سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

خوش آمدید

استفاده از اشعار برای تمام ذاکرین و مجالس اهل بیت علیهم السلام مجاز می باشد.

طبقه بندی موضوعی

۸۱ مطلب با موضوع «الف/ تقسیم بر اساس نام شعرا :: 2- شیخ مهدی علی قاسمی» ثبت شده است

۲۴ ذی الحجه روز مباهله بر شیعیان امیرالمومنین مبارک

 

اسیر عشق نبی هستم و فقیر علی

غلام حلقه به گوشم به آستان ولی

پس از مباهله بر کل خلق روشن شد

علی است جان پیمبر، نبی است جان علی

 

به آسمان دل ما ضیاء فاطمه است

شفیعه ی همه روز جزاء فاطمه است

پس از مباهله بر کل خلق روشن شد

که بین آن همه، خیرالنساء فاطمه است

 

شاعر:

مهدی علی قاسمی 

 

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۵ ، ۱۷:۰۲
مهدی علی قاسمی

آمدم بهر گدایی نجفم دیر شده

شاه لولاک کجایی؟ نجفم دیر شده

 

لذت بندگی و شوق عباداتم رفت

دست من نیست خدایی نجفم دیر شده

 

من مریض غم هجر نجفم ، بر این غم

برسانید دوایی، نجفم دیر شده

 

ما که هستیم زمانی که به ایوان نجف

می کند نوح گدایی، نجفم دیر شده

 

جان زهرا بده با گوشه نگاهی امشب

به من خسته بهایی، نجفم دیر شده

 

مرغ روحم همه شب گریه کنان می چرخد

دور ایوان طلایی، نجفم دیر شده

 

چند سالی به نجف کرده گدایی هرکس

که رسیده است به جایی، نجفم دیر شده

 

شب عید است بیا و تو بکن در حق 

من بیچاره دعایی، نجفم دیر شده

 

آخرش از طرف یار برای نجفم

می رسد راهنمایی، نجفم دیر شده

 

به روی چشم اگر بین مسیر نجفت

برسد درد و بلایی نجفم دیر شده

 

گره افتاده به کارم چه کنم آقا تا

گره از کار گشایی، نجفم دیر شده

 

نجفی می شوم آخر به دعای مادر

می رسم من به نوایی، نجفم دیر شده

 

آخر از این قفس تنگ رها می گردم

می رسد وقت رهایی، نجفم دیر شده

 

شاعر:

مهدی علی قاسمی 

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۵ ، ۱۶:۵۹
مهدی علی قاسمی

لعنت به دشمنان علی یک وظیفه است

نام تمام حیدریون در صحیفه است

 

من فخر می کنم به دو عالم غدیری ام

بیچاره آن که پیرو راه سقیفه است

 

با دشمن علی نروم من سوی بهشت

با منکرش برادری من لطیفه است

 

باید که در پی نسب اصلی اش رود

هرکس که گفته  است فلانی خلیفه است

 

شکر خدا که حب علی هست در دلم

شکر خدا که مادر من هم عفیفه است

مهدی علی قاسمی 

۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۵ ، ۱۱:۱۱
مهدی علی قاسمی

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی حمیدرضا علیمی

 

روسیاه آمدم فقیر توام

تشنه ی جامی از غدیر توام

 

در دو عالم شریف و محترمم

تازمانی که من حقیر توام

 

بین این زائران ز فرط گناه

زائر پست و سربه زیر توام

 

این همه راه آمدم آقا

که بگویم فقط اسیر توام

 

جامعه خوانده ام میان حرم

تا ببینی که مستجیر توام

 

مستم و دائم از تو میخوانم

مبتلای توام رضا جانم

 

سایه ات بر سرم خدا را شکر

شده ام محترم خدا را شکر

 

من گدای قدیمی حرمم

شده ای سرورم خدا را شکر

 

همه ی خانواده ام شده اند

نوکر این حرم خدا راشکر

 

کفتر جلد گنبدت هستم

دور تو می پرم خدا را شکر

 

مستمندم اسیر خوان توام

سائلم...نوکرم...خدا را شکر

 

هرچه دارم فقط برای شماست

صدفم دُرّ من ولای شماست

 

جان به قربان روی جانان است

وطن اصلی ام خراسان است

 

آمدی روی عرش حک کردند

که رضا پادشاه ایران است

 

بی شما من کویری و پستم

با شما این دلم گلستان است

 

گر بد و عاصی ام کنار توام

چون سگی که کنار سلطان است

 

بر گدایت بیا نگاهی کن

که کرم عادت کریمان است

 

آمدی آبروی ذی القعده

نان ما دست توست هر وعده

 

خوش به حالم چه دلبری دارم

در دل خود چه گوهری دارم

 

نوکرت هستم و به گردن خود

طوق زیبای نوکری دارم

 

بنده ی عاصی و بدی داری

چه امامی چه سروری دارم

 

چشم خیس مرا نگاهی کن

کربلایم نمی بری؟ دارم...

 

...از فراقش عجیب می سوزم

از غمش دیده ی تری دارم

 

به جوادت قسم بیا آقا 

نوکرت را ببر به کرببلا

 

شاعر:

مهدی علی قاسمی

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۵ ، ۱۳:۳۱
مهدی علی قاسمی

یکباره ریخت باده و ساغر شکسته شد

شیخ الائمه حرمتش آخر شکسته شد

 

آتش گرفت بار دگر خانه ی علی

شاید به ضربه ی لگدی در شکسته شد

 

بین نماز بر سر و رویش که ریختند...

... گویا نماز سبط پیمبر شکسته شد

 

ای کاش می گذاشت که عمامه سر کند

خیرالعباد بین همه سرشکسته شد

 

یک روز بین کوچه علی را کشیده اند

حالا غرور حضرت جعفر شکسته شد

 

جز ناسزا نمی شنود از زبانشان

در بین راه حرمت مادر شکسته شد

 

باید قسم مگر بخورد؟! صادق است او

در مجلسی که قیمت گوهر شکسته شد

 

یک پیر مرد، پای پیاده، به روی خاک

قدی خمیده داشت که دیگر شکسته شد

 

سیلی به خانواده ی او خورد؟ نه نخورد

اصلا سر کسی سر معبر شکسته شد؟

 

پای پیاده در پس مرکب دوید و گفت

عمه رقیه ام چقدر پرشکسته شد

 

در کربلا به ناله ی محزون سه ساله گفت:

"سقا که رفت حرمت معجر شکسته شد

 

بابا نگاه کن که چنان زجر زد مرا

دندان من شبیه تو دلبر شکسته شد"

 

مهدی علی قاسمی

۹۵/۵/۸

 

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۵ ، ۱۳:۴۳
مهدی علی قاسمی

بر لب هر عاشقی گل کرده امشب یا حسن

می شوم عبد خدا ماه مبارک با حسن

 

ما اگر عبد حسینیم و گدای زینبیم

بر خود زینب قسم کرده جدا ما را حسن

 

رزق آب و نان من دائم ازین خانه رسید

نیستم مدیون دربار کسی الا حسن

 

سود با ما می شود گر کلب او گردیم ، چون...

