مرا که بنده ی دنیا شدم، به لطف نگاهت
دوباره عبد خدا کن، به حق روضه ی اصغر

اگرچه سود ندارم، به دیگران نسپارم
مرا دوباره سوا کن، به حق روضه ی اصغر

شبیه جون و زهیر و وهب بیا و مرا هم
شهید کرب و بلا کن، به حق روضه ی اصغر

بخوان ز اشک رباب و بخوان ز غربت مولا
بخوان و روضه به پا کن، به حق روضه ی اصغر

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۹ ، ۱۷:۱۱
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی_ تیرماه ۹۹

از دست هجر، دلهره دارم، چه می شود؟
آقا بگو که آخر کارم چه می شود؟

یابن الحسن سیاه شده زندگی، اگر...
پایان دهی بر این شب تارم، چه می شود؟

چیز زیادی از تو نمی خواهم ای کریم
بنشینی از کرم به کنارم، چه می شود؟

بی ارزشم قبول ولی لطف کن بیا...
هنگام مرگ سوی مزارم، چه می شود؟

نذرم نشد ادا که شوم زائر رضا
با این بساط، قول و قرارم چه می شود؟

دلتنگ کربلا شدم و جنة الحسین
سر روی مرقدش بگذارم چه می شود؟

لطفی کن و مرا برسان زیر قبه اش
با هیچ چیز کار ندارم چه می شود

جانم فدای دلهره ی زینب غریب
می گفت: جسمِ بی سر یارم چه می شود؟

از من مخواه شمر که لب تر کنم به آب
یاد لبان خشک نگارم چه می شود؟

با ضرب تازیانه مرا می بری ولی
ظالم بگو به من، کس و کارم چه می شود؟
 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۹ ، ۲۰:۳۱
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی 

بی پناهم، بی کسم، یا رب کس و کارم کجاست؟
مرگ نزدیک است، فرصت نیست، دلدارم کجاست؟

جنس مانده در ته دکانم و چشم انتظار
آن کریمی که شود آخر خریدارم کجاست؟

دیده ام محروم ماند از یار و قلبم شد سیاه
روشنیِ قلب زار و دیده ی تارم کجاست؟

زندگی بی یوسف زهرا سراسر سختی است
صبحِ پایان بخش بر این شام دشوارم کجاست؟

نامه ی امسالِ من خالی است از رزق نجف
وعده ی دیدار با مولای کرارم کجاست؟

من فقط نزد نگارم معصیت آورده ام
راه بخشیده شدن در محضر یارم کجاست؟

روضه از عباس باید خواند، دیگر چاره چیست
خوب فهمیدم که تنها چاره ی کارم کجاست

ناله زد أدرک أخا، ارباب با حیرت دوید
ای زمین علقمه، تنها هوادارم کجاست؟

این همه خنده برای چیست لشکر بس کنید
یک نفر با من بگوید که علمدارم کجاست؟

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۹ ، ۱۵:۳۶
عبدالرقیه

ای معدن ظهور وفا صاحب الزمان
آقا بگیر دست مرا صاحب الزمان

فَصلُ الخِطاب عِندَکُم، إنّی لَکُم مُطیع
آیینه ی صفات خدا صاحب الزمان

بی لطف و رحمتت به هدایت نمی رسم
بی تو شوم اسیر بلا صاحب الزمان

آلوده ام قبول ولی مُؤمنٌ بِکُم
دارم به سینه حب شما صاحب الزمان

رسوا منم که رحمتت از یاد می برم
کردی به من همیشه عطا صاحب الزمان

هر شب صدات می زنم و گریه می کنم
کی می رسی به داد گدا صاحب الزمان؟

یادی کن از گدای خودت در نوافلت
وقت سحر، زمان دعا صاحب الزمان

دارم امید، نیمه ی شعبان ببینمت
عَجّل عَلی ظُهُورِکَ یا صاحب الزمان

این آرزوی منتظران است با شما
روزی روند کرب و بلا صاحب الزمان

دارم یقین که بانی هر روضه ای تویی 
پیشم نشسته ای چه بسا صاحب الزمان

خنجر رسیده تشنه لبی را فدا کند
آخر بگو چرا ز قفا، صاحب الزمان؟!

