سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

خوش آمدید

استفاده از اشعار برای تمام ذاکرین و مجالس اهل بیت علیهم السلام مجاز می باشد.

طبقه بندی موضوعی

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مدح امیرالمؤمنین» ثبت شده است

خدا آورده در وصف علی آیات انسان را
به یمن او خدا نازل کند بر خلق، باران را

علی، مجد و شکوه حق، میان طور سینا بود
که شیدا کرد نور جلوه اش موسی بن عمران را

نه تنها بهره ها بردند مردم از بیاناتش
که حتی رام کرده خطبه اش گرگ بیابان را

علی شمشیر بیرون از غلاف حزب توحید است
به برقِ تیغ خود عاجز نموده حزب شیطان را

فقط محبوب خالق یک نفر، آن هم علی باشد
که احمد میل فرماید کنارش مرغ بریان را

کسی که انبیا قاصر ز درک رتبه اش هستند
به روی دوش خود بالا بَرد شأن یتیمان را

نجات انبیا از هر بلا کار علی باشد
امین الله فی ارضه، سزاور علی باشد


علی را در مقام نفس خود، طه پسندیده
علی را از ازل، انسیةالحورا پسندیده

به جای زرق و برق زندگانی، ساقی کوثر...
حیات ساده ای با حضرت زهرا پسندیده

"بگو بر هر که دنبال نشانیِ خداوند است
علی اسم خدا باشد که حق او را پسندیده"

خدا تا که عیان دارد علی فاضل ترین مرد است
برایش زینتی چون زینب کبری پسندیده

نه اینکه قرب او بر حق، به قدر "قَابَ قَوْسَینْ‌ِ" است
خدا او را چنان احمد به "أَوْ أَدْنی‌" پسندیده

قرین با حق شدن یعنی علی حق است و حق با اوست
هر آنچه او پسندد را، خدا یکجا پسندیده

علی اصل و اساس دین و غیر از او فروعش شد
دلم مدهوش خاتم بخشیِ بین رکوعش شد


چه گویم در مقامش که نماند جای افسوسی
علی قدیسی از نور است و از آیات قدوسی

علی را جز علی معنا نخواهد کرد و در بابش
نباشد معنی کامل، میان هیچ قاموسی

میان ظلمت دنیای تیره، تابش حبش
منور کرده قلب شیعیان را همچو فانوسی

نجف وادی امن است و نجات از نار می یابد
مشرف می شود هر کس برای عرض پابوسی

فلانی و فلانی را رها کن تا که بگریزند
علی تا هست در لشگر، نباشد جای مأیوسی

به سجده تیرِ بیرون آمده از پای او می گفت:
عجب دلداده ای هستی، عجب با یار مأنوسی

چرا بنت اسد را حق، اقامت در حرم داده؟
چرا در سجده احمد بر علی حق را قسم داده؟


علی راه خدا، باب خدا، معشوق سبوح است
به نام نامیِ او راه های بسته، مفتوح است

تمام کوه ها غرقند در دریا و نوح ایمن
چرا که نام حیدر، حک شده بر کشتی نوح است

علیِ مرتضی بر پشت خود جوشن نمی بندد
در این یک ویژگیِ منحصر، صد نعتِ ممدوح است

به دور مصطفی روز اُحد چون شیر می چرخد
اگرچه با نود زخمی که خورده، سخت مجروح است

به یمن پاکی دامان مادرها، برای ما
بیان منقبت های علی، آرامش روح است

به سوی هر دو قبله خوانده با احمد نمازش را
به هر خیر اولین است و علی توحیدِ مشروح است

