سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

خوش آمدید

استفاده از اشعار برای تمام ذاکرین و مجالس اهل بیت علیهم السلام مجاز می باشد.

طبقه بندی موضوعی

۷۳ مطلب با موضوع «ج/ اشعار مناجات با امام زمان :: 2- مناجات با حضرت محرم و صفر» ثبت شده است

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

بی تو دل من زار شود، بی برو برگرد

پیش همه کس خوار شود، بی برو برگرد

 

خورشیدی و هرکس ننشیند به شعاعت

مانند شب تار شود، بی برو برگرد

 

قلبی که نباشد ضربانش به هوایت

در قبر، گرفتار شود، بی برو برگرد 

 

آن چشم که از عکسِ گنه شرم ندارد

خود، مانعِ دیدار شود بی برو برگرد

 

وقتی که دعایت بشود شامل عبدی

فی الحال سبکبار شود، بی برو برگرد

 

هر کس که رود کرب و بلا، صحن ابالفضل

مجنون علمدار شود، بی برو برگرد

 

با روضه ی شرمندگی اش از رخ طفلان

یک عمر عزادار شود، بی برو برگرد

 

عباس نباشد چه کنند این زن و بچه؟!

کار همه دشوار شود، بی برو برگرد

 

زینب چه کند داغِ خودش، بعدِ کفیلش

زندانی اغیار شود، بی برو برگرد

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۸ ، ۰۹:۰۴
عبدالرقیه

ای دل! ببین بهر فرج کاری نکردی

سربار او بودی و سرداری نکردی

 

ای نفس! بدخوردی زمین و صاحبت را

در اوج تنهایی هواداری نکردی

 

بغضت فرو خوردی نریزد اشک چشمت

اشکت به سینه حبس شد، جاری نکردی

 

مشغول دنیا بودی و در بین بازار

رفتی ولی یوسف خریداری نکردی

 

یک عمر شاهد بر گناهت بود آقا

از معصیت یک بار خودداری نکردی

 

دیدی که تنها مانده و یاری ندارد

اما برای غربتش کاری نکردی

 

گفتی پشیمانم از اعمال قبیحم

میثاق بستی و وفاداری نکردی

 

هرجمعه دستان دعا برداشتی، حیف

دیدی نیامد، هیچ اصراری نکردی

 

گفتند روز و شب عزادار حسین است

او را در این ماتم چرا یاری نکردی؟!

 

گفتند باب خیر، در صحن حسین است

بهر زیارت از چه رو زاری نکردی؟!

فائزه سادات معززی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۹:۴۳
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

کاش قسمت بشود لطف الهی گاهی

به گدایان برسد طُرفه نگاهی گاهی

 

می شود بنده ی درمانده و آواره شده

سخت محتاج به آغوشِ پناهی گاهی

 

هرچه کردم بشوم زائر میخانه نشد

نیست جز گریه سوی میکده راهی گاهی

 

گاه با یک حسنه پاک شود کوهِ گناه

کوهِ خیرات بسوزد به گناهی گاهی

 

به خودم گفته ام اصلا شده چون حجتِ حق

از غم و غصه ی یک شیعه بکاهی گاهی؟!

 

ناله زن نامِ علی را که رجب نزدیک است

دم بزن از بشرِ نامتناهی گاهی

 

از دلِ سوخته و دوریِ ایوان نجف

می دهد چشم پُر از اشک گواهی گاهی

 

یادِ بین الحرمین و حرم ثارالله

می کِشیم از جگر سوخته آهی گاهی

 

باعث قُرب، به دربار ولی الله است

اشکِ در روضه به قدرِ پر کاهی گاهی

 

می تواند سبب مردن نوکر بشود

روضه ی جسم به خون مانده ی شاهی گاهی

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ اسفند ۹۷ ، ۱۰:۱۰
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی

عمرم سرآمد، خونجگر ماندم، ضرر کردم

محروم از روی قمر ماندم، ضرر کردم

 

باد صبا از او خبر آورد اما حیف

در شام جهلم کور و کر ماندم، ضرر کردم

 

رزق سحرگاهی به دست شخص معصوم است

هربار بی فیض سحر ماندم ضرر کردم

 

یک بار شد من هم دعاگویش شوم؟! نه

مشغولِ حاجات دگر ماندم، ضرر کردم

 

