سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

خوش آمدید

استفاده از اشعار برای تمام ذاکرین و مجالس اهل بیت علیهم السلام مجاز می باشد.

طبقه بندی موضوعی

۷۲۷ مطلب با موضوع «الف/ تقسیم بر اساس نام شعرا :: 6- محمد جواد شیرازی» ثبت شده است

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی _ شب ۱۶ رمضان ۹۹

 دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی _ رمضان ۹۹ 

 

بار معصیت به دوشم بار شد
صفحه ی قلبم سیاه و تار شد

بس که تیر از سوی شیطان خورده ام
چشم هایم خشک شد، بیمار شد

هر چه بخشیدی مرا با حلم خود
باز هم فعل بدم تکرار شد

نیمی از ماهت سریعا طی شد و...
غم میان سینه ام انبار شد

دیر جنبیدم به خود از دست نفس
کار توبه کردنم دشوار شد

آخرش افتادم از چشمان تو
عاقبت بدجور کارم زار شد

عشق بازی های زین العابدین
باز هم چاره گشای کار شد

هر کجا رفتم کسی کاری نکرد
با ابوحمزه دلم بیدار شد

زیر بارانِ ابوحمزه فقط
نخل خشکِ دیده ام پربار شد

تا که گفتم بالحسین و بالحسن
دستگیرم حیدر کرار شد

نام آقازداه هایش بردم و...
لطف مادر بر دلم بسیار شد

وقت مغرب یاد کردم از حسن
روزه ام با روضه اش افطار شد

با کرامت با همه رفتار کرد
با خیانت با حسن رفتار شد

زهر، کاری کرد رنگش سبز شد
از درون می سوخت و تب دار شد

آن قدر خون از دهانش می چکید
جامه اش مانند لاله زار شد

زهر، کاری بود اما مجتبی
کشته ی داغ در و دیوار شد

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۵:۳۱
عبدالرقیه

"سَیِّدِی أَخْرِجْ حُبَّ الدُّنْیا مِنْ قَلْبِی"

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی _ شب ۱۱ ماه رمضان ۹۹

بی تاب لقاییم الهی بخدیجه
دنبال فناییم الهی بخدیجه

ما را برهان از قفس علقه به دنیا
تا پر بگشاییم الهی بخدیجه

جمعیت درمانده و بیچاره شنیدی؟
آن طایفه، ماییم الهی بخدیجه

یک سوم مهمانی خوبت سپری شد
محتاج عطاییم الهی بخدیجه

شرمنده از اعمال خطاییم، مدد کن
تا توبه نماییم الهی بخدیجه

اذنی بده تا باز سوی مرقد سلطان
با گریه بیاییم الهی بخدیجه

محروم ز نوریم، خدا مرحمتی کن
دلتنگ رضاییم الهی بخدیجه

لطفی بکن امسال شب قدر ببینیم
در کرب و بلاییم، الهی بخدیجه

محتاج عطا و کرم مادر زهرا
در هر دو سراییم الهی بخدیجه

از اشک یتیمیِ غریبانه ی زهرا
در حال بکاییم الهی بخدیجه

***

هر جا سخن از روضه و از داغ حسین است
با آل کساییم الهی بخدیجه

با یاد غم غارت انگشتر ارباب
مشغول عزاییم الهی بخدیجه

عمری است که دلخون و پریشان شده از آن...
انگشت جداییم الهی بخدیجه

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۹ ، ۲۲:۰۰
عبدالرقیه

کیست این عاشق که می از جانب طور آورد
عرشیان را نغمه ی قدسیش در شور آورد

در بهشتش، حق برای سینه زن های حسین
تحفه ای از روضه های حاج منصور آورد

حاج منصوری که با یک نعره ی یامرتضی
از نجف تا ارک، صدها جام انگور آورد

حنجرش وقتی نوای یا رقیه سر دهد
جبرئیل از عرش بر اهل زمین نور آورد

****

مَسند او قلب عاشق هاست، خصم احمقش...
هرچه می خواهد به سوی ارک مأمور آورد

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۹:۰۵
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

تنها نه انتظار، فراموش مان شده
تنهایی نگار، فراموش مان شده

در سردی گناه چنان منجمد شدیم
برگشتنِ بهار، فراموش مان شده

از بس گناهکاری ما را عیان نکرد
الطاف پرده دار فراموش مان شده

آخر چرا تشرف شیخ بهایی و...
فرزند مهزیار، فراموش مان شده؟!

در اوج مشکلات، فراموش مان نکرد
درد است اینکه یار، فراموش مان شده

بر هر که رو زدیم حقارت کشیده ایم
هر وقت مُستجار فراموش مان شده

طوری فریب خورده ی این زندگی شدیم
سختی احتضار فراموش مان شده

از برکت دعای امام زمان مان
غم های بی شمار فراموش مان شده

آن قدر بی قرار حسینیم و مرقدش
کاشانه و دیار فراموش مان شده

از ماتم عموی نبی، حمزه ی غریب
آرامش و قرار فراموش مان شده

یاد شهید مثله شده داد می زنیم
از گریه اختیار فراموش مان شده

نام حسین بس که به دل ها شرر زده
ما آب خوش گوار، فراموش مان شده

اصلا که گفته روضه ی گودال و پیکر و...
توهین ده سوار فراموش مان شده؟!
 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۹:۴۲
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی _ شب ۱۴ رمضان ۹۹

