سامرا قلعه ی مستحکم ایمانی ماست
سامرا قلعه ی مستحکم ایمانی ماست
مرقدش قبله گه و کعبه ی نورانی ماست
مأمنی امن به هنگامه ی حیرانی ماست
بیت پر نور ولا، مقصد عرفانی ماست
سائلی کردنِ ما ارثیه ای اجدادی است
رزق شب های غدیریه ی ما با هادی است
روی لب های ملائک، دم هو دیدنی است
جلوه ی رحمت خالق شده رو، دیدنی است
در نگاه پدرش، پیچش مو دیدنی است
ماه ذی الحجه به ماه رخ او دیدنی است
شود از هر دل محزون غم و غصه بیرون
عیدی ماست به دستان سمانه خاتون
جز به هادی به کسی روی نمی اندازیم
به گداییِ درش تا به ابد می نازیم
پای عشقش همه ی هستی خود می بازیم
باده نوش از قدح جامعه از آغازیم
جامعه، خیر کثیرِ نفس کاری اوست
سیرِ توحیدی ما، حاصلِ معماری اوست
او نفس زد که گرفتار غدیریه شویم
مست از باده ی سرشار غدیریه شویم
همه ارشاد به انوار غدیریه شویم
خواست مأنوس بر اسرار غدیریه شویم
انحرافات زمان را به دمش رسوا کرد
همه را عبد خدای علی و زهرا کرد
غیرممکن به عنایات نگاهش شدنی است
رحمت واسعه اش ارث رسول مدنی است
مهربان تر به محبین، ز پدرهای تنی است
حاصل تربیتش عبدالعظیم حسنی است
سایه ی بیرق او بر سر هر بیرقی است
عزت مکتب ما کیست؟ علیَّ النَّقی است
داده دستان مرا از کرمش، دست حسین
شده ام تا به ابد با قدحش، مست حسین
نفسش کرده مرا واله و پابست حسین
از عطایش ضربانم شده پیوسته حسین
به منِ تشنه پیاله بدهد می چسبد
کربلایی که حواله بدهد می چسبد
لطف هادی است که ما مَحرم ماتم هستیم
نوکران نوه ی حضرت خاتم هستیم
تا ابد در کنف سایه ی پرچم هستیم
چند ماه است که بیتاب محرم هستیم
شب سوم دل ما کاش مکسر باشد
روزی گریه ی ما چند برابر باشد
محمد جواد شیرازی