به دست او خدا انوار را تکثیر خواهد کرد
علی را "قل هو الله احد" تفسیر خواهد کرد


خدا روز غدیر خم، چنین بخشیده تفضیلش
امیرالمؤمنین را کرده بر دین، شرط تکمیلش

علی شد شرط ابلاغ رسالت در کلام حق
که علامه امینی ها بیان کردند تفصیلش

بساط بت پرستی در کنار کعبه برپا بود
علی با قهر ابراهیمیِ خود کرد تعطیلش

چنان بی واهمه جای نبی خوابید در بستر
که از سوی خدا مدح و ثنا فرمود جبریلش

سقایت کرد در بدر آن چنان شیر خدا حیدر
هزار و یک ملک رفتند در صحرا به تجلیلش

قوام مسجد کوفه به صوت مرتضی باشد
به قربان مناجاتش، فدای لحن ترتیلش

برای اهل ایمان، حب او اتمام نعمت شد
غدیر خم برای شیعیان، روز ولایت شد


صدف در قعر دریا بود، قدرش را ندانستند
به هر دردی مداوا بود، قدرش را ندانستند

به هر دل خسته و هر سائل و هر طفل درمانده
علی مانند بابا بود، قدرش را ندانستند

که غیر از او لباسش ساده تر از خادمش بوده؟
چقدر این مرد آقا بود، قدرش را ندانستند

بساط سفره ی خیرات مولا بهر سائل ها
همیشه پهن و برپا بود، قدرش را ندانستند

علی بالاترین اعجاز احمد در رسالت بود
علی هارونِ طه بود، قدرش را ندانستند

کلام و سیره اش، حتی سکوتش هم هدایت بود
در او هر خیر پیدا بود، قدرش را ندانستند

چه شد آخر غدیرش را چرا از یادها بردند؟!
چرا هیزم به پشت خانه‌ی خیرالنسا بردند؟!

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۰۳ ، ۲۱:۴۷
عبدالرقیه

ندیدم جز علی شاهی که با ایتام جوشیده
لباس نو به خادم داده و خود کهنه پوشیده

برایش آیه نازل شد که مولی المتقین باشد
کسی که خاتمش را در رکوع خویش بخشیده

بگو بر هر که دنبال نشانیِ خداوند است
علی اسم خدا باشد که حق او را پسندیده

اگر کشتی نوح ایمن گذشت از اوج طوفان ها
بدان نام علی را روی الوارش تراشیده

کسی که مرتضی را از نبی، نفسی جدا داند
یقین دارم که توحید و نبوت را نفهمیده

ندارد شوق دیدار بهشت و حوریانش را
هر آن که صحن حیدر را میان سجده بوسیده

کسی که بوسه بر انگور فردوس ضریحش زد
به باغ سینه اش مِهری بجز حیدر نروییده

شده حاجت روا هر که کلون خانه ی او را
به یاد حضرت ام البنین یک دفعه کوبیده

شیخ مهدی علی قاسمی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۰۳ ، ۲۲:۵۶
عبدالرقیه

مدح امیرالمؤمنین بر اساس روایات

شده نام علی بر پایه ی عرش خدا مسطور
خدا با نور حیدر می دهد بر کل عالم نور
علی ذکر خدا باشد که فرموده است در قرآن
از او هرکس کند اعراض نابینا شود محشور

در این دنیای فانی راه حیدر بهترین راه است
کسی که بی علی باشد تمام عمر گمراه است
ندارد شیعه از فقر و نداری اضطراری، چون
امیرالمؤمنین در هر دو عالم رحمت الله است

همیشه رانده ام با حب حیدر از دلم غم را
علی در قبضه دارد اختیار هر دو عالم را
سلیمان صاحب یک حرفِ اسم اعظم است اما
خدا در سینه ی حیدر نشانده اسم اعظم را

دم از حیدر زند هرکس که مشغول مناجات است
خدای بی امیرالمؤمنین وهم و خرافات است
به وقت مرگ مشغول عبادت می شوم زیرا
نظر کردن به رخسار علی جزو عبادات است

امیرالمؤمنین نور خداوند جلی باشد
ندارد بویی از ایمان کسی که بی ولی باشد
بگو ذکر علی بن ابی طالب به هر مجلس
که زینت بخش هر مجلس نوای یا علی باشد

علی باشد یگانه تکیه گاه من در این دنیا
شوم با کشتی نوح ولایت راهی دریا
نگردد غرق در دریای گمراهی هر آن کس که
تمسّک جسته با مهر علی بر عروة الوثقی

به یمن ذکر یا حیدر دهان ما معطر شد
به خاک افتاد هر کس بی ولایش، خاک بر سر شد
نبین که ظاهرا حاجی به طوف کعبه بسیار است
فقط حجّش شود مقبول هرکس عبد حیدر شد

علی اول علی آخر علی ظاهر علی باطن
شود هر امر ناممکن به اذن مرتضی ممکن
به جز کافر ندارد بغض حیدر را کسی در دل
فقط حبّ علی باشد درون سینه ی مؤمن