گفتی: فقط با من بگو درد دلت را
گفتی: بیا تا حل نمایم مشکلت را

گفتی: گنهکاری؟ بیا در خانه ی من
تا شستشو سازم خودم آب و گلت را

گفتی: بیا ای غافل از روز قیامت
بیدار می سازم وجود غافلت را

گفتی: به هرکس دل سپردی، خوار گشتی
دیگر بده دست اباصالح، دلت را

گفتی: نمی خواهم بدون حب زهرا
یک لحظه حتی روزه ی بی حاصلت را

گفتی: که بخشیدم به حیدر عزتم را
از او گدایی کن شرف را، منزلت را

گفتی: بیا و آمدم، شرمنده هستم...
آلوده آخر دیدی عبد جاهلت را

چیزی ندارم غیر آهی در بساطم
با آه، باید گرم سازم محفلت را

یک بار دیگر کربلا را روزی ام کن
بر من عنایت کن عطای کاملت را

من پیرو طفل امام مجتبایم
بر او ببخش امشب دوباره سائلت را

جانم فدایش، با عمو در قتلگه گفت:
جانم فدای تو، ندارد قابلت را

من که نمردم شمر می آید به سویت
بیچاره سازم دشمنان بزدلت را

عبدللهم، دست و سر و جان می دهم تا...
بیرون کنم از قتلگاهت، قاتلت را

 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۰:۰۴
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاچ آقا منصور ارضی_ شب ۴ رمضان ۹۹

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی_ رمضان ۹۹

گفتم الهی... دستگیری شد نصیبم
لطف و عطای بی نظیری شد نصیبم

آماده ی توبیخ بودم، جای توبیخ
از جانبش خیر کثیری شد نصیبم

او جابر العظم الکسیر است و ازین رو...
با بال زخمی، اوج گیری شد نصیبم

پیش خدا از هر گزندی در امانم
دور از خدا تنها حقیری شد نصیبم

دنبال جوشن بودم و از لطف زهرا
با پنج تن، جوشن کبیری شد نصیبم

حب علی مست نجف کرده دلم را
از برکتش، روح غدیری شد نصیبم

فخرم شده این مرتبه، عبدالحسینم
الحق، عجب نعم الامیری شد نصیبم

تشنه شدم وقت غروب و رزق گریه...
بر جسم مانده بر حصیری شد نصیبم

یاد رقیه کردم و از برکت او
سرمایه های چشم گیری شد نصیبم

می گفت با بابای خود طفل سه ساله
دیدی چه شد؟! رخت اسیری شد نصیبم

من که سر دوش عمو عزت چشیدم
در شام و کوفه سر به زیری شد نصیبم

گرچه گرسنه از غذا ماندم به جایش
از ضربه ی شلاق، سیری شد نصیبم

وقتی مرا با تازیانه قاتلت زد
افتادن دندان شیری شد نصیبم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۳:۳۸
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی_ شب ۲ رمضان ۹۹

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی _ رمضان ۹۹

دنبال بد هستی اگر، من بدترینم
بی آبرو نزد کرام الکاتبینم

یک ذره حاجات مرا تا دیر دادی
بلوا به پا کردم، کجا رفته یقینم؟!

زانو بغل کردم ببینی بی پناهم
از بار سنگین گناهم، شرمگینم

دست مرا امشب نگیری، شک ندارم...
روز قیامت در صفوف مذنبینم

ممنونم از لطفت، اجازه داده ای باز
در پای سفره، پیش خوبان می نشینم

پابند حبت کن دل هرجایی ام را
شیطان نشسته دست بسته، در کمینم

با اذن زهرا سینه چاک بوترابم
نام علی حک گشته بر روی نگینم

حیدر که جای خود، غلام قنبرم من
عبد غلامان امیرالمؤمنینم

تا کربلا پر می کشم هر جا که باشم
تا می گذارم بر روی تربت، جبینم

از محضرت یک خواهشی دارم، خدایا
زنده نگه دارم محرم را ببینم

زنده نگه دارم، ببینم کربلا را
دلتنگ دیدار حسین و اربعینم

با هر سلام لحظه ی افطار، هر شب
لبیک گوی ناله ی هَل مِن مُعینم

امشب کنار علقمه روضه گرفتم
گریان چشمان یل اُم البنینم

اُم البنین با چشم تر یک عمر می گفت:
چشمت چه شد، شیرِ حماسه آفرینم

ای کاش بودم کربلا تا آخرین بار
از ماهِ روی خونی ات بوسه بچینم

ای کاش بودم، پاک می کردم ز رویت
خون سر پاشیده را با آستینم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۰:۳۵
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی_ ۳۰ شعبان ۹۹

دانلود صوت شعر با نوای کربلابی سید رضا نریمانی_ رمضان ۹۹

پشت درب خانه ات بر خاک، صورت می کشم
تا که تحویلم بگیری، از تو منت می کشم

بندگان مخلصت آماده ی مهمانی اند
آن قدر خالی است دستانم، خجالت می کشم

غفلتم باعث شد از چشمت بیافتم با گناه
هر چه خواری می کشم از دست غفلت می کشم

کور خوانده نفسِ اماره، دلم دست علی است
هرچه هم باشم مگر دست از ولایت می کشم؟!

