سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

خوش آمدید

استفاده از اشعار برای تمام ذاکرین و مجالس اهل بیت علیهم السلام مجاز می باشد.

طبقه بندی موضوعی

۳ مطلب با موضوع «ج/ اشعار مناجات با امام زمان :: 8- مناجات با حضرت ماه شعبان» ثبت شده است

نذر یار است، میان تن اگر جان داریم
هرچه داریم ازین نیمه ی شعبان داریم

اشتیاق دل دیوانه ی ما دیدنی است
خنده بر چهره ولی دیده ی گریان داریم

از عطا و کرم حضرت نرجس خاتون
عشق دلدار، در این سینه فراوان داریم

هر که هر چیز دلش خواست بگوید اما
ما به برگشت گل فاطمه ایمان داریم

عهد بستیم که جان بر کف مهدی باشیم
با نبی و علی و فاطمه پیمان داریم

خودمانیم چه عیدی؟! چه سرور و جشنی؟!
تا که دلبر نرسد، حال پریشان داریم

سر و سامان همه از اوست، اگر سر نرسد...
تا ابد زندگیِ بی سر و سامان داریم

تا که فریاد زند بانگ أناالمهدی را
تا همان دم به خدا غصه ی هجران داریم

کاش با آمدنش، روشنی دیده شود
تا به کی گریه ی خود، از همه پنهان داریم؟

کاش یک بار به ویرانه ی ما سر بزند
کاش این جمعه ببینیم که مهمان داریم

مطمئنیم شب نیمه ی شعبان، حرمِ...
کربلا رفته و ما پاره گریبان داریم

ای ملائک برسانید بر آن شاه کرم
روسیاهیم و همه حاجتِ غفران داریم

برسانید که در صحن قدیم الاحسان
التماسِ کرم از معدن احسان داریم

سالیانی است که ما منتظران، دیده ی تر...
یاد خشکیِ لب سیدالعطشان داریم

آتشی را که میان دل خود داشته ایم
از غم غارت ارباب، کماکان داریم

نعل، خوش یُمن نبوده است، بدانید که ما
دل پُر از سُم و از نعل ستوران داریم

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۹ ، ۱۷:۰۳
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی

درد بفرست که ترجیح به درمان بدهم
تا که تسکین به دل زار و پریشان بدهم
 
دور ماندم ز امام و سر من رفت کلاه
حقم این است ازین فاصله تاوان بدهم
 
سال ها منتظرم ماند به سویش بروم
کِی شود خاتمه بر این همه هجران بدهم؟!
 
کاش اشک بصرم باز مرا یار شود
تا جلایی به دلِ خسته ز عصیان بدهم
 
نکند قسمت من نیست کنارش بودن
چقدر وعده بر این دیده‌ ی گریان بدهم؟!
 
چه کنم؟! آخر شعبان شد و من غرقِ گناه
ترسم این است که قبل از رمضان، جان بدهم
 
بی پناهم، نجفم را بده تا که بروم...
تکیه بر گوشه ای از نرده ی ایوان بدهم
 
مرغِ روحم به سوی کرب و بلا پر زده باز
تا سلامی به سوی شاه شهیدان بدهم
 
کاش می شد بدهم زندگی ام را، عوضش
جرعه ای آب بر آن حضرت عطشان بدهم
 
کاش می شد که چنان حر و حبیب و عابس
سر خود را به دفاع از سرِ جانان بدهم
محمد جواد شیرازی
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۱:۰۴
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای حاج محمد رضا طاهری

دانلود صوت شعر با نوای حاج مهدی رسولی
 

 

فکری برای وضع بد این گدا کنید

باشد قبول من بدم اما دعا کنید

 

هر کار می کنم دلم احیا نمی‌شود

قرآن به نیت من دل مرده وا کنید

 

بی دردی‌است دردِ من در به در شده

بر درد عشق جان مرا مبتلا کنید

 

برگشته‌ام به سوی شما ایها العزیز

در خیمه‌گاه خویش مرا نیز جا کنید

 

بی التفاتِ دوست تقلا چه فایده؟

قدری به دست و پا زدنم اعتنا کنید

 

در پشت خانه‌ی تو نشستن مرا بس است

اصلا که گفته حاجت من را روا کنید؟!

 

یابن الحسن به حرمت شاه نجف مرا

آماده‌ی ورود به ماه خدا کنید

 

لطفی کنید، با همه‌ی رو سیاهی‌ام

در راه زینبیه سرم را جدا کنید

 

عمری‌است بنده‌ی سر کوی رقیه‌ام

اهل زمانه کفر مرا بر ملا کنید

 

***

 

بابایم آمده ز سفر یاری‌ام کنید

اهل خرابه نافله ها را رها کنید

 

تا که نفهمد او سر گیسوی من چه شد

یک مقنعه برای سرم دست و پا کنید

 

این پهلوی شکسته مرا زجر می دهد

 قدری کمک کنید مرا جا به جا کنید

 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۵۹
عبدالرقیه