نذر یار است، میان تن اگر جان داریم
هرچه داریم ازین نیمه ی شعبان داریم
اشتیاق دل دیوانه ی ما دیدنی است
خنده بر چهره ولی دیده ی گریان داریم
از عطا و کرم حضرت نرجس خاتون
عشق دلدار، در این سینه فراوان داریم
هر که هر چیز دلش خواست بگوید اما
ما به برگشت گل فاطمه ایمان داریم
عهد بستیم که جان بر کف مهدی باشیم
با نبی و علی و فاطمه پیمان داریم
خودمانیم چه عیدی؟! چه سرور و جشنی؟!
تا که دلبر نرسد، حال پریشان داریم
سر و سامان همه از اوست، اگر سر نرسد...
تا ابد زندگیِ بی سر و سامان داریم
تا که فریاد زند بانگ أناالمهدی را
تا همان دم به خدا غصه ی هجران داریم
کاش با آمدنش، روشنی دیده شود
تا به کی گریه ی خود، از همه پنهان داریم؟
کاش یک بار به ویرانه ی ما سر بزند
کاش این جمعه ببینیم که مهمان داریم
مطمئنیم شب نیمه ی شعبان، حرمِ...
کربلا رفته و ما پاره گریبان داریم
ای ملائک برسانید بر آن شاه کرم
روسیاهیم و همه حاجتِ غفران داریم
برسانید که در صحن قدیم الاحسان
التماسِ کرم از معدن احسان داریم
سالیانی است که ما منتظران، دیده ی تر...
یاد خشکیِ لب سیدالعطشان داریم
آتشی را که میان دل خود داشته ایم
از غم غارت ارباب، کماکان داریم
نعل، خوش یُمن نبوده است، بدانید که ما
دل پُر از سُم و از نعل ستوران داریم
محمد جواد شیرازی