با ولای مرتضی آقای این عالم شدم
بی علی یک لحظه هم باشم، حقارت می کشم

دور ماندم از وطن، از صحن ایوان نجف
یاد انگور ضریحش، آهِ حسرت می کشم

تا که چشمم تر شود یاد لب خشک حسین
جای سرمه، بر دو چشمم خاک تربت می کشم

دور از هیئت شدن یعنی نفس تنگیِ من
زیر این پرچم، نفس، آرام و راحت می کشم

یک توسل بر رقیه حاجتم را می دهد
بی خودی گاهی پیِ حاجت، ریاضت می کشم

دیده ای بابا مرا؟! همراه عمه های خود...
در سنین کودکی درد اسارت می کشم

چند جای استخوان های نحیفم له شده
هر تکانی می خورد جسمم، مشقت می کشم

چند روزی می شود چیزی نگفتم با کسی
من خجالت از سخن گفتن به لکنت، می کشم
 

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۹:۵۲
عبدالرقیه

دانلود فایل تصویری شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی


بازارها باز و تمام کارها دایر
آیا روا باشد حرم این گونه بی زائر...؟!

پیداست از بی اعتقادی ها، زبانم لال...
تنها حرم ناامن می باشد علی الظاهر

افتاده کار ما به دست آن منافق که
با شمرهای روز دارد هرهر و کرکر

دل، بی گمان مغلوب دنیا می شود آری
بر شأن اهل بیت وقتی نیست مُستَبصِر

حق کریمان است این رفتارهای ما؟!
کم برکت و خوبی شده از سویشان صادر؟!

حالا توجه کن میان این همه غفلت
زهرای مرضیه است بر رفتار ما ناظر

گفتند در خانه بمانید و نفهمیدند
بیت امامان است حصن بنده ی شاکر

آرامش و امنیت ما صحن سلطان است
مرگ است این دنیای بی آرامشِ خاطر

دلتنگ صحن حضرت موسی الرضا هستیم
بیتاب رفتن در شعاع رحمتی وافر

هر روز عاشوراست... مردم فکر خود باشند...
فرزند زهرا می شود تنها، بِلاناصر

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۹ ، ۱۳:۱۱
عبدالرقیه

روز خود را به غم هجر و فغان، شب کردم
یاد ایوان نجف سوختم و تب کردم

نکند دوست ندارد...؟! نکند رانده شدم...؟!
پای صدها نکند، گریه مرتب کردم

تا نگاهی کند آقا و ورق برگردد
زیر لب زمزمه ی زینب... زینب... کردم

کیست آبادتر از من که خراب علی ام
قامتم را سر این عشق مورب کردم

چه کنم طفل گنهکار امیر نجفم
هوس مغفرت و مرحمت أب کردم

وعده ی ما نجفش یا که به هنگام ممات
هرچه او خواست... توکل به خودِ رب کردم

محمد جواد شیرازی

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۹ ، ۲۳:۴۷
عبدالرقیه

نذر یار است، میان تن اگر جان داریم
هرچه داریم ازین نیمه ی شعبان داریم

اشتیاق دل دیوانه ی ما دیدنی است
خنده بر چهره ولی دیده ی گریان داریم

از عطا و کرم حضرت نرجس خاتون
عشق دلدار، در این سینه فراوان داریم

هر که هر چیز دلش خواست بگوید اما
ما به برگشت گل فاطمه ایمان داریم

عهد بستیم که جان بر کف مهدی باشیم
با نبی و علی و فاطمه پیمان داریم

خودمانیم چه عیدی؟! چه سرور و جشنی؟!
تا که دلبر نرسد، حال پریشان داریم

سر و سامان همه از اوست، اگر سر نرسد...
تا ابد زندگیِ بی سر و سامان داریم

تا که فریاد زند بانگ أناالمهدی را
تا همان دم به خدا غصه ی هجران داریم

کاش با آمدنش، روشنی دیده شود
تا به کی گریه ی خود، از همه پنهان داریم؟

کاش یک بار به ویرانه ی ما سر بزند
کاش این جمعه ببینیم که مهمان داریم

مطمئنیم شب نیمه ی شعبان، حرمِ...
کربلا رفته و ما پاره گریبان داریم

ای ملائک برسانید بر آن شاه کرم
روسیاهیم و همه حاجتِ غفران داریم

برسانید که در صحن قدیم الاحسان
التماسِ کرم از معدن احسان داریم

سالیانی است که ما منتظران، دیده ی تر...
یاد خشکیِ لب سیدالعطشان داریم

آتشی را که میان دل خود داشته ایم
از غم غارت ارباب، کماکان داریم

نعل، خوش یُمن نبوده است، بدانید که ما
دل پُر از سُم و از نعل ستوران داریم

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۹ ، ۱۷:۰۳
عبدالرقیه

مژده ای منتظران مقصد و مقصود رسید

معدن رحمت و خیر و کرم و جود رسید

 

کاش روزی برسد تا که ببینیم همه

از سوی کعبه ی حق مهدی موعود رسید

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۹ ، ۲۱:۴۶
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، پنجم شعبان ۱۴۰۰

نزد کریمانِ دوعالم خوشه چینم
پای بساط اهل بیت از راغبینم
بر پنجم شعبان گره خورده است دینم
مدیون خیر و لطف زین العابدینم

از برکتش شد خانه ی مولایمان شاد
آمد علیِ دوم ارباب، سجاد

آمد به ما آموخت طرز بندگی را
پای مناجات و دعا، پایندگی را
آورد با خود راه و رسم زندگی را
آموخت با رفتار خود بخشندگی را