دلبستگی باعث شد از کوچ شهیدانش

جا ماندم و بی بال و پر ماندم، ضرر کردم

 

وقتی ملاک کارهایم حرف مردم شد

در چشم مردم معتبر ماندم، ضرر کردم

 

دنیا مقر ابتلای اهل ایمان است

گر بین دنیا بی ضرر ماندم، ضرر کردم

 

جز آل عصمت رو به سوی هر کسی کردم

درمانده ماندم، پشتِ در ماندم، ضرر کردم

 

پای بساط روضه های حضرت ارباب

هر دفعه که بی چشم تر ماندم، ضرر کردم

 

جای کفن بر بوریا چیدند جسمش را

زنده از این ماتم اگر ماندم ضرر کردم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۷ ، ۲۲:۳۶
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

فرصتم طی شد و بیدار نشد که بشوم

آخرش لایق دیدار نشد که بشوم

 

باعث دلخوشی ات با ورع و ترک گناه

پسر فاطمه، یک بار نشد که بشوم

 

من که یک عمر فقط مشغله ام دنیا بود

سر کوی تو گرفتار نشد که بشوم

 

شهدا اوج گرفتند و زمینی ماندم

وای از نفس، سبک بار نشد که بشوم

 

اثر مرحمتت بود که با کوه گناه

آبرو ریخته و خوار نشد که بشوم

 

برکت نان حلالت همه جا با من ماند

به کسی جز تو بدهکار نشد که بشوم

 

حاجتم بود به پابوس ابالفضل رسم

زائر صحن علمدار نشد که بشوم

 

گفت زینب چه کنم، هرچه که کردم آخر

راحت از کوچه و انظار نشد که بشوم

 

هرچه کردم که نخندند به ما مردم شام

مانعِ خنده ی اغیار نشد که بشوم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۹۷ ، ۱۶:۰۹
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی محرم ۹۷ روز هشتم

دانلود صوت شعر با نوای حاج محمد رضا بذری محرم ۹۸

غافلم، باز خبردارم کن

یوسف فاطمه، بیدارم کن

 

بار سنگین گناه آوردم

از سر لطف، سبک بارم کن

 

ای طبیبی که پی بیماری

نظری بر دل بیمارم کن

 

آمدم توبه کنم، پاک شوم

مهربان... خالی از اغیارم کن

 

کمکم کن نروم سمت گناه

با کتک هم شده وادارم کن

 

بین عشاق حسین بن علی

بی بهایم، تو بهادارم کن

 

آمدم بین عزا جان بدهم

کشته ی قافله سالارم کن

 

وسط گریه، میان روضه

لحظه ای لایق دیدارم کن

 

بر غم ذبح عظیم اصغر

تا خود حشر گرفتارم کن

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۷ ، ۰۹:۵۷
عبدالرقیه

من گم شدم، مانند بغض در گلویم

یا نور و یا برهان، بیا در جست و جویم

 

خیلی دلت را با گناهانم شکستم

خسته شدم دیگر من از این خلق و خویم

 

تو آبروی آبرودارن عرشی

من بنده ای رسوایم و بی آبرویم

 

عمری برایت وصله ای ناجور بودم

یک لحظه هم حتی نیاوردی به رویم

 

می خواستم با گریه برگردم به سویت

دست کریمت زودتر آمد به سویم

 

من بی ادب بودم برایت شعر گفتم

تو برتر از آنی که من از تو بگویم

 

هربار کارم سخت برهم ریخت، فورا

گفتم حسین و زود کردی زیر و رویم

 

ای کاش زنده باشم و ماه محرم

دیگ غذای روضه هایش را بشویم

 

ای کاش زنده باشم و از قول قاسم

گویم به شور و هروله "ای وای عمویم..."

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۷ ، ۱۲:۱۳
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی


پای جانان، نثارِ جان عشق است

طعنه خوردن از این و آن عشق است

 

نیمه شب فرصت تقرّب ماست

یادِ معشوق، در نهان عشق است

 

هر که ظرفش شکست بالا رفت

چون که همراهِ امتحان عشق است

 

همه دنبال سود و منفعتند

ضرر و نفعِ عاشقان عشق است

 

هرچه جز عشق بی گمان فانی است

آنچه باقی است بی گمان عشق است

 

اول صبح با تمام وجود

ذکر یا صاحب الزمان عشق است

 

خیر من وصل یا که هجران است؟

هرچه او خواسته همان عشق است

 

بگذارید در به در بشوم...

