شکر خدا زهرا دوباره رزق این نوکر نوشت
شکر خدا زهرا دوباره رزق این نوکر نوشت
با دست بشکسته مرا روزی خور این در نوشت
هرگز نمی کردم گمان اینجا مرا راهم دهند
نام مرا در بین نوکر ها خودش آخر نوشت
روز ازل وقتی خدا روزیِ عالم را نوشت
ارباب را ارباب و ما را بر درش قنبر نوشت
در عرش حق پیراهن خونین او آویختند
بیخود نبوده گر خدا این قلب را مضطر نوشت
نام حسین فاطمه اشک مرا جاری کند
رحمت به شیر مادرم، صد شکر بر این سرنوشت
هرکس که شد در این دهه دیوانه ی کوی حسین
زینب برای او "نمازِ صبحِ بالاسر" نوشت
حبُّ الحسین نعمتی ، قبرُ الحسین قبلتی
این جمله را هر نوکری در قلب خود با زر نوشت
من زاره فی کربلا زار العلیّ فی عرشه
این را همان اول خدا در عرش بر سردر نوشت
حُبُّ الحسینِ جُنَّنی» عابس بیان کرده ولی
بر چوب محمل خواهرش این جمله را با سر نوشت
می گفت زینب از فراز تل برادر جان ببین
آنکس که تقدیر تو بی انگشت و انگشتر نوشت...
...من را میان عده ای نامرحم و دور از حیا
آواره و بیچاره و بی یار و بی معجر نوشت
#مهدی_علی_قاسمی ۹۴/۷/۱۵
پ.ن : به امام صادق علیه السلام عرض شد: آقای من! بفدایتان شوم.. وقتی کسی می میرد یا کشته می شود جلسه نوحه ای برای او میگیرند. و من مشاهده می کنم که شما و شیعیانتان از اول ماه محرم اقامه جلسه عزا میکنید.
حضرت فرمودند: این چه حرفی است! هنگامی که هلال ماه محرم دمیده میشود ملائکه پیراهن امام حسین علیه السلام را آویزان می کنند در حالیکه پاره پاره شده از ضربه های شمشیر و آغشته به خون است. ما و شیعیانمان این پیراهن را با چشم بصیرت و نه بصر می بینیم پس اشک های ما سرازیر میشود.(ثمرات الاعواد/۳۶)
پ.ن: خدا رو شکر می کنم که هنوز کاسه لیس در این خونه هستم و هنوز ارباب حواله ام رو دست کس دیگه ای نداده
خدا رو شکر می کنم که امسال هم بهم اجازه داده شده که تو این راه نوکری کنم و ان شاء الله تو مجلس ابی عبدالله جون بدم
#شعر_محرم