ما دو شیریم دو دلیر حرم
ما دو شیریم، دو دلیر حرم
سرسپرده به خاندان کرم
دو ابالفضلی و دو شهزاده
بر مصاف و نبرد آماده
نام ما بین مصحفِ مکتب
هست عون و محمد زینب
مادری بی نظیر مادر ماست
نه فقط مادر است، سرور ماست
هست برتر ز جنت الاعلی
دستبوسی زینب کبری
در رکاب و رکاب او هستیم
دور محمل حجاب او هستیم
او به ما عشق را نشان داده
درس ذکر حسین جان داده
گفته دیوانه ی حسین شوید
تا که آقای عالمین شوید
اشک چشم حسین قاتل ماست
داغ اکبر نشسته بر دل ماست
بی علی اکبرش شکسته شده
خیلی از روزگار خسته شده
تشنه هستیم و بی قرار ولی
جان به قربان داغ سخت علی
تشنگی مات شور و مستی ماست
نذر دایی حسین، هستی ماست
اذن میدان ماست طیّ طریق
نشد آسان میّسر این توفیق
مادر ما قسم به زهرا داد
تا به ما هم اجازه مولا داد
رفت در خیمه اش توسل کرد
به خدای علی توکل کرد
رفت تا آه حسرتی نکشد
تا حسینش خجالتی نکشد
بین میدان دلاوری کردیم
از چپ و راست حیدری کردیم
چهره ی دشمنان پریشان شد
لشگر ابن سعد حیران شد
کرد دایی ز رزم ما دیدن
یاد جنگیدنش کنار حسن
ساعتی رفت و بی رمق گشتیم
تشنه لب، خیس از عرق گشتیم
دور ما را محاصره کردند
همه در دست، سنگ آوردند
آنقدر سنگ بر سر ما خورد
تا تمام توان ما را برد
نیزه خون کرد پهلوی ما را
زنده کردیم یاد زهرا را
خون شد از کل جسم ما جاری
نیزه و تیغ و تیر بسیاری...
خورد از هر طرف به پیکر ما
تا که آمد حسین بر سر ما
خوب شد پای یار افتادیم
روی پای حسین جان دادیم
محمد جواد شیرازی