سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

خوش آمدید

استفاده از اشعار برای تمام ذاکرین و مجالس اهل بیت علیهم السلام مجاز می باشد.

طبقه بندی موضوعی

۷۱۸ مطلب با موضوع «الف/ تقسیم بر اساس نام شعرا :: 6- محمد جواد شیرازی» ثبت شده است

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی روز دوم محرم ۹۹_ حسینیه صنف لباسفروشان

حجاج رسیدند به دنبال حسین
مبهوط تماشا شده اند آل حسین
انگار دگرگون شده احوال حسین
خاکی شده بدجور پر و بال حسین

با اشک به سجده رفته بر درگه عشق
در کرب و بلا، وادی و منزلگه عشق

ره باز کنید آمده فخر دو سرا
باید که بنازد به خودش کرب و بلا
از راه رسیده است ناموس خدا
آن دختر شیرین سخن آل عبا

دردانه ی شاه آمده بر شانه ی ماه
لاحول و لا قوة الا بالله

در حال خوش کودکی اش رفته به خواب
شش ماهه ی ارباب در آغوش رباب
می چرخد عمو دور حرم مثل عقاب
هستند تمام مشک ها مملو آب

یک لحظه گلوی کوچکی تشنه نماند
در کل مسیر، کودکی تشنه نماند

رحمت به ابالفضل و به جود و کرمش
رحمت به نگاه نافذ و محترمش
آرامش زینب شده با هر قدمش
هستند حسینیان به زیر علمش

طفلان حرم که مست عطر یاس اند
آرام همه در کنف عباس اند

این قافله ی عشق پیمبر دارد
بوی نفس حضرت مادر دارد
در معرکه ها، شیر دلاور دارد
یک مرد به نام علی اکبر دارد

در هر نفسی بود رکاب زینب
باید به علی گفت نقاب زینب

حال همه را گفته ام اما زینب
روزش شده در کرب و بلا همچون شب
جانش ز غم و غصه رسیده بر لب
افتاد از آه و گریه کردن در تب

بر هر دو لب حسین، چشمش را دوخت
با روضه ی هاهُنا... دل زینب سوخت

می گفت حسینش، غم عظمی اینجاست
داغی که از آن سوخته طه اینجاست
آن ذبح که گفتند فَدَینا... اینجاست
ای خواهر من، جدایی ما اینجاست

پایان ندهد به اشتیاقِ من و تو
هرچند که اینجاست فراق من و تو

ای خواهر من، کشته ی امیال شوم
از تشنگی ام خسته و بی حال شوم
مذبوح و شهیدِ ته گودال شوم
زیر سم ده اسب لگدمال شوم

پیراهن خونی مرا غصب کنند
بالای سنان، رأس مرا نصب کنند

باید که جفا ببینی و صبر کنی
سرهای جدا ببینی و صبر کنی
یک کرب و بلا ببینی و صبر کنی
گودال مرا ببینی و صبر کنی

باید که بلا را بپذیری، بروی
باید که بدون من اسیری بروی

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۹ ، ۲۱:۲۵
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی صفر ۹۹

فخر کنم بر همه، هست نگارم حسین
اول کارم حسین، آخر کارم حسین

دایره ی قلب من، وقف حسینیه شد
داده بهایی گران، بر دل زارم حسین

بر نسبم شاکرم، در همه دم بوده است
نوکری اش عزتِ ایل و تبارم حسین

کاش که بعد از حیات، حک بشود با ثبات
با خط خوش بر روی سنگ مزارم حسین

گرچه نمانده کسی، پیش من روسیاه
در همه ی زندگی بوده کنارم حسین

جان و جهانم شده، روح و روانم شده
ورد زبانم شده، صحبت یارم حسین

خسته شدم از فراق، مُردم ازین اشتیاق
بر غم کرب و بلا، کرده دچارم حسین

از کرم و مرحمت، داده اجازه به من
تا به روی تربتش سر بگذارم حسین

در ظلمات جهان، اشک عزایش شده
نور شفابخش بر دیده ی تارم حسین

زینب و دلشوره ها، زینب و کرب و بلا
گفت همین که رسید، دلهره دارم حسین

بوی جدایی و غم، می رسد از هر قدم
آه دو چشم ترت، برده قرارم حسین

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۹ ، ۲۱:۲۳
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی_ شب اول محرم ۹۹ مسجد ارک تهران

