سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

خوش آمدید

استفاده از اشعار برای تمام ذاکرین و مجالس اهل بیت علیهم السلام مجاز می باشد.

طبقه بندی موضوعی

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شب هشتم» ثبت شده است

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، شب ۸ محرم ۱۴۰۲ 

زمین که خورد علی اکبرم، زمین خوردم
خراب شد غم عالم سرم، زمین خوردم

همین که با دل خون، میوه ی دلش خواندم
کشید پا به زمین در برم، زمین خوردم

منی که بوی نبی بین خیمه ام پر بود
کنار جلوه ی پیغمبرم زمین خوردم

میان آن همه خنده، میان یک لشگر
دلم شکست و به چشم ترم زمین خوردم

غبارِ مانده به عمامه ام نمایان کرد
چگونه پیش علی، لاجرم زمین خوردم

برای کشتن او تا که کوچه وا کردند
به یاد قتلگه مادرم زمین خوردم

همین که تکه به تکه عصای خود دیدم...
به دست تک تک اهل حرم، زمین خوردم

عبای پهن شده ماند و دشتی از جگرم
به یک نگاه، نشد باورم، زمین خوردم

خدا کند که در این گیر و دار و بی تابی
نبیند از حرمش خواهرم، زمین خوردم...

محمدجواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۰۲ ، ۲۳:۵۳
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، روز هشتم محرم ۱۴۰۱

رسیده ام به تن نامنظمت ولدی
بلند شو که زمین زد مرا غمت ولدی

چقدر خشکی کامت دل مرا سوزاند
حلال کن که نبود آب مرهمت ولدی

کنار جسم تو عمامه از سرم افتاد
نشد هرآنچه که کردم ببوسمت ولدی

شکست چوب عصایم، شکست تکیه گهم
شکست قامت رعنا و محکمت ولدی

به دست و پا زدنت من به رعشه می افتم
چقدر سخت شده داغ و ماتمت ولدی

اذان بگو و مرا زنده کن دوباره علی
گرفته جان مرا صوت مبهمت ولدی

قسم به زخم عمیق به روی پهلویت
رسیده فاطمه بر خیر مقدمت ولدی

نگاه کن که کسای یمانی آوردم
بگو چکار کنم با تن کمت ولدی

تمام خیمه کمک داده اند اما باز
نشد که جمع شود جسم درهمت ولدی

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۰۱ ، ۰۶:۲۵
عبدالرقیه

دانلود صوت بخشی از شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی شب ۲۸ محرم ۱۴۰۰

گویا که نگینِ روی انگشترم افتاد
وقتی به روی خاک، علی اکبرم افتاد

با ضربه ی نیزه، وسط معرکه دیدم
از پشت فرس، جلوه ی پیغمبرم افتاد

هم میوه ی دل بود مرا، هم پر پرواز
هم میوه ی دل چیده شد و هم پرم افتاد

دیدم که شده خُرد عصایم سر پیری
در هر قدمی تا بدنش پیکرم افتاد

بر صورت خونیِ علی بر سر زانو
با حالت حیرت زده، چشم ترم افتاد

آن قدر که با کینه بر او تیغ کشیدند
هر گوشه ای از دشت، گل پرپرم افتاد

شد گریه ی من باعث خندیدن دشمن
عمامه، کنار بدنش از سرم افتاد

دلشوره ی جان دادنم از خس خس اکبر
بر سینه ی پر عاطفه ی خواهرم افتاد

مبهوط شدم تا که چه سازم بدنش را
با اذن خداوند، عبا در برم افتاد

در خیمه بنی فاطمه با گریه به لیلا
گفتند که پیغمبر اهل حرم افتاد

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۰۰ ، ۰۶:۵۹
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی_ شب ۸ محرم ۹۹_ مسجد ارک

میوه ی عمر پدر، شعله نزن بر جگرم
پا نکش روی زمین، درد نکش ای پسرم

مثل قرآنِ بهم ریخته، درهم شده ای
آه ای خیر کثیرم چقدر کم شده ای

به برم بودی و این قافله پیغمبر داشت
پدرت حال خوشی داشت، علی اکبر داشت

خواستم بار دگر تا که بگویی چیزی
لخته ی خون به روی دامن من می ریزی؟!

