سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

خوش آمدید

استفاده از اشعار برای تمام ذاکرین و مجالس اهل بیت علیهم السلام مجاز می باشد.

طبقه بندی موضوعی

۶۴ مطلب با موضوع «ب/ تقسیم بر اساس تقویم قمری :: 12- ذی الحجه» ثبت شده است

اوج اهداف نبوت بی علی بی فایده است

بندگی جز با توسل بر ولی بی فایده است

 

روز و شب در سجده گویی: "یا اله العالمین"

در کنار آن نگویی یا علی بی فایده است

 

"اشهد ان علی..." را بر سر هر ماذنه

گر نمی گویی به آوای جلی بی فایده است

 

منقبت های علی را بر همه باید رساند

بهر تبلیغ ولایت تنبلی بی فایده است

 

سنت احمد تماما دست اولاد علی است

اجتهاد شافعی و حنبلی بی فایده است

 

بی ولای مرتضی اصلا سراغ حج نرو

چون به جا آری هزاران حج، ولی بی فایده است

 

باطن بی مرتضی بوی تعفن می دهد

گرچه باشد ظاهر آن صیقلی بی فایده است

 

من یقین دارم که حبّ اهل بیت مصطفی

جز به لعن دومی و اولی بی فایده است

 

بر سر اصل تبرّی با کسی صحبت نکن

گفت و گو با مرد جاهل، کَل کَلی بی فایده است

 

مهدی علی قاسمی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۷ ، ۱۷:۳۸
مهدی علی قاسمی

به قلب من محبت قاب گردید

علی گفتن برایم باب گردید

 

غدیرت چشمه ای صاف و زلال است

از آن هر تشنه ای سیراب گردید

 

به دست پاک علامه امینی

"امامت" صاف و عالمتاب گردید

 

قضاوت کردی و دیدند مردم

خلیفه از خجالت آب گردید

 

برای شیعیانت جای جنّت

فقط شهر نجف جذاب گردید

 

پس از تو ای عدالت پرور محض

عدالت در جهان نایاب گردد

 

فزون تر از عبادات خلایق

فقط یک ضربه ی احزاب گردید

 

 

خداوندا به حق شاه مردان

مرا دور سر قنبر بگردان

 

 

نباشد هیچکس بالاتر از تو

ندیدم رحمتی گیراتر از تو

 

نداری نوکری رسواتر از من

ندارم سروری آقاتر از تو

 

به مسجد دومی فریاد می زد:

ندیدم عالمی داناتر از تو

 

خلایق غیر تو پنهانِ محض اند

خدا باشد کمی پیداتر از تو

 

بشر که نیستی، حتما خدایی

تو یکتایی خدا یکتاتر از تو

 

ندیده آسمان مجنون تر از من

ندیده کهکشان لیلاتر از تو

 

کسی را تاب نور جلوه ات نیست

به جز زهرا که شد زهراتر از تو

 

 

امیرالمومنین در کائناتی

برای سائلان کهف نجاتی

 

 

چه شد ابلیس را خوشحال کردند؟

چرا حق تو را پامال کردند؟

 

چرا با سامری همراه گشتند؟

از آن گوساله استقبال کردند

 

همه مرتد شدند و عده ای کم

فقط راه تو را دنبال کردند

 

وصایای نبی را هم شنیدند 

ولی در آخرش اهمال کردند

 

پشیمانند مثل سگ قیامت

کسانی که به من اشکال کردند:

 

چرا لعن فلانی را گرفتی؟

برای لعن، قیل و قال کردند

 

به غیر از بغضِ او پیدا نکردند

دلم را هر زمان غربال کردند

 

 

تمام دین تولی و تبری است

مرا آیین تولی و تبری است

 
مهدی علی قاسمی
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۷ ، ۱۷:۲۵
مهدی علی قاسمی

اسیر دام غدیرم دلم اسیر علی است 

غنی است آن که دو عالم فقط فقیر علی است

 

به نصّ اَنفُسَنا... روی ماذنه گویم۱

علی نظیر نبی و نبی نظیر علی است

 

غلام حضرت زهراست آنکه در دنیا

به فکر پرورش خطبه ی  غدیر علی است

 

غدیر هست تجلی وال من والاه 

محمدی است دلش هرکه در مسیر علی است

 

غدیر هست تجلی عاد من عاداه 

برائت نبی از دشمن حقیر علی است

 

چقدر جامعه در صحن او صفا دارد

تمام زیر و بم جامعه کبیره علی است

 

نشسته اند سر خوان او گنهکاران

که این مرام، مرامِ خطا پذیر علی است

 

رسد صدای مناجات مسجد کوفه...

...به گوش دل که مناجات دل پذیر علی است

 

زیان نمی کند اصلا به وقت جان دادن

کسی که در همه ی عمر مستجیر علی است

 

مهدی علی قاسمی

 

۱) سوره ی آل عمران آیه ۶۱

فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۷ ، ۱۸:۰۳
مهدی علی قاسمی

 

نشسته ام بنویسم به هر دل آگاه

علی است زوج بتول و علی ولی الله

نشسته ام بنویسم فقط امیر یکی است

علی است ماه دو عالم علی است شاهنشاه

نشسته ام بنویسم مخالف حیدر

اگر زچاله در آید به سر رود در چاه

کسی که منکر لعن مخالف مولاست

کنار او ننشینم مگر که با اکراه

علی امام مبین است در کتاب خدا

که گفته است در او "کُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ"۱

مدال حب علی آبروی سلمان شد

سپس به اذن علی شد مقرب درگاه

فقط عنایت و لطف و اجازه ی زهراست 

اگر به سمت نجف می رود دلم گهگاه

غمی که در دل من مانده دوری نجف است

من از فراق نجف دائما کشیدم آه

کسی که خوشه ی انگور، بر ضریح تو دید

خمار وصل عنب گشته خواه یا ناخواه

مرا که ساکن آن جا نکرده ای آقا

بده به من خبری از حرم که واشوقاه

مهدی علی قاسمی

 

۱)وَ کُلَّ شَیْء اَحْصَیْناهُ فِی اِمام مُبِین (سوره یس:۱۲)

از امام باقر(علیه السلام) از پدرش از جدش(علیهم السلام) نقل شده است که فرمود:

 

هنگامى که این آیه نازل شد «ابوبکر» و «عمر» برخاستند و عرض کردند: 
اى پیامبر! آیا منظور از آن «تورات» است؟ 
فرمود: نه. 
عرض کردند: «انجیل» است؟ 
فرمود: نه. 
عرض کردند: منظور «قرآن» است؟ 
فرمود: نه. 
در این حال امیر مومنان على(علیه السلام) به سوى پیامبر(صلى الله علیه وآله) آمد، هنگامى که چشم رسول خدا(صلى الله علیه وآله) بر او افتاد، فرمود: «هُوَ هذا! اِنَّهُ الاِمامُ الَّذِى اَحْصَى اللّهُ تَبارَکَ وَ تَعالى فَیْهِ عِلْمَ کُلِّ شَىء»؛ 
امام مبین این مرد است! او است امامى که خداوند متعال علم همه چیز را در او احصا فرموده.(معانى الاخبار صدوق صفحه 95)
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۷ ، ۱۲:۴۵
مهدی علی قاسمی

با خط داور نوشته اول دفتر علی

ظاهر و باطن علی و اول و آخر علی

 

انبیا دست توسل بر عبای او زدند

انبیا گویند در هنگامه ی محشر علی

 

