دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی فاطمیه اول ۱۴۰۰
دو راهزن، دو حرامی، دو پست بی تقوا
شدند مانع و بستند راه زهرا را
یکی از آن دو نفر آمد و لجاجت کرد
سرِ قباله به خیرالنسا جسارت کرد
نمک به زخم دلش بین کوچه پاشیدند
به اشک مادر ما آن دو رذل، خندیدند
همین که بر رخ گل، ضرب تازیانه نشست
به خشت کوچه چنان خورد، بار شیشه شکست
دلیل دارد اگر ضربه سخت و سنگین بود
عفیفه بود و سرش بین کوچه پایین بود
همان جراحت سختی که داشت از مسمار
دوباره تازه شد آن دم که خورد بر دیوار
به روی خاک نشست و سرش زمین افتاد
به پیش چشم حسن بود و ناله سر می داد
زمین و عرش برین پر غبار شد ای وای
دو چشم مادر سادات تار شد ای وای
شکست قد حسن با نظر به ابرویش
همین که دید رخش را سفید شد مویش
فلک به سوی زمین رو به سرنگونی بود
میان دست حسن، گوشوار خونی بود
رساند مادر خود را به خانه و دق کرد
از آن به بعد فقط کنج خانه هق هق کرد
محمد جواد شیرازی