حضرت ماه نیا، شاه نیا، آه نیا
سمت کوفه قدمی بیش دگر راه نیا

بین این غمکده کفتار زیاد است زیاد
منکِر حیدر کرار زیاد است زیاد

از غریبی، شده ام در به در و سرگشته
هیچ کس پشت سرم نیست، ورق برگشته

کوفیانی که نوشتند مریدت هستند
ریسمان دور دوتا دست سفیرت بستند

وسط کوچه به نیرنگ، مرا سیر زدند
بر لب و بر دهنم قبضه ی شمشیر زدند

از کنارم، قدح آب خنک می بردند
با لب تشنه مرا زیر کتک می بردند

قسمت این بود که لب تشنه فدایت بشوم
اولین تشنه لبِ بزم عزایت بشوم

مسلمت لحظه ی جان کندن خود یاد شماست
به خدا چشم ترم از غم اولاد شماست

بگذر از من پسر فاطمه، نفسی بفداک
از روی بام، تن بی سرم افتاد به خاک

بشنو آقا کمی از این خبر تازه ی شهر
نصب شد رأس سفیرت سر دروازه ی شهر

پر شده گوش من از گریه ی مرغابی ها
پیکرم رفت غریبانه به قصابی ها

شرمسار و خجلم از روی آب آور تو
از علی اکبر و از قاسم و از خواهر تو

می شود خواهرت این جا به خدا آواره
هم سخن می شود او با پسر بدکاره

چه بگویم که ازین داغ، زبان می گیرد
حرمله تیر سه شعبه به کمان می گیرد

یک نفر هست که شخصیت تندی دارد
تازه بر دور کمر، خنجر کندی دارد

گرچه قسمت نشد و بر جگرم آب نخورد
دور دستان کسی، موی سرم تاب نخورد

نکند تشنه شوی، خسته و مضروب شوی
نکند در ته گودال لگدکوب شوی

به فدایت سر خونی من و هانی تو
نگرانم بخورد سنگ به پیشانی تو

مشکلی نیست مرا روی قناره ببرند
ترس دارم ز تنت پیرهنت را بدرند

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۹ ، ۲۱:۴۷
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی محرم ۹۹_ شب ۶

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی محرم ۹۹

با حق بگو از نوکران غم را نگیرد
دار و ندار ماست، ماتم را نگیرد

ماه حسین آمد بخواه از مادر او
از ما گنهکاران محرم را نگیرد

از چشم های گریه کن های حسینش
ارث به جا مانده از آدم را نگیرد

دلبستگی ها را بگیرد، صحبتی نیست
اما فقط ذکر حسینم را نگیرد

پرچم بماند بر زمین و زنده باشد؟!
حاشا بر آن نوکر که پرچم را نگیرد

گمراه خواهد شد یقینا هرکسی که
دامان او، این حبل محکم را نگیرد

یک عمر با هم در عزایش گریه کردیم
از ما خدا این اشک باهم را نگیرد

ای کاش شمشیر و سنان و خنجر و تیر
جسم ولی الله اعظم را نگیرد

حداقل ای کاش در گودال، قاتل
در پنجه، موی شاه عالم را نگیرد

کس نیست تا با ساربان او بگوید
این گونه از انگشت، خاتم را نگیرد
 

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۹ ، ۲۱:۴۰
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی_ شب ۴ محرم ۹۹

ربی که کار یار ما را دلبری کرد
ما را به بازار عزایش مشتری کرد

بی ارزشیم اما گرفتار حسینیم
چشمان زهرا خوب، ذره پروی کرد

حاشا که در داغ حسینش کم گذاریم
زهرا برای تک تک ما مادری کرد

عمری است دود پاک اسفند مُحرم
از هر بلایی جسم و جانم را بری کرد

مثل دم عیسی که جانبخش است بر جسم
چای عزایش سال ها پیغمبری کرد

بی اعتقادی ها تماما ریشه کن شد
تا پرچمش هر سال سایه گستری کرد

پاکار باشیم ای رفیقان، مشکل این است
کم کاری ما، دشمن دین را جری کرد

مداح... شاعر... سینه زن... خدام هیئت...
پرشورتر امسال باید نوکری کرد

بدجور جا مانده است از سِیر حسینی
هر کس در این دربار، حس برتری کرد

کاری نمی ماند زمین، محتاج ماییم
هربار کاری را نکردم، دیگری کرد

آتش زده بر سینه ها صوت بُنَیَّ...
در قتلگاهش فاطمه نوحه گری کرد

هر کس به مقتل رفت فورا باز می گشت
اما چه کرد این شمر؟! آخر خودسری کرد

وقتی لباس کهنه اش را پاره کردند
باید به یاد غارتش جامه دری کرد

تا که نفس باقی است باید با تعصب
گریه برای زینب و بی معجری کرد

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۹ ، ۱۳:۴۷
عبدالرقیه

با حال زار و مضطرم بوسه گرفتم

از عکس صحن دلبرم بوسه گرفتم

 

با گریه خوابم برد دیشب ، تا خود صبح

در خواب از کل حرم بوسه گرفتم

 

روی نگین خاتمم نام حسین است

با نیت از انگشترم بوسه گرفتم

 

کارم جلو افتاد تا از مهر تربت

در سجده با چشم ترم بوسه گرفتم

 

من که نشد از مرقدش بوسه بگیرم

جایش ز دست مادرم بوسه گرفتم

 

خیلی دلم بر غربت و تنهایی اش سوخت

از قاب عکس رهبرم بوسه گرفتم

 

جانم فدایش زیر لب ارباب می گفت :

از لاله های پرپرم بوسه گرفتم

 

مانند صفحه صفحه ی قرآن پاره

از قطعه های اکبرم بوسه گرفتم

 

می گفت با مشک پُر از تیر علمدار

از بازوی آب آورم بوسه گرفتم

 

جای رباب و اهل خیمه پشت خیمه

از کام خشک اصغرم بوسه گرفتم

 

وقت وداع آخرم با نیمه ی خود

از چشم خیس خواهرم بوسه گرفتم

 

شاید برای آخرین بار است ، شاید

از روی ناز دخترم بوسه گرفتم...