ما کجا و خاک پای کلب کوی مرتضی

ما کجا و شیعه ی داماد پیغمبر علی

 

روز و شب خوردیم نان از سفره ی شاه نجف

آب خوردیم از غدیر ساقی کوثر علی

 

با علی و احمد و زهرا یقینا دشمن است

آن سه ظالم را مقدم کرده هرکس بر علی

 

گفت پیغمبر علی ممسوس در ذات خداست

پس علی را در خدا بنگر خدا را در علی

 

مهدی علی قاسمی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۷ ، ۱۲:۲۵
مهدی علی قاسمی

 

می برم نام علی را با وضو
تا شود دل با ولایش زیر و رو
 
حق علی هست و علی حق پس یقین
"کُلُّ شَیْ‌ءٍ هالِک... إِلَّا وَجْهَهُ"
محمد جواد شیرازی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۱:۴۹
عبدالرقیه

به اذن فاطمه رام ابوتراب شدم

به حکم عشق غلام ابوتراب شدم

دوباره تشنه ی جام ابوتراب شدم

منی که مست به نام ابوتراب شدم

 

دلم خوش است به این که دو چشم تر دارم

عجیب حال و هوای نجف به سر دارم

 

چگونه پست از آن کوه آبرو گوید؟!

چگونه تشنه از آن صاحب سبو گوید؟!

کجاست طبع بلندی که مدح او گوید؟!

همیشه شاعر او جای شعر "هو" گوید

 

علی است عالی اعلی، علی است حق و یقین

علی است باطن قرآن، علی است باطن دین

 

خریده روز ازل، حق به شوق نازش را

به دست، بافته مرضیه جانمازش را

نبی شنیده رجزهای چاره سازش را

کمیل بود و علی بود و هر فرازش را

 

شبیه شمع در این ظلمت جهان افروخت

مرام بنده شدن را به شیعیان آموخت

 

علی است آن که حقیقت برای ایمان شد

برای یافتن راه راست، میزان شد

به عرش، صوتِ خداوندی اش نمایان شد

نشست روی زمین، مرکب یتیمان شد

 

اسیر کرده دلم را طلوعِ احسانش

خوشا به حال گدای رکوعِ احسانش

 

یگانه حامی احمد علی است بی تردید

برای حفظ نبی با وقار می جنگید

به دور مرکب او مثل شیر می چرخید

میان بستر خیرالبشر، علی خوابید

 

وفای آن که پُر از زخمِ تیر شد پیداست

تمام حرف از آن غزوه ی اُحد پیداست

 

علی است آن که ندیده کسی فرارش را

چشیده است درِ قلعه اقتدارش را

خدا ستوده خودش تیغ ذوالفقارش را

نخواست ذره ای از مال روزگارش را

 

میان چاه غریبانه سر فرو کرده

عبای کهنه و نعلین خود رفو کرده

 

نوای حضرت حق در دم و خروش علی است

همیشه کعبه ی رحمن سیاهپوش علی است

صدای فاطمه اش تا ابد به گوش علی است

شبانه کیسه ی خرما به روی دوش علی است

 

برای او به خدا این جهان پشیزی نیست

کنار شأن علی، ردّ شمس چیزی نیست

 

همان که در همه ی جنگ هاش غالب شد

همان که مِهر و ولایش به خلق واجب شد

همان که در همه جا مظهر العجائب شد

کنار فاطمه خانه نشین یثرب شد

 

به قتل فاطمه حق نبی ادا کردند

چقدر خون به دل پاک مرتضی کردند

 

به جز علی به کسی دل نبسته ام اصلا

به نور او دل ظلمانی ام شده روشن

خدا... محبت او را دمی نگیر از من

کنار من برسانش به لحظه ی مردن

 

کنار خوان کریمان پُر التماسم کن

به لعن دشمن زهرا، علی شناسم کن

محمد جواد شیرازی

۱۰ فروردین ۹۷

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۹۷ ، ۰۵:۴۷
عبدالرقیه

عرش برین شاهدِ شأن رفیع علی است

ارض و سما گوشه ی ملک وسیع علی است

 

یاد گرفتم من از محضر ابن الجواد

عبد و مطیع خداست، هر که مطیع علی است

 

چشم بصیر علی، چشم بصیر خداست

گوش سمیع خدا، گوش سمیع علی است

 

هیچ زمانی زره بر کمر خود نبست

راوی این ماجرا، تیغ سریع علی است

 

رهبر هر مکتبی عزت آن مکتب است

سینه سپر کن بگو، عزت شیعه علی است

 

منکر او تا ابد مُلحد و سردرگم است

شاهد این حرف ها، عید غدیر خم است

 

***

 

حضرت ختمی مآب، دست علی را گرفت

ولوله ای در میانِ همگان پا گرفت

 

بعد به امر خدا، پیش نگاه همه

دست علی را خودش یک تنه بالا گرفت

 

با همه ی قوتش، خطبه ای از عشق خواند

از نفس و خطبه اش مکتب حق پا گرفت

 

گفت علی بعد من، رهبر این امت است

در دل هر شیعه ای حب علی جا گرفت

 

امر مهمی است که، ختم رسل یک به یک

از همه ی جمعیت، بیعت و امضا گرفت

 

 باید از این ماجرا گفت به هر بی خبر

باید از این راه گفت بیشتر و بیشتر

 

***

 

ریخت به هم نهضتش جهل فراگیر را

کرد عیان صولتش کفر اساطیر را

 

غیر علی هیچ کس حضرت فاروق نیست

خطبه به خطبه شکست پایه ی تزویر را

 

تیر ندانست او مست خدا بود و بس

برد ز هوش و حواس، معرفتش تیر را

 

وای از آن لحظه که در وسط کارزار

سر بدهد مرتضی نعره ی تکبیر را

 

غرق به خون در اُحد، پای نبی ایستاد

در کف خود می فشرد، قبضه ی شمشیر را

 

فوق ایادیِ خلق هست یَدُالله اوست

نیست حریفش کسی، چون أسَدُ الله اوست

 

***

 

باده به کف حیدر است، حق علی و هو علی

عِرض و شرف حیدر است، حق علی و هو علی

 

فاتح خیبر علی است، جلوه ی داور علی است

شاه نجف حیدر است، حق علی و هو علی

 

چون دم پیکار شد، خیبر و بدر و اُحد

اول صف حیدر است، حق علی و هو علی

 

این سر میدان علی است، آخر میدان علی است

چهار طرف حیدر است، حق علی و هو علی

 

سوره ی توحید حق، خالق خورشید حق

دُر صدف حیدر است، حق علی و هو علی

 

کیست پس از مصطفی لایق این منزلت

جایگزین نبی، شد علی از هر جهت

 

***

 

راه نجات خدا، سلسله ی موی اوست

حلقه ی وصل دعا، حلقه ی گیسوی اوست

 

پور ابیطالب است، سجده بر او واجب است

قبله ی اهل یقین، در دو جهان روی اوست

 

مرده به پا می شود، شمس عقب می رود

کل جهان واله از یک خم ابروی اوست

 

مدح علی را بس است، این که میان زنان

حضرت خیرالنساء، همدم و بانوی اوست

 

جوشن حیدر فقط، نفس بتول است و بس

ذکر لب فاطمه، قدرت بازوی اوست

 

او که خودش پایه ی اصلی اسلام بود

همدم هر سائل و مونس ایتام بود

 

***

 

یثرب احمد چه شد این همه خاموش شد؟!

