هر کس که شد حسینی، پاک است و صاف و ساده
دور است طینتش از خودبینی و افاده
هر خیر و رحمتی هست، از پنج تن رسیده
مدیونم از ازل بر این قوم و خانواده
مهر حسین رزق است، رزقی به دست زهرا
این عشق را به لطفش در سینه ام نهاده
سِرّ نجات فُطرس در ذکر یاحسین است
چاره به هر غمی هست این ذکر فوق العاده
شد او قدیم الاحسان، چون از قدیم الایام...
هر عقده را گشوده، با چهره ی گشاده
توحید را به هر کس، خود خواست می چشاند
از سوی کس نباشد غیر از حسین اراده
تا ریخت آبرویم در محضر الهی
کرد آبروی من را اشک غمش اعاده
هربار دور ماندم از صحن کربلایش
رزق زیارتم را بنت الحسین داده
با چشم های تارش، در گوشه ی خرابه
طفلی کنار دیوار با زحمت ایستاده
بی اختیار ناگاه با چشم تر می افتد
از بس دویده این طفل در دشت ها پیاده
طفل سه ساله را چه با پهلوی شکسته؟!
این جرم بوده کار زجر حرام زاده
محمد جواد شیرازی