وسط صحن جمکران، عشق است

 

اربعین، رفتنِ به سوی حسین

بی قرار و جَزع کنان عشق است

 

پابرهنه به شارع العباس

برسم لحظه ی اذان عشق است

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۷ ، ۱۴:۱۱
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

عشاق دلخوشند به دنیا نداشتن

پرواز می کنند فقط با نداشتن

 

وقت نزول درد و محن شکر می کنند

هستند شُهره بر اگر اما نداشتن

 

باید برای غفلت خود چاره ای کنیم

رسوایی است آخرِ تقوا نداشتن

 

رنجیده شد امام زمان بارها ز ما

بس نیست فکر یوسف زهرا نداشتن؟!

 

مثل یتیم گم شده ای زار می زنیم

باید چه کرد با غم مولا نداشتن؟!

 

بیمارهای دردِ جدایی دلبریم

خسته شدیم ما ز مداوا نداشتن

 

بر زائران کرب و بلا غبطه می خوریم

خسران واقعی است حرم را نداشتن

 

تنها دلیل خجلت باران شده همین

بهر حسین، آبِ گوارا نداشتن

 

از تشنگی زمین و سما می شود دخان

این است ختم ماتم سقا نداشتن

 

آنقدر نیزه خورد که روضه رسید به

دیگر برای بوسه زدن جا نداشتن

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۵:۰۹
عبدالرقیه

 

 
برای دوری ات آهِ جگر بهانه گرفت
شکست بغض نهان، چشمِ تر بهانه گرفت
 
خوشا به حال دلم، از فراق و هجرانت
خودش به جای هزاران نفر بهانه گرفت
 
همین زمان که دعا می کنی برای دلم
همین دقیقه دلم بیشتر بهانه گرفت
 
دمی ز ماه رخت پرده را کنار بزن
برای دیدن رویت قمر بهانه گرفت
 
همیشه هر که دلش سوخت از غم هجران
به اشتیاق نگارش سحر بهانه گرفت
 
فدای اشک رقیه تمام هجران ها
چقدر زیر کتک، در گذر بهانه گرفت
 
همین که صوت پدر شد بلند از نیزه
دوید و خورد زمین پشت سر، بهانه گرفت
 
بگیر درس وصال از سه ساله ی ارباب
رسید دلبر او آن قدر بهانه گرفت
 
محمد جواد شیرازی
۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۶:۲۴
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دردهایم شده تکرار، بهم ریخته ام

غم شده بر سرم آوار، بهم ریخته ام

 

بعد از عمری، سر پیری به خودم می نگرم

من کی ام؟ عبد گنهکار، بهم ریخته ام

 

آخر سال شد و دردِ فراقت آقا

شده در سینه تلمبار، بهم ریخته ام

 

قدرِ یک سال خجالت زده ام از رویت

حقم این است که بسیار بهم ریخته ام

 

خبری نیست دگر از من و اشک سحرم

چشم هایم شده بیمار، بهم ریخته ام

 

منم و این دل رسوا شده و دست نیاز

نظری حضرت دلدار، بهم ریخته ام

 

پسر حضرت زهرا، به رقیه العفو

التفاتی بکن ای یار، بهم ریخته ام

 

جان فدای دل آن دخترکی که می گفت:

به زمین خوردم و ناچار بهم ریخته ام

 

روسری سوخت، سرم سوخت، حجابم افتاد

وسط کوچه و بازار بهم ریخته ام

 

خبری از پدرم نیست، مرا برده ز یاد!!!

اصلا انگار نه انگار بهم ریخته ام

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۶ ، ۰۸:۵۵
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی

ازین همه فراق، دل کباب شد بیا دگر

زمانه بی تو بر سرم خراب شد بیا دگر

 

سکینه ی زمین و آسمان، امام مهربان

زمانه، سینه اش پُر اضطراب شد بیا دگر

 

مرا زیاد در گناه دیدی و دلت شکست

دلم شکست و از خجالت آب شد بیا دگر

 

خجالت آور است گفته ام، نمایِ شهرمان

چقدر بی حیا و بد حجاب شد بیا دگر

 

فقیرها به زیر پای اغنیا فدا شدند

دوباره از حقیقت اجتناب شد بیا دگر

 

هوا بدون بودنت، جهنم است بی گمان

نفس زدن برای ما عذاب شد بیا دگر

 

هزار و یک طریق خواندمت بیا، نیامدی

به هر دری زدم دلم جواب شد بیا دگر

 

هنوز می رسد نوا، حسین زیر دست و پا...