همیشه بر لبم ذکر وصیّ مصطفی باشد
مسیرم از مسیر منکرین او جدا باشد
وجود حبّ و بغض او شده معیار در عالم
اگر باران شود نازل به عشق مرتضی باشد

نخواهم بی علی یک لحظه دنیا و حیاتش را
خدا بر بنده اش کرده عیان راه نجاتش را
شهادت داده هرکس بر ولای حیدر کرار
یقینا حق بیامرزد تمام سیئاتش را

فقط بر پایه ی حبّ علی باشد بقای من
علی صوم و صلاة من علی ذکر دعای من
اگر بهر فقیران سفره ای رنگین به پا کرده
ولی یک شب نخورده نان گندم مقتدای من

موحّد حبّ دنیا در وجود خود نخواهد دید
به جز عشق به مولا در وجود خود نخواهد دید
علی حتی اگر پای منافق کوه زر ریزد
منافق حبّ او را در وجود خود نخواهد دید

خدا وقتی علی را نفس احمد بین مردم کرد
چنان مهر علی در سینه ی احمد تجسّم کرد
که در معراج وقتی فوق عرش حق قدم می زد
خدا با صوت حیدر با نبیّ خود تکلّم کرد

اگرچه عاشق حیدر به دنیا شتم خواهد شد
اگر چه فضل حیدر در زبان ها کتم خواهد شد
علی راه خدا باشد که هر راهی به غیر از او
مسیرش شک ندارم در هلاکت ختم خواهد شد

شیخ مهدی علی قاسمی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۰۲ ، ۱۹:۳۹
عبدالرقیه

مدح امیرالمؤمنین بر اساس زیارت غدیریه

پیمبر شهر علم و مرتضی دروازه ی آن است
سراغ غیر حیدر هرکسی رفته است حیران است
علی که وارث علم تمام انبیا باشد
کنار سفره ی علمش تمام خلق مهمان است

ولای مرتضی را شیعه گر مختار خود کرده
مرامش را هم اصل و پایه ی کردار خود کرده
اگر تنها علی باشد امین الله فی ارضه
سفیه است آن که غیر از مرتضی را یار خود کرده

امیرالمؤمنین دین قویم خالق یکتاست
مزار انورش قطعا حریم خالق یکتاست
هزاران راه در دنیا به گمراهی شود مختوم
فقط حیدر صراط المستقیم خالق یکتاست

علی تا پای جان بهر دفاع از مصطفی جنگید
به غیر از مرتضی در بستر احمد چه کس خوابید؟
علی بین خبرهای الهی اعظم آن هاست
که بر هر امّتی فضلش چنان خورشید می تابید

فضیلت های حیدر گرچه در عالم فراوان است
ولی اوج مقاماتش برای خلق پنهان است
خدا بر مصطفی فرمود فرزند ابوطالب
امام المتّقین و شاه پیشانی سفیدان است

بدون مرتضی مختوم بر نار است هر راهی
نبی فرموده شک بر فضل او کفر است و گمراهی
کسی که بعد پیغمبر سراغ غیر حیدر رفت
خدا داند که دینِ او ندارد ارزش کاهی

علیٌّ عُروةُ الوثقی علیٌّ معدنُ الأسرار
علی رکن زمین است و وصیّ احمد مختار
هزاران سال دنبال زوال نور او بودند
ولی هرگز نشد خاموش نور حیدر کرار

امیرالمومنین اصل و اساس اعتقاد ماست
محبّت بر علی معیار پاکی نهاد ماست
هدایت می کند با نور خود کلّ خلایق را
علی تنها ذخیره بهر سختیِ معاد ماست

برای حفظ دین وقتی علی میرفت در میدان
حریف دلدل او هم نمی گردید یک گردان
خلیفه نیست آن کس که فرار از جنگ می کرده
خدا فضل مجاهد را بیان کرده است در قرآن

علی در خاک برده با خودش عدل و عدالت را
شده ضرب المثل عدل علی بین مسیحی ها
نشد حقّ کسی ضایع سر تقسیم بیت المال
به نزد مرتضی فرقی ندارد بنده با مولا

ولای مرتضی باشد اساس سنجش ایمان
مریدش حاتم طائی شده در بخشش و احسان
طعام سفره ی خود را به سائل داد بی منّت
بیان کرده نمی از فضل او را سوره ی انسان