ایثار و بخشش در وجودش منجلی بود
کیسه به دوش نیمه شب، مثل علی بود

گَرد فراموشی ازین آیین زدوده
دین را دوباره با دعا احیا نموده
ابواب رحمت را سوی مردم گشوده
در هر مناجاتش، گریز روضه بوده

با سجده هایش خلق را دلگرم می کرد
سنگ دل هر غافلی را نرم می کرد

تابید نورش، بازتابش شد صحیفه
خیر کثیرِ آفتابش شد صحیفه
پیغمبری کرد و کتابش شد صحیفه
ارکان ناب انقلابش شد صحیفه

دل های ما را با مناجاتش تکان داد
راه خدا را با ابوحمزه نشان داد

از سجده هایش روح ایمان، جان گرفته
با گریه هایش، دین سر و سامان گرفته
از یک دعای نوکرش، باران گرفته
با مادر او آبرو ایران گرفته

لطفی ندارد روزی ام بی شهربانو
دست من و احسانِ بی بی شهربانو

کار جهادی کرد و دین را تقویت کرد
خیلی غلام، آقا خرید و تربیت کرد
نسبت به داغ کربلا با معرفت کرد
با روضه، هر جامانده را خوش عاقبت کرد

خیره به ظرف آب می شد، تشنه می ماند
از کام بابایش همیشه روضه می خواند

با روضه اش تا سال های سال، می سوخت
یاد لباس خونی و پامال، می سوخت
یاد تن بی سر، ته گودال، می سوخت
یک عمر یاد غارت اطفال، می سوخت

با گریه اش تبلیغ کرد و کم نیاورد
با گریه اش ما نوکران را گریه کن کرد

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۹۹ ، ۱۴:۴۱
عبدالرقیه

دانلود بخشی از صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

تو کیستی که حرمت اسلام بند توست
معصوم، مستِ وصف مقام بلند توست

بدو تولدت چه شد ای ماه هل اتی
بوسه به دست های تو زد شاه لافتی

تو کیستی که معرفتت عین واجب است
دستت به دست فاطمه روز محاسبه است

ای عبد صالحی که شدی منتهای عرش
رفعت گرفت ذکر تو در ماورای عرش

در دل به جز "علی" به کسی جا نداده ای
نزد "احد" به گفتن "دو" پا نداده ای

ممسوس ذات بی بدل پنج تن شدی
هر لحظه جان فدای حسین و حسن شدی

روز جمل کنار حسن تا قدم زدی
آرایش سپاه جمل را بهم زدی

یک عمر می شود‌ شهدا در تحیرند
بر جایگاه اُخروی ات غبطه می خورند

ماه بلند نیمه شب این قبیله ای
فخرت همین بس است، کفیل عقیله ای

تسلیم محض بودی و حرفی نداشتی
حرف حسین را روی چشمت گذاشتی

ای قله ی کرامتِ بی وصف و دامنه
هستند ریزه خوار عطایت، ارامنه

بی گوهر ولایت تو می شوم ذلیل
باب الحوائجِ همه ی خلق، الدخیل

عقده گشای هر گرهِ کارهای ما
ای آخرین امید گرفتارهای ما

صحنت همیشه ملجأ و کهف امان ماست
نامت تسلی دل صاحب زمان ماست

هر وصفی از وفا و مرامت شنیده ام
در تکه پاره های امان نامه دیده ام

معصوم ها به پای غمت گریه می کنند
بر چوب سالم علمت گریه می کنند

بین فرات رفتی و لب هات تشنه ماند
جسمت میان لشکری از تیر و دشنه ماند

بر چشم های ناز تو چشم حسود خورد
در علقمه به چهره ی ماهت، عمود خورد

شرمندگی، تمام وجود تو را گرفت
وقتی که تیر حرمله، در مشک جا گرفت

پای حسین ماندی و نقش زمین شدی
یک عمر فخر مادرت ام البنین شدی

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۹ ، ۱۰:۲۱
عبدالرقیه

قال رسول الله صل الله علیه و آله و سلم: «ما نالت قریش منی شیئا اکرهه حتی مات ابوطالب»


حامی مصطفی ابوطالب
شیر مردِ وفا ابوطالب

ای کفیل و پناه و تکیه گهِ...
خاتم الانبیا ابوطالب

سال ها پای دین پیغمبر
خورده ای طعنه ها ابوطالب

ساقی زائران بیت الله
در صفا و منا ابوطالب

از ازل روح محکمت بوده
از پلیدی جدا ابوطالب

ای تجلی "عُروة الوثقی...
لَا انفِصامَ لَها" ابوطالب

هر که شک کرد در مقاماتت
هست از اشقیا ابوطالب

نظری کن، کریم بنده نواز
به من بی نوا ابوطالب

تا قیامت نمی کنم هرگز
حیدرت را رها ابوطالب

پسرت را منم همیشه غلام
تا ابد هر کجا ابوطالب

هم أبِ حیدری و هم احمد
پدر هل أتی ابوطالب

می روی، هر دو تا یتیم شوند
احمد و مرتضی ابوطالب

تازه رفته خدیجه از دنیا
نرو ای آشنا ابوطالب

خم شود بعد رفتنت قطعا
کمر مصطفی ابوطالب

رفتی و حرمت رسول شکست
بعد تو بارها ابوطالب

رفتی و در مدینه بعد نبی
فتنه ها شد به پا ابوطالب

رفتی و سوخت در دل آتش
بیت خیرالنسا ابوطالب

تو نبودی و بسته شد به طناب
دست شیر خدا ابوطالب

نوه ات رفت روی نیزه سرش
تشنه در کربلا ابوطالب

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۹ ، ۱۶:۴۴
عبدالرقیه

چه خیری دارد این روضه، چه حالی، احسن الحال است
عزا و گریه بر موسی بن جعفر، خیرالاعمال است