با ضربه ی دوازدهم بین قتلگاه
رأس حسین گشت جدا، صاحب الزمان

کارگاه شعر منتظران

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۹ ، ۱۷:۵۵
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

سِرّ است، وصف لذت قربانی ات شدن
پایندگی است عاقبت فانی ات شدن

عمری ندامت است سرانجامِ لحظه ای
با معصیت، دلیلِ پریشانی ات شدن

اخلاصِ محض، قُرب به مولا می آورد
اخلاص بود رازِ سلیمانی ات شدن

بالاترین تقربِ در دارِ ظلمت است
در خون، قرین به چهره ی نورانی ات شدن

وابسته است حُسنِ عقوبت به لحظه ای
مشمولِ لطف ناله ی ربانی ات شدن

ای یوسفم بیا که مرا کور کرده است
یعقوبِ هجر دیده ی کنعانی ات شدن

خورده گره دوای همه دردهای من
در مبتلا به نسخه ی درمانی ات شدن

راه نجات نوکر دلمرده ات یکی است
زائر به صحنِ جدّ خراسانی ات شدن

خوب است در عزای لب تشنه ی حسین
با گریه، یارِ دیده ی بارانی ات شدن

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۸ ، ۱۲:۴۶
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود فایل تصویری شعر با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی

ز خلق رانده شدم، ای امام دریابم

پناه بی کسی ام، السلام، دریابم

 

گناهکار قدیمی به درگهت برگشت

عطا و مرحمتت مستدام، دریابم

 

به هر که رو زده ام جز تو آبرویم برد

دوباره آمده ام، با مرام دریابم

 

عُقاب مرگ پرش را گشوده روی سرم

ببین که فرصت من شد تمام، دریابم

 

من از شلوغی صحرای حشر می ترسم

پناهِ خلق، در آن ازدحام دریابم

 

به یک دعا سرِ سجاده ی مناجاتت

بده به زخم دلم التیام، دریابم

 

عزیز فاطمه از صحن کربلا چه خبر؟

عجیب تشنه ی کرب و بلام دریابم

 

دوباره گریه کنِ کام خشک اربابم

به حق گریه بر آن تشنه کام دریابم

 

به گریه دخترکی داد زد: عمو عباس...

رسیده شمر میان خیام، دریابم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۸ ، ۱۲:۵۹
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

سال ها طی شد و دل، زائرِ محبوب نبود
این همه سال نشستن به دعا خوب نبود

نه غم قحطی و نان داشت، نه داغ پیری
جز غم دوری یوسف، غم یعقوب نبود

هرچه گشتم عملی هدیه به آقام کنم
بین بار عملم، توشه ی مرغوب نبود

حاجت از چشم ترم خواند و دعایم فرمود
گرچه حاجت به دلم مانده‌ و مکتوب نبود

از ازل سینه ی زهرایی ما سینه زنان
جز به آقای نجف، ملحق و منسوب نبود

نکند قسمت من نیست برات عتبات
سال ها بود دلم این همه آشوب نبود

چشم خشکیده ی از معصیتم، جز به غم و...
روضه های پسر فاطمه مغلوب نبود

نیزه ها در بدنش بود ولی حداقل
کاش جسمش ته گودال لگدکوب نبود

چقدر بوسه زدش پیش همه ختم رسل
حق آن صورت و دندان به خدا چوب نبود

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۸ ، ۰۸:۰۰
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