تنم افتاده کنارت، مددی می گویم
ولدی یا ولدی یا ولدی می گویم

ارباً اربا شدنت، داد جزایم را... حیف
خُرد کردند سر پیری عصایم را حیف

سوختم تا که غریبی مرا حس بکنی
نیست انصاف ببینم که تو خس خس بکنی

چه شد اینگونه بهم ریختنت؟! حرف بزن
یوسفم، پس چه شده پیرهنت؟! حرف بزن

نگذار این همه غم در دلم آکنده شود
أشهدُ أنّ عَلی گو پدرت زنده شود

هر چه کردم به خدا جمع نشد، جمع نشد
بدنت بین عبا جمع نشد، جمع نشد

مثل یک دشت پر از لاله و گلگون شده ای
بس که نیزه به تنت خورده، دگرگون شده ای

سینه ات، سوخته انگار به چشمم آمد
ماجرای نوک مسمار به چشمم آمد

عمه ات آمده از خیمه برایش برخیز
دست بر معجر خود برده، به پایش برخیز

بر دلم آتش این داغ مدام است مدام
بعد تو صحبت لبخند حرام است حرام

"ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی"
رفتی و خون به دل مضطر لیلا کردی

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۹ ، ۲۲:۰۶
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی_ شب هشتم محرم ۹۹_ مسجد ارک 

به دل دوباره هوای حسین را دارم
هوای کرب و بلای حسین را دارم

چه غم که پشت سرم در تمام سختی ها
تمام عمر، دعای حسین را دارم

نگاه رحمت و لطفش خداپرستم کرد
حسین خواست، خدای حسین را دارم

حرارت دل نوکر، عطای فاطمه است
به سینه، داغ عزای حسین را دارم

گدای رحمت و لطف قدیم الاحسانم
هزار شکر عطای حسین را دارم

رضای غیر نخواهم که ترک روضه کنم
میان روضه، رضای حسین را دارم

چه حاجت است به تسنیم و سلسبیل بهشت
منی که مزه ی چای حسین را دارم

خدا کند وسط روضه پر کشم سویش
عجیب شوق لقای حسین را دارم

چقدر در شب هشتم میان سینه، غمِ...
گرفتگیِ صدای حسین را دارم

به دل مصیبت آن پیکری که چیده شده
میان سطح عبای حسین را دارم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۹ ، ۲۱:۳۱
عبدالرقیه

از جلوه های عرشی پیغمبرِ حسین
زنده شده است خاطره ی مادر حسین
با احترام رفته علی در بر حسین
آماده ی نبرد شده لشگر حسین

تا اذن خواست، نور دو عالم اجازه داد
لب تر نکرده بود، همان دم اجازه داد

قله نشین معرفتِ کائناتِ حق
مجذوبِ راه پرخطر و با ثبات حق
آیینه ی تمام نمایِ صفات حق
مانند مرتضی شده ممسوس ذات حق

شأن علی، ز کل مراتب، فراتر است
فیضِ شهادت است که مشتاقِ اکبر است

وقت وداع شد، همه جا ریخته بهم
از غربت و بلا، دو سرا ریخته بهم
قلب تمام اهل ولا ریخته بهم
این غصه، آل فاطمه را ریخته بهم

اکبر گلایه ی همه را استماع کرد
با خواهرش رقیه، به سختی وداع کرد

وقتی علی، زمان رجزخوانی اش رسید
بر گوش دهر غُرش ربانی اش رسید
ابن زیاد، وقت پشیمانی اش رسید
بر کل دشت نعره ی طوفانی اش رسید

نعره کشید، من به پیمبر نتیجه ام
از نسل پاک مادر زهرا، خدیجه ام

خشمش شبیه حضرت جبار، جلوه کرد
همچون رسول، لحظه ی پیکار، جلوه کرد
چون شیر، مثل حیدر کرار، جلوه کرد
گهگاه در سیاق علمدار، جلوه کرد

با کام تشنه معرکه را زیر و رو نمود
دیگر توان جنگ برایش نمانده بود

برگشت محضر پدرش تا رها شود
از این همه مصیبت اعظم جدا شود
باید حسین دل ببُرد، تا فدا شود
ورنه زمانِ واقعه بی انتها شود

کامِ پدر ترک ترک و خشک، زین سبب
بعد از وداع سختِ پدر، رفت تشنه لب

لیلا میان خیمه زند دست روی دست
آیینه ی پر از ترکش عاقبت شکست
شمشیر آمد و به سر اکبرش نشست
مانند مرتضی شد و فرق سرش گسست

خون سرش به روی دو چشم فرس چکید
چیزی فرس ندید، فقط بی هوا دوید

او را به جرم نام علی سیر می زدند
با نیزه ها به آیه ی تطهیر می زدند
یک عده زخم با سر شمشیر می زدند
یک عده نانجیب به او تیر می زدند

روی فرس محیط تنش خانه خانه شد
افتاد انار آل عبا، دانه دانه شد

حالا حسین آمده با دیده ی ترش
با ناله ی علی ولدی سوی اکبرش
سر را گذاشت لحظه ی آخر روی سرش
پا می کِشد علی به زمین در برابرش

ای میوه دلم چقدر پخش گشته ای
نامت علی شد و صد و ده بخش گشته ای

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۸ ، ۰۰:۱۴
عبدالرقیه