عباس عاشقی است که همتا نداشته
کس تاب درک عاشقی اش را نداشته
محرابِ ابروان ابالفضل قبله است
گیرم که شهر ، صحنِ مصلا نداشته
از جای مهرِ روی جبینش مشخص است
شب ها به جز عبادت و نجوا نداشته
علامه بود ، آیت حق بود او ولی
نزد حسین ، دست به فتوا نداشته
باب الحسین گشته و کس جز طریق او
راهی به سوی منزل آقا نداشته
مدحش همین بس است اگر هم که منصبی
جز نوکری زینب کبری نداشته
خُلق و مرام و معرفتش ارث مادری است
ام البنین به وصفِ ادب تا نداشته
یا مرتضی علی رجزش بود وقت جنگ
مثل پدر ز واقعه پروا نداشته
چون رعد ، بین جنگ سرِ کفر می زده
یعنی شکار وقت تقلا نداشته
هر کس که سر زده است به کویش نوشته است
در خانه اش به غیر بفرما نداشته
تأثیر تکه نان سر خوان نذری اش
دارُ الشفای حضرت عیسی نداشته
باور اگر نمی کنی ... از ارمنی بپرس
طوری شفا گرفته که حاشا نداشته
حتی خدا به قدر گدایان کوی او
شب زنده دار در شب احیا نداشته
رحمت به سائلی که ز دستان باده ریز
جز معرفت به دوست تقاضا نداشته
می خواستم زبان بگشایم به مدح او
ظرفم برای منقبتش جا نداشته
قبرش چقدر کوچک و تنگ است پس چرا؟!
سقا مگر که قامت رعنا نداشته؟
گفتند تشنه بود حسین و ... نخورد آب
عباس عاشقی است که همتا نداشته
مجمد جواد شیرازی
94/2/31