ساقی ز پشت پرده ، تا که برون شد امشب
السلام علیک یا زین العابدین
ساقی ز پشت پرده ، تا که برون شد امشب
مستی عاشقان از حدش فزون شد امشب
چشم خمار و مستم یکباره خون شد امشب
بعد از دو شب گدایی وقت جنون شد امشب
ساقی بریز باده نور دو عین آمد
مژده که عشق ارباب ابن الحسین آمد
باران لطف ایزد امشب دوباره بارید
زین العباد آمد ، شیطان دوباره نالید !
نور جمالش اول بر مادرش درخشید
بعدش رسید دست بابا حسین ، خندید !
از یمن مقدم او قلب حسین شاد است
کوری دشمنانش نامش علی نهاده است !
پیغمبران مرسل محتاج بر عطایش
جان هزار عاشق قربانی و فدایش
عاجز شده زبان ها از مدح و از ثنایش
ما را بس است امشب قدری ز خاک پایش
او مظهر صفات رحمانی خدا شد
آقاترین مردم هم سفره با گدا شد
زین العباد بود و آقای ساجدین شد
او اسوه و امام و مقصود زاهدین شد
شمع و چراغ ایزد در بین عابدین شد
حرف تمام مردم در بین مسجد این شد :
گرچه ولای او شد شرط قبول طاعات
قوت شبش همیشه شد گریه و مناجات
بعد از پدر همیشه گریان کربلا بود
گریان برای شاه عریان کربلا بود
هر روز و شب به یاد عطشان کربلا بود
بعد از پدر پناه طفلان کربلا بود
در بین شام و کوفه آقا چه ها کشیده
زخم زبان و دشنام از دشمنان شنیده
علی سپهری