 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۹ ، ۱۷:۵۳
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی_ عید غدیر ۹۹

وقت و بی وقت است کار دل، هوایش می کنم
دلبری دارد دلم، حیدر صدایش می کنم

بردن نام علی از واجبات هر شب است
هر شبی یادم رود، فورا قضایش می کنم

جان فدای مهربانی و سَلونی گفتنش
باب علم است و به جهل خود ثنایش می کنم

پای حیدر سنگ خوردن، طعنه خوردن، برکت است
کور خوانده هر کسی گفته رهایش می کنم

با علی تا آخر خط هستم و در این مسیر
اقتدا بر وصله ی روی عبایش می کنم

دست اگر سوی طعام دشمن مولا رود
پیش چشمان همه از تن جدایش می کنم

راحت و آسوده ام از فکر نان، چون تکیه بر...
دست های رازق و مشکل گشایش می کنم

آن کسی که نام حیدر را برایم مشق کرد
تا ابد، بعد از نماز خود دعایش می کنم

آن قدر می گویم از روز غدیرش، عاقبت
بی خبر هرکس که باشد، آشنایش می کنم

نفسِ احمد بودنش بالاتر از هر رتبه ایست
مثل پیغمبر دلم را مبتلایش می کنم

در اُحد با جسم مجروحش نبی را حفظ کرد
تا ابد صحبت از ایمان و وفایش می کنم

باب خیبر... خطبه ی بی نقطه... یا که ردّ شمس...
شک به بنده بودنش با کارهایش می کنم

‌خلقتش، تأیید توحید است و الله الصمد
با ثنای مرتضی، شکر خدایش می کنم

خاک، سجده گاه مؤمن شد، علی هم بوتراب
در نمازم، روز و شب سجده برایش می کنم

نیستم پیغمبر اما مرتضی فرمان دهد
کودکم را ذبح در پایین پایش می کنم

او که جای خود اگر که قنبرش لب تر کند
هرچه را دارم همه یک جا فدایش می کنم

آه، بر لب... اشک، بر دیده... به لب جان می رسد
تا نظر بر عکس ایوانِ طلایش می کنم

گر که شرط وصل در مرگ است، پس با این حساب
آرزوی مرگ با شوق لقایش می کنم

تا نفس در سینه ام باقی است، در هر حالتی
گریه بر جسم حسینِ سرجدایش می کنم

روضه را سر بسته می گویم کفن پیدا نشد
شرم از تشریح داغ بوریایش می کنم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۹ ، ۱۴:۴۸
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

هرچند از معایب، در من نشان زیاد است
اما همیشه لطفت، ای مهربان زیاد است

یک کوه درد دارم، شد آه و گریه کارم
چیزی به لب نگویم، سر نهان زیاد است

هر بار آمدم تا با توبه بازگردم
با خدعه گفت نفسم: حالا زمان زیاد است

این قدر پیش مردم، باآبرو نخوانم
خیلی گناه و جرمِ من بی گمان زیاد است

دستم تهی است اما دلخوش به مرتضایم
در کیسه اش برای ما قرص نان زیاد است

در می زنم مکرر، رو می زنم به حیدر
دور از سرای مولا شر و زیان زیاد است

دنبال راه عشقم، در به در حسینم
هرچند در مسیرش زخم زبان زیاد است

هر لحظه در عذابم، بی کربلا خرابم
دلتنگی ام برای آن آستان زیاد است

آب روان زد آتش بر قلب سینه زن ها
شرم نگاه ما بر آب روان زیاد است

نوع سلاح باید در حد عرف باشد
نیزه زدن برای حجم دهان، زیاد است

جای تعجبی نیست، پاشیده خون به هر سو
وقتی که کُند باشد خنجر تکان زیاد است

مذبوحِ بالقفا را باید به پشت چرخاند
بس کن رسید زهرا، داد و فغان زیاد است

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۹ ، ۱۷:۵۷
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی_ تیرماه ۹۹

از دست هجر، دلهره دارم، چه می شود؟
آقا بگو که آخر کارم چه می شود؟

یابن الحسن سیاه شده زندگی، اگر...
پایان دهی بر این شب تارم، چه می شود؟

چیز زیادی از تو نمی خواهم ای کریم
بنشینی از کرم به کنارم، چه می شود؟

بی ارزشم قبول ولی لطف کن بیا...
هنگام مرگ سوی مزارم، چه می شود؟

نذرم نشد ادا که شوم زائر رضا
با این بساط، قول و قرارم چه می شود؟

دلتنگ کربلا شدم و جنة الحسین
سر روی مرقدش بگذارم چه می شود؟

لطفی کن و مرا برسان زیر قبه اش
با هیچ چیز کار ندارم چه می شود

جانم فدای دلهره ی زینب غریب
می گفت: جسمِ بی سر یارم چه می شود؟

از من مخواه شمر که لب تر کنم به آب
یاد لبان خشک نگارم چه می شود؟

با ضرب تازیانه مرا می بری ولی
ظالم بگو به من، کس و کارم چه می شود؟
 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۹ ، ۲۰:۳۱
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی 

بی پناهم، بی کسم، یا رب کس و کارم کجاست؟
مرگ نزدیک است، فرصت نیست، دلدارم کجاست؟

جنس مانده در ته دکانم و چشم انتظار
آن کریمی که شود آخر خریدارم کجاست؟

دیده ام محروم ماند از یار و قلبم شد سیاه
روشنیِ قلب زار و دیده ی تارم کجاست؟

زندگی بی یوسف زهرا سراسر سختی است
صبحِ پایان بخش بر این شام دشوارم کجاست؟

نامه ی امسالِ من خالی است از رزق نجف
وعده ی دیدار با مولای کرارم کجاست؟

من فقط نزد نگارم معصیت آورده ام
راه بخشیده شدن در محضر یارم کجاست؟

روضه از عباس باید خواند، دیگر چاره چیست
خوب فهمیدم که تنها چاره ی کارم کجاست

ناله زد أدرک أخا، ارباب با حیرت دوید
ای زمین علقمه، تنها هوادارم کجاست؟

این همه خنده برای چیست لشکر بس کنید
یک نفر با من بگوید که علمدارم کجاست؟

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۹ ، ۱۵:۳۶
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی_ مسجد ارک تیر ماه ۹۹