میان خون محاسنش خضاب شد بیا دگر

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۶ ، ۰۱:۰۰
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

 

چه رأس ها که نرفته به دار هجرانش

ولی به وصل نشد ختم، کار هجرانش

 

پر از غم است دلم با وجود این اصلا

غمی نمانده برایم کنار هجرانش

 

به جز بهشتِ وصالش مرا مداوا نیست

چنان زده است به جانم شراره هجرانش

 

در این زمان که همه بی خیال آقایند

خوشا کسی که بماند دچار هجرانش

 

رسید صبحِ وصالش به شیخ انصاری

به ما رسید فقط شام تار هجرانش

 

کجاست سید بحر العلوم تا باشد

در این زمانه ی دشوار یار هجرانش

 

" کجاست هم نفسی تا به شرح، عَرضه‌ دهم

که دل چه می ‌کشد از روزگار هجـرانش"*

 

کجاست چشم پر آبی که یار من باشد

به اشکِ دیده شود داغدار هجرانش

 

ز بس که دوریِ کرب و بلا نصیبم شد

نشسته بر سر و رویم غبار هجرانش

 

حسین رفت و عقیله به دردسر افتاد

شکست خواهر او در فشار هجرانش

محمد جواد شیرازی

*بیت ستاره دار از جناب حافظ

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۶ ، ۱۲:۲۷
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

 

هر کس که در این میکده زحمت نکشیده

راه کجِ سِیرش به سعادت نکشیده

 

مردم به تملق به بزرگی نرسیدند

شاهیم به احسان تو، منت نکشیده

 

خسران زده آن است که در عالم فانی

با جان و دلش بار محبت نکشیده

 

از شام سیاه دل ما بی خبران است

خورشید اگر پرده ز صورت نکشیده

 

درد است که در خنده ی معصیت و غفلت

از چشم ترت بنده خجالت نکشیده

 

تأثیر دعای سحرت بوده که زهرا

بر اسم من بی سر و پا خط نکشیده

 

یابن الحسن امروز بیا درگذر از من

تا کار به فردای قیامت نکشیده

 

مانند حسین بن علی هیچ شهیدی

با جوهر خون، صحنه ی عزت نکشیده

 

در رخت اسیری است ولی دختر حیدر

پیروز نبرد است و حقارت نکشیده

 

در کوفه و در شام بلا هیچ خبیثی

چادر ز سر آیه ی عصمت نکشیده

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۶ ، ۱۹:۳۴
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

عمر گران من سر غفلت حراج شد
بازار گرم بندگی ام بی رواج شد
 
آتش زدم به دار و ندار و جوانی ام
چون حاکمی که مست ز وصل خراج شد
 
بیماری دلم، سرِ تکرار معصیت
از حد گذشت آخر و صَعبُ العلاج شد
 
چیزی ندارم و سر خوان امام عصر
دلگرمی ام همین صفت احتیاج شد
 
شکر خدا که از نفسش گریه کن شدم
گریه برای ظلمت قلبم سراج شد
 
تقصیر قاتل است اگر دختر علی
در قتلگاه بی رمق و هاج و واج شد
محمد جواد شیرازی
 
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۶ ، ۰۸:۵۵
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای حاج محمد رضا طاهری

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی

تا کی غریبانه در این کنعان بمانم؟!

در انتظار دیدنت گریان بمانم
 
تا کی منِ قحطی زده بین بیابان
محروم از باریدن باران بمانم؟!
 
خیلی زیان دیدم از این دوران هجران
نگذار بیش از پیش در خسران بمانم
 
وقتی دلت را با گناهانم شکستم
حق من است آواره و حیران بمانم
 
ای وای اگر بی درد هجرانت بمیرم
ای وای اگر در جهل خود پنهان بمانم
 
بالاتر از بی دردی اصلا محنتی نیست
من دوست دارم بی سر و سامان بمانم
 
مُشتم همین که باز شد آواره گشتم
باید همیشه دست بر دامان بمانم
 
ریزه خورت هستم، به من نفرین اگر که
خیره به دست لطف این و آن بمانم
 
بین حسینیه فقط جریان گرفتم
تا آخرش بگذار در جریان بمانم
 
خواب و خوراکم درد دوری از حرم شد
تا کی به فکر مرقد جانان بمانم؟!
 