بیت ولی خدا از چه سیه پوش شد؟

 

جهل سقیفه گرفت جای اولوالامر را

بیعت روز غدیر، زود فراموش شد

 

یک نفر این جا فقط پای علی سوخته

همدم این عاشقی، نقشِ به بازوش شد

 

آه از این فاجعه، زیر در خانه اش

در وسط شعله ها فاطمه بیهوش شد

 

سوخت و پیروز شد، در دل تاریخ ها

تا به ابد عزت فاطمه منقوش شد

 

صبر کنید اهل دل، می رسد آقایمان

منتقم فاطمه، حضرت صاحب زمان

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۶ ، ۰۵:۴۵
عبدالرقیه
 
السلام علیک یا امیرالمومنین
 
الله گویم و پس از آن بی معطلی
دارم همیشه نام تو را بر لبم علی
 
ترسی ز طعنه ها به دلش نیست شیعه ات
همواره برده نام تو بر ماذنه، جلی
 
زنگار غم به سینه ی ما هر زمان نشست
این سینه شد به نام شما پاک و صیقلی
 
راه ابوحنیفه کجا راه شیعیان
یا مالکی و شافعی و راه حنبلی
 
ما رهرو غدیر و جدا از سقیفه ایم
ما گفته ایم پای ولای شما "بلی"
 
قرآن پُر است از جلوات فضائلت
کوری چشم دومی و چشم اولی
 
راه ورود قرب خدا هست از حرم
غیر از نجف به پیش خدا نیست مدخلی
 
امشب که اولیاء خدا زائر تو اند
قسمت نشد دوباره بیایم نجف ولی...
 
...خود را رسانده ام به صف شیعه در غدیر
بیعت کند غلام ، شب عید با ولی
 
باشد قبول غصه ی هجران چِشَم ولی
یک روز ساکن نجفت می شوم علی
 
مهدی علی قاسمی
 
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۶ ، ۱۷:۲۶
مهدی علی قاسمی

 

 
اجازه هست مرغ دل، کبوتر حرم شود
و با فرشته های وحیِ عشق، هم قدم شود
 
اجازه هست این کبوتر نشسته در حرم
پر شکسته اش برای مدح تان قلم شود
 
برای وصل آب و دانه نیست سر به زیری اش
برای پایبوسی ات به اشتیاق خم شود
 
در این حرم اگر که دَم شود نوای یا علی
نوای یا اباالحسن نوای بازدم شود
 
کنار خوان جامعه، دعا نمی کنم دگر
زبان حاجتم همین دو دیده ی ترم شود
 
منی که در تمام زندگی ابالجوادی ام
خوشم گدای سامراییِ امام هادی ام
 
 
چه نعمتی است در تمام عمر، سائلت شدن
گدا و ریزه خوار معدن فضائلت شدن
 
چه نعمتی است نذر مادرت سمانه کردن و
به این طریق، موجبات شادی دلت شدن
 
چه نعمتی است این که با اشاره ی نگاه تو
غلام و پاسبان صبح و شام منزلت شدن
 
چه نعمتی است هم چنان فداییان درگهت
برای حفظ این حرم فدا و بِسملت شدن
 
چه نعمتی است با تو بودن و مجاورت شدن
چه نقمتی است بی تو بودن و مقابلت شدن
 
همان ازل به روی لوح سینه، بیرقی زدم
به روی آن نوشته ی "أمیری یانقی" زدم
 
 
بخوان برای ما فراز قادَةَ الْهُداة را
بخوان و زنده کن دوباره جان کائنات را
 
هزار سیدالکریم از این قبیله زنده کن
بخوان و شرح کن فراز سادَةَ الْوُلاة را
 
شراب ناب عشق را بریز در سبوی مان
خودت معرفی نما أئِمَةَالْدُعاة را
 
بگو علی علی است شرط گفتن خدا خدا
بیا نشان بده به ما حقیقت صلاة را
 
حمایت بتول از ابوتراب را بگو
عیان نما به خلق راز ذادَةَ الْحُماة را
 
بدون تو، منِ غریبه آس و پاس می شوم
قدم قدم کنار تو خداشناس می شوم
 
 
دعای ما دعا نبود اگر نبود جامعه
دعا گره گشا نبود اگر نبود جامعه
 
کسی سراسر جهان، میان انس و جنیان
مرید هل اتی نبود اگر نبود جامعه
 
کنار چاه غالیان و صوفیان کسی دگر
به راه، آشنا نبود، اگر نبود جامعه
 
غروب جمعه های ما اسیرهای مبتلا
به عشق، با صفا نبود اگر نبود جامعه
 
خلاصه عرض می کنم میان اعتقاد ما
خدا همین خدا نبود اگر نبود جامعه
 
ازین طرف بخوان برام جامعه، از آن طرف
بخوان زیارت غدیریه دوباره در نجف
 
 
دعا که می کنی گناه خلق پاک می شود
جهان بدون بودنت چه هولناک می شود
 
خدا به خنده های بر لب تو شاد می شود
خدا به خشم چهره ی تو خشمناک می شود
 
به ریزه ناخنت قسم اگر کسی به ساحتت
اهانتی کند، بدون شک هلاک می شود
 
مرید مکتبت برای کسب نور معرفت
به پای جامعه کبیره سینه چاک می شود
 
در انتظار دیدن جمال توست سائلت
در آن زمان که عاقبت، اسیر خاک می شود
 
همین که هیچ کس کنار من نبود، می رسی
همیشه دیر کرده ام ولی تو زود می رسی
 
 
به دست خود به ما فقیرها پیاله می دهی
شراب ناب و کهنه ی هزار ساله می دهی
 
تو فکر اعتقاد مایی و به دست شیعیان
برای جبر و اختیار هم رساله می دهی
 
فدک نماد غربت علی و فاطمه شده
به ما خبر ز غاصبان آن قباله می دهی
 
تو حاضری خودت غریب باشی و حسین نه
خودت کریمی و به کربلا حواله می دهی
 
فقط دو هفته مانده تا بساط گریه بر حسین
به ما دوباره رزق اشک و شور و ناله می دهی؟
 
به لطف تو اسیر شاه عالمیم تا ابد
علم به دوش خیمه ی محرمیم تا ابد
محمدجواد شیرازی
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۶ ، ۱۶:۱۵
عبدالرقیه

السلام علیکم یا اهل بیت النبوه

پشت میخانه نشستم غرق شور و شادی ام

از خراب آباد این دل  در پی آبادی ام

 

هرکسی پرسید از نام و تبار و شهرتم

سینه را کردم سپر گفتم که عبدالهادی ام

 

من نخوردم غیر این درگاه نان سفره ای

دلخوشم بر استخوانی که به دستت دادی ام

 

جرعه جرعه معرفت نوشاندی ام از ساغرت

 جرعه جرعه جامعه، از اول نوزادی ام

 

برکت شیر حلال مادرم بوده اگر

نیستم اهل سقیفه رهرو این وادی ام

 

هرکه هستم، هرچه هستم، باسواد و بی سواد 

نوکر حلقه به گوشم، نوکر ابن الجواد

 

 

ای امام المتقین، ای هادی، ای حصن حصین

نوکرت از تو، تو را می خواهد ای آقا همین

 

هر کجا رو کرده ام دیدم جمال روی تو

هر کجا رفتم تو بودی در یسار و در یمین

 

خاک عالم ملک زهرا هست، پس باشد حرام

بی ولای تو قدم برداشتن روی زمین

 

پای درس و بحث تو شد حضرت عبدالعظیم

یکه تاز مکتب معرفت و اهل یقین

 

خادمی خانه ات با خضر و نوح و آدم است

نوکری از نوکران تو شده روح الامین

 

ذکر این آواره شد یا ایها الهادی مدد

عاجزم از کار خود یا ایها الهادی مدد

 

 

درس های اعتقادت را بیا از سر بگو 

با زیارت جامعه امشب تو از حیدر بگو

 

از امیرالمؤمنین، یعسوب دین، حبل المتین

باز هم آقا بیا از ساغی کوثر بگو

 

یکصد و پنجاه دفعه در غدیر خم بیا

با زیارت نامه ات از خواجه ی قنبر بگو

 

من یقین دارم که باشد آتش دوزخ حرام

بر محبین علی در وادی محشر، بگو...