آسمان دیده ام از شرم غرق کوکب است
قلبم از خوف عقوبت، باز در تاب و تب است

گرچه گمراه و گنهکارم ولی ذکر لبم
یا کریم و یا حلیم و یا غفور و یا رب است

دور از چشم خلائق آمدم توبه کنم
بهترین ساعات توبه، خلوتِ نیمه شب است

چاره ی دلدادگان، تنها همین اشک است و بس
گریه کردن های عاشق، رکن عشق و مذهب است

زیر لب گفتم مدد حیدر، خدا از من گذشت
بس که مولایم علی، آقا و والا مرتبه است

عشق، یک هم قافیه دارد که آن باشد دمشق
قلب من مجنونِ یک یار است، آن هم زینب است

آه... از آن ساعتی که دید زینب، دلبرش
غرق خون افتاده در گودال، زیر مرکب است

آن لبی که مست و مدهوشش رسول الله بود
جای چوب و نیزه ی امت چرا بر آن لب است؟!

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۹ ، ۲۲:۰۲
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی 

آواره ای فراری ام و بی نشانی ام

یاذالکرم، کنار خودت می نشانی ام؟

 

سرمایه ام همین به کنارت نشستن است

بیچاره می شوم اگر از خود برانی ام

 

سوز و نوا و لحن مناجاتی مرا

انداخت آخر از نظرت، بد دهانی ام

 

حرفی نمی زنی؟ چقدر دلخور از منی

چیزی بگو که تشنه ی یک لَن تَرانی ام

 

باور نمی کنم که قیامت به موی سر

مسجود من، به سوی جهنم کشانی ام

 

در سردی زمانه، دلم گرم حیدر است

حب علی است برکت این زندگانی ام

 

مثل خرابه بودم و مطرود از همه

شاه نجف به رسم کرم، گشت بانی ام

 

روحم اگر چه غرق غبار معاصی است

با یاحسین می خری و می تکانی ام

 

با یک سلام و عرض ادب محضر حسین

امشب به صحن کرب و بلا می رسانی ام

 

یاد غریب ماندنِ ساعات آخرش

هر روز و شب به گریه گذشته جوانی ام

 

می گفت تشنه لب: جگرم سوخت، العطش

دلخون ز رسم کوفه و این میهمانی ام

 

برگرد زینبم، برو خیمه، نظر نکن...

بر قتلگاه، خواهر قامت کمانی ام

 

نگذاشت این سنان که تماماً ادا شود

تسبیح آخرین نفس آسمانی ام

 

طوری به بند بند تنم تیر و نیزه خورد

باید دگر مقطع الاعضا بخوانی ام

 

با ساربان بگو که خودش برق می زند

در زیر نور ماه، عقیق یمانی ام

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۹ ، ۲۳:۰۳
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی_ شب ۲۸ رمضان ۹۹

آخر ماه، گدا مانده و تنها مانده
همه رفتند فقط بنده ی رسوا مانده

درب مهمانی خود را کمی آرام ببند
یک نفر از صف بخشیده شدن جامانده

دستگیری بکنی یا نکنی هر دو رواست
دست تسلیم منِ غم زده بالا مانده

هیچ کس واسطه ی بنده ی آلوده نشد
مثل هر سال فقط یوسف زهرا مانده

همه ی زندگی ام حاصل لطف مهدی است
تازه آقایی او در صف عقبی مانده

عاقبت آبرویم ریخت و در چشم امام...
بی بها کرد مرا چشم بد وامانده

سخت دلتنگ نجف هستم و ایوان علی
بر دل غم زده ام، شوق تماشا مانده

آخر ماه هم از غربت ارباب بگو
بین گودالِ پر از خون، تن مولا مانده

اکبر و قاسم و عبداله و عون و عباس
همه رفتند... فقط زینب کبری مانده

چه کند زینب مضطر که سنان دور شود
لب زخمی حسینش به دعا وا مانده


محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۹ ، ۱۱:۲۹
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی شب ۲۵ رمضان ۹۹

بر لب اهل مناجات و سحر جان می رسد
رفته رفته وقت مهمانی به پایان می رسد

عبد رسوا و گریزانی که هر جا رفته است
آخر مهمانی مولا، پشیمان می رسد

در شب قدرش، همه بستند بار خویش را
یک نفر جا مانده و با چشم گریان می رسد

تا گنهکاری، پشیمان از گناهش می شود
سوی او فورا خدا لبیک گویان می رسد

بر سر این سفره تا هستیم، بر دل های مان.‌‌..
دائما انوار لطف حی سبحان می رسد

سائل معرفت از بیت بتول و حیدریم
هرچه بر ما می رسد از لطف ایشان می رسد

تا که یک ذره فقط احساس غربت می کنیم
بر سر ما دست آقای خراسان می رسد

رزق آب و نان رعیت های این خانه فقط
از عطای سفره ی بابای سلطان می رسد

غربت موسی بن جعفر بر دلم آتش زند
تا که هر دفعه به گوشم اسم زندان می رسد

از رخ زرد و تن همچون خیالش شد عیان
ارث از مادر به اولادش فراوان می رسد

ساق پایش را چه کرده سندی ملعون مگر
تا به محراب دعا افتان و خیزان می رسد

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۰:۲۹
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، شب ۲۲ ماه رمضان ۱۴۰۱

دگر ز مسجد کوفه نوا نمی آید
نوای ناله ی شیرخدا نمی آید

برای عزت و ترویج راه بسم الله
صدای نقطه ی پایین با نمی آید

چه کرده زهر که رنگ علی چنین شده است؟!
چه کرده که نفسِ رفته، جا نمی آید؟!