پیراهنش غارت شد و باید همیشه
گریه کن آن پیکر عریان بمانم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۶ ، ۱۸:۱۴
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی

 
وقتی که یادت نیستم، بی اعتبارم
وقتی به تو ایمان ندارم، بی قرارم
 
الحق و الانصاف کم فکر تو هستم
از بس که بر این نفس وامانده دچارم
 
شاید که از چشمانت افتادم که این طور
دیگر زمان معصیت بی اختیارم
 
یابن الحسن، با غفلتم سرمایه ام سوخت
رحمی نما، آتش گرفته کوله بارم
 
باشد بزن اما دگر رو برمگردان
شرمنده ام من از گناه بی شمارم
 
دیدی پشیمانم، به آغوشم کشیدی
دیدم غریق رحمت پروردگارم
 
گرچه برایت نوکر خوبی نبودم
با این همه جد شما را دوست دارم
 
من که نشد یک بار پیش تو نشینم
شاید زمان روضه بنشینی کنارم
 
رو به برادر، خواهری با گریه می گفت:
با رفتنت آتش زدی بر روزگارم
 
ای کاش می شد بوسه از رویت بگیرم
قاری قرآنم، عزیزم، نی سوارم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۶ ، ۰۰:۵۵
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود فایل تصویری شعر با نوای حاج محمد رضا طاهری
 

قربان تو و محکمه ی عذر پذیرت
قربان تو و لطف و مَبرات کثیرت
 
ای حجت حق، درگذر از بنده ی زارت
حالا که پشیمان شده این عبد حقیرت
 
خالی شده پیمانه ی ما "أوْفِ لَنَا الْکَیْل"
ای یوسف زهرا نظری کن به فقیرت
 
هر لحظه ی ما پر شده از عطر دعایت
الحق که تو هستی همه دَم، فاطمه سیرت
 
هر جا که رسیدیم فقط مدح تو گفتیم
بگذار بمانیم همان معرکه گیرت
 
"هر کس به کسی نازد و ما هم به تو نازیم"
دلخوش به توایم و همه هستیم اسیرت
 
گفتیم بیا روضه ی عباس گرفتیم
شاید که سوی خیمه ی ما خورد مسیرت
 
ای مادر عباس اجازه بده یک بیت
ما روضه بخوانیم از آن کوه بصیرت
 
بی دست و پُر از تیر ز بالای بلندی
افتاد زمین ام بنین، ماه منیرت
محمد جواد شیرازی
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۶ ، ۱۴:۲۳
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

 
کسی که از امام عصر خود خواهد وصالش را
کسی که آرزو دارد نظاره بر جمالش را
 
ندارد چاره ای جز این که بشناسد در این دنیا
صراط مستقیمش را، حرامش را، حلالش را
 
خیالِ معصیت، معصیت است و منتظر باید
نگه دارد از اوهام خطا فکر و خیالش را
 
تعجب می کنم از عاشقی که بهر یک لذت
به آتش می کشد سرمایه ی هفتاد سالش را
 
چگونه ادعای بنده بودن می کند، آن که
نمی پردازد از مازاد مالش، خمس مالش را
 
چه حیف است اشک آقا خرج رسوایی ما گردد
روان می سازد این اعمال ما اشک زلالش را
 
محب آل حیدر لحظه هایش مملو از ذکر است
همیشه مغتنم می داند از دنیا مجالش را
 
شهید از کل دنیایش برید و در ازای آن
از این ترک تعلق یافته راه کمالش را
 
بسوز ای دل برای غصه های عمه ی سادات
که روی نیزه ای کامل شده بیند هلالش را
 
امان از چوبه ی محمل، بگو یک زن در این محفل
ببندد بر سر خونی زینب تکه شالش را

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۶ ، ۱۹:۴۵
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای حاج حسین سازور

یک روز پی کسبی و در فکر معاشی

یک روز شدی غرق تماشای حواشی

 

ای طالب طوف نوه ی زاده ی کعبه

وقتش نشده تا که سرت را بتراشی

 

این رسم، کجا رسم تمنای نگار است؟!

بی زحمت و بی خدمت و بی سعی و تلاشی...