هر آن کس زد صدا در زندگی، باب الحوائج را
علی رغم تمام مشکلاتِ خود، خوش اقبال است

کسی که اعتقادش بر شفای روضه اش سُست است
اساساً ریشه ی توحید و ایمانش پُر اشکال است

همین که نام او در خاطر بیمار می آید
طبیب از راه می آید، شفایش هم به دنبال است

همیشه کار سائل ها، تمنا از کریمان است
کریمان بینشان همواره بخشش، رسم و منوال است

زن بدکاره را با یک نظاره زیر و رو کرد و...
زن افتاده به سجده، نزد معبودش سبک بال است

کسی که عرشیان مشتاق بر پابوسی اش هستند
چرا منزلگهش بر خاک نمناک سیهچال است؟!

به لب خلصنی یا رب دارد و مانند صدیقه
نمی دانم چرا جسمش شبیه باغ آلاله است

چرا جسم نحیفش از رد شلاق گلگون شد؟!
چرا آخر عبای ریش ریش او لگدمال است؟!

چرا مولای ما افتاده گیر بددهانی پست؟!
چرا هر صبح و شب در دور آقا جار و جنجال است؟!

چگونه ساق پایش را شکسته سندی ملعون؟!
تکان که می خورد پایش، تمام روز بدحال است

چکیده اشک روضه بر لبِ خشکیده از زهرش
به یاد غربت لب تشنه ای در بین گودال است

مگر آخر چه شد در وقت غارت کردن ارباب؟!
به دست هر کسی یک تکه از پیراهن و شال است

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۸ ، ۱۷:۱۸
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی_ رمضان ۹۹

 

رسیده نوکر عاصی و روسیاه عقیله
رسیده با طمع بخشش از اله عقیله

به هر دری زدم و عبد سر به راه نبودم
مرا بخر که شوم عبد سر به راه عقیله

گناه و معصیت از چشم پُر گناه می افتد
اگر به دل برسد لطف یک نگاه عقیله

مرا خلاص کن از جایگاه آتش دوزخ
قسم به حرمت والا و جایگاه عقیله

خوشا به حال شهیدان جان فدایی زینب
خوشا به غیرت شیرانِ در سپاه عقیله

به یاد قلب سلیم مدافعان شهیدش
سلام می کنم امشب به بارگاه عقیله

به روز حشر که مُهر سکوت بر لب خلق است
حسین، ذکر لب ماست در پناه عقیله

نگو به مقتل ارباب، قتلگاه حسینی
که قتلگاه حسین است و قتلگاه عقیله

چه شد که این همه کعبِ سنان به پیکر او خورد؟!
مگر نبود کفیلش، نبود ماه عقیله؟!

اگرچه سنگ به پیشانی اش زدند ولی باز
ندید چشم کسی عجز و اشک و آه عقیله

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۸ ، ۰۴:۵۸
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی_  ۱۵ رجب ۹۸ حسینیه صنف لباس فروشها

آن بانویی که داشت نورش جلوه ی رب
آن بانویی که بود نامش زینتِ أب
آن بانویی که جلوه بخشیده به مکتب
در بستری بی سایه بان می سوخت در تب
ای روزگار پست، بد کردی به زینب

با صبرِ زهرایی حماسه آفریده
یک زن چگونه این همه غربت چشیده؟!
بی بی چه زجری بین نامحرم کشیده
در ازدحام دشمنانش شد معذب
ای روزگار پست، بد کردی به زینب

آن قدر بر دستش، نشانِ ریسمان دید
آن قدر داغ و روضه های بی کران دید
آن قدر در جسم عزیزانش، سنان دید
بر کعبه ی داغ و رزایا شد ملقب
ای روزگار پست، بد کردی به زینب

ای وای از داغِ چهل منزل اسیری
در شام، شرمنده شدن با سر به زیری
آیا شده با آستینت رو بگیری؟!
در شام و کوفه قامت او شد مورّب
ای روزگار پست، بد کردی به زینب

بزم شراب و زینب و چشمان پرخون
بودند آن جا کاش زیر چرخ گردون
یا زینبیون یا سپاه فاطمیون
بودند آن جا کاش یارانی مقرب
ای روزگار پست، بد کردی به زینب

دارد بساط گریه بر ارباب هر روز
یک سال و نیم آشفته و بی تاب هر روز
هم ناله می شد با رباب و آب هر روز
یاد حسینش، تشنه خوابیده است هر شب
ای روزگار پست، بد کردی به زینب

می دید در گودال غرق خون، تنش را
می دید با چشمان تر، جان کندنش را
می دید، دشمن می کِشد پیراهنش را
می دید جسمش می رود در زیر مرکب
ای روزگار پست، بد کردی به زینب