هر آن چه شیر، به او می دهد طبیب اصلا
به هوش، حیدر آل عبا نمی آید؟!

چه کرده است مگر تیغ، خون فرق علی...
چگونه بند به طب و دوا نمی آید؟!

هر آن چه زینب کبری پدر پدر گوید
دگر ز جانب بابا صدا نمی آید

آهای طفل یتیم نجف، گرسنه بخواب
ازین به بعد دگر مرتضی نمی آید

ازین به بعد اگر پیرمرد نابینا
غریب و خسته بگوید بیا، نمی آید

دگر میان هوای گرفته ی این شهر
شمیم هم نفس مصطفی نمی آید

چه خوب پیر لعینی به سوی جسم امام
برای ضربه زدن با عصا نمی آید

هزار شکر کفن هست بین کوفه هنوز
تن امام روی بوریا نمی آید

پس از پدر به تسلی و تعزیت، احدی...
به تازیانه سوی بچه ها نمی آید

اسیر چیست؟! عزادار بعد دفن پدر
به احترام دوباره به خانه می آید

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۹ ، ۲۳:۰۴
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی شب ۲۲ رمضان ۹۹

کریم و مهربان بود و مرا هم
میان بندگانش داد، راهم

نمک گیرم، بدهکارم، همیشه...
نجاتم داده الطاف الهم

برای بنده ی آلوده ی خود
لباس مغفرت کرده فراهم

ثوابی که ندارم، شرمسارم
شب قدر است اما رو سیاهم

شرر بر توشه ام زد بی حیایی
مرا انداخت از چشمش، گناهم

همه گفتند محتاج دعایند
منِ بیچاره محتاج نگاهم

ضرر کردم کنارش کم نشستم
پشیمان از چنین عمری تباهم

پریشان حالی ام را چاره کرده
دعایم کرده زهرا، روبراهم

زمین خوردم، علی دارم غمی نیست
دلم گرم است بر پشت و پناهم

نجف شد قبله گاه و ملجأ من
امیرالمؤمنین شد تکیه گاهم

شبیه کودکان زار کوفه
یتیمانه است امشب اشک و آهم

شکاف کعبه ی فرق بلندش
شرر انداخته بر قبله گاهم

چه کرده ابن ملجم با امیرم
نمانده قوتی در جسم شاهم

گمانم لحظه های آخر اوست
رخ زرد علی باشد گواهم

زبانم لال تنها نیست مولا
ولی فکر امامی بی سپاهم

خدا را شکر حیدر تشنه لب نیست
به یاد تشنه ی در قتلگاهم

چه کردی با حسین ای شمر ملعون
نمی آید از او دیگر صدا هم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۹ ، ۲۲:۵۹
عبدالرقیه

به سبک "میخانه دگر جای من بی سر و پا نیست"

 

خونین شده محراب ز خون سر حیدر
بر سینه زند دختر او با دل مضطر
در پیش حسن، باده ی مستان ز سبو ریخت
ارکان هدایت به سر خلق فرو ریخت

غرق خون شده روی مهتاب
واژگون شده بین محراب

تا خانه، به دوشِ حسنش بین تب آمد
با دیدن او جان عقیله به لب آمد
شمشیر، چگونه سر کرار گشوده است
چون فاطمه رخسار علی زرد و کبود است

انگشتر حق، بی نگین شد
قنبرش نبود این چنین شد

زهرا به گمانم که شده موعد دیدار
راحت شدم آخر ز غم و غربت بسیار
خیبرشکنت را دمِ شمشیر کجا کشت؟!
بازوی کبودت وسط کوچه مرا کشت

شد صبح سپید فاطمه جان
حیدرت رسید فاطمه جان

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۱:۱۹
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی شب ۱۷ رمضان ۹۹

بیچاره ام و رسوا
آلوده ز سر تا پا
دیگر شده ام تنها
باید چه کنم حالا؟
إشفَعی لی یا زهرا

تا بوده چنین بوده
کو خاطر آسوده؟
فرّارم و آلوده
رفته است دلم هرجا
إشفَعی لی یا زهرا

از عادت معصیت
از تیرگی و غفلت
از ماندن در ظلمت
شد قبله گهم دنیا
إشفَعی لی یا زهرا

یادِ دم تلقینم
دلواپس و غمگینم
کس نیست به بالینم
در آن دم وانفسا
إشفَعی لی یا زهرا

روزی که شوم حیران
بی ملجأ و سرگردان
از غفلت خود گریان
در بی کسی فردا
إشفَعی لی یا زهرا