با نور عشق، دل غمِ ظلمت نمی کشد
با اهل بیت، خواری و خفت نمی کشد

آزادگی است سیره ی مردان روزگار
عبدِ نگارِ فاطمه، ذلت نمی کشد

در فتنه ها، مریدِ حقیقیِ فاطمه
دست از حمایتش ز ولایت نمی کشد

هر کس که بار عشقِ امام زمان کشید
صحرای حشر، بار ندامت نمی کشد

با یک سلام، روزیِ ما می رسد رفیق
کارِ زبان، به گفتنِ حاجت نمی کشد

بی منت است لطفِ امام کریم ما
این جا گدا ز شاه خجالت نمی کشد

عبدی گناهکار که محتاج بخشش است
صورت به جز به صورتِ تربت نمی کشد

با معرفت هر آن که رود سمت کربلا
کارِ شفاعتش به قیامت نمی کشد

من را بس است روضه ی لب های تشنه اش
وسعم به شرحِ روضه ی غارت نمی کشد

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۹۸ ، ۱۵:۰۳
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

خیلی خراب کرده ام آقا، درست کن

من را به مهر حضرت زهرا درست کن

 

صدها گره به روی گره خورده بر دلم

ای چاره ساز، این گره ها را درست کن

 

رویم سیاه باد، دلت را شکسته ام

یک جونِ عاشق از منِ رسوا درست کن

 

آن گونه که تو خواسته ای من نبوده ام

من را به حق زینب کبری درست کن

 

بر سینه ی خرابه ام آقا نظاره کن

از این خرابه، عرش معلی درست کن

 

ای علت نزول نم اشکِ نوکران

در چشم بی ثمر شده، دریا درست کن

 

در روضه ی حسین ازین چشم کور من

منت گذار و چشم تماشا درست کن

 

ای آسمان کرب و بلا... شاه، تشنه است

قدری ببار و آب گوارا درست کن

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۰ شهریور ۹۸ ، ۰۷:۰۶
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی روز ششم محرم ۹۸

دلت سیاه شده؟ نور هل أتی کافی است
ز خَلق رانده شدی؟ حجت خدا کافی است

نیازِ بنده ی عاشق به مال و زیور نیست
دلی که بر غم مولاست مبتلا کافی است

که گفته وصل، دوای تمامِ درد من است
هر آنچه یار بخواهد، همان مرا کافی است

از آستانِ امامی که معدنِ خیر است
برای نوکرِ درمانده یک دعا کافی است

بیا به خاطر قلب امام، قول دهیم
اگرچه دیر شد اما دگر خطا کافی است

برای هرکه هوای دلش نفسگیر است...
نفس کشیدنِ در مشهد الرضا کافی است

حرم کجا و منِ روسیاه می دانم
همین که سوختم از هجرِ کربلا کافی است

دوید زینب و با گریه گفت با قاتل
نزن عزیز مرا، شمر بی حیا کافی است

همه کفن بخرند و همه کفن بشوند
فقط برای حسین است بوریا کافی است؟!

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۸ ، ۱۲:۰۵
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

حال خوش، در گرو فیض سحر داشتن است

قرب حق، لازمه اش دیده ی تر داشتن است

 

آی کنعانِ پر از غم شده، حق یعقوب

گاه، حدّ اقل از یار خبر داشتن است

 

امرِ معشوق رقم خورده جدایی، یعنی

سهم عشاق فقط چشم به در داشتن است

 

بند اگر بندِ نگار است پرت را بشکن

گاه گمراه شدن حاصلِ پر داشتن است

 

اولین مرحله ی بنده ی مهدی بودن

همه جا خاطرِ او، مد نظر داشتن است

 

این که لبخند رضایت بنشانی به لبش

دوره ی غربت او، اوج هنر داشتن است

 

یار او نیستم و امر فرج می طلبم!

شرط، در امرِ ظهورش به نفر داشتن است

 

پدر ماست علی شیر خدا، شاه نجف

خیرِ اولاد در این گونه پدر داشتن است

 

علت اصلی نان شب پُر برکت مان

صبح، از روضه ی ارباب گذر داشتن است

 

کربلا راه نجات است و نجات از آتش...

در قدم سوی گل فاطمه برداشتن است

 

بدترین درد و مصیبات برای مادر

بین گودالِ پر از نیزه پسر داشتن است

محمدجواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۸ ، ۱۸:۰۴
عبدالرقیه