علی باشد طریق روشنِ عالم بدون شک
که بوده دستگیر حضرت آدم بدون شک
خدا را شکر در بند ولای مرتضی هستیم
خدا بخشیده بر ما نعمت اعظم بدون شک

علی باشد یگانه مقتدای عالم بالا
به نامش مرده را کرده است زنده حضرت عیسی
به جز پروردگار و غیر پیغمبر در این عالم
کسی قادر نباشد فضل حیدر را کند احصا

عدالت در حکومت ریشه ی افکار حیدر بود
نشستن با فقیران روز و شب کردار حیدر بود
معاویه ملاکش حیله و نیرنگ بود و بس
ولی تنها رضای حق ملاک کار حیدر بود

علی پای عبادت احسن الخلق خدا باشد
که ضرب خندقش افضل ز فعل ما سوا باشد
به هنگام نمازش تیر از پایش جدا کردند
درون سجده از دنیا و مافیها جدا باشد

تمام عزّت مؤمن، امیرالمؤمنین باشد
که با عشق علی، سختی عالم دلنشین باشد
نباید لحظه ای مؤمن جدا از مرتضی گردد
خدا دستور داده در کنار صادقین باشد

نباشد بنده ی حق، هرکه بدخواه علی باشد
علی همراه حق و حق به همراه علی باشد
سقیفه بی علی تشکیل شد پس باطل محض است
مدار حق در این دنیا فقط راه علی باشد

علی بعد از نبی باشد یگانه محور وحدت
نباشد جانشین حق به جز حیدر در این امت
اگر حیدر به امر حق هدایت می کند ما را
فلانی هم به سمت آتش دوزخ کند دعوت

به کام مرتضی سلطانی دنیا گوارا نیست
به جز او حاکمی زاهد چنین در دار دنیا نیست
که تکه استخوان خوک در دست جذامی ها
به چشم مرتضی برتر از این دنیای ظلمانی است

پس از احمد که باید بین مردم درس دین می گفت
فقط نام خدا را مرتضی روی زمین می گفت
همان وقتی که آن دو می پرستیدند بت ها را
علی در سجده ذکر یا اله العالمین می گفت

پناه اول و آخر امیرالمؤمنین باشد
خلیفه بعد پیغمبر امیرالمؤمنین باشد
پس از احمد علی نسبت به جان مؤمنین اولاست
خدا گفته فقط حیدر امیرالمؤمنین باشد

علی در دست دارد خلق انسان را به تنهایی
هدایت می کند تا حشر، انسان را به تنهایی
چنانچه ظالمین یعسوبشان اموال این دنیاست
علی یعسوب باشد اهل ایمان را به تنهایی

توسل بر علی کرده است هنگام بلا، آدم
گرفته بیعت از امت برایش حضرت خاتم
شهادت می دهم حیدر امیرالمومنین باشد
که قرآن بر ملا کرده ولایش را در این عالم

کسی که بر دلش مهر امیر المؤمنین شد حک
نخواهد شد مسیر و مقصدش از نور حق منفک
نه تنها مهر حیدر در دل شیعه فراوان است
خدا هم دل سپرده بر علی باشد بدون شک

شیخ مهدی علی قاسمی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۰۲ ، ۱۹:۳۴
عبدالرقیه