هرچند گنهکارم
قلبی علوی دارم
دیوانه ی کرارم
عبدم به در مولا
إشفَعی لی یا زهرا

حق علی و خاکش
حق نفس پاکش
حق نجف و تاکش
آن وادی أو أدنی
إشفَعی لی یا زهرا

عمری است پریشانم
آتش زده بر جانم
ای وای نمی دانم
شد شعله چرا برپا؟!
إشفَعی لی یا زهرا

ای داغ گران، کوچه
لال است زبان، کوچه
مرثیه ی آن کوچه
شد داغ و غم عظمی
إشفَعی لی یا زهرا

مادر چه شده رویت؟!
درد است به بازویت؟!
خونی شده پهلویت؟!
آرام دل طه
إشفَعی لی یا زهرا

بر تشنه ی در گودال
بر زمزمه اش بی حال
بر آن بدن پامال
بر کشته ی عاشورا
إشفَعی لی یا زهرا

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۱:۱۵
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی _ شب ۱۶ رمضان ۹۹

 دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی _ رمضان ۹۹ 

 

بار معصیت به دوشم بار شد
صفحه ی قلبم سیاه و تار شد

بس که تیر از سوی شیطان خورده ام
چشم هایم خشک شد، بیمار شد

هر چه بخشیدی مرا با حلم خود
باز هم فعل بدم تکرار شد

نیمی از ماهت سریعا طی شد و...
غم میان سینه ام انبار شد

دیر جنبیدم به خود از دست نفس
کار توبه کردنم دشوار شد

آخرش افتادم از چشمان تو
عاقبت بدجور کارم زار شد

عشق بازی های زین العابدین
باز هم چاره گشای کار شد

هر کجا رفتم کسی کاری نکرد
با ابوحمزه دلم بیدار شد

زیر بارانِ ابوحمزه فقط
نخل خشکِ دیده ام پربار شد

تا که گفتم بالحسین و بالحسن
دستگیرم حیدر کرار شد

نام آقازداه هایش بردم و...
لطف مادر بر دلم بسیار شد

وقت مغرب یاد کردم از حسن
روزه ام با روضه اش افطار شد

با کرامت با همه رفتار کرد
با خیانت با حسن رفتار شد

زهر، کاری کرد رنگش سبز شد
از درون می سوخت و تب دار شد

آن قدر خون از دهانش می چکید
جامه اش مانند لاله زار شد

زهر، کاری بود اما مجتبی
کشته ی داغ در و دیوار شد

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۵:۳۱
عبدالرقیه

"سَیِّدِی أَخْرِجْ حُبَّ الدُّنْیا مِنْ قَلْبِی"

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی _ شب ۱۱ ماه رمضان ۹۹

بی تاب لقاییم الهی بخدیجه
دنبال فناییم الهی بخدیجه

ما را برهان از قفس علقه به دنیا
تا پر بگشاییم الهی بخدیجه

جمعیت درمانده و بیچاره شنیدی؟
آن طایفه، ماییم الهی بخدیجه

یک سوم مهمانی خوبت سپری شد
محتاج عطاییم الهی به خدیجه

شرمنده از اعمال خطاییم، مدد کن
تا توبه نماییم الهی بخدیجه

اذنی بده تا باز سوی مرقد سلطان
با گریه بیاییم الهی بخدیجه

محروم ز نوریم، خدا مرحمتی کن
دلتنگ رضاییم الهی بخدیجه

لطفی بکن امسال شب قدر ببینیم
در کرب و بلاییم، الهی بخدیجه

محتاج عطا و کرم مادر زهرا
در هر دو سراییم الهی بخدیجه

از اشک یتیمیِ غریبانه ی زهرا
در حال بکاییم الهی بخدیجه

***

هر جا سخن از روضه و از داغ حسین است
با آل کساییم الهی بخدیجه

با یاد غم غارت انگشتر ارباب
مشغول عزاییم الهی بخدیجه

عمری است که دلخون و پریشان شده از آن...
انگشت جداییم الهی بخدیجه

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۹ ، ۲۲:۰۰
عبدالرقیه

کیست این عاشق که می از جانب طور آورد
عرشیان را نغمه ی قدسیش در شور آورد

در بهشتش، حق برای سینه زن های حسین
تحفه ای از روضه های حاج منصور آورد

حاج منصوری که با یک نعره ی یامرتضی
از نجف تا ارک، صدها جام انگور آورد

حنجرش وقتی نوای یا رقیه سر دهد
جبرئیل از عرش بر اهل زمین نور آورد

****

مَسند او قلب عاشق هاست، خصم احمقش...
هرچه می خواهد به سوی ارک مأمور آورد

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۹:۰۵
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

تنها نه انتظار، فراموش مان شده
تنهایی نگار، فراموش مان شده

در سردی گناه چنان منجمد شدیم
برگشتنِ بهار، فراموش مان شده

از بس گناهکاری ما را عیان نکرد
الطاف پرده دار فراموش مان شده

آخر چرا تشرف شیخ بهایی و...
فرزند مهزیار، فراموش مان شده؟!

