دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، شب شهادت حضرت۱۴۰۲
از زمانی که عشق شد ایجاد
گذرم بر ابالجواد افتاد
بارها زود حاجتم را داد
وسط روضه ی امام جواد
گرچه آلوده و سیه رویم
یا جواد الائمه می گویم
بازهم ظلم و غربتی دیگر
باز در حق آل پیغمبر
دید خدعه امام از همسر
چه بلایی ازین بلا بدتر
مقتلش را میان منزل دید
به خودش مثل مجتبی پیچید
حجره شد دشت کربلا ای وای
جگرش سوخت از جفا ای وای
شد تنش بر زمین، رها ای وای
آب را هرچه زد صدا ای وای...
غیر از اندوه و غم به او نرسید
ذره ای آب هم به او نرسید
این همه ازدحام... یعنی چه؟!
نغمه های حرام یعنی چه؟!
بردن احترام یعنی چه؟!
رقص، دور امام یعنی چه؟!
حرمتش را چرا لگد کردند؟!
به جوادالائمه بد کردند
محتضر بود و حال مضطر داشت
با چه وضعی پر از زمین برداشت
کاش یک یار در برابر داشت
لااقل کاش یک دو خواهر داشت
آی مردم غمش غم عظماست
شاهد روضه اش امام رضاست
شد تمام آن همه جسارت؟ نه
ختم شد داغ هتک حرمت؟ نه
سپری شد مگر مصیبت؟ نه
ماند در حجره، جسم حضرت؟ نه
تا روی بام شد کشیده تنش
خون تازه چکید از بدنش
خوب شد بام، سایه بان هم داشت
سایه ای از کبوتران هم داشت
تن مولایمان امان هم داشت
کِی سر بام، ساربان هم داشت؟!
خوب شد لااقل در آن غربت
تن ابن الرضا نشد غارت
احتضار حسین شد ممتد
روی تل، حال خواهرش شد بد
هر که با هرچه داشت او را زد
شمر از روی سینه اش شد رد
تا سه ساعت به قتلگاه افتاد
با لب تشنه عاقبت جان داد
محمدجواد شیرازی