 

...عاشقت را می خری آنجا به عشق مرتضی؟

کی مرا هم می بری یک شب نجف، آخر بگو

 

سامرایی می شوم بعد از زیارت در نجف

پاک می آیم به پیشت با طهارت در نجف

 

 

بر مشامم می رسد هر لحظه بوی سامرا

بین نوکرهاست امشب گفت و گوی سامرا

 

من همان عبد شما هستم که از شوق وصال

سجده کردم سالیان سال سوی سامرا

 

با شمیم و جذبه های سامرایی شما

پروراندی در دل ما آرزوی سامرا

 

تا ابد هستیم محتاج نگاه رحمتت

ملجا و کهف حصین ماست کوی سامرا

 

ما برای نوکری در ماه جانسوز حسین

اشک می گیریم هر سال از سبوی سامرا

 

اذن گریه می دهی بر روضه ی جدت حسین؟

می گذاری پا نهم در روضه ی جدت حسین؟

 

مهدی علی قاسمی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۶ ، ۱۶:۱۰
مهدی علی قاسمی

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود فایل تصویری شعر با نوای کربلایی نریمان پناهی_ ۹۸

از سن کودکی شده غم آشنای من

باد خزان وزیده به دولت سرای من

بغض و شرر گرفته مسیر صدای من

بالا گرفته کار دل و گریه های من

 

خاک مزار من ز جفا بی نصیب نیست

زائر نمانده دور حریمم، عجیب نیست

مانند من امام غریبی، غریب نیست

گریه کنید اهل منا در عزای من

 

اهل زمانه غصه به قلبم رسانده اند

بر روح و جان من غم و غربت چشانده اند

من را به روی مرکب سمی نشانده اند

از زهرِ زینِ اسب ورم کرده پای من

 

از کودکی رسیده به من چهره ای کبود

در کربلا و کوفه و جولانگه یهود

از بس که زخم های تنم در فشار بود

مانده نشان سلسله بر جای جای من

 

بر روی خار سخت مغیلان دویده ام

از ابن سعد و حرمله طعنه شنیده ام

هفتاد و دو ستاره سر نیزه دیده ام

این روضه هاست گوشه ای از ماجرای من

 

بازار و ازدحام نرفته ز خاطرم

آتش ز پشت بام نرفته ز خاطرم

بزم حرام شام نرفته ز خاطرم

مانده ز شام کرب و بلایی برای من

 

یادم نرفته چشم ترِ عمه زینبم

آتش گرفته بود، پر عمه زینبم

یاد لباس شعله ور عمه زینبم

فریاد می کشد جگر مبتلای من

 

من روضه خوان غربت عمه رقیه ام

مردم شکست، حرمت عمه رقیه ام

آه... از شب شهادت عمه رقیه ام

تغییر کرده صحبت و حال و هوای من

 

یاد غروب کرب و بلا زار و مضطرم

آن خاطرات می گذرد از برابرم

یک عمر یاد تشنگی جد اطهرم

ذکر حسین گشته دعا و نوای من

 

داغش برای اهل ولا سینه سوز ماند

بی حال، زیر خنجر آن کینه توز ماند

در زیر آفتاب بیابان سه روز ماند

اعضای جدِ تشنه لب و سر جدای من

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۶ ، ۰۸:۲۹
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای حاج محمدرضا طاهری
دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی
 

دلگیرم از خودم که دلم گیر یار نیست

اصلا برای آمدنش بی قرار نیست

 

گیرم رسید روز وصالش چه فایده؟!

وقتی که دل، به شوق وصالش دچار نیست

 

روزی هزار بار دلش را شکسته ام

این گونه زیستن، ادبِ انتظار نیست

 

همسایه ای گرسنه و اهل محله خواب

یعنی در این محله کسی سفره دار نیست؟!

 

آخر چقدر در پی دنیا دویده ایم؟!

باور کنیم، حرص زدن افتخار نیست

 

امروز اگر که توبه نکردم، چه می کنم

فردا که زیر خاک، مرا اختیار نیست؟!

 

باید که گردگیری دل کرد و گریه کرد

گریه برای عاشق دلداده عار نیست

 

ای دل به هوش باش و ببین چرخ روزگار

خالی ز لطف و رحمت پروردگار نیست

 

وای از مزار و غمکده ی باقرالعلوم

یک سایه بان به گستره ی آن مزار نیست

 

حجاج، مکه اند و به روز شهادتش

یک شیعه در مجاورت آن دیار نیست

محمد جواد شیرازی

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۶ ، ۰۸:۲۶
عبدالرقیه

بهترین لحظات عمرم با علی سر می شود

دیده ام از حب حیدر روز و شب تر می شود

 

هر سحر نامش شده تسکین قلب خسته ام

اوست تنها آن که در این سینه دلبر می شود

 

هر که را آقا نظر انداخت با یک گوشه چشم

نوکری از نوکرانش مثل قنبر می شود

 

گر کشد دست نوازش بر سر این عبد خود

هم حیات و هم مماتم طور دیگر می شود

 

هر  که خود را کرد سائل بر در این بارگاه

روز و حالش از تمام خلق بهتر می شود

 

فاش می گویم تمام آفرینش خلق اوست

ذکر خالق وقت خلقت نام حیدر می شود

 

یا مبدل در حقیقت یاعلی، یا حیدر است

با نگاه او پلیدی ها مطهر  می شود

 

نفرت و بغض عدویش یک نشان از شیعه گی است

شیعه یعنی بی امامش زار و مضطر می شود

 

شرط مقبولیت اعمال  حب حیدر است

عاشق او از تمام دهر برتر می شود

 

معجزات او نگنجد در تمام این جهان

قابل رویت کنار حوض کوثرمی شود

 

دست حیرت بر دهان بگرفته جبریل ملک

کنده از روی زمین تا درب خیبر می شود

 

نام پاکش هست سوگند خدای لم یزل

یاعلی ذکر تمام خلق محشر می شود

 

شرط پیغمبر شدن حب و ولای مرتضی است

مصطفی با حب او بر انبیا سر  می شود

 

کیست استاد تمام انبیا ، غیر از علی

حکمتش این است با احمد برادر می شود

 

فالق الاصباح یعنی خط شمشیر علی

هر کسی را که نشان بگرفت بی سر می شود

 

در تمام سختی و در اوج محنت های دهر

یاور ما  همسر زهرای اطهر می شود

 

قدر حیدر در جهان نشناخت الا فاطمه

پس برای یاری اش در کوچه پرپر می شود

 

