در کویتان به ناله ساکن شدم من امشب
شنبه, ۷ فروردين ۱۴۰۰، ۰۴:۰۴ ب.ظ
در کویتان به ناله، ساکن شدم من امشب
دستی بکش به رویم تا که نمردم از تب
ای صاحب کرامت بنگر به حال زارم
از شوق دیدن تو جانم رسیده برلب
فصل شباب عمرم، رفت و رسیده پاییز
دست توسلم هست بر دامنت مجرب
عالم شب سیاهی گشته است از فراقت
کج راهه گشته راه و بی راهه گشت مذهب
تنها امید هستی باشد طلوع رویت
برگرد تا ببینند هستی تو شمس مکتب
دور از شما همیشه مظلوم بوده شیعه
از ظلم و کینه عالم پر گشته و لبالب
یک قرن دیگر آقا با درد هجر طی شد
مقصود ماست وصلت از هر ندای یارب
بگذار تا بگویم این آخرین کلام است
محتاج بر نگاهیم این است کل مطلب
حاج مجتبی قاسمی
۰۰/۰۱/۰۷