یاد حسین تشنه اش، وقت اجل کرد
یاد نظاره کردنش از روی تل کرد
پیراهن خونی دلبر را بغل کرد
جانش رسید از داغِ آن لب تشنه، بر لب
ای روزگار پست، بد کردی به زینب

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۸ ، ۱۹:۰۱
عبدالرقیه

تربیت کردی مرا با مهر حیدر، سوختی
در دلم نور ولای فاطمه افروختی

از تو ممنونم برای نان پاک سفره ات
نوکری آل عصمت را به من آموختی

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۸ ، ۰۹:۵۱
عبدالرقیه

مهر و ولای آل علی در سبوی ماست

راه و مرام خامنه ای آبروی ماست

 

روز پدر رسیده و با شوق و اشتیاق

بوسه زدن به دست پدر آرزوی ماست

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۸ ، ۰۹:۳۹
عبدالرقیه

ماه رجب در پای سفره ازدحام است
چون سفره دارش اسوه ی اهل کرام است

تبریک ما را بر ابوطالب رسانید
آن عاشقی که احترامش مستدام است

بنت اسد فهماند بر اهل دو عالم
مولودِ کعبه، برکتِ بیت الحرام است

در هر فراز و هر فرود و هر بلایی
با مرتضی، احمد ازین پس هم کلام است

در عرش، مسجودِ ملائک شد همان که
روی زمین بر زخمِ ایتام، التیام است

آمد علی و قبله ی اهل یقین شد
بابای ما، حیدر امیرالمؤمنین شد

***

ماییم و بحر رحمتِ مواج حیدر
اهل کرم هستند هاج و واج حیدر

پیغمبران در سیر قربِ خود به الله
بودند در هر مرحله محتاج حیدر

دائم به طوف کعبه ی عشق و ولایش
مَستند با ذکر علی، حجاج حیدر

نعلینِ پُر وصله به پایش در کنارِ...
تکه حصیری بود تخت و تاج حیدر

معراج احمد گرچه در هفت آسمان بود
بوده کنار فاطمه، معراج حیدر

حبش برای هر عمل، شرط قبول است
بالاترین وصف علی، زوج البتول است

***

سوگند بر بیت الحرام و بر شکافش
کفر است هر راهی که باشد بر خلافش

سینه برایش چاک داده حق تعالی
تا که بگوید هست کعبه در طوافش

این حرف آغازینِ شأنِ قنبر اوست
آن قله که عمری است نامیدند " قافش"

زهدِ علی را هیچ مخلوقی نفهمید
حتی عبای وصله دار و پشم بافش

شیران خون ریز عرب در بین میدان
انکار می کردند خود را در مصافش

رو کرد در هر معرکه، دستِ دغل را
انداخت از رونق علی، لات و هبل را

***

هر عاشقی، یک بار مهمان نجف شد
در کل عمرش مست سلطان نجف شد

آدم کنار نوح، در بین ملائک
عمری است با عزت نگهبان نجف شد

حِصن حصین نوکران آل عصمت
در سایه سار صحن ایوان نجف شد

باده برای شیعیان شد حوض کوثر
ساقی علی و صحن میخانه نجف شد

از مادریِ فاطمه، از رحمت او
یک عمر رزق نان ما، نان نجف شد

در نیمه ی ماه رجب مست لقاییم
یا ذالکرم، دلتنگ صحن کربلاییم

***

بنت اسد آمد، به دستش قرص ماهش
شوق ابوطالب عیان شد با نگاهش

طفل میان گاهواره آیه می خواند
" قَد أفلَحَ..." می خواند با صوت إلهش

پیغمبر آمد سوی حیدر، کل عالم...
تعظیم کردند آن زمان بر پیشگاهش

بوسه به لب های علی می زد پیمبر
قاری قرآن هست و آخر جایگاهش

اما حسین آن لحظه که قرآن به لب داشت
چوب و سنان می خورد بین قتلگاهش

تا تکه دندانش شکست و بر زمین خورد
بالای مقتل خواهرش با سر زمین خورد

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۸ ، ۱۹:۴۹
عبدالرقیه

خاک در قنبرم، حیدری ام حیدری
ریزه خور این درم، حیدری ام حیدری

رزق به دستان اوست، ساقی و صاحبْ سبوست
مست میِ کوثرم، حیدری ام حیدری

از دم قالوا بلىٰ، با کرم مرتضی
فاطمه شد مادرم، حیدری ام حیدری

اصلِ اصول خداست ، نفسِ رسول خداست
شیعه ی پیغمبرم، حیدری ام حیدری

به چه مبارک شده، با خط خوش حک شده
بر روی انگشترم، حیدری ام حیدری

مِهر علی منجلی است، حجت سید علی است
پشتِ سر رهبرم، حیدری ام حیدری

هرکه بپرسد مرا، کیست تو را ناخدا؟
نام علی می برم، حیدری ام حیدری

راه و مسیرم علی است، نور ضمیرم علی است
نعره کشد باورم، حیدری ام حیدری

قهر کند یا عطا، درد دهد یا شفا
هر چه دهد می خرم، حیدری ام حیدری

حب علی آبروست، صحن نجف آرزوست
در به در حیدرم، حیدری ام حیدری

ذکر علی چون عسل، شد سخنم از ازل
تا نفس آخرم، حیدری ام حیدری

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۸ ، ۱۸:۵۷
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