حاج مجتبی قاسمی

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۶ ، ۲۲:۰۷
مجتبی قاسمی


ترجیع بند مدح امیرالمؤمنین علیه اسلام

خوشم با حب حیدر قد کشیدم
دلم را از همه عالم بریدم

به غیر از مرتضی چیزی ندارم
به غیر از مرتضی چیزی ندیدم

چه شوری در دلم افکنده عشقش
پر از عشقم، پر از از خوف و امیدم

خوشم حلقه به گوش این سرایم
به هر محفل ثنایش را شنیدم

حیاتش ساده تر از بندگان بود
عجب شاه و امیری برگزیدم

گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
***

صد و ده بار ذکر هو گرفتم
از این دنیا و اهلش رو گرفتم

مگر عقلم کم است از او نخوانم
مگر کم آبرو از او گرفتم

دل من زیر و رو شد از شبی که
به دستم در حرم جارو گرفتم

خراسان و نجف، این آبرو را
هم از این سو، هم از آن سو گرفتم

علی گفتم کمی زهرا بخندد
چه پاداشی از این بانو گرفتم

گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
***

خدا رو کرد با او گوهرش را
تجلی صفات و مظهرش را

زمان وحی نور قل هو الله
میان کعبه خوانده مادرش را

نبی هم در شب تاریک فتنه
به حیدر می سپارد بسترش را

میان اوج پرواز نمازش
به سائل می دهد انگشترش را

همه بی تاب بر سجده می افتند
اگر افشا نماید قنبرش را

گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
***

نجاتم داده استغفارهایش
دلم را برده با رفتارهایش

شده سرتاسر نهج البلاغه
نَمی از باطن پندارهایش

ملائک از شعف هو می کشیدند
همیشه لحظه ی پیکارهایش

نبی دلگرم بازوی علی بود
به جای تک تک سردارهایش

چنان از قلعه در را مرتضی کند
ترک برداشت تا تالارهایش

گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
***

رها کردن مرامِ پیر من نیست
به دست دیگران زنجیر من نیست

مرا دیوانه می خوانند مردم
اگر مجنون شدم تقصیر من نیست

اگر از مرتضی کمتر بخوانم
اثر بر ناله ی شبگیر من نیست

بدون گوهر حب ولایت
به غیر از معصیت تکبیر من نیست

گره خورده دلم با حب حیدر
به جز این عشق در تقدیر من نیست

گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
***

ازل از جام خود بر ما چشانده
همین باده دل ما را کشانده

زمان خلقت آب و گل ما
کمی خاک عبایش را تکانده

کسی که روی دوش مصطفی رفت
یتیمان را سر دوشش نشانده

خدا هم از زبان مرتضایش
پیمبر را شب معراج خوانده

به شوق وعده ی " یا حارَ هَمْدان..."
برایم طاقت و صبری نمانده ¹

گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
***
برای مؤمنین یعسوب دین است
خداوند کرم روی زمین است

عبای وصله دار کهنه ی او
تجلی همان حِصن حصین است

نشستن زیر ایوان طلایش
برایم بهتر از خلد برین است

اگرچه منکرانش هم نفهمند
فقط حیدر امیرالمومنین است

به یمن شیر پاک مادر خود
تمام عمر، حرفم این چنین است

گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
***

۱. امیر المومنین علیه السلام فرمودند:
یا حار همدان! من یمت یرنی
بحار الانوار، ج 6، ص 160

محمد جواد شیرازی

 

۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۶ ، ۲۳:۲۵
عبدالرقیه

۲۴ ذی الحجه روز مباهله بر شیعیان امیرالمومنین مبارک

 

اسیر عشق نبی هستم و فقیر علی

غلام حلقه به گوشم به آستان ولی

پس از مباهله بر کل خلق روشن شد

علی است جان پیمبر، نبی است جان علی

 

به آسمان دل ما ضیاء فاطمه است

شفیعه ی همه روز جزاء فاطمه است

پس از مباهله بر کل خلق روشن شد

که بین آن همه، خیرالنساء فاطمه است

 

شاعر:

مهدی علی قاسمی 

 

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۵ ، ۱۷:۰۲
مهدی علی قاسمی

میان دلش هر که صافی ندارد

مصونیت از انحرافی ندارد

 

تعجب ندارد محب خلیفه

اگر مادرش هم عفافی ندارد

 

نگردید، غیر از علی جا ندارد

دلم حاجت موشکافی ندارد

 

بگو گرد کعبه به حاجی نچرخد

اگر دور حیدر طوافی ندارد

 

خود حق برایش گریبان دریده

مگر کنج کعبه شکافی ندارد؟!

 

سر کوی او گریه آورده تنها

گدایی که حتی کلافی ندارد

 

اگر ذوالفقارش به عاشق حرام است

چه بهتر که ابرو غلافی ندارد

 

به معراج ایوان طلا هر که رفته

از این درد دوری معافی ندارد

 

بیایم... نیایم... سراغم می آید

نیازی غنی بر تلافی ندارد

 

محب علی را به زهرا ببخشند

اگر هم عبادات کافی ندارد

 

به لبخند زهرا علی باورم شد

به عشق علی فاطمه مادرم شد

 

 

بخواهم نخواهم إلٰهم علی شد

ثوابم علی شد، گناهم علی شد

 

علی کعبه و مسجد و معبد من

کنشتم علی، خانقاهم علی شد

 

وجودم علی شد، سجودم علی شد

خودش شاهد است او، گواهم علی شد

 

شب من لبالب شد از نام حیدر

همین که سحر شد، پگاهم علی شد

 

چه در بین خنده، چه در بین گریه

همین خنده و اشک و آهم علی شد

 

زمین و زمانم، تمام جهانم

میان فلک، شمس و ماهم علی شد

 

چنان جلوه ی ذات حق شد که گویی

علی هم خدا شد، خدا هم علی شد

 

نه تنها زبانم، نه تنها بیانم

که حتی شکوه نگاهم علی شد

 

گدا بودم و همنشین گدا شد

رعیت شدم، پادشاهم علی شد

 

من افتاده بودم بدون پناهی

به دادم رسید و پناهم علی شد

 

پدر بود و با خود مرا آشنا کرد

زمان دعایش مرا هم دعا کرد

 

 

موحد دو دلبر نمی بیند اصلا

دو قبله... دو منبر... نمی بیند اصلا

 

هر آن کس که مست امیر عرب شد

کم از خیر مادر نمی بیند اصلا

 

کسی که دلش از محبت، حرم شد

دلش را مکدر نمی بیند اصلا

 

مشامی که بوی نجف را چشیده

صفایی به قمصر نمی بیند اصلا

 

دلم در نجف مانده و منزلی را

از این خانه بهتر نمی بیند اصلا

 

کسی که نگاهش به ایوان بیافتد

خودش را که دیگر نمی بیند اصلا

 

به چشم خدابینِ سلمان یقینا

علی را اباذر نمی بیند اصلا

 

زمین احد شاهد است این که احمد

از او با وفاتر نمی بیند اصلا

 

به جز مرتضی فاتح دیگری را

به خود باب خیبر نمی بیند اصلا

 

اگرچه فلان و فلانی گریزند

کسی پشت حیدر نمی بیند اصلا

 

ملائک تماشاگر یک جوان مرد

علی ضربه می زد، خدا کیف می کرد

 

 

به عشق علی مادرم داده شیرم

که باشم همیشه غلام امیرم

 

گرفت اختیار مرا و چه بهتر

که از مدح او تا ابد ناگزیرم

 

کجا قنبرم من؟ کجا بوذرم من؟

به دردش نخوردم، خودم می پذیرم

 

بهایی ندارم، خدایی ندارم

اگر دامن مرتضی را نگیرم

 

بدون ولایت نمی ارزد اصلا

ابوحمزه ها و دعای مجیرم

 