...لقمه بر سگ می دهد ،  دردانه ی زهرا ، حسن

 

تا که جان دارم میان تن دم از او می زنم

شافع عقبی حسن ...مولا حسن... آقا حسن

 

ذکر یاسبّوح و قدوسم شده یا مجتبی

می روم سجده به عشق اینکه گویم یا حسن

 

کوری چشم زنی که قاتل پیغمبر است

می نویسم روی قلبم "سیدی مولا حسن"

 

ای که در شهر مدینه شهره گشتی بر کرم

یک نظر بر این گدا کن ماه دل آرا حسن

 

نیمه ی ماه است و دستم خالی و رویم سیاه

حقّ زهرا مادرت اُنظُر الیّ یاحسن

 

مهدی علی قاسمی

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۵ ، ۱۷:۰۲
عبدالرقیه

السلام علی علیِّ بن الحسین

 

ماندم کنار ارباب پایینِ پای ارباب

از بس که هست نایاب پایینِ پای ارباب

 

قلبش رود به تاراج گویا که رفته معراج...

...مَن زارَ اِبن الارباب پایینِ پای ارباب

 

امشب عجیب مستم ساقی گرفته دستم

نوشیده ام میِ ناب پایینِ پای ارباب

 

شبه پیمبر آمد هم نام حیدر آمد

امشب شده چومهتاب پایینِ پای ارباب

 

هستم فقیر و نوکر عبد علیِ اکبر 

سجده کنم از این باب پایینِ پای ارباب

 

کلّ حرم بهشت است اما همیشه روی...

...دیوارِ خانه شد قاب پایینِ پای ارباب

 

بیچاره ام...فقیرم ...خیلی خدا حقیرم

بیچاره را تو دریاب پایینِ پای ارباب

 

بر من شده است روشن کرده بروز قطعا  

این اسم ذاتِ وهّاب پایینِ پای ارباب

 

من از بهشت سیرم کرده حرم اسیرم

هستم خراب و بی تاب پایینِ پای ارباب

 

«در کوی نیک نامان ما را گذر ندادند»

ما را بَرید در خواب پایینِ پای ارباب

 

شد کشته ارباً اربا در خون عزیز لیلا

از غصه می شوم آب پایینِ پای ارباب

 

یک روز پای عهدی تحت لوای مهدی 

حاضر شوند اصحاب پایینِ پای ارباب

 

مهدی علی قاسمی

 
۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۸:۲۶
مهدی علی قاسمی

السلام علیک یا امین الله فی ارضه

 

نمی رسد به خدا بنده ی خدا بی تو

 

میان راه شود تحبِسُ الدّعا بی تو

 

 

 

خدا مرا ز سر کوی تو جدا نکند

 

که می رسد به من از هر طرف بلا بی تو

 

 

 

عُبَیدُک بفنائک ذلیلُک بفداک

 

خودت بگو که کجا من روم؟ کجا بی تو؟

 

 

 

بهشت بی تو علی جان حقیقتش نار است

 

به منکرت بسپارم بهشت را بی تو

 

 

 

دلیل حب شما هست اصل طینت مان

 

و گرنه نیست محبت به دل روا بی تو

 

 

 

و خاک منکر تو از تبار سجّین است

 

کشیده شد گِل آن ها به ناکجا بی تو

 

 

 

بیا و خاک مرا با محبتت دُر کن

 

منم اسیر تراب و ابوترابی تو

 

 

 

جلا بده  به دل تیره ام علی جانم

 

نخورده است عقیق دلم جلا بی تو

 

 

 

قسم به چادر خیرالنسا که درد مرا

 

مسیح هم نتواند دهد شفا بی تو

 

 

 

نمی شود که دوباره مرا نجف ببری؟

 

چه قدر خسته کننده است لحظه ها بی تو

 

 

 

همیشه بودی و هستی، همیشه خواهی بود

 

چرا که خلق نشد کل ماسوا بی تو

 

 

 

تمام مظهر اسماء حق تعالایی

 

نشد شناخته هرگز دمی خدا بی تو

 

 

 

صفای کعبه فقط سمت مستجارش هست

 

نمی بَرَد کسی از بیت حق صفا بی تو

 

 

 

به سجده هم که روم ذکر یا علی گویم

 

نکرده خالق خود را کسی صدا بی تو

 

 

 

همیشه کرب و بلا می رویم بعد نجف

 

نمی رویم سوی شهر کربلا بی تو

 

مهدی علی قاسمی ۹۵/۲

 
 
۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۴:۲۹
مهدی علی قاسمی

دانلود صوت شعر با نوای حاج سید مهدی میرداماد

 

دلم گرفته حاجت مرا روا نمی کنی؟

در این دل شکسته ام برو بیا نمی کنی؟

 

بهار آمده ولی خزان تر از خزان شدم

حقیقت بهارها نظر به ما نمی کنی؟

 

امیر بی قرینه ام، نشسته غم به سینه ام

غم فراق را بگو چرا دوا نمی کنی؟

 

همیشه خوبی مرا بزرگ جلوه می دهی

بدی این خراب را تو بر ملا نمی کنی

 

ز روی تو شدم خجل، نشسته کشتی ام به گل 

مرا برای بندگی چرا جدا نمی کنی؟

 

اگرچه بنده ای بدم ولی نمی کنی ردم

اگر تو را رها کنم مرا رها نمی کنی

 

مرا برون زخانه ات نکرده ای عجیب نیست

عجیب این که بنده را عزیز خانه می کنی

 

به عبد رو سیاه خود همیشه لطف می کنی

اگر به تو جفا کنم به من جفا نمی کنی

 

منم گدای مادرت، سرم فدای مادرت

بخاطر همین مرا ز خود جدا نمی کنی

 

پس از گناه کردنم همیشه گفته ام به خود

کمی ز روی حجت خدا حیا نمی کنی؟

 

طبیب من حبیب من، مسافر غریب من

فدای غربتت که گریه ی شبانه می کنی

 

 

کنم به ناله زمزمه اغثنی یابن فاطمه

به حق شاه علقمه، مرا دعا نمی کنی؟!