عرش را داده بها، سیزدهِ ماه رجب
وعده ی اهل ولا، سیزده ماه رجب

از دل کعبه نمایان شده بر اهل زمین
وجه باقی خدا، سیزده ماه رجب

ما به شکرانه ی ناز قدمش معتکفیم
عشق شد قسمت ما، سیزده ماه رجب

بهترین بنده رسیده است اگر که شده است
بهترین وقت دعا، سیزده ماه رجب

چه بسا از برکاتش، برسد دست گدا...
روزی کرب و بلا، سیزده ماه رجب

صدفِ قلب کسی که شده دُرّش حیدر
فاطمه کرده سوا، سیزده ماه رجب

سیزده، آیت نور است برای عشاق
بهره مند است ازین نور تمام آفاق


کعبه بر غیر علی سینه دریده؟ هرگز
دلم از بندگی اش، دست کشیده؟ هرگز

باب هر علم، علی باشد و لقمان حتی
به الفبای علومش نرسیده هرگز

هر که از جام علی مست شد و عاشق شد
باده ای خوش تر از آن را نچشیده هرگز

جز به شوق نجف و دیدن انگور ضریح
بین سینه دل تنگم نتپیده هرگز

علی آن است که بهتر ز غلامان خودش
جامه ای بهر خودش هم نخریده هرگز

یک نفر بود و گل سر سبد خلقت بود
مثل او را به خودش خاک ندیده هرگز

علی آن جلوه ی نورانی ذات صمد است
"قل هو الله احد" را سندی مستند است


ذکر مدحش به لب جن و ملک گل کرده
به علی ختم رسل نیز توسل کرده

نه فقط تکیه ی عرش است به دستان علی
آسمان با نظرش، حفظ تعادل کرده

بارها گشت نبی بی کس و با یک لشگر...
یک تنه حیدر کرار، تقابل کرده

به همه خیر رساند و به همه روزی داد
از همه طعنه شنیده است و تحمل کرده

سفره دار کرمش بود حسن، با این حال
خودش از نان جوی خشک، تناول کرده

پدری کردنِ بر اهل ولا را ز ازل
حضرت حیدر کرار تقبل کرده

آن که زهرا به وجودش شده خرسند، علیست
برترین اصل، در آیین خداوند علیست


شد علی، معجزه و آیت عظمای نبی
شد صدایش شب معراج تسلای نبی

دیگران راه دگر رفته ولی شیر خدا
قدمش بود فقط جای قدم های نبی

بود احمد همه جا مست تماشای علی
بود حیدر همه جا مست تماشای نبی

در شب فتنه که بودند پی قتل رسول
همه دیدند که خوابیده علی جای نبی

شد ابالفضل اگر یک تنه سقای حسین
پدرش بود فقط یک تنه سقای نبی

بِعَلیٍ... بِعَلیٍ... بِعَلیٍ... بِعَلی...
بود ذکر بِعَلی، ذکر گوارای نبی

علی از هر جهتی بی مثل و تک بوده
نام او نام خداوند تبارک بوده


لشگر از جنگ هراسان شده، می پرهیزد
او سه دفعه ولی از جای خودش برخیزد

شاهکاری که علی کرد به جنگ احزاب
شعف و شور مرا یکسره برانگیزد

کار دشوار که می گشت، نبی بی وقفه
با توکل به خدا روی به حیدر می زد

عجبی نیست اگر پشت ندارد زرهش
هیچ کس نقل نکرده است علی بگریزد

تا علی نعره زند رو به صفوف دشمن
سپر و تیغ و زره روی زمین می ریزد

به چنین جلوه ی طوفانی و غرنده ی خود
بر همه، فخر و مباهات نماید ایزد

حق به دستان علی قدرت خود را رو کرد
پسر عبدود افتاد و ملک هو هو کرد


علی آن است که طبق سند روز غدیر
نزد هر مؤمن و هر مؤمنه ای هست امیر

علی آن بنده نوازی است که هنگام جلوس
بنشیند عوض مرد غنی، نزد فقیر

علی آن است که تا طفل یتیمی در شهر
نشود سیر، به والله نمی خوابد سیر

علی آن است که بر پیرهنش وصله پُر است
گرچه دارد ز عوالم همه را در تسخیر

علی آن است که با نور ولایش یک عمر
کرده دل های محبان خودش را تطهیر

علی آن است که گرچه حرمش در دل ماست
دل ما را به فراق نجفش کرده اسیر

"ها علیٌ بشرٌ کیفَ بشر؟!" حیدر کیست؟!
درک او کار به جز فاطمه ی اطهر نیست

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۰۱ ، ۱۸:۲۱
عبدالرقیه

غدیری هستم و عبدم امام المتقینی را
که پیمودم به حب او مسیر راستینی را

نبی روز غدیر خم، کمال بعثتش رو شد