علی زیر و رو می کند هر چه کردم

ثواب قلیلم، گناه کثیرم

 

همیشه میان گذر می نشینم

بزرگی حقیرم، زلیخای پیرم

 

میان قنوتم دعا کردم امشب

شبی سوی ایوان بیافتد مسیرم

 

مرا قطعه ای از نجف می شناسند

چنان پر شده از محبت ضمیرم

 

پی انحراف سقیفه نرفتم

فقط پیرو ماجرای غدیرم

 

غدیر آمد و فکر من با علی شد

صد و ده نفس ذکر من یا علی شد

 

 

رسیده به گوشم صدای محرم

سیاهی خریدم برای محرم

 

هوای غریبی دلم را گرفته

هوای حسین و هوای محرم

 

دوباره به پا می شود جنت حق

به پا می شود خیمه های محرم

 

فدای شهیدی که با خون پاکش

بنا کرده دانش سرای محرم

 

من از کودکی نوکر این سرایم

خصوصا میان عزای محرم

 

به سینه زدم، سینه ام را تکاندم

شدم عاشق و مبتلای محرم

 

کمی از کرامات شاه غدیر است

اگر که شدم آشنای محرم

 

سرم را روی زانویم می گذارم

که اشکی بریزم سوای محرم

 

جگر گوشه ی مصطفی و علی بود

عزیزی که شد سرجدای محرم

 

بماند درون دلم روضه هایم

بماند همان ابتدای محرم

 

خدایا مرا تا محرم نگهدار

مرا تا ابد زیر پرچم نگهدار

 

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۵ ، ۱۲:۱۸
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی جواد مقدم

لعنت به هر که غیر تو را برگزیده است

یعنی فضایل تو علی جان ندیده است

 

افشا شده است سر همه واصلان حق

از تو رسید هر که به جایی رسیده است

 

افتادن به پای تو شد رمز سروری

شد سربلند هر که به پیشت خمیده است

 

هر کس عصا گرفت که موسی نمی شود

هر مدعی که میوه ی طوبی نچیده است

 

بر کفر دشمنان تو تردید کی کند

هر کس کمی ز مزه ی ایمان چشیده است

 

بدر وحنین و خیبر و احزاب جملگی

نقش شجاعت تو به عالم کشیده است

 

از برکه ی غدیر خمت تا ابد علی

بر نه فلک نسیم ولایت وزیده است

 

بعد از نبی مسیر هدایت فقط تویی

گمراه می شود ز تو هر کس بریده است

 

حب تو را به جنت الاعلی نمی دهد

هر کس که عشق ناب شما را خریده است

 

آخر چه می شود که نگاهی به من کنی

حالا که اشک شوق ز چشمم چکیده است

 

حاج مجتبی قاسمی 

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۵ ، ۱۰:۰۲
مجتبی قاسمی

دانلود صوت شعر با نوای حاج محمود کریمی ۹۷

 

در دو روز زندگی غربت فراوان دیده ام

بارها از پیکر خود، رفتن جان دیده ام

 

از غروب روز عاشورای سال شصت و یک

بر دل زهرایی ام زخمی نمایان دیده ام

 

حج نیمه کاره ام کامل شد و در کربلا

عصر عاشورا به جای عید قربان دیده ام

 

در منا آب گوارا دست زائر ها دهید

حاجی ام را در ته گودال عطشان دیده ام

 

زین اسبم را چرا آلوده بر سم می کنند؟!

من که مرگم را همان شام غریبان دیده ام

 

شرمساری غیور خیمه را حس کرده ام

بر روی مشک عمویم جای دندان دیده ام

 

خنده های حرمله خیلی غرورم را شکست

مادر شش ماهه را با چشم گریان دیده ام

 

کعب نی از شمر و ابن سعد ملعون خورده ام

یک حرم را بین آتش مات و حیران دیده ام

 

آن قدر در بین صحرا بر زمین افتاده ام

آن قدر در پای خود خار مغیلان دیده ام

 

چشم من بر آیه ی شق القمر افتاده است

آیه خواندن بر درخت از شمس تابان دیده ام

 

خاطرات تلخ شام از خاطرم هرگز نرفت

خیزران را بر لب قاری قرآن دیده ام

 

یک شب راحت نخوابیدم از آن روزی که من

عمه ام را بین نامحرم پریشان دیده ام

 

با همین چشم ورم کرده خودم جان کندنِ...

عمه ی هم بازی ام را کنج ویران دیده ام

محمد جواد شیرازی 

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۵ ، ۱۰:۳۳
عبدالرقیه

لعنت به دشمنان علی یک وظیفه است

نام تمام حیدریون در صحیفه است

 

من فخر می کنم به دو عالم غدیری ام

بیچاره آن که پیرو راه سقیفه است

 

با دشمن علی نروم من سوی بهشت

با منکرش برادری من لطیفه است

 

باید که در پی نسب اصلی اش رود

هرکس که گفته  است فلانی خلیفه است

 

شکر خدا که حب علی هست در دلم

شکر خدا که مادر من هم عفیفه است

مهدی علی قاسمی 

۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۵ ، ۱۱:۱۱
مهدی علی قاسمی

مست از سبوی دلبرم، از این چه بهتر!

سرخوش ز جام کوثرم، از این چه بهتر!

 

چیزی ندارم محضر حیدر بیارم

غیر از دو چشمان ترم، از این چه بهتر!

 

از اول عمرم عبای وصله دارش

سایه کشیده بر سرم، از این چه بهتر!

 

مِهر علی شد مُهر تأییدی برای 

دامان پاک مادرم، از این چه بهتر!

 

قنبر غلام حضرت پروردگار و...

...من هم غلام قنبرم، از این چه بهتر!

 

پوزه کشیدن بر درش چیز کمی نیست

کلب سرای حیدرم، از این چه بهتر!

 

من را نگاه فاطمه عبد علی کرد

با لطف زهرا نوکرم، از این چه بهتر!

 

وقت سحر با "یا علی" در سجده هایم

از رب خود دل می برم، از این چه بهتر!

 

او فاتح قلب من است و من اسیرِ

زلف امیر خیبرم، از این چه بهتر!

 

وقتی قسیم النار و الجنة علی شد

مشتاق روز کیفرم، از این چه بهتر!

 

هجر نجف خاک غریبی بر سرم کرد

در به درم...غم می خرم، از این چه بهتر!

 

مرد است و قولش، او خودش گفته می آید...

...در لحظه های آخرم، از این چه بهتر!