سِرّ است، وصف لذت قربانی ات شدن
پایندگی است عاقبت فانی ات شدن

عمری ندامت است سرانجامِ لحظه ای
با معصیت، دلیلِ پریشانی ات شدن

اخلاصِ محض، قُرب به مولا می آورد
اخلاص بود رازِ سلیمانی ات شدن

بالاترین تقربِ در دارِ ظلمت است
در خون، قرین به چهره ی نورانی ات شدن

وابسته است حُسنِ عقوبت به لحظه ای
مشمولِ لطف ناله ی ربانی ات شدن

ای یوسفم بیا که مرا کور کرده است
یعقوبِ هجر دیده ی کنعانی ات شدن

خورده گره دوای همه دردهای من
در مبتلا به نسخه ی درمانی ات شدن

راه نجات نوکر دلمرده ات یکی است
زائر به صحنِ جدّ خراسانی ات شدن

خوب است در عزای لب تشنه ی حسین
با گریه، یارِ دیده ی بارانی ات شدن

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۸ ، ۱۲:۴۶
عبدالرقیه

یا فاطمه معصومه اطلبنا بزیارتک

 

از غربتت این روزها، جانم به لب آمد

عرض ارادت کم شد و قحطِ ادب آمد

 

کهف الوری بودی و ما در خانه ها ماندیم

دور از شما، انواع بیماری و تب آمد

 

دجال ها گفتند بیماری است، برگردید

زاهد مردد ماند و از صحنت عقب آمد

 

جان را فدایت می کنیم، امروز اما نه !!!

از وعده های بی عمل، جان در عجب آمد

 

عاشق نخوانم که خجالت می کشم بانو

دیدی اگر من را بگو دنیاطلب آمد

 

ماه رجب ماه تشرف بر کریمان است

دشمن دقیقا با هدف، ماه رجب آمد

 

بستند درب روضه ها را، درب برکت را

نور از میان شهر رفت و رنگ شب آمد

 

مرده است ایمان های مستحکم، حرم خالی است

از غربتت این روزها، جانم به لب آمد

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۸ ، ۱۶:۴۰
عبدالرقیه

در بند مرتضاییم، بی جیره و مواجب
ما ریزه خوار شاهیم، او صاحب مواهب

از باده اش خرابیم، مست ابوترابیم
ما جای خود که یک عمر، حق بر علی است راغب

تکیه زده به کرسی، نزد خدای اعلی
بالاتر از رسولان، در سلسله مراتب

معراج تازه رو شد، اصوات وحی از او بود
دست خدایی اش شد، وقت نزول، کاتب

از برکت وجودش دنیا به گردش آمد
خورشید با نگاهش می رفت سمت مغرب

در روز سخت خیبر، در جنگ هر دلاور
تنها علی است غالب، مافوق کل غالب

تا ذکر لب علی شد، یا والی الولی شد
شد ذکر عرش رحمن، یا مظهر العجائب

من آمدم بگیرم، کرب و بلای خود را
از خوان لطف حیدر، در لیلةالرغائب

یک عمر زیر دِینم، گریه کن حسینم
در راه سِیر عشاق، گریه بر اوست واجب

حتی سرش به نیزه، دلسوزِ خلق می شد
یک جلوه از نگاهش، شد راهِ خیر راهب

شاه از بلندی افتاد، خنجر به کُندی افتاد
سر از قفا جدا شد، با تیغ نامناسب

مهجور از وطن ماند، بر خاک پاره تن ماند
ارباب بی کفن ماند، ای وای از این مصائب

بی تاب روز وصلیم، آن منتقم می آید
می آید آن امامِ از چشمِ خلق غائب

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۸ ، ۱۲:۱۶
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی_ اول رجب ۹۸

نور، در پرده ماند و شب آمد
جانِ دل مردگان به لب آمد

برسانید بر سرای امام

عبدِ عاصی و بی ادب آمد

جلو افتاده پیش مولایش
هر که در معصیت، عقب آمد

کی شود تا جهان نظاره کند
دلبری فاطمی نسب آمد

بندگان سفره ی کرم پهن است
ماهِ پر برکت رجب آمد

یا مَن أرجُوه... یا علی مددی
سائلی مرتضی طلب آمد

تا دم یاعلی به لب گفتم
بر لبم مزه ی عنب آمد

ظرف دل را نجف فرستادم
مِس فرستادم و ذَهَب آمد

از علی خیر را طلب کردم
برترین فعل مستحب آمد

دلِ من رفت کربلایِ حسین
رحمت مستدام رب آمد

مادری گفت: فابک لِلمظلوم
سینه ی ما به تاب و تب آمد

هر چه سنگ و سنان و خنجر بود
به سوی شاه تشنه لب آمد

نیزه داری زمان تسبیحش
سوی ارباب، با غضب آمد...

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۸ ، ۰۷:۴۹
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

 

با خطا خون به دل پاک جنابش کردم

چقدر با طمعِ نفس، عذابش کردم

 

چشم او شاهد رسوایی من بود ولی

کمتر از دیده ی یک طفل حسابش کردم

 

سحر و نافله و حال بکایم چه شدند؟!