به امر حق بیان فرمود امر جانشینی را

دو دست مرتضی در دست خاتم بود، یعنی حق...
سزا دانست بر خاتم، چنین دُر و نگینی را

فقط باشد علی لایق که بر دوشش بیاندازد
ردای وصف زیبای امیرالمؤمنینی را

بگو لبیک با یک یاعلی، مَن کُنتُ مولا... را
خدا را شکر کن داری چنین نور مبینی را

چه می فهمیم حیدر کیست؟! چه می فهمیم حقش چیست؟!
خدا رحمت کند امثال علامه امینی را

غذای بچه هایش را به ایتام و فقیران داد
ندیده چشم عالم شاهمردِ اینچنینی را

شب معراج، حق بود و نبی بود و سکوتی محض
شنید احمد به ناگه یک صدای دلنشینی را

صدایی که تمام انبیا دلگرم آن بودند
همان که شاد می فرمود هر اندوهگینی را

از آن لب های نورانی، از آن حلقوم ربانی
الهی بشنوم آوای رب العالمینی را

علی حتی به مور در مسیرش هم نظر می کرد
یقین دارم علی دارد فقط این تیزبینی را

چنین مردی رئوف و مهربان در نزد یارانش
نشان داده است در میدان حماسه آفرینی را

درِ خیبر به دستش بود و بر لب ذکر هو می گفت
کجا داری سراغ اینگونه شیر بی قرینی را

چه گویم از کراماتش، چه گویم از مقاماتش
به چالش می کشد اوصاف او عقل زمینی را

شدم دلتنگ کوی حیدر و آرامش محضش
ندیدم از نجف بهتر به عمرم سرزمینی را

تصور کن نشستی در میان حجره ی صحنش
خدا قسمت کند دیدار او در اربعینی را

تمام عمر، پیغمبر سفارش کرد بر حبش
رها کردند این امت عجب حبل المتینی را

امان از ناسپاسی کردن و حمله به بیت وحی
گرفتند از علی آخر چه یار و همنشینی را

پس از زهرا علی زانو بغل می کرد طوری که
نوشته صاحب مقتل تصور کن جنینی را

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۰۱ ، ۱۰:۵۰
عبدالرقیه

به سر فکری به جز مدح یل خیبر نمی باشد
به لب ذکری به غیر از ساقی کوثر نمی باشد
شقی شد هر که بغض مرتضی در سینه اش دارد
سعادتمند غیر از عاشق حیدر نمی باشد

پیمبر مرتضی را دوست دارد همچنان جانش
عیان گردیده بر ما قطره ای از سر پنهانش
کسی که با دل و دست و زبانش یاور مولاست
بشارت داده پیغمبر که تکمیل است ایمانش

علی تنها به جنگ صد نفر، پایش نمی لغزد
جهانی هم شود زیر و زبر پایش نمی لغزد
اگر که بر صراط حق بلغزد شیعه یک پایش
به لطف حب بر حیدر دگر پایش نمی لغزد

شود آباد با نام علی هر خانه ی ویران
رسولان اولوالعزم اند بر خوان علی مهمان
امام المتقین تنها امیرالمومنین باشد
«علیٌّ حُبّه تَقوی علیٌّ حُبُّه إیمان»

علی مقصود از قرآن و اصل مطلبش باشد
قیامت او شفیع مذنبین مذهبش باشد
اگر کافر ببیند جایگاه شیعه را محشر
فقط «یا لیتنی کنت ترابا» بر لبش باشد

کسی که چشم بر قرآن و راه روشنش دارد
مدال نوکری مرتضی را گردنش دارد
به کشتی نجات حق پناهنده شود هر که
تولّی بر علی و دشمنی با دشمنش دارد

به عشق مرتضی عاشق همیشه جان به کف باشد
برای خلقت عالم ولای او هدف باشد
بشارت داده مولا که عماد دین حق شیعه است
برای دین پیغمبر فقط شیعه شرف باشد

یقین کردم همان روزی که چشمانم به گنبد خورد
به جز بر داغ دوری از نجف غصه نباید خورد
محب مرتضی همسایه ی حق است در فردوس
تأسّف بهر این دنیای بی ارزش نخواهد خورد

علی مقصود از خلق زمین و آسمان باشد
علی حلوای قند روزگار شیعیان باشد
محبت بر علی باب نجات ذات رحمن است
که هرکس وارد آن شد از آتش در امان باشد

به حیرت می کشد مدح علی کل عجائب را
خدا از ما نگیرد رزق گفتن از مناقب را
امام شیعه فرموده است بین برترین اعیاد
غدیر خم چنان ماهی است نورانی کواکب را

شیخ مهدی علی قاسمی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۰۱ ، ۱۹:۴۷
عبدالرقیه