 

علی سپهری 

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۵ ، ۱۳:۱۶
علی سپهری

السلام علیک یا امین الله فی ارضه

 

نمی رسد به خدا بنده ی خدا بی تو

 

میان راه شود تحبِسُ الدّعا بی تو

 

 

 

خدا مرا ز سر کوی تو جدا نکند

 

که می رسد به من از هر طرف بلا بی تو

 

 

 

عُبَیدُک بفنائک ذلیلُک بفداک

 

خودت بگو که کجا من روم؟ کجا بی تو؟

 

 

 

بهشت بی تو علی جان حقیقتش نار است

 

به منکرت بسپارم بهشت را بی تو

 

 

 

دلیل حب شما هست اصل طینت مان

 

و گرنه نیست محبت به دل روا بی تو

 

 

 

و خاک منکر تو از تبار سجّین است

 

کشیده شد گِل آن ها به ناکجا بی تو

 

 

 

بیا و خاک مرا با محبتت دُر کن

 

منم اسیر تراب و ابوترابی تو

 

 

 

جلا بده  به دل تیره ام علی جانم

 

نخورده است عقیق دلم جلا بی تو

 

 

 

قسم به چادر خیرالنسا که درد مرا

 

مسیح هم نتواند دهد شفا بی تو

 

 

 

نمی شود که دوباره مرا نجف ببری؟

 

چه قدر خسته کننده است لحظه ها بی تو

 

 

 

همیشه بودی و هستی، همیشه خواهی بود

 

چرا که خلق نشد کل ماسوا بی تو

 

 

 

تمام مظهر اسماء حق تعالایی

 

نشد شناخته هرگز دمی خدا بی تو

 

 

 

صفای کعبه فقط سمت مستجارش هست

 

نمی بَرَد کسی از بیت حق صفا بی تو

 

 

 

به سجده هم که روم ذکر یا علی گویم

 

نکرده خالق خود را کسی صدا بی تو

 

 

 

همیشه کرب و بلا می رویم بعد نجف

 

نمی رویم سوی شهر کربلا بی تو

 

مهدی علی قاسمی ۹۵/۲

 
 
۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۴:۲۹
مهدی علی قاسمی

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی مهدی علی قاسمی

دانلود صوت شعر با نوای حاج میثم مطیعی
دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی

 

مستجیرٌ بکم... سلام آقا، ناجی انبیا علی جانم

مهبط الوحی، معدن الرحمة، یا أخَ المصطفیٰ علی جانم

 

مستم و حالت طرب دارم، میل بوسیدن عنب دارم

لائذٌ عائذٌ... به لب دارم، أنتَ کهفُ الوریٰ علی جانم

 

با دلی پر گناه آمده ام، باز هم رو سیاه آمده ام

به امید پناه آمده ام، مَن أتٰکُم نَجیٰ علی جانم

 

عصمة المؤمنین امین الله، شاه اهل یقین امین الله

آبروی همین امین الله، آبروی دعا علی جانم

 

مدح تو بر لسان جبریل است، بین تورات بین انجیل است

بین قرآن سخن به تفصیل است از تو یا مرتضی علی جانم

 

گرچه آلوده ام ولی گفتم، در نجف بی معطلی گفتم

 صد و ده بار یاعلی گفتم، ذکر مشکل گشا علی جانم

 

جلوه ی پنج تن شما هستی، قل هو الله من شما هستی

 اولین بت شکن شما هستی، قاتلُ الأشقیا علی جانم

 

ای نمایانگر مسیر از چاه، بی تو هر بنده می شود گمراه

نقطه ی تحت باء بسم الله، زوج خیرالنسا علی جانم

 

شاکرم در دلم تو را دارم، بین آب و گلم تو را دارم

گرچه من سائلم تو را دارم، همنشین گدا علی جانم

 

لالم از گفتن ثنای شما، پدر و مادرم فدای شما

هر چه دارم همه برای شما، لَکَ روحی فِدا علی جانم

 

هادیِ راه سر به راهم کن، تو فقط لحظه ای نگاهم کن

برده ات می شوم سیاهم کن، همدم برده ها علی جانم

 

به قلم میخورم قسم، به کتاب... سائلت را نمی کنی تو جواب

تَرْزُقُ مَنْ تَشَا بِغَیْرِ حِساب، تَرْزُقُ مَنْ تَشا علی جانم

 

محمد جواد شیرازی_ نجف اشرف

 

۹۴/۱۲

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۵۱
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج حسین سیب سرخی

دانلود صوت این مداحی با نوای کربلایی سجاد شریعتی

 

ای امیرالمؤمنین ما همه

آیت العظمای بیت فاطمه

 

آفرینش تحفه ای بر خوان تو

متقین ریزه خور احسان تو

 

مدح تو فرموده قرآن مبین

حب تو واجب بُوَد بر مسلمین

 

افضل الاعمال شد ذکر شما

لا فتی را گفت جبریل از خدا

 

ای سخن های تو آیاتی عمیق

ای رفیق هر فقیر بی شفیق

 

میهمان، در خانه ی حق مادرت

برترین زن در دو عالم همسرت

 

اسوه ی صبر است زینب دخترت

آسمان ها سائلان قنبرت

 

ای که مدح تو خدا فرموده است

آیه آیه سوره ها فرموده است

 

ای نفس های تو انسان آفرین

ای نظرهای تو سلمان آفرین

 

نام تو ذکر مدام انبیاء

ذکر تو حصن حصین اولیاء

 

ای امید هر نبی و هر ولی

نام تو در آسمان ها شد علی

 

انبیاء بر تو توسل کرده اند

اوصیاء بر تو توکل کرده اند

 

آدم از تو در زمین بخشیده شد

تا که نامت برد او هم دیده شد

 

مایه ی آرامش یعقوب تو

بر همه بیچارگان یعسوب تو

 

ای پناه یوسف اندر قعر چاه

خوانده ات با صد امید و سوز آه

 

یونس از دریا صدا زد یا علی

در دل غم ها صدا زد یا علی

 

چون عصا در دست موسی مار شد

ترس در رخسار او بسیار شد

 

گفت حیدر ناگهان آرام شد

ای عجب آن اژدها هم رام شد

 

در تمام سختی و اوج محن

از تو ایوب نبی گفته سخن

 

صبر او از صبرتان نشأت گرفت

با توسل بر تو او قدرت گرفت

 

شعله سر زد زاتش نمرودیان

دست ابراهیم بسته آن میان

 

بین آتش زد خلیل الله ندا

یا علی حیدر مدد یا مرتضی

 

ای سلیمان ها به دور قنبرت

خضر و یونس ها گدایان درت

 

مور تو کار سلیمان می کند

نام تو والله طوفان می کند

 

در کنار نوح در اوج بلا

بوده ای از ابتدا تا انتها

 

ای دخیلت جمله ی پیغمبران

ای ولایت از تو باقی در جهان

 

نسل تو نسل امامان مبین

عشق ما باشد امام آخرین

 

منجی عالم بود فرزند تو

کل معصومین همه در بند تو

 

ای تمام عرشیان مشتاق تو

انبیاء و اولیاء عشاق تو

 

رونمایی کرده حق از روی تو

کعبه دارد یک نمی از بوی تو

 

مادرت آمد عجب غوغا شده

بهر او دیوار کعبه وا شده

 

مادر عیسی اگرچه رانده شد

مادرت با عشق اینجا خوانده شد

 

کعبه از عشق تو گشته سینه چاک

تا قدم بر او گذاری پاک پاک

 

خانه ی حق گشته زایشگاه تو

راه حق تنهاست آقا راه تو

 

آری آری هست عالم هست توست

اختیار هر دوعالم دست توست

 

ای امید هر نبی و هر ولی

جان عالم باد قربانت علی

 

حاج مجتبی قاسمی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۴ ، ۲۱:۴۷
مجتبی قاسمی

۲۴ ذی الحجه روز مباهله بر تمام شیعیان مبارک باد.