در اوج مشکلات، فراموش مان نکرد
درد است اینکه یار، فراموش مان شده

بر هر که رو زدیم حقارت کشیده ایم
هر وقت مُستجار فراموش مان شده

طوری فریب خورده ی این زندگی شدیم
سختی احتضار فراموش مان شده

از برکت دعای امام زمان مان
غم های بی شمار فراموش مان شده

آن قدر بی قرار حسینیم و مرقدش
کاشانه و دیار فراموش مان شده

از ماتم عموی نبی، حمزه ی غریب
آرامش و قرار فراموش مان شده

یاد شهید مثله شده داد می زنیم
از گریه اختیار فراموش مان شده

نام حسین بس که به دل ها شرر زده
ما آب خوش گوار، فراموش مان شده

اصلا که گفته روضه ی گودال و پیکر و...
توهین ده سوار فراموش مان شده؟!
 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۹:۴۲
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی _ شب ۱۴ رمضان ۹۹

گفتی: فقط با من بگو درد دلت را
گفتی: بیا تا حل نمایم مشکلت را

گفتی: گنهکاری؟ بیا در خانه ی من
تا شستشو سازم خودم آب و گلت را

گفتی: بیا ای غافل از روز قیامت
بیدار می سازم وجود غافلت را

گفتی: به هرکس دل سپردی، خوار گشتی
دیگر بده دست اباصالح، دلت را

گفتی: نمی خواهم بدون حب زهرا
یک لحظه حتی روزه ی بی حاصلت را

گفتی: که بخشیدم به حیدر عزتم را
از او گدایی کن شرف را، منزلت را

گفتی: بیا و آمدم، شرمنده هستم...
آلوده آخر دیدی عبد جاهلت را

چیزی ندارم غیر آهی در بساطم
با آه، باید گرم سازم محفلت را

یک بار دیگر کربلا را روزی ام کن
بر من عنایت کن عطای کاملت را

من پیرو طفل امام مجتبایم
بر او ببخش امشب دوباره سائلت را

جانم فدایش، با عمو در قتلگه گفت:
جانم فدای تو، ندارد قابلت را

من که نمردم شمر می آید به سویت
بیچاره سازم دشمنان بزدلت را

عبدللهم، دست و سر و جان می دهم تا...
بیرون کنم از قتلگاهت، قاتلت را

 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۰:۰۴
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاچ آقا منصور ارضی_ شب ۴ رمضان ۹۹

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی_ رمضان ۹۹

گفتم الهی... دستگیری شد نصیبم
لطف و عطای بی نظیری شد نصیبم

آماده ی توبیخ بودم، جای توبیخ
از جانبش خیر کثیری شد نصیبم

او جابر العظم الکسیر است و ازین رو...
با بال زخمی، اوج گیری شد نصیبم

پیش خدا از هر گزندی در امانم
دور از خدا تنها حقیری شد نصیبم

دنبال جوشن بودم و از لطف زهرا
با پنج تن، جوشن کبیری شد نصیبم

حب علی مست نجف کرده دلم را
از برکتش، روح غدیری شد نصیبم

فخرم شده این مرتبه، عبدالحسینم
الحق، عجب نعم الامیری شد نصیبم

تشنه شدم وقت غروب و رزق گریه...
بر جسم مانده بر حصیری شد نصیبم

یاد رقیه کردم و از برکت او
سرمایه های چشم گیری شد نصیبم

می گفت با بابای خود طفل سه ساله
دیدی چه شد؟! رخت اسیری شد نصیبم

من که سر دوش عمو عزت چشیدم
در شام و کوفه سر به زیری شد نصیبم

گرچه گرسنه از غذا ماندم به جایش
از ضربه ی شلاق، سیری شد نصیبم

وقتی مرا با تازیانه قاتلت زد
افتادن دندان شیری شد نصیبم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۳:۳۸
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی_ شب ۲ رمضان ۹۹

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی _ رمضان ۹۹

دنبال بد هستی اگر، من بدترینم
بی آبرو نزد کرام الکاتبینم

یک ذره حاجات مرا تا دیر دادی
بلوا به پا کردم، کجا رفته یقینم؟!

زانو بغل کردم ببینی بی پناهم
از بار سنگین گناهم، شرمگینم

دست مرا امشب نگیری، شک ندارم...
روز قیامت در صفوف مذنبینم

ممنونم از لطفت، اجازه داده ای باز
در پای سفره، پیش خوبان می نشینم

پابند حبت کن دل هرجایی ام را
شیطان نشسته دست بسته، در کمینم

با اذن زهرا سینه چاک بوترابم
نام علی حک گشته بر روی نگینم

حیدر که جای خود، غلام قنبرم من
عبد غلامان امیرالمؤمنینم

تا کربلا پر می کشم هر جا که باشم
تا می گذارم بر روی تربت، جبینم

از محضرت یک خواهشی دارم، خدایا
زنده نگه دارم محرم را ببینم

زنده نگه دارم، ببینم کربلا را
دلتنگ دیدار حسین و اربعینم

با هر سلام لحظه ی افطار، هر شب
لبیک گوی ناله ی هَل مِن مُعینم

امشب کنار علقمه روضه گرفتم
گریان چشمان یل اُم البنینم

اُم البنین با چشم تر یک عمر می گفت:
چشمت چه شد، شیرِ حماسه آفرینم

ای کاش بودم کربلا تا آخرین بار
از ماهِ روی خونی ات بوسه بچینم

ای کاش بودم، پاک می کردم ز رویت
خون سر پاشیده را با آستینم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۰:۳۵
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی_ ۳۰ شعبان ۹۹

دانلود صوت شعر با نوای کربلابی سید رضا نریمانی_ رمضان ۹۹

پشت درب خانه ات بر خاک، صورت می کشم
تا که تحویلم بگیری، از تو منت می کشم

بندگان مخلصت آماده ی مهمانی اند
آن قدر خالی است دستانم، خجالت می کشم

غفلتم باعث شد از چشمت بیافتم با گناه
هر چه خواری می کشم از دست غفلت می کشم

کور خوانده نفسِ اماره، دلم دست علی است
هرچه هم باشم مگر دست از ولایت می کشم؟!

