دل در پناه ذکر علی با صفا شود
دل در پناه ذکر علی با صفا شود
گفتم علی و جلوه ی ذکرم خدا شود
هر شیعه ای که سمت نجف می کند سلام
در روز حشر قیمت آن بر ملا شود
با ذکر حیدر است که دل مست می شود
خاک دلم به حب علی کیمیا شود
آید ندا زعرش الهی علی علی
اینجا خدا به نام علی رونما شود
وقتی محبتش دل من را خنک کند
دامان مادرم زخیانت جدا شود
شاهی که قنبرش به قیامت شود شفیع
خاک مزار نوکر او طوطیا شود
من غیر مرتضی به کسی رو نمیزنم
دنیا اگر چه ضد علی یکصدا شود
قرآن کتاب مدح امیر نجف بوَد
یک گوشه از مناقب او «انّما...» شود
پرچم به دوش ، بهر نبی کیست جز علی؟
مدحش به کارزار فقط لافتی شود
در حیرتم که فاتح خیبر پس از نبی
خانه نشین ز دشمنی اشقیا شود؟
دستی که درب قلعه ی خیبر جدا نمود
این گونه با طناب جفا آشنا شود
درکوچه دامنش ز دو دستان فاطمه
با ضربه ی مغیره و قنفذ رها شود
در غربتش چه گویم ازین غصه سوختم
بر منبر مدینه به او ناسزا شود
#مهدی_علی_قاسمی - 93/11/30