حال خوش داشتم، از جهل خرابش کردم

 

نه که دل از منِ رسوا بکند، نه هرگز

او مرا خواند ولی باز جوابش کردم 

 

نام زیبای علی را ز همان روز ازل

بر روی سینه ی خود کندم و قابش کردم

 

تا حرم رفتم و در صحن نجف، حیدر را

پدر و حضرت رزاق خطابش کردم

 

کربلا هر شب جمعه، سحرش غوغایی است

بازهم یادی از آن لحظه ی نابش کردم

 

توبه و چشم ترم را نپذیرفت خدا

تا که با گریه بر ارباب مُجابش کردم

 

روضه ی نیمه شبم را به عنایاتِ حسین

نذر بانوی وفا، نذر ربابش کردم

 

 حرمله نعره نکش، کودک من خوابیده

با مکافات در این همهمه خوابش کردم

 

 مُردم و زنده شدم تا که پس از رفتن او

مشت من تر شد و در نهر، پُر آبش کردم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۸ ، ۰۷:۱۲
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود فایل تصویری شعر با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی

ز خلق رانده شدم، ای امام دریابم

پناه بی کسی ام، السلام، دریابم

 

گناهکار قدیمی به درگهت برگشت

عطا و مرحمتت مستدام، دریابم

 

به هر که رو زده ام جز تو آبرویم برد

دوباره آمده ام، با مرام دریابم

 

عُقاب مرگ پرش را گشوده روی سرم

ببین که فرصت من شد تمام، دریابم

 

من از شلوغی صحرای حشر می ترسم

پناهِ خلق، در آن ازدحام دریابم

 

به یک دعا سرِ سجاده ی مناجاتت

بده به زخم دلم التیام، دریابم

 

عزیز فاطمه از صحن کربلا چه خبر؟

عجیب تشنه ی کرب و بلام دریابم

 

دوباره گریه کنِ کام خشک اربابم

به حق گریه بر آن تشنه کام دریابم

 

به گریه دخترکی داد زد: عمو عباس...

رسیده شمر میان خیام، دریابم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۸ ، ۱۲:۵۹
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی فاطمیه دوم ۹۸

ندارد راه بر مقصد چنانچه بار، کج باشد
نشان از خشت کج دارد، اگر دیوار، کج باشد

هزاران بار اندوه و فغان سودی نخواهد داد
مسیر نوکر از ارباب اگر یک بار کج باشد

شروع انحراف از راه مهدی ختم بر نار است
شروع کج از آیینش، ادامه دار کج باشد

یقینا ریسمانِ دستگیری از گنهکار است
اگر که حلقه ای از گیسوی دلدار کج باشد

طواف بی ولای فاطمه بر محور کفر است
دقیقا مثل آن که سوزنِ پرگار کج باشد

فدک را هم خلیفه چون خلافت غصبِ ناحق کرد
همیشه دست نامردِ خیانتکار، کج باشد

چه شد روز سقیفه؟! از مسیر مرتضی، اصلا
چرا باید مسیر حرکت انصار کج باشد؟!

به هر صورت بسوزاند پر پروانه را، اما
شکاف بدتری دارد اگر مسمار کج باشد

***

چرا باید سر عباسِ آب آور سرِ نیزه
به پیش محمل زینب، سر بازار کج باشد؟!

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۸ ، ۲۲:۴۷
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی فاطمیه دوم ۹۸

همه خوابند، فقط چند نفر بیدارند
چند تن جای همه دلهره و غم دارند

داغ سنگین که شود، پیر شدن هم دارد
خانه بی فاطمه، دلگیر شدن هم دارد

هر که یک گوشه از این خانه عزادار شده است
جای جایِ حرم فاطمه گلدار شده است

خانه از بوی گل یاس معطر مانده
روی دستاس رد پنجه ی مادر مانده

سرخ شد پلک علی بس که جراحت می دید
آسمان سوخت دلش وقت غروب خورشید

آب می ریخت ولی آب دگرگون می شد
نه فقط آب، دو تا چشم علی خون می شد

داغ صدیقه به اندازه ی کافی سخت است
وای بر بازوی او رد غلافی سخت است

حق تعالی جلوی چشم جهان پرده کشید
تا علی دست به بازوی ورم کرده کشید

دست از غسل کشید و ولی الله نشست
همه دیدند قد حیدر کرار شکست

سر به دیوار زد و ناله زد از عمق وجود
فاطمه کاش علی ثانیه ای زنده نبود

داشت کل بدن شیر خدا می لرزید
پیکر فاطمه را بین کفن می پیچید

داغ ها را به دلش ریخت و مسکوت گذاشت
بدنی ناحله را داخل تابوت گذاشت

بچه هایی که ازین داغ سراسر دردند
آستین بین دهان گریه فقط می کردند

بدنش را چه غریبانه ز خانه بردند
طبق فرموده ی صدیقه شبانه بردند

اشک، چشمان حسن را سر کوچه پر کرد
یادی از خاکِ نشسته به روی چادر کرد

یادش آمد وسط کوچه چه آمد به سرش
بار شیشه به زمین خورد به پیش نظرش

دست بر بند کفن، با دلِ پُر صبر گذاشت
پدر خاک تن فاطمه در قبر گذاشت

خوب شد تا که علی فاتحه بر فاطمه خواند
خوب شد دفن شد این پیکر و بر خاک نماند

خوب شد خنده به چشم تر اطفال نشد
خوب شد هیچ کسی داخل گودال نشد

خوب شد تشنه لبی ناله نزد وا عطشا
وای از تشنگی تشنه لب کرب و بلا...

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۸ ، ۲۰:۴۸
عبدالرقیه