با ولای مرتضی آقای این عالم شدم
بی علی یک لحظه هم باشم، حقارت می کشم

دور ماندم از وطن، از صحن ایوان نجف
یاد انگور ضریحش، آهِ حسرت می کشم

تا که چشمم تر شود یاد لب خشک حسین
جای سرمه، بر دو چشمم خاک تربت می کشم

دور از هیئت شدن یعنی نفس تنگیِ من
زیر این پرچم، نفس، آرام و راحت می کشم

یک توسل بر رقیه حاجتم را می دهد
بی خودی گاهی پیِ حاجت، ریاضت می کشم

دیده ای بابا مرا؟! همراه عمه های خود...
در سنین کودکی درد اسارت می کشم

چند جای استخوان های نحیفم له شده
هر تکانی می خورد جسمم، مشقت می کشم

چند روزی می شود چیزی نگفتم با کسی
من خجالت از سخن گفتن به لکنت، می کشم
 

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۹:۵۲
عبدالرقیه

دانلود فایل تصویری شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی


بازارها باز و تمام کارها دایر
آیا روا باشد حرم این گونه بی زائر...؟!

پیداست از بی اعتقادی ها، زبانم لال...
تنها حرم ناامن می باشد علی الظاهر

افتاده کار ما به دست آن منافق که
با شمرهای روز دارد هرهر و کرکر

دل، بی گمان مغلوب دنیا می شود آری
بر شأن اهل بیت وقتی نیست مُستَبصِر

حق کریمان است این رفتارهای ما؟!
کم برکت و خوبی شده از سویشان صادر؟!

حالا توجه کن میان این همه غفلت
زهرای مرضیه است بر رفتار ما ناظر

گفتند در خانه بمانید و نفهمیدند
بیت امامان است حصن بنده ی شاکر

آرامش و امنیت ما صحن سلطان است
مرگ است این دنیای بی آرامشِ خاطر

دلتنگ صحن حضرت موسی الرضا هستیم
بیتاب رفتن در شعاع رحمتی وافر

هر روز عاشوراست... مردم فکر خود باشند...
فرزند زهرا می شود تنها، بِلاناصر

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۹ ، ۱۳:۱۱
عبدالرقیه

روز خود را به غم هجر و فغان، شب کردم
یاد ایوان نجف سوختم و تب کردم

نکند دوست ندارد...؟! نکند رانده شدم...؟!
پای صدها نکند، گریه مرتب کردم

تا نگاهی کند آقا و ورق برگردد
زیر لب زمزمه ی زینب... زینب... کردم

کیست آبادتر از من که خراب علی ام
قامتم را سر این عشق مورب کردم

چه کنم طفل گنهکار امیر نجفم
هوس مغفرت و مرحمت أب کردم

وعده ی ما نجفش یا که به هنگام ممات
هرچه او خواست... توکل به خودِ رب کردم

محمد جواد شیرازی

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۹ ، ۲۳:۴۷
عبدالرقیه

نذر یار است، میان تن اگر جان داریم
هرچه داریم ازین نیمه ی شعبان داریم

اشتیاق دل دیوانه ی ما دیدنی است
خنده بر چهره ولی دیده ی گریان داریم

از عطا و کرم حضرت نرجس خاتون
عشق دلدار، در این سینه فراوان داریم

هر که هر چیز دلش خواست بگوید اما
ما به برگشت گل فاطمه ایمان داریم

عهد بستیم که جان بر کف مهدی باشیم
با نبی و علی و فاطمه پیمان داریم

خودمانیم چه عیدی؟! چه سرور و جشنی؟!
تا که دلبر نرسد، حال پریشان داریم

سر و سامان همه از اوست، اگر سر نرسد...
تا ابد زندگیِ بی سر و سامان داریم

تا که فریاد زند بانگ أناالمهدی را
تا همان دم به خدا غصه ی هجران داریم

کاش با آمدنش، روشنی دیده شود
تا به کی گریه ی خود، از همه پنهان داریم؟

کاش یک بار به ویرانه ی ما سر بزند
کاش این جمعه ببینیم که مهمان داریم

مطمئنیم شب نیمه ی شعبان، حرمِ...
کربلا رفته و ما پاره گریبان داریم

ای ملائک برسانید بر آن شاه کرم
روسیاهیم و همه حاجتِ غفران داریم

برسانید که در صحن قدیم الاحسان
التماسِ کرم از معدن احسان داریم

سالیانی است که ما منتظران، دیده ی تر...
یاد خشکیِ لب سیدالعطشان داریم

آتشی را که میان دل خود داشته ایم
از غم غارت ارباب، کماکان داریم

نعل، خوش یُمن نبوده است، بدانید که ما
دل پُر از سُم و از نعل ستوران داریم

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۹ ، ۱۷:۰۳
عبدالرقیه

مژده ای منتظران مقصد و مقصود رسید

معدن رحمت و خیر و کرم و جود رسید

 

کاش روزی برسد تا که ببینیم همه

از سوی کعبه ی حق مهدی موعود رسید

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۹ ، ۲۱:۴۶
عبدالرقیه