 

گمراه بمان... لیک بدان منتظرت هست

تو منتظر یار، چه باشی چه نباشی

 

پروانه به پروانه شهیدان همه رفتند

تا اینکه نیفتد به رخ شمع خراشی

 

ای دیده بیا همدم داغ جگرش باش

تا بر جگر شعله ورش اشک بپاشی

 

دیر آمده ای... زود برو از روی جسمش

ای که ته گودال به دنبال عباشی

 

محمد جواد شیرازی 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۶ ، ۱۹:۳۱
عبدالرقیه
 
به سوی یار از ندارها سلام می رسد
خوشیم این سلام ها به آن امام می رسد
 
شدیم بی نصیب از نظاره ی رخش ولی
نگاه لطف او به ما علی الدوام می رسد
 
عطای یار و منعِ بخشش اش یکی است باطنا
صلاح ماست هر دوتاش... هر کدام می رسد
 
بریده می شود نخ توسل اهالی اش
به پای سفره ای که لقمه ی حرام می رسد
 
از این طرف گناه ما فقط به سوی او رسید
از آن طرف همیشه لطف و احترام می رسد
 
همین که بر دعا دو دست خود بلند می کند
به قلب ما همان دقیقه التیام می رسد
 
دل شکسته از غریبی عقیله صبر کن
می آید آن امام و وقت انتقام می رسد
 
فدای دختر علی که با قد خمیده اش
محله ی یهودیان شهر شام می رسد
 
چقدر کارِ این بزرگ زاده سخت می شود
در آن زمان که کاروان به ازدحام می رسد
 
گرسنه اند کودکان و رو به کس نمی زنند
اگرچه بوی نان تازه بر مشام می رسد
محمد جواد شیرازی
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۶ ، ۰۱:۳۶
عبدالرقیه

یا صاحب العصر و الزمان

درمانده ام...چیزی ندارم غیر آهم
این قحطی اشک دو چشمانم گواهم

اصلا حواسم به تو و تنهایی ات نیست
شرمنده آقای غریبم...رو سیاهم

هنگام معصیت به یاد تو نبودم
تو گریه کردی جای من بر اشتباهم

ای آبرودار ! آبرویم را نبردی
طوری که اصلا فکر کردم بی گناهم

می ترسم آخر سر ز چشمانت بیفتم
بر این گدایت رحم کن ای تکیه گاهم

دیگر برایم طاقت و صبری نمانده
می افتد آخر سر به روی تو نگاهم ؟

اصلا مرا چه به وصال و شِکوه از هجر ؟!
وقتی که انقدر از شما دور است راهم

گیرم که بین معصیت بال و پرم سوخت
گیرم حقیری بی نوا در قعر چاهم

با این همه وضع بدم مثل تو آقا
گریان شاه بی کفن هر صبحگاهم

جان ها فدای خواهری که ناله می زد:
ای کشته ی افتاده قعر قتلگاهم ...

آخر تو را با قتل صبر از من گرفتند
حالا ببین بی یار و بی پشت و پناهم

کل حرم غارت شده، چشم تو روشن
همراه دخترهات در بند سپاهم

دور از وطن، ای جان من، تکه حصیری
جای کفن آخر برایت شد فراهم

علی سپهری

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۶ ، ۲۱:۰۱
علی سپهری

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای حاج محمد رضا طاهری

 
بر نفس خود دچارم، یابن الحسن اغثنی
عبدی خرابکارم، یابن الحسن اغثنی
 
در غفلت از قیامت، با شعله ی جهالت
آتش گرفته بارم، یابن الحسن اغثنی
 
تاریک و روسیاهم، افتاده قعر چاهم
ای شمس روزگارم یابن الحسن اغثنی
 
از شرم ناگزیرم، از شرم سر به زیرم
از شرم بی قرارم، یابن الحسن اغثنی
 
جز رحمت نگاهت، جز گرمی پناهت
آرامشی ندارم، یابن الحسن اغثنی
 
ای ذوالکرم می آیی؟ بالاسرم می آیی...
هنگام احتضارم؟ یابن الحسن اغثنی
 
هستم فقیر خوانت، بر لطف بی کرانت
خیلی امیدوارم، یابن الحسن اغثنی
 
مانند والدینم، گریه کن حسینم
این است اعتبارم، یابن الحسن اغثنی
 
عقده گشایی ام کن، کرب و بلایی ام کن
دلتنگ آن دیارم، یابن الحسن اغثنی
 
محمد جواد شیرازی
۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۰:۰۸
عبدالرقیه

