خیر، یعنی ذوالجلالی داشتن
بابتِ توبه مجالی داشتن
بهر پوزش، زیر نور آفتاب
وقتِ ناب و ایده آلی داشتن
خیر یعنی با دل آلوده هم
با کریمان اتصالی داشتن
علت این سر به زیریِ من است
محضرت دستانِ خالی داشتن
می شود درد و غم صاحب زمان
بنده هایِ بی خیالی داشتن
حقِ فرزند است بر بابای خود
گاه آغوشِ وصالی داشتن
خیر، یعنی از تنور فاطمه
لقمه ی نان حلالی داشتن
از تمامِ خیرها بالاتر است
چون علی مولی الموالی داشتن
خیر یعنی با مناجات حسین
لذت شوریده حالی داشتن
باز هم جا ماندم از کرب و بلا
کربلا یعنی تعالی داشتن
باید اصلا رو کند سوی حسین
کوفه وقتِ خشکسالی داشتن
می شود حاصل به اشک روضه اش
باطن و روح زلالی داشتن
زینب و فریاد، یعنی بین خون...
نورِ چشمِ پایمالی داشتن
درد یعنی این وسط، دنبالِ یک...
کهنه پیراهن، جدالی داشتن
روضه را بدجور مشکل می کند
دورِ پهلو... آه... شالی داشتن
محمد جواد شیرازی