جان همه تشنه لبان در این ماه
دوشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۴۰۱، ۱۲:۳۲ ق.ظ
جان همه ی تشنه لبان در این ماه
قربان لب خشک اباعبدالله
آن تشنه که با ضربه ی سخت نیزه
افتاد زمین از روی مرکب ناگاه
خود را به سر زانو و با صد زحمت
هر طور که شد، کشید تا قربانگاه
لب تشنه به نیزه تکیه داد و با سنگ
می زد به سویش هر که می آمد از راه
اوباش همه دور و برش خندیدند
تا خواهر او کشید آهی جانکاه
با ناله ی خواهرش همه از مقتل
رفتند ولی سنان نیامد کوتاه
آنقدر که زخم جای هر زخم زدند
مدفونِ میان تیر و خنجر شد شاه
محروم فقط نه اینکه از آب شود
حتی بدنش شد از کفن محروم، آه
محمد جواد شیرازی
۰۱/۰۲/۰۵