میان چاه ظلمت دلم عذاب می شوم

مریضم و دخیل نور آفتاب می شوم

 

خودم دلیل این همه جدایی و مصیبتم

خودم برای دیدن شما حجاب می شوم

 

همیشه از گناه بی شمار خویش غافلم

ولی فریب خورده ی کمی ثواب می شوم

 

توکلم بدون یاد تو ضعیف می شود

تو را ز یاد می برم پر اضطراب می شوم

 

برای تحبس الدعا شده کمی دعا کنید

اگر مرا دعا کنید، مستجاب می شوم

 

به گنبد علی قسم اگر به من نجف دهی

تُرابِ پای زائران بوتراب می شوم

 

کنار دیگران به خود چقدر فخر می کنم

برای روضه آمدن که انتخاب می شوم

 

چهل شبانه روز خرج حاجتم نمی کنم

دو بیت روضه خوانِ اصغر و رباب می شوم¹

 

بس است سینه ی مرا چقدر چنگ می زنی؟!

بس است اصغرم که از خجالت آب می شوم

 

عزیز تشنه ام کمی به مادرت نگاه کن

ببین چگونه از غریبی ات کباب می شوم

 

محمد جواد شیرازی

 

۱. آیت الله حق شناس رحمة الله علیه می فرمودند: "یکبار در حین خواندن زیارت عاشورای چهل روزه مشکلی پیش آمد و نتوانستم آن را بجا آورم. برای همین خیلی ناراحت شدم و به ابا عبدالله (علیه السلام)متوسل شدم، ناگهان دیدم آقا تشریف آوردند و فرمودند: آمیرزا عبدالکریم چه شده است. ایشان قضیه را عرض کرده بودند. آقا فرمودند: حق شناس چرا به علی اصغر ما متوسل نمی شوی؟ مگر شما علی اصغر ندارید؟ آقای حق شناس هم در خواب عرض کرده بود که آقا صبر کنید روضه خوان صدا کنم. امام فرمودند نمیخواهد  روضه خوان بگویید، خودت روضه علی اصغر را بخوان"

۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۷:۳۸
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای حاج حسین سازور

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی

 

رنگ از چهره پریده است، خودت می دانی

عرقِ شرم چکیده است، خودت می دانی

 

پشت این خانه گدا آمده و با گریه

دستِ یاری طلبیده است، خودت می دانی

 

تو بزرگی و مرام تو نبخشیدن نیست

از شما قهر بعید است... خودت می دانی

 

مهربانی و به جز لطف تو این قدر کسی

بار ما را نخریده است، خودت می دانی

 

هر کجا گفت زلیخا پی یوسف هستم

طعنه و خنده شنیده است، خودت می دانی

 

به غریبی تو سوگند، دل در به درم

از همه جز تو بریده است، خودت می دانی

 

عمر من رفت، فقط چند صباحی مانده

آخر کار رسیده است، خودت می دانی

 

سگ دربار خراسان شده ام تا شاید

بر سر من بکشی دست، خودت می دانی

 

مجلس روضه به پا گشته، بیا که بانی...

... مادری زار و خمیده است، خودت می دانی

 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۹۵ ، ۱۱:۵۲
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی 

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی مهدی علی قاسمی در نجف اشرف، حرم امیرالمؤمنین علیه السلام_ اربعین 96

پنهان کنم چگونه هویدایی تو را

یا بین سینه شرح دل آرایی تو را

 

ظرف مرا شکستی و حالا نشسته ام

تا رو کنم حکایت لیلایی تو را

 

نفسی لک الوقاء... به عالم نمی دهم

بنده شدن به درگه مولایی تو را

 

خیلی دعا برای دلم کرده ای ولی

خیلی شکسته ام دل زهرایی تو را

 

در غفلت زمانه فراموش کرده ام

درد غریبی و غم تنهایی تو را

 

باید چه کرد این همه رسوایی مرا؟

باید چه کرد این همه آقایی تو را؟

 

دل مرده ام ولی به حسینیه آمدم

تا جست و جو کنم دم عیسایی تو را

 

با گریه گفت زینب کبری، برادرم

 سنگی شکسته روی تماشایی تو را

 

