در حریم نور جای مشعل و فانوس نیست
هیچ کس از بخششت در مشهدت مأیوس نیست
شکرِ حق که حب مشهد در دلم کم کم نشست
واقعا بیچاره هرکس با حرم مأنوس نیست
کربلا و کاظمین و سامرا، حتی نجف
هیچ جا بهر من درمانده همچون طوس نیست
دُرّ و مرجانی که از احسان به سائل می دهی
در صدف های کفِ اعماق اقیانوس نیست
از دیارت هر که آمد بوی جنت می دهد
بوی جنت هیچ جا چون در حرم محسوس نیست
این کبوتر که به دور گنبدت در گردش است
هم طراز هر پرش صدها پرِ طاووس نیست
دانه دانه ذکر تسبیحم فقط شد "یا رضا"
شأن ذکرت کمتر از "یا نور و یا قدوس" نیست
زائرانت پشت هم مرکب به مرکب آمدند
این همه زائر ولی روزی من، افسوس نیست
نه عبا میخواهم و نه تیغه ی سلمانی ات
حاجتم این روزها چیزی بجز پابوس نیست
محمدجواد شیرازی
8شهریور 93