اول شعر که یارب بشود خوب تر است
اول شعر که یارب بشود خوب تر است
عشق بازی به دل شب بشود خوب تر است
هر کسی در پی وصل است بگویید به او:
با توسل که مقرّب بشود خوب تر است
سجده بر تربت ارباب سراسر نور است
سجده با اشک، مرکّب بشود خوب تر است
ذکر خوب است... بگویید... ولی معتقدم
نام ارباب که بر لب بشود خوب تر است
پیر ما گفت: اگر قامت رعنای شما
در حسینیه مورّب بشود خوب تر است
سینه و صورت ما پر شده از مشق حسین
آسمان غرق ز کوکب بشود خوب تر است
اربعین گر که بنا نیست بخوانند مرا
اشک و تب روزی هر شب بشود خوب تر است
باده ی ناب حسین است و بدانید اگر
ساغر از باده لبالب بشود خوب تر است
سائل روضه شریف است ولی سائل اگر
سائل حضرت زینب بشود خوب تر است
گر بنا هست کسی خادم این خانه شود
عبد زینب که ملقّب بشود خوب تر است
****
عمه گیسوی مرا شانه بزن، موی سرم
قبل دیدار مرتّب بشود خوب تر است
دستم آرام بگیر و به روی سینه گذار
دست بر سینه مودّب بشود خوب تر است...
محمد جواد شیرازی
۹۳/۰۹/۰۴