دیروز آیه خواندی و با خیزران یزید

برهم زده بلاغت و شیوایی تو را

 

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۵ ، ۱۶:۳۷
عبدالرقیه

"خواب یاران" "استخوانِ در گلو" یعنی همین

غافلیم و حاصل دوری از او یعنی همین

 

عمرمان طی شد به فکر آرزوهای بلند

سُکر جهل آرزو در آرزو یعنی همین

 

یاد آقا نیستیم و غرق دنیا گشته ایم

زندگی های بدون رنگ و بو یعنی همین

 

واقعا بی یوسف زهرا همه آواره ایم

صبح تا شب گشتن ما کو به کو یعنی همین

 

مثل زهرا هرچه دارد وقف مردم می کند

" لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا ..." یعنی همین

 

تا ظهور دولتش پای ولایت مانده ایم

امنیت از فتنه های پیش رو یعنی همین

 

اشک روضه بر دل آلوده قیمت می دهد

این که شد بی آبرو با آبرو یعنی همین

 

بعد سقا حرمت قوم بنی هاشم شکست

در حقیقت داغ اصلی عمو یعنی همین

 

شیر، گهواره، علی اصغر، سرِ نیزه، عطش

یک رباب و این همه راز مگو یعنی همین

 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۹۵ ، ۱۶:۱۶
عبدالرقیه

بی حیایی پیکر دین مرا فرسوده است

غفلت از صاحب زمان بر درد من افزوده است

 

از دل زهرایی آقا خجالت می کشم

آن قدر از معصیت کردن دلم آلوده است

 

چون توسل می کنم مادر مرا هم می خرد

بی توسل کردنم این توبه ها بیهوده است

 

من دلم گرم همین بازار عشق و عاشقی است

چون پیمبر بارها این جمله را فرموده است:

 

هر کسی غافل شد از قرآن و راه اهل بیت

راه را گم کرده و بی راهه را پیموده است

 

جان فدای شاه عطشانی که از روز ازل

وسعت رحمت میان روضه هایش بوده است

 

در عزایش هر کسی اندازه ی بال مگس

اشک ریزد، در قیامت راحت و آسوده است

محمد جواد شیرازی 

۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۹۵ ، ۱۷:۲۴
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی

عاقبت روزی ذبیح ذوالفقارت می شوم

یا شکارم می کنی یا خود شکارت می شوم

 

افضل الاوقات من وقت به یادت بودن است

لحظه ای که واقعا دلْ بی قرارت می شوم

 

بی پناه افتاده ام، آیا پناهم می دهی؟

مُستَجیر دست های مُستَجارت می شوم

 

واقعا شرمنده ام با نامه ی آلوده ام

موجب این غصه های بی شمارت می شوم

 

بین نوکرها به این آواره هم جا می دهی؟

جان نوکرها، سگ ایل و تبارت می شوم

 

مبتلای تو شدن اصلا نمی آید به من

با دعای مادرت زهرا دچارت می شوم

 

با ضمانت نامه از شاه خراسان، اربعین

راهی کرب و بلا بهر زیارت می شوم

 

هر ستونی می روم یاد رقیه می کنم

روضه خوان عمه ی ناقه سوارت می شوم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۵ ، ۰۵:۲۸
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی 

 

حس من این است هردم بی وفاتر می شوم

دائما از یوسف زهرا جداتر می شوم

 

اشک هایش را نمی فهمد دل آلوده ام

هر چه یادم می کند بی اعتناتر می شوم

 

بنده ای بی دست و پا هستم، زمان معصیت...

... دست و پا گم می کنم، بی دست و پاتر می شوم

 

جای من العفو می گوید که راهم می دهند

در عوض جای تشکر بی حیاتر می شوم

 

با همه رسوایی ام وقتی به دادم می رسد

با نگاه مهربانش آشناتر می شوم

 

هر چه هم بد باشم آخر سائل این خانه ام

با گدایی کریمان پر بهاتر می شوم

 

بر دل آلوده ی خود آب و جارو می زنم

باز هم با این گریه کردن با صفاتر می شوم

 

در میان روضه از نفسم رهایم می کنند

با سلامی بر حسین از خود رهاتر می شوم

 

درد من جان کندن آقا است زیر نیزه ها

حاجت درمان ندارم، مبتلاتر می شوم

 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۵ ، ۲۰:۱۶
عبدالرقیه