مثل احسان سلیمان که نصیبِ مور است
مثل احسان سلیمان که نصیبِ مور است
بخششت بر فقرا نزد همه مشهور است
قلب هر عاشق آواره پیِ قبله گهی است
ملجأ و قبله ی ما وادی نیشابور است
گریه و جامعه و رحمت و بخشیده شدن
جنس ما در حرمت خوب خدایی جور است
آمدم در حرمی که به شعف روح الامین...
بر نگهبانی و جاروکشی اش مأمور است
اجر زائر شدن این جا به هزاران حج است
از خودم نیست، روایت شده و مأثور است
حرمت نور، رواق و در و دیوارش نور
چشم تا کار کند نور و سراسر نور است
دل ما پیشِ خودت، تنگِ خودت مانده هنوز
این چه عشقی است که در وصل و فراقش شور است
نیمه شب آمده ام تا که تماشام کنی
نیمه شب آمدنم را، نظری منظور است
مهربان بودنتان اهل طمع کرده مرا
کربلایی بنویسید... اگر مقدور است
تو بگو یابن شبیب و بسپارش بر ما
گریه بر جد شما بر دل ما دستور است
چه کسی گفته حسین است که عریان مانده؟!
زیر شمشیر و سنان کل تنش مستور است
***
سوره ی مریم و شرح طبقش را خواندم
سرِ در بین طَبق جزء کدامین سوره است؟!
محمد جواد شیرازی