 

کوری چشم دشمنان بتول

ربّ تو را خوانده جان و نفس رسول

گفت احمد که حج و صوم و صلاة

با ولای تو می شود مقبول

 

حرم توست قبله ی حاجات

دشمنت هست ناکس و بد ذات

می زنم جار نام حیدر هست

بهترین نام در تمام لغات

 

شده نام تو ذکر روز و شبم

دائما لعن منکرت به لبم

هر سحر ذکر لعن می گیرم

بس که از دشمن تو در غضبم

 

می رسد بوی ماه غصه و غم

می روم باز زیر دِین علم

یاعلی جان مدد نما تا ما

نگذاریم در محرّم کم

 

#مهدی_علی_قاسمی ۹۴/۷/۱۶

#مباهله

 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۴ ، ۲۱:۲۱
مهدی علی قاسمی

الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمومنین علیه السلام و الائمة المعصومین علیهم السلام

 

از همان آغاز چشم مرتضی ما را گرفت

از ازل نام علی بر روی لبها جا گرفت

 

این دل ویرانه ی مارا علی آباد کرد

از همان روزی که عشقش در دل ما پاگرفت

 

من گدای بی پناه و زار و بی کس بوده ام

پنجه ی مشکل گشای یار دستم را گرفت

 

شیعه در محشر ندارد غصه ی فردوس را

چون ز دستان یل خیبر گشا امضا گرفت

 

با تمام روسیاهی آمدم بیعت کنم

بلکه دستان مراهم همسرش زهرا گرفت

 

فوق ایدیهم »«یداللهِ» علی گردیده از...

...آن زمان که دست او را مصطفی بالا گرفت

 

پیک حق بهر ادای احترامی آمد و

بوسه ای از دستهای حضرت مولا گرفت

 

بی ولای مرتضی توحید هم پوشالی است

تا علی شد مقتدا دینِ خدا معنا گرفت

 

عاشق آن باشد که امشب از سر شوق وصال

تا سحر با نام مولایش علی احیا گرفت

 

کور می گردد دو چشم منکر مولای من

تا ببیند فاطمه دست مرا فردا گرفت

 

#مهدی_علی_قاسمی  ۹۴/۷/۹

#شیعه

#عید_غدیر 

#اللهم_العن_الجبت_و_الطاغوت

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ مهر ۹۴ ، ۲۱:۱۸
مهدی علی قاسمی

دانلود صوت این مداحی با نوای حاج رضا غضنفری

 

کاری نکرده نام ما را گدا نوشتند

در جمع نوکران آل عبا نوشتند

 

من که به قدر کلب کوی علی نبودم

اصلا کسی نبودم من را چرا نوشتند؟

 

یک گوشه چشم قنبر ما را بس است والله

کار غلام حیدر را کیمیا نوشتند

 

عشق علی صراطم حلال مشکلاتم

این عشق را برایم مشکل گشا نوشتند

 

بیراهه رفته آنکه حب علی ندارد

از خیل آدمیزاد او را جدا نوشتند

 

هم اول است و آخر هم ظاهر است و باطن

بی خود نبوده برخی او را خدا نوشتند

 

صحن و سرای حیدر بهتر ز صد بهشت است

اصلا بهشت ما را ایوان طلا نوشتند

 

با اینکه بی نواییم ریزه خور رضاییم

ما را گدا و عبد کوی رضا نوشتند

 

آقا دعام کرده حاجت روام کرده

با اذن او برایم کرب و بلا نوشتند

 

دیدند پر گناهم من را به روضه بردند

بی شک به جای هیأت،دار الشفا نوشتند

 

در بین روضه ها بر ارباب گریه کردم

در نامه ی سیاهم این جمله را نوشتند:

 

“هرچند رو سیاهی زهرا تو را خریده

با لطف او تو را از آتش رها نوشتند”

 

جای کفن برایم یک بوریا بیارید

وقتی نصیب اربابم بوریا نوشتند….

 

علی سپهری

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۴ ، ۲۲:۱۱
علی سپهری

لسلام علیک یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ 

عَبْدُکَ وَابْنُ عَبْدِکَ وَابْنُ اَمَتِکَ جآءَکَ مُسْتَجیراً بِذِمَّتِکَ

 

دانلود صوت این مداحی با نوای حاج محسن صائمی

 

عبد دربار توام، بنما نگاهی یا علی

بنده ی زار توام ، بنما نگاهی یاعلی

 

دستهایم را بگیر از روی لطف ای ذوالکرم

کلبِ دربار توام ، بنما نگاهی یاعلی

 

سرپرستی کرده ای بر این گدایت در عوض...

...من فقط عار توام ، بنما نگاهی یاعلی

 

حتم دارم که می آیی و مرا هم می خری

بین بازار توام ، بنما نگاهی یاعلی

 

هرکه آمد در نجف از هیبتت در سجده رفت

ساجدِ خوار توام ، بنما نگاهی یا علی

 

کاش روزی را ببینم ، که چو میثم آخرش...

...بر سر دار توام ، بنما نگاهی یاعلی

 

فاطمه کرده مرا دیوانه ی کوی حسین

بر سر کار توام ، بنما نگاهی یاعلی

 

تا دم مرگم دو چشمم بر در است و منتظر...

...بهر دیدار توام ، بنما نگاهی یاعلی

 

#مهدی_علی_قاسمی ۹۴/۶/۷

#نجف_حرم_امیرالمومنین_بالاسر

 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۴ ، ۲۱:۱۶
مهدی علی قاسمی

گاهی میان راه عقب را نگاه کن

خیر کثیرِ حضرت رب را نگاه کن

 

بی خود نبوده که شب و روزت علی شده

از لطف فاطمه است سبب را نگاه کن

 

هرگز پیِ فلان و فلان زاده ها نرو

 در راه عشق، اصل و نسب را نگاه کن

 

از برکت زراعت حیدر چنین شده

شیرینی میان رطب را نگاه کن

 

هرجا که رد شده است بهشتی بپا شده

خاک نجف وجب به وجب را نگاه کن

 

سوگند میخورم که به چشمش طلا کند

در زیر پاش ظرف حلب را نگاه کن

 

از من نپرس این همه سائل برای چیست؟!

کیسه به دوشِ نیمه ی شب را نگاه کن

 

تا که طبیب شد، همه بیمار او شدند

خیل مریض پشت مطب را نگاه کن

 

در جنگ تن به تن که همه خوف کرده اند

تنها امیرِ داوطلب را نگاه کن

 

عمربن عبدود سر خود را به باد داد

بنشین و رزم شیر عرب را نگاه کن

 

نَفسُ الرَّسول بودن او جای خود سپس...

"زوج البتول" گشت... "لقب" را نگاه کن

 

نذر نگاه او صدقه، سر عطا نما

یعنی طریق ام وهب را نگاه کن

 

زهرا اجازه داد... محب علی شدیم

خیر کثیرِ حضرت رب را نگاه کن

 

محمدجواد شیرازی

۹۴/۶

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۴ ، ۲۰:۳۵
عبدالرقیه

عاشق اگرچه شانه به گیسو نمی زند

بهر نیاز پَرسه به هر سو نمی زند

 

عمری است در خیال قدم رنجه ی علی 

با اشکِ چشم، آب به هر گونه می زند

 

مقصود او نظاره ی رخسار ساقی است

بیهوده بین میکده جارو نمی زند

 

از سیلیِ زمانه اگر سرخ رو شود

جز مرتضی به هیچ کسی رو نمی زند

 

هر کس به ظن خویش شود یار بی نوا

حرف از دلیلِ کوچ، پرستو نمی زند

 

کل صفات ذات خدا جز خدایی اش

با مرتضی علی به خدا مو نمی زند

 

عابد بدون حبِ علی چون کسی است که

شیپور را گرفته و وارونه می زند

 

انگورهای روی ضریحش چه می کند

بیهوده شیخ بین حرم "هو" نمی زند

 

من حاضرم قسم بخورم بر ضلالتش

هرکس نجف رسیده و زانو نمی زند

محمد جواد شیرازی ۹۴/۴/۱۶

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۴ ، ۰۴:۲۴
عبدالرقیه