سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

خوش آمدید

استفاده از اشعار برای تمام ذاکرین و مجالس اهل بیت علیهم السلام مجاز می باشد.

طبقه بندی موضوعی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهادت امام رضا» ثبت شده است

خوانده شده توسط حاج آقا منصور ارضی، شب شهادت سال ۱۴۰۱

شدی به زهر حرامی دچار، افتادی
به راه حجره به چشمان تار افتادی
شبیه فاطمه، بی اختیار افتادی
نوشته اند که پنجاه بار افتادی

به لب رساند مکافاتِ زهر، جانت را
عبایِ روی سرت کُشت شیعیانت را

دلیل و منشأ نور و وجود خورشیدی
اگرچه خاک بر اندام و جامه ات دیدی
تنت ضعیف شد از سوز زهر و لرزیدی
شبیه مارگزیده به خویش پیچیدی

به چشم خیس، دو دستت به سوی در بردی
به یاد فاطمه بودی و بد زمین خوردی

گلیمِ جمع شده، از خجالتت گریید
عبای روی سر از هتک حرمتت گریید
میان مشت تو، تسبیح تربتت گریید
دو پلک زخم و ترت، وقت غربتت گریید

نبود حجره ی دربسته، بسترت ای کاش
زمان پر زدنت بود خواهرت ای کاش

به گریه زمزمه کردی وَ إن یَکادت را
طلب نموده ای از سوی حق، مرادت را
از آستان خدا خواستی شهادت را
صدا زدی به لب تشنه ات جوادت را

به خاک حجره تنت را رسانده ای آقا
هزار شکر که تشنه نمانده ای آقا

هزار شکر که با شمر، رو به رو نشدی
اسیر خنجر خولی تندخو نشدی
به دست خواهرت ای شاه، جست و جو نشدی
هزار شکر که با ضربه، پشت و رو نشدی

چقدر خورد به گودی قتلگه، ضربه
حسین و خنجر کُند و دوازده ضربه 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۰۱ ، ۰۴:۵۵
عبدالرقیه

چه مجلس دعا روم، چه مجلس بکا روم
اگر بدون اذن صاحبم روم، خطا روم

منی که کل عزتم به دست های مهدی است
ضرورت است محضرش، بدون ادعا روم

تمام هستی ام تعلّقِ به اوست والسلام
مرا به دیگران حواله ام دهد، کجا روم؟

خدا کند که مثل ابتدای خلقتم فقط
محب اهل بیت باشم و به آن سرا روم

همیشه از بساط روضه‌خانه خیر دیده ام
ازین محیط خیمه و حسینیه چرا روم؟

دلم شکسته و دوا به درد من نمی خورد
طبیب گفته زودتر به مشهد الرضا روم

دعای من که حبس شد، به آسمان نمی رسد
مگر رضا دعا کند مرا، به کربلا روم

فدای غربتش شوم که روی خاک ناله زد:
به سوی حجره ام خدا توان بده مرا روم

چقدر خورده ام زمین میان راه حجره ام
به خانه با تنی که شد به درد مبتلا روم

حصیر خانه را به چشم خیس جمع می کنم
به یاد روضه ی حسین، محضر خدا روم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۰۱ ، ۰۴:۵۴
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی _ ۳۰ صفر ۱۴۰۰

از تب زهرِ نفسگیر، تنت می لرزد
همچنان مار گزیده، بدنت می لرزد

چه کنم ناله ز دل، وقت تردد نکشی؟!
چه کنم تا که عبا را به سر خود نکشی؟!

رنگ در چهره نداری و رخت زرد شده
مهربان، دست رئوفت چقدر سرد شده

شمس نورانی افلاک، زمین افتادی
باز هم پا شدی از خاک، زمین افتادی

بر زمین پیکر خود را مکش اینقدر بس است
تا به حجره، پر خود را مکش اینقدر بس است

به در حجره رسیدی، به غمت چیره شدی
یاد مادر، به در حجره ی خود خیره شدی

میخ در، ناله ی جانسوز چرا سر داده؟!
جای در، شعله به جان جگرت افتاده

عمر پر برکت و پر مرحمتت شد طی، وای
رو به قبله شده ای، قبله ی عالم، ای وای

خاطرت باز سوی کرب و بلا جمع شده
فرش های کف این حجره چرا جمع شده؟!

نه رد سرمه به چشم است، نه رد اخم است
کار گریه به حسین است، دو پلکت زخم است

خواهرت نیست کنارت، به عیادت برسد
اندکی صبر کن آقا که جوادت برسد

غم مخور تا که جوادت به دلت تاب دهد
تشنه ای؟ زود به دستت قدحی آب دهد

بین این حجره کسی سنگ به سویت نزند
پنجه ی شمر لعین شانه به مویت نزند

حرمله نیست، سنان نیست، خیالت راحت
خواهرت دل نگران نیست، خیالت راحت

دم آخر احدی دست به خنجر نَبَرد
بین این حجره کسی پیرهنت را ندرد

داغدار غم جدت شده ای؟ نیست عجیب
بازهم روضه بخوان، ناله بزن یابن شبیب...

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۰۰ ، ۲۰:۲۸
عبدالرقیه