از سر شب غربت و دلشوره ام بسیار شد
دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی_ شب اول محرم ۹۹
از سرِ شب، غربت و دلشوره ام بسیار شد
غصه ی یک عمر، بین سینه ام انبار شد
خواب بودم، غافل از احوال خود، تا ناگهان
با صدای ناله ای محزون، دلم بیدار شد
ناله می فرمود: یا عَطشان... بُنیَّ یاحسین
از همین ناله، دو چشم عرشیان خونبار شد
چشم وا کردم لباسی غرق خون دیدم به عرش
تا نظر کردم بر آن، از گریه چشمم تار شد
آی نوکرها میان سجده، شکر حق کنید
باز هم ایام خوبِ نوکری تکرار شد
پیرهن مشکیِ ما تعظیم راه کربلاست
علتش این است در چشمانِ دشمن، خار شد
نام شیرینت، رسولِ ترک می سازد حسین
گفت هرکس یا حسین، از معصیت بیزار شد
نذر کردم یک دهه فارغ شوم از غیر تو
شاید آخر چشم کورم، لایق دیدار شد
حضرت سلطان سفارش کرده، فَابک لِلحسین
ابر چشمانم برای روضه ات پربار شد
سنگ از روزی که آمد خورد بر پیشانی ات
استعاره از دل بی رحم و بی افسار شد
راستی آقا خبر داری سفیرت تشنه است؟
مسلمِ مظلوم، آواره سرِ بازار شد
ظهر پشت مسلمت یک شهر بیرون آمدند
وقتِ مغرب بین کوفه، بی کس و بی یار شد
محمد جواد شیرازی