سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

خوش آمدید

استفاده از اشعار برای تمام ذاکرین و مجالس اهل بیت علیهم السلام مجاز می باشد.

طبقه بندی موضوعی

۱۵۸ مطلب با موضوع «ج/ اشعار مناجات با امام زمان» ثبت شده است

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی شهادت امام سجاد علیه السلام ۹۸

محل بده به منِ بینوا، فدات شوم

دلم شکست ز دوری، بیا... فدات شوم

 

اگر چه دامن تو بارها رها کردم

رها نمی کنی آقا مرا، فدات شوم 

 

میان نافله ی نیمه ی شبت آقا

برای نوکر خود کن دعا، فدات شوم 

 

چه حرف ها! سر من فرش راه تو بشود؟!

سرم کجا، کف پایت کجا؟! فدات شوم

 

خوش است کشته شوم در رهت هزاران بار

دوباره زنده شوم بارها فدات شوم

 

تو هم شبیه حسینی، سجیّتت کرم است

ببر مرا سحری کربلا، فدات شوم 

 

میان سلسله فرمود حضرت سجاد

امامِ مانده روی بوریا، فدات شوم 

 

چکید خون حسین از بلندی نیزه

عقیله با دل خون زد صدا: فدات شوم

 

عزیزِ بی کفنِ مادرم جُعِلتُ فِداک

غریبِ تشنه لبِ سرجدا فدات شوم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۸ ، ۰۶:۳۶
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

خیلی خراب کرده ام آقا، درست کن

من را به مهر حضرت زهرا درست کن

 

صدها گره به روی گره خورده بر دلم

ای چاره ساز، این گره ها را درست کن

 

رویم سیاه باد، دلت را شکسته ام

یک جونِ عاشق از منِ رسوا درست کن

 

آن گونه که تو خواسته ای من نبوده ام

من را به حق زینب کبری درست کن

 

بر سینه ی خرابه ام آقا نظاره کن

از این خرابه، عرش معلی درست کن

 

ای علت نزول نم اشکِ نوکران

در چشم بی ثمر شده، دریا درست کن

 

در روضه ی حسین ازین چشم کور من

منت گذار و چشم تماشا درست کن

 

ای آسمان کرب و بلا... شاه، تشنه است

قدری ببار و آب گوارا درست کن

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۰ شهریور ۹۸ ، ۰۷:۰۶
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی روز ششم محرم ۹۸

دلت سیاه شده؟ نور هل أتی کافی است
ز خَلق رانده شدی؟ حجت خدا کافی است

نیازِ بنده ی عاشق به مال و زیور نیست
دلی که بر غم مولاست مبتلا کافی است

که گفته وصل، دوای تمامِ درد من است
هر آنچه یار بخواهد، همان مرا کافی است

از آستانِ امامی که معدنِ خیر است
برای نوکرِ درمانده یک دعا کافی است

بیا به خاطر قلب امام، قول دهیم
اگرچه دیر شد اما دگر خطا کافی است

برای هرکه هوای دلش نفسگیر است...
نفس کشیدنِ در مشهد الرضا کافی است

حرم کجا و منِ روسیاه می دانم
همین که سوختم از هجرِ کربلا کافی است

دوید زینب و با گریه گفت با قاتل
نزن عزیز مرا، شمر بی حیا کافی است

همه کفن بخرند و همه کفن بشوند
فقط برای حسین است بوریا کافی است؟!

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۸ ، ۱۲:۰۵
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

حال خوش، در گرو فیض سحر داشتن است

قرب حق، لازمه اش دیده ی تر داشتن است

 

آی کنعانِ پر از غم شده، حق یعقوب

گاه، حدّ اقل از یار خبر داشتن است

 

امرِ معشوق رقم خورده جدایی، یعنی

سهم عشاق فقط چشم به در داشتن است

 

بند اگر بندِ نگار است پرت را بشکن

گاه گمراه شدن حاصلِ پر داشتن است

 

اولین مرحله ی بنده ی مهدی بودن

همه جا خاطرِ او، مد نظر داشتن است

 

این که لبخند رضایت بنشانی به لبش

دوره ی غربت او، اوج هنر داشتن است

 

یار او نیستم و امر فرج می طلبم!

شرط، در امرِ ظهورش به نفر داشتن است

 

پدر ماست علی شیر خدا، شاه نجف

خیرِ اولاد در این گونه پدر داشتن است

 

علت اصلی نان شب پُر برکت مان

صبح، از روضه ی ارباب گذر داشتن است

 

کربلا راه نجات است و نجات از آتش...

در قدم سوی گل فاطمه برداشتن است

 

بدترین درد و مصیبات برای مادر

بین گودالِ پر از نیزه پسر داشتن است

محمدجواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۸ ، ۱۸:۰۴
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

به نام خالق عالم، به حق حضرت سرمد

بیا که سینه ی ما پُر شد از مصیبت بی حد

 

اگرچه قسمت این دل، همیشه بوده جدایی

زبان به شکوه ندارم، هر آنچه یار بخواهد

 

رسیده ام به ته خط، ولی برای رضایت

نشد دلم به خلاصیِ از گناه، مقید

 

همیشه نامه ام آزرد قلب فاطمی ات را

ولی دوباره نکردی مرا ز خانه ی خود، رد

 

نشسته ام به دو چشم پُر آب تا که بمیرم

به پای روضه ی جانسوز جعفر بن محمد

 

رئیسِ مکتب حق باشی و غریب؟! بمیرم

نه زائری، نه رواقی، نه گنبدی و نه مرقد

 

خیال کن سرِ پیری میان سجده که هستی

کسی به چکمه به روی عبات پا بگذارد

 

دوباره واژه ی چکمه مرا رساند به گودال

به روی عرش برین شمر... وای فاطمه آمد

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۸ ، ۰۰:۳۶
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

بی تو دل من زار شود، بی برو برگرد

پیش همه کس خوار شود، بی برو برگرد

 

خورشیدی و هرکس ننشیند به شعاعت

مانند شب تار شود، بی برو برگرد

 

قلبی که نباشد ضربانش به هوایت

در قبر، گرفتار شود، بی برو برگرد 

 

آن چشم که از عکسِ گنه شرم ندارد

خود، مانعِ دیدار شود بی برو برگرد

 

وقتی که دعایت بشود شامل عبدی

فی الحال سبکبار شود، بی برو برگرد

 

هر کس که رود کرب و بلا، صحن ابالفضل

مجنون علمدار شود، بی برو برگرد

 

با روضه ی شرمندگی اش از رخ طفلان

یک عمر عزادار شود، بی برو برگرد

 

عباس نباشد چه کنند این زن و بچه؟!

کار همه دشوار شود، بی برو برگرد

 

زینب چه کند داغِ خودش، بعدِ کفیلش

زندانی اغیار شود، بی برو برگرد

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۸ ، ۰۹:۰۴
عبدالرقیه

ماه رمضان آمده ای یار کجایی

ای روح سحر، معنی افطار کجایی

 

ای صاحب این ماه ، عزیزدل حیدر

عالم شده از هجر تو بیمار کجایی

 

دنبال تو با اشک روم خانه به خانه

بی تو شده ام از همه بیزار کجایی

 

ای کاش ببینم شب قدری رخ نازت

تا فخر کنم بر همه اغیار کجایی

 

دربین مناجات و دعا در دل شب ها

خواهم فرجت را به دل زار کجایی

 

صهیون شده حاکم به جهان درشب غیبت

معبود شده ثروت و دینار کجایی

 

عالم همه در پنجه ی شهوت به اسارت

ایمان شده بازیچه ی اشرار کجایی

 

این آل سعود است شده چون سگ هاری

چنگال کشد بر رخ احرار کجایی

 

داغ یمن اکنون همه را پیر نموده

این داغ دلم را دهد آزارکجایی

 

ای کاش شود کرببلا قسمتم امسال

تا آن که ببینم رخ دلدار کجایی 

 

جد تو عطش داشت ولی آب نخورده است

چشمان حسین است شده تار کجایی

حاج مجتبی قاسمی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۴:۳۹
مجتبی قاسمی

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی

درد بفرست که ترجیح به درمان بدهم
تا که تسکین به دل زار و پریشان بدهم
 
دور ماندم ز امام و سر من رفت کلاه
حقم این است ازین فاصله تاوان بدهم
 
سال ها منتظرم ماند به سویش بروم
کِی شود خاتمه بر این همه هجران بدهم؟!
 
کاش اشک بصرم باز مرا یار شود
تا جلایی به دلِ خسته ز عصیان بدهم
 
نکند قسمت من نیست کنارش بودن
چقدر وعده بر این دیده‌ ی گریان بدهم؟!
 
چه کنم؟! آخر شعبان شد و من غرقِ گناه
ترسم این است که قبل از رمضان، جان بدهم
 
بی پناهم، نجفم را بده تا که بروم...
تکیه بر گوشه ای از نرده ی ایوان بدهم
 
مرغِ روحم به سوی کرب و بلا پر زده باز
تا سلامی به سوی شاه شهیدان بدهم
 
کاش می شد بدهم زندگی ام را، عوضش
جرعه ای آب بر آن حضرت عطشان بدهم
 
کاش می شد که چنان حر و حبیب و عابس
سر خود را به دفاع از سرِ جانان بدهم
محمد جواد شیرازی
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۱:۰۴
عبدالرقیه

ای دل! ببین بهر فرج کاری نکردی

سربار او بودی و سرداری نکردی

 

ای نفس! بدخوردی زمین و صاحبت را

در اوج تنهایی هواداری نکردی

 

بغضت فرو خوردی نریزد اشک چشمت

اشکت به سینه حبس شد، جاری نکردی

 

مشغول دنیا بودی و در بین بازار

رفتی ولی یوسف خریداری نکردی

 

یک عمر شاهد بر گناهت بود آقا

از معصیت یک بار خودداری نکردی

 

دیدی که تنها مانده و یاری ندارد

اما برای غربتش کاری نکردی

 

گفتی پشیمانم از اعمال قبیحم

میثاق بستی و وفاداری نکردی

 

هرجمعه دستان دعا برداشتی، حیف

دیدی نیامد، هیچ اصراری نکردی

 

گفتند روز و شب عزادار حسین است

او را در این ماتم چرا یاری نکردی؟!

 

گفتند باب خیر، در صحن حسین است

بهر زیارت از چه رو زاری نکردی؟!

فائزه سادات معززی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۹:۴۳
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

کاش قسمت بشود لطف الهی گاهی

به گدایان برسد طُرفه نگاهی گاهی

 

می شود بنده ی درمانده و آواره شده

سخت محتاج به آغوشِ پناهی گاهی

 

هرچه کردم بشوم زائر میخانه نشد

نیست جز گریه سوی میکده راهی گاهی

 

گاه با یک حسنه پاک شود کوهِ گناه

کوهِ خیرات بسوزد به گناهی گاهی

 

به خودم گفته ام اصلا شده چون حجتِ حق

از غم و غصه ی یک شیعه بکاهی گاهی؟!

 

ناله زن نامِ علی را که رجب نزدیک است

دم بزن از بشرِ نامتناهی گاهی

 

از دلِ سوخته و دوریِ ایوان نجف

می دهد چشم پُر از اشک گواهی گاهی

 

یادِ بین الحرمین و حرم ثارالله

می کِشیم از جگر سوخته آهی گاهی

 

باعث قُرب، به دربار ولی الله است

اشکِ در روضه به قدرِ پر کاهی گاهی

 

می تواند سبب مردن نوکر بشود

روضه ی جسم به خون مانده ی شاهی گاهی

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ اسفند ۹۷ ، ۱۰:۱۰
عبدالرقیه

مرده ام... از نفست شور و توان می گیرم

سرِ صبحی به دعاهای تو جان می گیرم

 

گفته ام مرثیه خوان نام تو را سر بدهد

از مسیحاییِ نامت هیجان می گیرم

 

هرچه دارم همه را می دهم و در عوضش

یک دل سوخته و اشک روان می گیرم

 

مستحقِ غضب و آتش قهرم اما

باز از مرحمتت برگ امان می گیرم

 

برنگشتی و گذر کرد بهارِ عمرم

ذره ذره پس از این رنگ خزان می گیرم

 

حال که آب گذشت از سر من، با حاجت...

روضه ی امّ بنین و پسران می گیرم

 

با دل سوخته می گفت: عصا نیست مرا

دست را بر کمرم گریه کنان می گیرم

 

ای بَشیر، از پسر حضرت زهرا چه خبر؟

خبر از او به دو چشمِ نگران می گیرم

 

آن قدر روضه بخوانم که بگریند همه

روضه را در وسط شهر، عیان می گیرم

 

از سرِ شرم دم مرثیه خوانیِ رباب

روی خود را ز نگاه دگران می گیرم

 

ختمِ کارم شده مسموم شدن، عیبی نیست

از غریبیِ نبی رد و نشان می گیرم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۷ ، ۱۳:۲۷
عبدالرقیه

هجران ما کی می شود سر؟! از کجا معلوم

می بینمت فرزند کوثر؟! از کجا معلوم

 

پروانه را وعده مده بر روزی فردا

یک وقت دیدی مُرد آخر، از کجا معلوم

 

یک عمر آه از دل کشیدم، ممکن است آخر

روزی بگیرد آه مضطر از کجا معلوم

 

از دردهایم شاکی ام اما به خود گفتم

حتما برایم بوده بهتر از کجا معلوم

 

حق من است آتش ولی از لطف این اشک

شاید نجاتم داد مادر از کجا معلوم

 

وقتی که هر دو دست زهرا بند آن در بود

شاید زمین افتاده با سر، از کجا معلوم

 

شاید همان رد غلاف قنفذ ملعون

باشد دلیل مرگ حیدر از کجا معلوم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۹۷ ، ۱۶:۱۷
عبدالرقیه

وزن شعر:

"مَفعولُ مَفاعیلُ فَعولُن، مَفعولُ فَعولُن"

 

خورشید، نهان گشته ز انظار، انگار نه انگار

ماییم همان قوم گرفتار، انگار نه انگار

 

مستانه به دنبال گناهیم، در ظلمت چاهیم

او مانده ولی منتظر یار، انگار نه انگار

 

جز جرم و خطا هیچ نداریم، شرمنده ی یاریم

خون شد دل زهرایی دلدار، انگار نه انگار

 

در نافله اش فکر احباست، آن قدر که آقاست

انگار نبودیم خطاکار، انگار نه انگار

 

گفتیم عزدار بتولیم، با آل رسولیم

گفتند خوش آمد به گنهکار، انگار نه انگار

 

شب ها به در خانه ی شان رفت، با قد کمان رفت

دیدند شده دست به دیوار... انگار نه انگار

 

زهرا و دو چشمان پر از آب! ای وای بر اصحاب

دیدند همه حق شده انکار...انگار نه انگار

 

این شاخه ی فردوس ثمر داشت، مسمار خبر داشت

بی عاطفه انگار نه انگار، انگار نه انگار

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ بهمن ۹۷ ، ۱۰:۱۸
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

 

چشمم به رخت، ذوالکرم افتاد؟ نیفتاد

از چشم تو چشم ترم افتاد؟ نیفتاد

 

انگار نه انگار دلت خون شده از من

عاداتِ گناه از سرم افتاد؟ نیفتاد

 

یک بار به عشقت شده تا بگذرم از خواب؟

اشک سحرم در برم افتاد؟ نیفتاد

 

دلشوره ی این فکر که عبد تو نباشم

یک دم ز دل مضطرم افتاد؟ نیفتاد

 

هرجا که رسیدم ز مرامت زده ام دم

نامت دمی از حنجرم افتاد؟ نیفتاد

 

زهراست فقط محور نورانی خلقت

یک خدشه بر این باورم افتاد؟ نیفتاد

 

ساکت ننشینید، بمیرید از این درد

صدیقه به راهِ حرم افتاد، نیفتاد؟

 

با بُهت حسن گفت: به حیدر چه بگویم؟!

کوچه تو بگو مادرم افتاد؟! نیفتاد؟!

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۷ ، ۱۹:۳۰
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی

گم شدی بنده ی گمراه؟ بگو یا زهرا

با ولی باش، سحرگاه بگو یا زهرا

 

هر زمان از نظرِ حجت حق افتادی

زود هنگامِ بزنگاه بگو یا زهرا

 

چاه دنیا چقدر شأن تو را پایین بُرد

در دل ظلمت این چاه بگو یا زهرا

 

گر دلت خواست دعاگوی تو باشد مهدی

با دل زخمی و با آه بگو یا زهرا

 

صاحب العصر دلش سوخته از فاطمیه

بهرِ قلب ولی الله بگو یا زهرا

 

هر زمان مادری آمد برود از گذری

گر زمین خورد سرِ راه، بگو یا زهرا

 

دیده ات خورد به مسمار بگو یا حیدر

دیده ات خورد به درگاه بگو یا زهرا

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۷ ، ۱۸:۵۶
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی 

 

در دیده ام غایب شدی، در جان من نه

خالی شد از یادت جهان، کنعانِ من نه

 

مؤمن شدم بر کعبه ی رویت ندیده

عمرم به سر آمد ولی ایمان من نه

 

دیشب که خوابیدم به یادم گریه کردی

چشمان تو گریان شد و چشمان من نه

 

احسان و لطفت هر دقیقه شاملم شد

یک لحظه دیدی خوبی و احسان من؟ نه

 

جز در غم زهرا شده قدری گذارم...

رؤیت کند اشک مرا مژگان من؟ نه

 

ای دل بسوز از غربت حیدر که می گفت:

رو بر مگردان فاطمه جان، جانِ من نه

 

باور ندارم... یارِ هجده ساله زود است

پر می کشی از کلبه ی احزان من؟! نه...

 

باید به چاه کوفه گویم درد خود را

دامان تو گلگون شده دامان من نه

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۷ ، ۱۴:۴۶
عبدالرقیه

از امام باقر علیه السلام و همچنین از امام صادق علیه السلام روایت کرده اند که فرموده اند:

«اذا ضللت فی الطریق فناد «یا صالح » أو «یا ابا صالح » اُرشدنا الی الطریق رحمکم الله »


دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

 

 

شکر خدا... گفتیم: "اُرشدنا اباصالح"

رو بر کسی ننداختیم الا اباصالح

 

هر بار گم کردیم راه هل أتایی را

گفتیم با گریه مدد کن یا اباصالح

 

ای مُصلح عالَم، نظر کن صالحم فرما

سویت رسیده قطره، ای دریا اباصالح

 

بنده شدن اوج تمنای بزرگان است

وقتی که باشد سرور و مولا اباصالح

 

امروز هر کس نوکر زهرای اطهر شد

دستش بگیرد از کرم فردا اباصالح

 

ای راه گم کرده بیا، وقت توسل شد

همدرد شو در این مصیبت با اباصالح

 

گریان زهرا که شدی دیگر بدان قطعا

راهی نمانده تا خدا یا تا اباصالح

 

من عذر خواهی می کنم از ساحتت آقا

آتش به پشت در شده برپا اباصالح

 

این در که می سوزد میان شعله ی آتش

ای وای اگر افتد روی زهرا، اباصالح

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۷ ، ۲۲:۵۰
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی

عمرم سرآمد، خونجگر ماندم، ضرر کردم

محروم از روی قمر ماندم، ضرر کردم

 

باد صبا از او خبر آورد اما حیف

در شام جهلم کور و کر ماندم، ضرر کردم

 

رزق سحرگاهی به دست شخص معصوم است

هربار بی فیض سحر ماندم ضرر کردم

 

یک بار شد من هم دعاگویش شوم؟! نه

مشغولِ حاجات دگر ماندم، ضرر کردم

 

دلبستگی باعث شد از کوچ شهیدانش

جا ماندم و بی بال و پر ماندم، ضرر کردم

 

وقتی ملاک کارهایم حرف مردم شد

در چشم مردم معتبر ماندم، ضرر کردم

 

دنیا مقر ابتلای اهل ایمان است

گر بین دنیا بی ضرر ماندم، ضرر کردم

 

جز آل عصمت رو به سوی هر کسی کردم

درمانده ماندم، پشتِ در ماندم، ضرر کردم

 

پای بساط روضه های حضرت ارباب

هر دفعه که بی چشم تر ماندم، ضرر کردم

 

جای کفن بر بوریا چیدند جسمش را

زنده از این ماتم اگر ماندم ضرر کردم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۷ ، ۲۲:۳۶
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

فرصتم طی شد و بیدار نشد که بشوم

آخرش لایق دیدار نشد که بشوم

 

باعث دلخوشی ات با ورع و ترک گناه

پسر فاطمه، یک بار نشد که بشوم

 

من که یک عمر فقط مشغله ام دنیا بود

سر کوی تو گرفتار نشد که بشوم

 

شهدا اوج گرفتند و زمینی ماندم

وای از نفس، سبک بار نشد که بشوم

 

اثر مرحمتت بود که با کوه گناه

آبرو ریخته و خوار نشد که بشوم

 

برکت نان حلالت همه جا با من ماند

به کسی جز تو بدهکار نشد که بشوم

 

حاجتم بود به پابوس ابالفضل رسم

زائر صحن علمدار نشد که بشوم

 

گفت زینب چه کنم، هرچه که کردم آخر

راحت از کوچه و انظار نشد که بشوم

 

هرچه کردم که نخندند به ما مردم شام

مانعِ خنده ی اغیار نشد که بشوم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۹۷ ، ۱۶:۰۹
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی محرم ۹۷ روز هشتم

دانلود صوت شعر با نوای حاج محمد رضا بذری محرم ۹۸

غافلم، باز خبردارم کن

یوسف فاطمه، بیدارم کن

 

بار سنگین گناه آوردم

از سر لطف، سبک بارم کن

 

ای طبیبی که پی بیماری

نظری بر دل بیمارم کن

 

آمدم توبه کنم، پاک شوم

مهربان... خالی از اغیارم کن

 

کمکم کن نروم سمت گناه

با کتک هم شده وادارم کن

 

بین عشاق حسین بن علی

بی بهایم، تو بهادارم کن

 

آمدم بین عزا جان بدهم

کشته ی قافله سالارم کن

 

وسط گریه، میان روضه

لحظه ای لایق دیدارم کن

 

بر غم ذبح عظیم اصغر

تا خود حشر گرفتارم کن

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۷ ، ۰۹:۵۷
عبدالرقیه

من گم شدم، مانند بغض در گلویم

یا نور و یا برهان، بیا در جست و جویم

 

خیلی دلت را با گناهانم شکستم

خسته شدم دیگر من از این خلق و خویم

 

تو آبروی آبرودارن عرشی

من بنده ای رسوایم و بی آبرویم

 

عمری برایت وصله ای ناجور بودم

یک لحظه هم حتی نیاوردی به رویم

 

می خواستم با گریه برگردم به سویت

دست کریمت زودتر آمد به سویم

 

من بی ادب بودم برایت شعر گفتم

تو برتر از آنی که من از تو بگویم

 

هربار کارم سخت برهم ریخت، فورا

گفتم حسین و زود کردی زیر و رویم

 

ای کاش زنده باشم و ماه محرم

دیگ غذای روضه هایش را بشویم

 

ای کاش زنده باشم و از قول قاسم

گویم به شور و هروله "ای وای عمویم..."

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۷ ، ۱۲:۱۳
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی


پای جانان، نثارِ جان عشق است

طعنه خوردن از این و آن عشق است

 

نیمه شب فرصت تقرّب ماست

یادِ معشوق، در نهان عشق است

 

هر که ظرفش شکست بالا رفت

چون که همراهِ امتحان عشق است

 

همه دنبال سود و منفعتند

ضرر و نفعِ عاشقان عشق است

 

هرچه جز عشق بی گمان فانی است

آنچه باقی است بی گمان عشق است

 

اول صبح با تمام وجود

ذکر یا صاحب الزمان عشق است

 

خیر من وصل یا که هجران است؟

هرچه او خواسته همان عشق است

 

بگذارید در به در بشوم...

وسط صحن جمکران، عشق است

 

اربعین، رفتنِ به سوی حسین

بی قرار و جَزع کنان عشق است

 

پابرهنه به شارع العباس

برسم لحظه ی اذان عشق است

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۷ ، ۱۴:۱۱
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی


بر اهل دنیا رو زدن ارزش ندارد

درخواست جز از ذوالمِنن ارزش ندارد

 

عاشق نگاهش بر سکونتگاه عشق است

نزد اُویس اصلا قَرَن ارزش ندارد

 

پیراهن، ارزش یافته از بوی یوسف

بی عطر یوسف پیرهن ارزش ندارد

 

گفتم فدایت می کنم جان را، نشد حیف

شاید که دیدی جان من ارزش ندارد...

 

سر می کنم همچون زلیخا با فراقت

باشد... دلِ یک پیرزن ارزش ندارد

 

بی ارزشم اما نخواه از تو نخوانم

از تو نخوانم که سخن ارزش ندارد

 

وَانظُر إلَیَّ یا أباصالِح أغِثنی

لطفت نباشد سینه زن ارزش ندارد

 

در خون تپیدند و شهیدان یاد دادند

در عاشقی جان و بدن ارزش ندارد

 

ما به توسل بر کریمان خو گرفتیم

عالَم بدون پنج تن ارزش ندارد

 

با این همه کاخ و زرش این ظرف دنیا

یک ذره، بی صحن حسن ارزش ندارد

 

وقتی که گنبد نیست بالای مزارش

بالم بسوزان، پر زدن ارزش ندارد

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۷ ، ۱۷:۲۰
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

سلام بر تو امامی که نفسِ تطهیری

سلام بر تو که چون رحمتی، فراگیری

 

سلام بر تو زمانی که غرق طاعاتی

سلام بر تو زمانی که روزه می گیری

 

بدون شمسِ پر از خیر و برکت رویت

به ما رسید عجب روزگار دلگیری

 

گذشت و چشم به راهت جوانی ام طی شد

نیامدی و رسیده است موسم پیری

 

نشد مقدمه سازِ ظهورتان باشم

منِ خراب دعایم نداشت تأثیری

 

چقدر گریه و توبه به جای من کردی

حلال کن که نکردم هنوز تغییری

 

من از زمان ورودم به قبر می ترسم

بیا و ناجی من شو در آن سرازیری

 

اجازه هست کمی از زبان عمه یتان

بخوانم از غم ویرانه و زمینگیری؟!

***

 

پدر شبی که رسیدی برای من قدر است

رقم زده است برایم خدا چه تقدیری

 

ببخش این همه امشب به لکنت افتادم

ببخش از رخ سابق نمانده تصویری

 

به تابِ زلف تو دستم نمی رسد دیگر

شکسته بازوی من در میان درگیری

 

بدون هیچ دلیلی مرا کتک زده اند

بدون هیچ دلیلی و هیچ تقصیری

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۵:۱۵
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

عشاق دلخوشند به دنیا نداشتن

پرواز می کنند فقط با نداشتن

 

وقت نزول درد و محن شکر می کنند

هستند شُهره بر اگر اما نداشتن

 

باید برای غفلت خود چاره ای کنیم

رسوایی است آخرِ تقوا نداشتن

 

رنجیده شد امام زمان بارها ز ما

بس نیست فکر یوسف زهرا نداشتن؟!

 

مثل یتیم گم شده ای زار می زنیم

باید چه کرد با غم مولا نداشتن؟!

 

بیمارهای دردِ جدایی دلبریم

خسته شدیم ما ز مداوا نداشتن

 

بر زائران کرب و بلا غبطه می خوریم

خسران واقعی است حرم را نداشتن

 

تنها دلیل خجلت باران شده همین

بهر حسین، آبِ گوارا نداشتن

 

از تشنگی زمین و سما می شود دخان

این است ختم ماتم سقا نداشتن

 

آنقدر نیزه خورد که روضه رسید به

دیگر برای بوسه زدن جا نداشتن

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۵:۰۹
عبدالرقیه

 

 
برای دوری ات آهِ جگر بهانه گرفت
شکست بغض نهان، چشمِ تر بهانه گرفت
 
خوشا به حال دلم، از فراق و هجرانت
خودش به جای هزاران نفر بهانه گرفت
 
همین زمان که دعا می کنی برای دلم
همین دقیقه دلم بیشتر بهانه گرفت
 
دمی ز ماه رخت پرده را کنار بزن
برای دیدن رویت قمر بهانه گرفت
 
همیشه هر که دلش سوخت از غم هجران
به اشتیاق نگارش سحر بهانه گرفت
 
فدای اشک رقیه تمام هجران ها
چقدر زیر کتک، در گذر بهانه گرفت
 
همین که صوت پدر شد بلند از نیزه
دوید و خورد زمین پشت سر، بهانه گرفت
 
بگیر درس وصال از سه ساله ی ارباب
رسید دلبر او آن قدر بهانه گرفت
 
محمد جواد شیرازی
۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۶:۲۴
عبدالرقیه

ای که در سینه ی خود داغ فراوان داری

چقدر غم به دل از محنت دوران داری

 

‌همه رنجور ز یلدای فراقت هستند

پیرو مست میان همه ادیان داری

 

قصه ی غربت تو غصه شده در دل ما

چقدر غصه خور از قصه ی هجران داری

 

آرزویم شده تا سائل کویت بشوم

تو کریمی، به گدای رهت احسان داری

 

نوکرانت همه دیوانه ی رخسار تواند

بس که در چهره نشان از رخ یزدان داری

 

یوسف فاطمه برگرد به جان زهرا

که فدای قدمت یار هزاران داری

 

وای بر ما که تو را راهی صحرا کردیم

بی سبب نیست که اینقدر پشیمان داری

 

آخر سال رسید و نرسیدی آقا

چقدر منتظر پاره گریبان داری

 

سر سال است فقط روی تو را می طلبم

چون که در چهره ی خود باغ بهاران داری

 

نکند مرگ بیاید تو نیایی آقا

همه دردیم و شما نسخه ی درمان داری

حاج مجتبی قاسمی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۶ ، ۱۷:۵۶
مجتبی قاسمی

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دردهایم شده تکرار، بهم ریخته ام

غم شده بر سرم آوار، بهم ریخته ام

 

بعد از عمری، سر پیری به خودم می نگرم

من کی ام؟ عبد گنهکار، بهم ریخته ام

 

آخر سال شد و دردِ فراقت آقا

شده در سینه تلمبار، بهم ریخته ام

 

قدرِ یک سال خجالت زده ام از رویت

حقم این است که بسیار بهم ریخته ام

 

خبری نیست دگر از من و اشک سحرم

چشم هایم شده بیمار، بهم ریخته ام

 

منم و این دل رسوا شده و دست نیاز

نظری حضرت دلدار، بهم ریخته ام

 

پسر حضرت زهرا، به رقیه العفو

التفاتی بکن ای یار، بهم ریخته ام

 

جان فدای دل آن دخترکی که می گفت:

به زمین خوردم و ناچار بهم ریخته ام

 

روسری سوخت، سرم سوخت، حجابم افتاد

وسط کوچه و بازار بهم ریخته ام

 

خبری از پدرم نیست، مرا برده ز یاد!!!

اصلا انگار نه انگار بهم ریخته ام

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۶ ، ۰۸:۵۵
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

از غم دوری ات ای یوسف دل، محزونم

چه کنم با غم و با غصه ی روز افزونم؟!

 

بسته شد روزنه ی نور به رویم کم کم

زیر بار گنه و معصیتم، مدفونم

 

حق من بی سر و پایی است ولی لطف کن و

از سرِ سفره ات ای یار نکن بیرونم

 

ضعف کردم سرِ بخشیده شدن تا که خدا

به مناجات تو بخشید مرا، ممنونم

 

خونشان ریخت ولی پرچم یا فاطمه ماند

همه ی عمر به خون شهدا مدیونم

 

گفت زهرا به علی خوب شدم، گریه نکن

من فقط از غم تنها شدنت دلخونم

 

نگذارم ز سرت تار مویی کم بشود

با همین پیکر درهم شده و گلگونم

 

نگرانم بروم خشک شود کام حسین

سالیانی است که از غربت او محزونم

محمد جواد شیرازی

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۶ ، ۱۱:۳۷
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

امام عصر نظر می کند، حواست هست؟

به هر محله گذر می کند، حواست هست؟

 

بدون یار و غریبانه در دل صحرا

عزیز فاطمه سر می کند، حواست هست؟

 

شبیه مادر خود، خانه خانه مردم را

از انتظار خبر می کند، حواست هست؟

 

در انتظار من و تو نشسته، با گریه...

شبِ بلند سحر می کند، حواست هست؟

 

هر آن که گریه نکرد از مصیبت زهرا

به روز حشر ضرر می کند، حواست هست؟

 

شنیده ایم غم کوچه را ولی آقا

نظر به کوچه و در می کند، حواست هست؟

 

به روی حوریه حتی سقوط برگ درخت

یقین که زود اثر می کند، حواست هست؟

 

****

 

آهای شمر لعین مادری سرِ گودال

نظر به ذبح پسر می کند، حواست هست؟

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۶ ، ۱۰:۱۰
عبدالرقیه