 

من آشنای زینبم، که نام توست بر لبم

دلم گرفته حاجت مرا روا نمی کنی؟

 

ِمهدی علی قاسمی

۹۵/۱

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۵ ، ۱۳:۳۴
مهدی علی قاسمی

السلام علیکِ یا بنت رسول الله

داتلود صوت شعر با نوای حجت الاسلام والمسلمین حاج محمد روشن ضمیر

 

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی مهدی علی قاسمی

 

قرّة العین مرتضی زهرا

بهجة القلب مصطفی زهرا

 

می شوم بنده زاد خانه ی او

میروم تا به عرش با زهرا

 

میرسد بوی سیب از مکه

میوه ی عرش کبریا زهرا

 

اصلا ای سائلان خبر دارید

آمده مادر سخا زهرا

 

آمده همدم ابالحسن و

مادر شاه کربلا زهرا

 

ذکر تسبیح انبیا حیدر

ذکر تسبیح مرتضی زهرا

 

مرتضی می شود فدای بتول

بهر حیدر گره گشا زهرا

 

پدر خاک انما الحیدر

مادر آب إنّما زهرا

 

هرکسی را که کشت بین نبرد...

...مرتضی،  دم گرفت یازهرا

 

می کنم سجده بر در حیدر

ذکر من هست در دعا زهرا

 

ذکر لبهای ما در این شبها

«حسبنا الله ....حسبنا الزّهرا»

 

***************

 

عاقب در ره تو می میرم

روزی ام را من از تو می گیرم

 

حلقه بر گوش خانه ات هستم

گر بگویی بمیر می میرم

 

خنکای محبتت در دل

تا قیامت نمی کند پیرم

 

بر سر خوان پر کرامت تو

سالیانی است من نمک گیرم

 

ذکر «یا فاطمه اغیثینی»

می کند از گناه تطهیرم

 

منکران فضائلت بانو

تا ابد گر کنند تعزیرم...

 

...بی خیالت نمی شوم هرگز

در بیان مناقبت شیرم

 

با همه غیر مرتضی قهرم

از همه من به جز شما سیرم

 

دائما می کنم خدا را شکر

که گره خورده با تو تقدیرم

 

نظری کن به من سر سالی...

...به ته دیگ خورده کفگیرم

 

ای که هستی محمدی وجنات

بر تو و روح قدسی ات صلوات

 

**********************

 

فاش می گویم و ندارم باک

کلّ من فیه حبّکِ بفداک

 

هرکسی بغضتان به دل دارد

نسب اندر نسب بوَد ناپاک

 

خلقت شیعه هست از گِلتان

خلقت دیگران خَس و خاشاک

 

میرود در جحیم باصورت

در مقام تو هرکه باشد شاکّ

 

کی مرا می بری نجف بانو؟

کرده ام میل باده ای از تاک

 

آخر از دوری حرم یک روز

می شوم من مریض یا که هلاک

 

من ندارم به جز تو پشت و پناه

 مانده ام که چه می شدم لولاک... 

 

ای پدر مادرم به قربانت

بندگی می کنم  تورا ایّاک

 

من همان نوکر حسین توام

که دهم از غمش گریبان چاک

 

هر دو عالم گدات بی بی جان

هستی ما فدات بی بی جان

 

شاعر: مهدی علی قاسمی

 

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۹۵ ، ۱۵:۰۹
مهدی علی قاسمی

 السلام علی المحدثة العلیمه

 

دانلود صوت مداحی با نوای کربلایی محسن صائمی

 

شامل الطاف بی حدّ علی گردیده است

هر که را در این عزا با دیده ی تر دیده است

 

نوکر زهرا مقامش از مَلَک هم برتر است

خاک پاهایش مقدس ، جای آن بر دیده است

 

هر گنهکاری که آمد عبد این دربار شد...

...رحمت حق را به خود چندین برابر دیده است

 

لحظه ی جان دادنش هرکس که نوکر بوده است

صاحب این خانه را ساعات آخر دیده است

 

چندسالی می شود در فاطمیه چشم من

در میان روضه ها تا دیده نوکر دیده است

 

هرکه شد سینه زن او در قبالش خیر دید

منکر زهرا فقط در زندگی شر دیده است

 

با عنایات خود زهراست گر هر بنده ای

شیعه و دیوانه ی کوی علی گردیده است

 

همچو زهرا لعن کرده شیعه بعد از مصطفی

هرکسی را جای حیدر روی منبر دیده است

 

علت اسلام آن مرد یهودی روشن است:

دستهای بسته ی سردار خیبر دیده است

 

بعد از آن کوچه گرفته مجتبی لکنت زبان

پیر شد وقتی که خون سینه بر در دیده است

 

باید از فضه بپرسی که چه شد در پشت در

ماجرای پشت در را فضه بهتر دیده است

 

زخم پهلو ، خون سینه ، بازوی مجروح را

گر ندیده هیچ چشمی... چشم دختر دیده است

 

دخترش دق کرده از بس لاله های سرخ را...

...بر لباس مادر و بر روی بستر دیده است

 

مهدی علی قاسمی ۹۴/۱۱

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۴ ، ۱۲:۵۸
مهدی علی قاسمی

بسم‌الله الرحمن الرحیم

#حضرت_زهرا_س_بستر، #از_زبان_حضرت_زینب_س

 

نگاهم کن منم زینب... که هستم تشنه‌ی رویت

نبینم ناخوش احوالی، خودم هستم دعاگویت

 

چه باشی صاحب منبر، چه باشی کنج این بستر

همیشه قبله‌ی من هست محراب دو ابرویت

 

در این خانه ملک گهواره‌جنبان حسینت شد

تمام انبیا هستند سائل بر سر کویت

 

تو آن حوریه‌ای هستی که مریم خادمت گشته

تو آن انسیه‌ای هستی که قرآن شد ثناگویت

 

یگانه حامی حیدر، نبینم غربتت مادر

همه دار و ندار من فدای تار گیسویت

 

چرا این روسری را از سر خود بر نمی‌داری

زبانم لال... آن شعله چه کرده با سر مویت؟!

 

یقین دارم که ای مادر به روی خاک افتادی

که خاک کوچه‌ی جدّم شدیدا می‌دهد بویت

 

الهی بشکند دستش که بازویت ورم کرده

چگونه زد مگر قنفذ غلافش را به بازویت؟!

 

گروهی بر در خانه به بابایم علی گفتند:

دگر در بین این خانه نمی‌ماند پرستویت...

 

...بگو که گریه‌هایش را کمی کمتر کند زهرا...

...که ما خسته شدیم از زندگی با آهِ بانویت

 

مراهم دوره کردند و زنان طعنه زنان گفتند...

...شکسته دست مادر پس بزن خود شانه بر مویت

 

بگو با زینبت مادر، قدم که می زنی آخر

چرا دستی به دیوار است و دستی روی پهلویت...؟!

 

دلم خون می‌شود وقتی که چشمم بر تو می‌افتد

بگو این جای پنجه چیست افتاده است بر رویت؟!

 

قنوت دیشبت بدجور قلبم را زده آتش

چرا بالا نمی‌آید دگر دستِ خداجویت؟!

 

شنیدم بی حیا قصد ملاقات تو را دارد

الهی بشکند پایش نبینم آمده سویت

 

مهدی علی قاسمی

 

 

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۴ ، ۱۷:۵۷
مهدی علی قاسمی

السلام علیکِ یا کعبة الرزایا یا زینب 

 

ماه زهرا تا که کردی تو در این ماه حلول

شمس با دیدن نورانیتت کرد افول

 

پای گهواره تو سجده کند جبرائیل

بوسه بر دست تو امشب زده زهرای بتول

 

پای مدح تو به عالم همه حیران هستیم

در مقامات تو سرگشته و ماتند عقول

 

بی وضو دست نباید بزنم بر نامت

عصمت مطلقه دارید همانند رسول

 

حتم دارم به دلش نام شما را هم برد

توبه ی آدم اگر پیش خدا گشت قبول

 

مظهر نام حسین است به عالم نامت

«یا حسین» از دم ِ «یازینب» ما کرد حلول

 

کار و بارش شده بیچارگی و در به دری

هرکسی که زگدایی درت کرد عدول

 

بی توسل به شما روز و شبم هست خزان

می شود رزق ، در عالم به نگاه تو نزول

 

زینت اهل سما ، زینت مادر ، زینب

زینِ اب ، زینِ نبی ، زینِ برادر ، زینب

 

شیعیان در دلشان حب تو دارند همه

خانواده ، پدر و مادر و فرزند همه

 

از درِ خانه ی تو فیض رسیده است به ما

با نگاه تو شدیم عبد خداوند همه

 

هرکجا کار گره خورد خدا را دادیم...

...به نخ چادر مشکی تو سوگند همه

 

کوری چشم حسودان به زمین چرخاندند

دور تو ، دور سر فاطمه اسپند ، همه

 

خمسه ی طیبه با دیدن رویت امشب

در میان دلشان آب شده قند ، همه 

 

زینت حیدری و آینه ی زهرایی

آمده برلب عشاق تو لبخند ، همه

 

در دفاع از حرمت نام تو را حک کردیم

روی هر چفیه و پیراهن و سربند ، همه

 

شهدای  حرمت شیعه ی ناب  علی اند

دشمنان حرمت نطفه حرام اند همه

 

جان ارباب نگاهی تو بر این نوکر کن

این گدا را به دفاع از حرمت پرپر کن

 

مهدی علی قاسمی

۹۴/۱۱/۲۴

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۴ ، ۰۰:۰۵
مهدی علی قاسمی

السلام علیک یا وعد الله الذی ضمنه

 

دل شده بی قرارِ چشم ترم

اشک باشد عیارِ چشم ترم

شد خزان روزگارِ چشم ترم

تا بیاید نگارِ چشم ترم

 

برترین مستحب دعای فرج

خوانده ام روز و شب دعای فرج

گرچه شد ذکر لب دعای فرج

گریه ام شد شعار چشم ترم

 

هست دنیا برای من محبَس

طعنه خوردم ز هر کس و ناکس

خسته گردید جمعه ها از بس...

...که گرفت استخاره چشم ترم

 

تا نمردم بیا عنایت کن

این گدا را خودت هدایت کن

اصلا امشب مرا فدایت کن

بنشین در کنارِ چشم ترم

 

برسان بر گدا وصالت را

نبر از خاطرم خیالت را

گل نرگس بگو جمالت را...

...کی کند پس نظاره چشم ترم؟

 

من اسیر و فقیر یک نظرت

نام من را ببر تو در سحرت

یا ابانا فدای چشم ترت...

..‌.چشم من، چشمه سار چشم ترم

 

ای نگارم! چرا نمی آیی؟

شهریارم! چرا نمی آیی؟

بی قرارم، چرا نمی آیی؟

کی میایی بهارِ چشم ترم؟

 

آخرش من تو را نمی بینم

«فتصدّق» ببین که مسکینم

بعد مرگم بیا به بالینم

فاتحه خوان نثارِ چشم ترم

 

مادرت پشت در تو را می خواند

عرش حق را صدای او گریاند

سوز صوتش دل مرا لرزاند

روضه خوان شد دوباره چشم ترم

 

 

مهدی علی قاسمی

۹۴/۱۱/۹

 

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۳۸
مهدی علی قاسمی

السلام علی الدعاة الی الله و الادلاء علی  مرضات الله

 

دانلود صوت این مداحی بانوای حاج محسن صائمی

 

شاعری می کنم و عاشق این نوکری ام

تا که پر نور شود این دل خاکستری ام

 

همه جا مدح شما هست در اندیشه ی من

رهرو دعبل و دنباله رو حِمیَری ام

 

سالیانی است که مدح تو به گوشم خورده

سالیانی است که در مدح تو پامنبری ام

 

ریشه ام را تو بکن روزی اگر دیدی که

با گداییِ درت در پی نام آوری ام

 

تو خودت این قلم پای مرا قطع بکن

دیدی ام گر پی لطف و کرم دیگری ام

 

آمدم سمت حرم تا که تماشات کنم

چه کسی گفته که من در پی انگشتری ام؟

 

آمدم تا که بگویم تو فقط شاه منی

محضرت آمدم اثبات کنم نوکری ام

 

بر در میکده ات بهر تملّق گویم 

نوکر بی سر و پای حسنِ عسکری ام

 

دلم از بس که نرفته است زیارت خون شد

برسانید براتی به خدا مشتری ام

 

سامرا رفتن من دست عزیز دل توست

جان فرزند خودت باز بگو می بری ام؟

 

شیعه نه عبد که نه عاشق و مجنون هم نه

بر در خوان شما من سگ خیره سری ام

 

هر چه بد کرده ام آخر تو مرا بخشیدی

باز انگار نه انگار ، زبس که جری ام

 

هر چه هستم ولی آقا همه دم می گویم

عاشق حیدرم از دشمن زهرا بری ام

 

ای که شأنت همه دم "عادتکم احسان" است

من گنهکار و سیه رو و بدم ، می خری ام؟

 

سامرا رفته ام و خوب گدایی بلدم

بس که دلبسته شده بر قسم مادری ام

 

سامرا آمدم و کوری داعش گفتم

چشمتان کور شود زینبی ام ، حیدری ام

 

شاعر:

#مهدی_علی_قاسمی

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۴ ، ۲۱:۳۷
مهدی علی قاسمی

در بین جن و انس و ملک اهل درد نیست...

...هرکس که سمت و سوی نجف رهنورد نیست

 ابنُ التّراب هست شفیعش ابوتراب

بر منکرت به حشر کسی پایمرد نیست

 

امشب عجیب زد به سر من زیارتت

جان می کنم فدای تو با یک اشارتت

گفتی : «ومن یمت یرنی » پس مرا بکش

مُردن چه خوش شده است پس از این بشارتت

 

امشب بیا میان دل من حلول کن

بعدش مرا فدایی راه بتول کن

از زندگی بدون تو خیری ندیده ام

من را برای نوکری خود قبول کن

 

 

#مهدی_علی_قاسمی ۹۴/۱۰/۲۲

 

پ ن: 

پایمرد:شفیع

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۴ ، ۲۱:۳۵
مهدی علی قاسمی

السلام علیک یا اباعبدالله الحسین

 

برگشته ام به کرببلا یا اخاالغریب

بی تو دگر فتاده ام  از پا اخاالغریب

قدّم زغصه های تو شد تا اخاالغریب

بعد از تو نیست خیر به دنیا اخاالغریب

 

یک اربعین پس از تو بلا دیده خواهرت

ای مه جبین پس از تو بلا دیده خواهرت

 

آورده ام کنار مزارت سر تو را

از ساربان گرفته ام انگشتر تو را

دق داده اند بی صفتان مادر تو را

از بس زدند در همه جا خواهر تورا

 

یکدم نظر نما که تن من شده کبود

رفتم به شام و دربر من محرمی نبود

 

از دوریت حسین گریبان دریده ام

رفتی و بعد تو چه بلایی کشیده ام

من ناسزا زدشمن زهرا شنیده ام

مبغض تر از یهود به حیدر ندیده ام

 

از آتش یهود به سر ها نشانه است

بر گونه هایمان اثر تازیانه است

 

آنشب که آمدی تو به خواب سه ساله ات

گریان شدیم از تب و تاب سه ساله ات

دادند با سر تو جواب سه ساله ات 

دق کرد و مرد کنج خرابه سه ساله ات

 

درشهر شام نام تو را جار می زدیم

وقتی رقیه رفت فقط زار می زدیم

 

بر خیز و کن نگاه تو حال رباب را

بر دست او کبودی و جای طناب

او دیده راس خونی و طشت شراب را

آرام کن تو  قلب حزین و کباب را

 

او ناله از فراق تو ای شاه می کشد

گهواره را گرفته فقط آه می کشد

 

ای سایه ی بلند تو بر سر بلند شو

جانم شود فدات برادر بلند شو

پس داده اند چادر مادر بلند شو

زخم جبین من شده بهتر بلند شو

 

بنگر چگونه از غم تو سالخورده ام

بر خیز تا کنار مزارت نمرده ام

 

یادم نمی رود که چه دیدم ز روی تل

من ناله ی بنیَّ شنیدم زروی تل

فریاد یا حسین کشیدم زروی تل

بر سینه ات نشست و دویدم زروی تل

 

آن نانجیب خنجر خود را برون کشید

راس تو را مقابل من از قفا برید

 

#مهدی_علی_قاسمی - در راه نجف به کربلا

 

#اربعین۹۴

 

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۴ ، ۲۱:۳۴
مهدی علی قاسمی

السلام علیک یا بنت الحسین

 

این غزل رو با تمام حقارتم تقدیم می کنم به سیدة النساء بی بی حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها

 

به آشنا نگه آشنا نمی افتد؟!

چرا به ما گذر هل اتی نمی افتد؟

 

قسم به سوره ی یس، به فجر و اعطینا

که لحظه ای دلم از تو جدا نمی افتد

 

کسی برای یتیمت میان این مردم

در این خرابه به فکر غذا نمی افتد

 

سرت اگر چه شکسته اگرچه خونین است

برای دختر تو از بها نمی افتد

 

سر تو را که به نی بست با خودم گفتم

اگر تکان دهدش ناشیانه، می افتد

 

دوباره نام تو را برده ام به لب حتما

به صورتم اثر تازیانه می افتد

 

خودت بیا و ببین زجر لعتنی هر روز

به جان دختر تو وحشیانه می افتد

 

چنان مرا به ستم پشت قافله زده است

که خود به خود سر من روی شانه می افتد

 

از آن زمان که شدم من شبیه مادر تو

دهان دشمنت از ناسزا نمی افتد

 

ز صورتم کف دستش بزرگتر بوده

 کبودی رخ من با دوا نمی افتد

 

به من بگو که اسیری به دست بسته ی خود

اگر لگد بخورد بی هوا نمی افتد؟

 

اگر چه آبله در پای من فراوان است

ولی به عشق تو این تن زپا نمی افتد

 

خدا به خیر کند حال و روز زینب را

که از سرش تو و طشت طلا نمی افتد

 

حجابِ نور بوَد دور ما خیالت تخت

که سمت ما نگه بی حیا نمی افتد

 

#مهدی_علی_قاسمی

 
۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۴ ، ۲۱:۲۵
مهدی علی قاسمی

السلام علیک یا زین العابدین

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی

دانلود صوت مداحی با نوای کربلایی محمدحسین پویانفر

دانلود صوت مداحی حاج امیر کرمانشاهی

 

مثل شمعی به روی خاک چکیدن سخت است
با پر و بال پر از زخم پریدن سخت است
تا چهل سال فقط آه کشیدن سخت است
یاد گودال و حرم جامه دریدن سخت است

روضه و گریه شده روزی او در هرشب
خاطرش را همه دیدند مکدّر هرشب
با لب تشنه و با یک دل مضطر هرشب...
...یاد یک واقعه از خواب پریدن سخت است

بر امامی که اسیری به بیابان دیده
زخم پا بر اثر خار مغیلان دیده
اهل بیتش همه با صورت عریان دیده
معجر و پوشیه و جامه خریدن سخت  است

آب را دید و دلش یاد عمو سوخته است
جگرش سوخت... لبش سوخت... گلو سوخته است
بهر آن که سر و عمامه ی او سوخته است
حرف، از کوچه و بازار شنیدن سخت است

چقدَر از غم این فاجعه افروخته است
چشم بر نیزه ی شش ماهه فقط دوخته است
یاد حلقوم علی حنجر او سوخته است
این وسط حرمله را یکسره دیدن سخت است

پیش آن کس که شرر بر جگرش افتاده
خنجری کند به جان پدرش افتاده
دیده که در ته گودال سرش افتاده
تشنه لب کشتن مذبوح شدیدا سخت است

یک نفر که شده گریانِ پدر تا حالا
یادش افتاده تن خونی بابا حالا
بوریایی که خودش دیده و اما حالا
دم آخر کفنش را طلبیدن سخت است

مهدی علی قاسمی
محمد جواد شیرازی
۹۴/۸/۱۵

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۴ ، ۱۰:۵۲
عبدالرقیه

السلام علیک‌ یا مسلم بن عقیل

 

کوفیان در دلشان کینه ی زهراست نیا

مسلمت را بنگر بی کس و تنهاست نیا

 

کار این بی صفتان سبّ عمویم علی است

بینشان بغض علی واضح و پیداست نیا

 

خواستم آب بنوشم که لبم مانع شد

تشنگی وجه شباهت به تو مولاست نیا

 

لب و دندان من از سنگ شکست و خون شد

لب و دندان تو در نقشه ی اعداست نیا

 

همه ی غصه ام این است که سنگت بزنند

نیزه و سنگ زدن حرفه ی اینجاست نیا

 

گر بیایی همه ی اهل حرم می بینند

کمرت تاشده از غصه ی سقاست نیا

 

پسرانم به فدای پسران تو شوند

حیف از زندگی اکبر لیلاست نیا

 

ترس دارم که بیایی و ببیند زینب

ته گودال سر نعش تو دعواست نیا

 

گر بیایی همه ی جن و ملک می شنوند

که «بنیّ...» به لب حضرت زهراست نیا

 

سر من را که بریدند و به میخی بستند

فکر و ذکرم سر و گیسوی تو آقاست نیا

 

لا اقل دختر خود را تو به همراه نیار

کوفه جولانگه خولی و شبث هاست نیا

 

ترس دارم زروی نیزه ببینی آخر

حرمله همسفر زینب کبراست نیا 

 

«دخترم را بغلش کن که کنیزی نرود»

نا مسلمانیِ این شهر هویداست نیا

 

#مهدی_علی_قاسمی

#حضرت_مسلم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۴ ، ۲۱:۲۳
مهدی علی قاسمی

السلام علیک یا بنت امیرالمومنین

 

دانلود صوت این شعر با نوای حاج میثم مطیعی

 

ذکر لبهام یکسره زینب

هست علیا مخدّره زینب

از امامش محافظت میکرد

میمنه تا به میسره زینب

 

می کشم از مصیبتش فریاد

چقدَر بین راه می افتاد

پای این روضه باید اصلا مرد:

«دخَلَتْ زینبُ علی بْنِ زیاد»

 

دوری از یار سهم زینب شد

مایه ی اقتدار مذهب شد

موی او شد سپید از بس که

پدرش در مقابلش سَب شد

 

گوییا اینکه برده اند از یاد

که علی کرده کوفه را آباد

کوفه با دخترش چه ها کرده

خوب مزد امامتش را داد

 

قد زینب زطعنه ها تا شد

بعد سقا اسیر غمها شد

آنقدَر در جهان بلا دیده

لقبش «کعبةُ الرّزایا» شد

 

زینب و چشم بی حیا ای وای

زینب و شاه سرجدا ای وای

او سوارِ کجاوه ی عریان

دلبرش روی نیزه ها ای وای

 

#مهدی_علی_قاسمی ۹۴/۸/۱۰

 
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۴ ، ۲۱:۲۹
مهدی علی قاسمی

السلام علیک یا علی بن الحسین

دانلود صوت شعر با نوای حاج مهدی اکبری

دانلود صوت شعربا نوای حاج محمد یزدخواستی

 

چقدَر تیر و سنان در تن اکبر مانده

خنده بر روی لب این همه لشکر مانده

 

بین این دشت تمام تن او پخش شده

هر طرف قطعه ای از پیکر اکبر مانده

 

اربا اربا شده آنگونه علی اکبر من

که از او در همه جا نفحه ی عنبر مانده

 

زانویم از رمق افتاد و زمین افتادم

کمرم تا شد از این داغ... شدم درمانده

 

به کنار بدنش خشک شده این بدنم

از علی اکبر من یک علی اصغر مانده!

 

خواستم بوسه زنم بر بدنش، آه...نشد

جای بوسه به تن این گل پرپر مانده؟

 

یاد اصوات اذانش جگرم را سوزاند

حسرت یک نگهش بر دل مضطر مانده

 

به روی پیکر او پیکر من افتاد و 

خواهرم در بر من دست به معجر مانده

 

هرچه کردم بدنش بین عبا جمع نشد

به روی خاک از این تن دوبرابر مانده

 

کار من نیست علی را ببرم تا به حرم

زحمت بردن او دوش برادر مانده

 

خبر پر زدنش را برسانید حرم

چشم بر راهِ پسر دیده ی مادر مانده

 

رکن من رفت... چنین خم شدنم جا دارد

به خدا رفت ازین لشگر من فرمانده

 

مهدی علی قاسمی 

۹۴/۷/۲۹

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۴ ، ۲۱:۲۷
مهدی علی قاسمی

۲۴ ذی الحجه روز مباهله بر تمام شیعیان مبارک باد.

 

کوری چشم دشمنان بتول

ربّ تو را خوانده جان و نفس رسول

گفت احمد که حج و صوم و صلاة

با ولای تو می شود مقبول

 

حرم توست قبله ی حاجات

دشمنت هست ناکس و بد ذات

می زنم جار نام حیدر هست

بهترین نام در تمام لغات

 

شده نام تو ذکر روز و شبم

دائما لعن منکرت به لبم

هر سحر ذکر لعن می گیرم

بس که از دشمن تو در غضبم

 

می رسد بوی ماه غصه و غم

می روم باز زیر دِین علم

یاعلی جان مدد نما تا ما

نگذاریم در محرّم کم

 

#مهدی_علی_قاسمی ۹۴/۷/۱۶

#مباهله

 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۴ ، ۲۱:۲۱
مهدی علی قاسمی

شکر خدا زهرا دوباره رزق این نوکر نوشت

با دست بشکسته مرا روزی خور این در نوشت

 

هرگز نمی کردم گمان اینجا مرا راهم دهند

نام مرا در بین نوکر ها خودش آخر نوشت

 

روز ازل وقتی خدا روزیِ عالم را نوشت

ارباب را ارباب و ما را بر درش قنبر نوشت

 

در عرش حق پیراهن خونین او آویختند

بیخود نبوده گر خدا این قلب را  مضطر نوشت

 

نام حسین فاطمه اشک مرا جاری کند

رحمت به شیر مادرم، صد شکر بر این سرنوشت

 

هرکس که شد در این دهه دیوانه ی کوی حسین

زینب برای او "نمازِ صبحِ بالاسر" نوشت

 

حبُّ الحسین نعمتی ، قبرُ الحسین قبلتی

این جمله را هر نوکری در قلب خود با زر نوشت

 

من زاره فی کربلا زار العلیّ فی عرشه

این را همان اول خدا در عرش بر سردر نوشت

 

حُبُّ الحسینِ جُنَّنی» عابس بیان کرده ولی

بر چوب محمل خواهرش این جمله را با سر نوشت

 

می گفت زینب از فراز تل برادر جان ببین

آنکس که تقدیر تو بی انگشت و انگشتر نوشت... 

 

...من را میان عده ای نامرحم و دور از حیا

آواره و بیچاره و بی یار و بی معجر نوشت

 

#مهدی_علی_قاسمی ۹۴/۷/۱۵

 

پ.ن : به امام صادق علیه السلام عرض شد: آقای من! بفدایتان شوم.. وقتی کسی می میرد یا کشته می شود جلسه نوحه ای برای او میگیرند. و من مشاهده می کنم که شما و شیعیانتان از اول ماه محرم اقامه جلسه عزا میکنید.

 

حضرت فرمودند: این چه حرفی است! هنگامی که هلال ماه محرم دمیده میشود ملائکه پیراهن امام حسین علیه السلام را آویزان می کنند در حالیکه پاره پاره شده از ضربه های شمشیر و آغشته به خون است. ما و شیعیانمان این پیراهن را با چشم بصیرت و نه بصر می بینیم پس اشک های ما سرازیر میشود.(ثمرات الاعواد/۳۶)

 

پ.ن: خدا رو شکر می کنم که هنوز کاسه لیس در این خونه هستم و هنوز ارباب حواله ام رو دست کس دیگه ای نداده

 

خدا رو شکر می کنم که امسال هم بهم اجازه داده شده که تو این راه نوکری کنم و ان شاء الله تو مجلس ابی عبدالله جون بدم

 

#شعر_محرم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۴ ، ۲۱:۱۸
مهدی علی قاسمی

الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمومنین علیه السلام و الائمة المعصومین علیهم السلام

 

از همان آغاز چشم مرتضی ما را گرفت

از ازل نام علی بر روی لبها جا گرفت

 

این دل ویرانه ی مارا علی آباد کرد

از همان روزی که عشقش در دل ما پاگرفت

 

من گدای بی پناه و زار و بی کس بوده ام

پنجه ی مشکل گشای یار دستم را گرفت

 

شیعه در محشر ندارد غصه ی فردوس را

چون ز دستان یل خیبر گشا امضا گرفت

 

با تمام روسیاهی آمدم بیعت کنم

بلکه دستان مراهم همسرش زهرا گرفت

 

فوق ایدیهم »«یداللهِ» علی گردیده از...

...آن زمان که دست او را مصطفی بالا گرفت

 

پیک حق بهر ادای احترامی آمد و

بوسه ای از دستهای حضرت مولا گرفت

 

بی ولای مرتضی توحید هم پوشالی است

تا علی شد مقتدا دینِ خدا معنا گرفت

 

عاشق آن باشد که امشب از سر شوق وصال

تا سحر با نام مولایش علی احیا گرفت

 

کور می گردد دو چشم منکر مولای من

تا ببیند فاطمه دست مرا فردا گرفت

 

#مهدی_علی_قاسمی  ۹۴/۷/۹

#شیعه

#عید_غدیر 

#اللهم_العن_الجبت_و_الطاغوت

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ مهر ۹۴ ، ۲۱:۱۸
مهدی علی قاسمی

لسلام علیک یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ 

عَبْدُکَ وَابْنُ عَبْدِکَ وَابْنُ اَمَتِکَ جآءَکَ مُسْتَجیراً بِذِمَّتِکَ

 

دانلود صوت این مداحی با نوای حاج محسن صائمی

 

عبد دربار توام، بنما نگاهی یا علی

بنده ی زار توام ، بنما نگاهی یاعلی

 

دستهایم را بگیر از روی لطف ای ذوالکرم

کلبِ دربار توام ، بنما نگاهی یاعلی

 

سرپرستی کرده ای بر این گدایت در عوض...

...من فقط عار توام ، بنما نگاهی یاعلی

 

حتم دارم که می آیی و مرا هم می خری

بین بازار توام ، بنما نگاهی یاعلی

 

هرکه آمد در نجف از هیبتت در سجده رفت

ساجدِ خوار توام ، بنما نگاهی یا علی

 

کاش روزی را ببینم ، که چو میثم آخرش...

...بر سر دار توام ، بنما نگاهی یاعلی

 

فاطمه کرده مرا دیوانه ی کوی حسین

بر سر کار توام ، بنما نگاهی یاعلی

 

تا دم مرگم دو چشمم بر در است و منتظر...

...بهر دیدار توام ، بنما نگاهی یاعلی

 

#مهدی_علی_قاسمی ۹۴/۶/۷

#نجف_حرم_امیرالمومنین_بالاسر

 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۴ ، ۲۱:۱۶
مهدی علی قاسمی

کاسه ی صبرم دگر لبریز شد آقا کجاست؟

این بهار زندگی پاییز شد آقا کجاست؟

 

سالها دنبال ذکری خاص گشتیم آخرش...

...بهر بیماری ما تجویز شد: آقا کجاست؟

 

بُرده داغ هجر او من را به کنج خانه ام

کار من از این و آن پرهیز شد آقا کجاست؟

 

آنکسی که لطف او بر این دلم تابید و بعد...

...با نگاهش بنده ی ناچیز شد آقا ، کجاست؟

 

عصر غیبت در قنوت وتر جای ذکرها

بر لب هر عاشق شب خیز شد : آقا کجاست؟

 

عده ای در آخر هفته پیِ خوشحالی اند

جمعه ها برما چه حزن انگیز شد ، آقا کجاست؟

 

بسکه دم از او زدم این دل گرفته بوی او

سر درِ ویرانِ دل،  آویز شد : آقا کجاست؟

 

مثل او وقتی که خواندم روضه ی شیب الخضیب

این زمینِ قلب ، حاصلخیز شد، آقا کجاست؟

 

تا که زهرا پشت در فرمود مهدی جان بیا

ذکر دیوار و در و قرنیز شد: آقا کجاست؟

 

#مهدی_علی_قاسمی 

۹۴/۵/۲۳

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۴ ، ۲۱:۱۲
مهدی علی قاسمی

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی حسین طاهری ۹۷

مادرم در گوش من خوانده است:«یا ام البنین»

ذکر من تا روز محشر هست:«یا ام البنین»

 

هرکسی که توبه اش در محضر ربّ شد قبول

قبل از آن در زیر لب گفته است:«یا ام البنین»

 

مستجاب الدعوه شد هرکس که در این روزگار

بر گدایان درت پیوست یا ام البنین!

 

ما همیشه محضر تو عرض حاجت کرده ایم...

...هرکجا خوردیم بر بن بست یا ام البنین!

 

هفت پشتم را نظر کردم تماماً بوده اند

نوکر عباس تو دربست یا ام البنین!

 

در حمایت از غریب کربلا ، عباس تو

دست داده تا بگیرد دست یا ام البنین!

 

فرق او را با عمودی تا دم ابرو شکافت

آن «حکیم بن طُفِیلِ» پست یا ام البنین!

 

خون چکید از چشمهایش روی نیزه تا که دید

دست زینب را کسی می بست یا ام البنین!

 

بعد عباست برای غارت اهل حرم

حرمله با شمر شد همدست یا ام البنین!

 

گرچه قدّت تا شده از غصه ی زینب ولی

حرمتت با کعب نی نشکست یا ام البنین!

 

#مهدی_علی_قاسمی 

۹۴/۵/۱۵

 

پ ن : بنابر نقل برخی از مقاتل آن حرام زاده ای که عمود بر فرق مبارک باب الحوائج زد حکیم بن طفیل ملعون بوده که

خدا لحظه به لحظه بر عذابش زیاده کنه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۴ ، ۲۱:۱۰
مهدی علی قاسمی

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا

 

بر جان عاشقان ولایت خبر رسید

نوباوه ی بتول به وقت سحر رسید

از برکتش خدا به گدا بیشتر رسید

امشب ز راه زاده ی زهرا اگر رسید:

 

آمد که حال خسته ی ما را نظر کند

فکری به حال بنده ی خونین جگر کند

 

امشب عجیب سر به هوایم برای او

دنبال ذکر و مدح و ثنایم برای او

من یک گدای بی سر و پایم برای او

مجنونم و اسیر رضایم ، برای او:

 

زشت است اگر که نوکر خود را کند جواب

حاشا به لطف زاده ی پاک ابوتراب

 

ذکر قنوت روز و شب شیعه یا رضاست

روی لبم ترنّم ذکر رضا رضاست

در کشتی نجات فقط ناخدا رضاست

در ربنای هر شب من، آتنا ، رضاست

 

این دل میان مشهد و قم چون کبوتر است

گویا که وقف زاده ی موسی بن جعفر است

 

ما را نوشته اند گدایان مشهدش

روزی خوران سفره ی احسان بی حدش

مجنون بوی عطر ضریح زبانزدش

یک عمر خم شدیم فقط سمت مرقدش

 

دانه ز دست هرکس و ناکس نخورده ایم

دل را فقط به دست جوادش سپرده ایم

 

ما عاشقان غمزده را مال خود کنید

مارا همیشه در به در آل خود کنید

فکری به حال روزیِ اطفال خود کنید

ما را ذبیح کرده و پامال خود کنید

 

امشب دهید دست گدا جام باده را

امضا کنید کرب و بلای پیاده را

 

یا ثامن الحجج نظری هم به ما نما

بر این گدای پشت درت اعتنا نما

یعنی بیا و روزی من کربلا نما

بعدش مرا برای محرم جدا نما

 

یابن شبیب های تو ما را اسیر کرد

هر آنچه کرد روضه ی تکه حصیر کرد

 

#مهدی_علی_قاسمی 

94/6/2

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۴ ، ۲۱:۱۴
مهدی علی قاسمی

باز هم بنده ی تو گریه کنان می آید

بر من این دوریِ آقام گران می آید

همه جا جار زدم صاحبمان می آید

ای أجل صبر کن امّید جهان می آید

 

آخرش یار سفر کرده می آید از راه

آید از راه شبی منتقم ثارالله

 

یارب العفو که این بنده ی فرّار آمد

از گنه خسته شد و بر در تو زار آمد

شب قدر است ببین عبد گنهکار آمد

عاشق و در به در حیدر کرار آمد

 

ای خدا با همه ی جرم و خطا آمده ام

به امید کرم و لطف و عطا آمده ام

 

معصیت آخرِ سر نان مرا آجر کرد

بایدامشب به برت توبه ای همچون حُر کرد

نام حیدر صدف سینه ی ما را دُر کرد

رحمت واسعه اش ظرف مرا هم پر کرد

 

امشبی را خودِ الله  عزادار علیست

هرکه را می نگرم بنده ی دربار علیست

 

سر او تا دمِ ابرو چه به هم ریخته است

چشمهایش شده کم سو چه به هم ریخته است

دلش از خاطره ی کوچه به هم ریخته است

یاد خونابه ی پهلو چه به هم ریخته است

 

فکر و ذکرش دم آخر شده زهرای بتول

شکوه ها می برد از امت خود پیش رسول

 

درد و دل با پسرش کرد دم آخر خود

کربلا جان تو و زینب غم پرور خود

قتلگه دور کن او را تو ز دور و بر خود

و بگو خوب ببندد گره معجر خود

 

کوفیان در دلشان کینه ی من را دارند

بعد تو شمر و سنان رو به حرم می آرند

 

#مهدی_علی_قاسمی 

94/4

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۴ ، ۲۱:۰۹
مهدی علی قاسمی