شأن نزول سوره ی کوثر رسیده است
شأن نزول سوره ی کوثر رسیده است
پشت و پناه حضرت حیدر رسیده است
امشب خدا به ختم رسل داده دختری
دختر نگو که اُمّ پیمبر رسیده است
آنکس که از مقام رفیعش کنیز او
گردیده اند مریم و هاجر، رسیده است
آنکس که نام او شده در بین کارزار
ذکرِ لبان فاتح خیبر ، رسیده است
کوری چشم هرکه بوَد منکر علی
از بهر شیعه حضرت مادر رسیده است
مادر مرا به نوکریَت انتساب کن
امشب مرا گدای درِ بوتراب کن
ای انتهای جاده ی وهم و خیال ها
عاجز به وصفِ حُسنِ ثنایت مثال ها
با مهرِ تو تمام جهنم شود بهشت
بی تو جهنم است مسیر کمال ها
آدم به استغاثه به تو گشته سربلند
حاتم گدای خانه ی تو بوده سال ها
مرده به نامِ نامی تو زنده می شود
ای مظهر صفات جمال و جلال ها
آیینه ی تمام نمای خدا تویی
آرامش و قرار دل مرتضی تویی
شیعه هماره نوکر دربست فاطمه است
عالم ز بَدو خلق تهیدست فاطمه است
بالا نشسته است و جهان زیر دست اوست
حتی خدای کون و مکان مست فاطمه است
بی فاطمه محال بوَد خلق اهل بیت
هستی مصطفی و علی هست فاطمه است
ای آنکه عاشق نجف و مستِ حیدری!
اذن ورود شهر نجف دست فاطمه است
مادر بیا و قلب مرا غرق شور کن
امشب برات صحن علی را تو جور کن
مهدی علی قاسمی - ۹۴/۱/۲۰