سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

خوش آمدید

استفاده از اشعار برای تمام ذاکرین و مجالس اهل بیت علیهم السلام مجاز می باشد.

طبقه بندی موضوعی

به آشنا نگه آشنا نمی افتد؟!

يكشنبه, ۱ آذر ۱۳۹۴، ۰۹:۲۵ ب.ظ

السلام علیک یا بنت الحسین

 

این غزل رو با تمام حقارتم تقدیم می کنم به سیدة النساء بی بی حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها

 

به آشنا نگه آشنا نمی افتد؟!

چرا به ما گذر هل اتی نمی افتد؟

 

قسم به سوره ی یس، به فجر و اعطینا

که لحظه ای دلم از تو جدا نمی افتد

 

کسی برای یتیمت میان این مردم

در این خرابه به فکر غذا نمی افتد

 

سرت اگر چه شکسته اگرچه خونین است

برای دختر تو از بها نمی افتد

 

سر تو را که به نی بست با خودم گفتم

اگر تکان دهدش ناشیانه، می افتد

 

دوباره نام تو را برده ام به لب حتما

به صورتم اثر تازیانه می افتد

 

خودت بیا و ببین زجر لعتنی هر روز

به جان دختر تو وحشیانه می افتد

 

چنان مرا به ستم پشت قافله زده است

که خود به خود سر من روی شانه می افتد

 

از آن زمان که شدم من شبیه مادر تو

دهان دشمنت از ناسزا نمی افتد

 

ز صورتم کف دستش بزرگتر بوده

 کبودی رخ من با دوا نمی افتد

 

به من بگو که اسیری به دست بسته ی خود

اگر لگد بخورد بی هوا نمی افتد؟

 

اگر چه آبله در پای من فراوان است

ولی به عشق تو این تن زپا نمی افتد

 

خدا به خیر کند حال و روز زینب را

که از سرش تو و طشت طلا نمی افتد

 

حجابِ نور بوَد دور ما خیالت تخت

که سمت ما نگه بی حیا نمی افتد

 

#مهدی_علی_قاسمی

 
موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۴/۰۹/۰۱
مهدی علی قاسمی

بنت الحسین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی