تقدیرِ ما جدایی است، باشد شکایتی نیست
هرچه حسین خواهد، تسلیم، صحبتی نیست
چندی است بیبهانه، گریان کربلایم
بر چشم خیس عاشق، اصلا ملامتی نیست
دنیا مجاز بود و عمر مرا هدر داد
دریافتم که غیر از روضه حقیقتی نیست
باید شبانه روزی، بی وقفه نوکری کرد
فردا که زیر خاکیم، توفیق خدمتی نیست
از غبطهی حبیب و شوقش به ذکر روضه
فهمیدهام زِ روضه برتر عبادتی نیست
شکر خدا که هستیم با رهبری حسینی
جز در رکاب رهبر، راه سعادتی نیست
خامنهای امام است و خط قرمز ماست
ما را به هجمه بر او یک لحظه طاقتی نیست
امشب همه شهیدان دور حسین جمعند
جا ماندهام ازین فیض، حتما لیاقتی نیست
اصلا مگر بهشتِ نوکر بجز حسین است
بر جنتِ بدون ارباب، رغبتی نیست
خاموش شد در عالم هر شعله غیر داغش
در سینهام به غیر از داغش حرارتی نیست
با گریه، زخمهایش بهتر شدند اما
یک زخم مانده بر دل، از آن فراغتی نیست
تیری که حرمله زد یا زخم خنجر شمر
در پیش داغ اکبر، اینها جراحتی نیست
هر گوشه قسمتی از جسم علی ببینی
یارب ازین مصیبت، بدتر مصیبتی نیست
محمد جواد شیرازی