سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

خوش آمدید

استفاده از اشعار برای تمام ذاکرین و مجالس اهل بیت علیهم السلام مجاز می باشد.

طبقه بندی موضوعی

۷۲۷ مطلب با موضوع «الف/ تقسیم بر اساس نام شعرا :: 6- محمد جواد شیرازی» ثبت شده است

دل را نما مهیا از راه دور و نزدیک

جاری شو سوی دریا از راه دور و نزدیک

 

چه شاه... چه گدایی...، باید فقط بیایی

با دست های بالا از راه دور و نزدیک

 

گیرم شکسته پایت، بال محبتت هست

بال صعود بگشا از راه دور و نزدیک

 

مثل همند، حقاً زائر شدی خدا را

زائر شوی رضا را از راه دور و نزدیک

 

گویم رضاست شاهم، آقا و تکیه گاهم

شادیِ قلب زهرا از راه دور و نزدیک

 

شوق زیارت ما، اشک ارادت ماست

پنهان و آشکارا، از راه دور و نزدیک

 

از فرش می توان رفت، تا عرش می توان رفت

با یک سلام... تنها، از راه دور و نزدیک

 

گفتم به قلب محزون، لعنِ خدا به مأمون

لعنت به خصم مولا، از راه دور و نزدیک

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۷ ، ۰۷:۴۵
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی


پای جانان، نثارِ جان عشق است

طعنه خوردن از این و آن عشق است

 

نیمه شب فرصت تقرّب ماست

یادِ معشوق، در نهان عشق است

 

هر که ظرفش شکست بالا رفت

چون که همراهِ امتحان عشق است

 

همه دنبال سود و منفعتند

ضرر و نفعِ عاشقان عشق است

 

هرچه جز عشق بی گمان فانی است

آنچه باقی است بی گمان عشق است

 

اول صبح با تمام وجود

ذکر یا صاحب الزمان عشق است

 

خیر من وصل یا که هجران است؟

هرچه او خواسته همان عشق است

 

بگذارید در به در بشوم...

وسط صحن جمکران، عشق است

 

اربعین، رفتنِ به سوی حسین

بی قرار و جَزع کنان عشق است

 

پابرهنه به شارع العباس

برسم لحظه ی اذان عشق است

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۷ ، ۱۴:۱۱
عبدالرقیه

لا حول و لا قوة إلا بالله العلی العظیم

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای حاج محمود کریمی

 

روح من سخت زمینگیر شده، کاری کن

از هوس بسته به زنجیر شده، کاری کن

 

پای طولِ اَملم توبه نکردم عمری

دل من از گنهم پیر شده، کاری کن

 

بس که دستم جلوی غیر دراز است، دلم

غافل از منشأ تأثیر شده، کاری کن

 

فکر تنهایی قبرم به سرم افتاده

مهربانا چه کنم؟! دیر شده، کاری کن

 

سال ها دوری از یوسف زهرا سخت است

دوری اش بغض گلوگیر شده، کاری کن

 

دل، گرفتار علی هست و خمار نجفش

زود با این دلِ تسخیر شده کاری کن

 

شب جمعه است، اجازه بده با گریه دلم

بشود طیب و تطهیر شده، کاری کن

 

ناله زد زینب کبری چه کنم یا جداه؟!

روضه هایت همه تفسیر شده، کاری کن

 

یاعلی... رفته ام از حال، ببین که پسرت

دفن در نیزه و شمشیر شده، کاری کن

 

آه، یا فاطمه... با خنجر کُندش قاتل

سوی گودال سرازیر شده، کاری کن

 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۷ ، ۰۳:۵۶
عبدالرقیه

داناود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

بر دور کمر شال بهم ریخته دارد

اندام کهنسال بهم ریخته دارد

 

آتش نکشانید بر این خانه که این مرد

از فاطمیه حال بهم ریخته دارد

 

مانند علی رد طناب است به دستش

در بند، پر و بال بهم ریخته دارد

 

در پشت فرس از نفس افتاده، بمیرم

آخر قدِ چون دالِ بهم ریخته دارد

 

حالا سر پیری به روی خاک نشسته

پیراهن پامال بهم ریخته دارد

 

افتاده زمین پشت فرس، یاد رقیه

چشم تر و احوال بهم ریخته دارد

 

خون از کف پایش به زمین ریخت و فریاد

از آن همه خلخال بهم ریخته دارد

 

مثل همه ی عمر فقط گریه و زاری

بر روضه ی گودال بهم ریخته دارد

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۷ ، ۰۳:۴۵
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی


بر اهل دنیا رو زدن ارزش ندارد

درخواست جز از ذوالمِنن ارزش ندارد

 

عاشق نگاهش بر سکونتگاه عشق است

نزد اُویس اصلا قَرَن ارزش ندارد

 

پیراهن، ارزش یافته از بوی یوسف

بی عطر یوسف پیرهن ارزش ندارد

 

گفتم فدایت می کنم جان را، نشد حیف

شاید که دیدی جان من ارزش ندارد...

 

سر می کنم همچون زلیخا با فراقت

باشد... دلِ یک پیرزن ارزش ندارد

 

بی ارزشم اما نخواه از تو نخوانم

از تو نخوانم که سخن ارزش ندارد

 

وَانظُر إلَیَّ یا أباصالِح أغِثنی

لطفت نباشد سینه زن ارزش ندارد

 

در خون تپیدند و شهیدان یاد دادند

در عاشقی جان و بدن ارزش ندارد

 

ما به توسل بر کریمان خو گرفتیم

عالَم بدون پنج تن ارزش ندارد

 

با این همه کاخ و زرش این ظرف دنیا

یک ذره، بی صحن حسن ارزش ندارد

 

وقتی که گنبد نیست بالای مزارش

بالم بسوزان، پر زدن ارزش ندارد

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۷ ، ۱۷:۲۰
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

بر نهالی که شکسته، ثمری نیست، نگرد

بین بارم عملی که بخری نیست، نگرد

 

سر به زیر آمده ام تا که بدانی از من

بنده ی عاصی و شرمنده تری نیست، نگرد

 

تو پیِ اشکی و من چشمه ی خشکیده شدم

در بساطم خبر از چشم تری نیست، نگرد

 

اهل بیتند خدایان کرم، طبع مرا

جز سرودن ز کریمان هنری نیست، نگرد

 

ای که بی حبّ علی، دور حرم می گردی

طوفِ بی حبّ علی را اثری نیست، نگرد

 

اگر امروز پی ضامن فردا هستی

جز به دربار خراسان خبری نیست، نگرد

 

دوست دارم بشوم زائر مشهد، یا رب

در دلم حاجت و میل دگری نیست، نگرد

 

کار هربار رسیده است به کوچه، دیدیم

آخر روضه به جز خون جگری نیست، نگرد

 

ای اباصلت... ازین کوچه خیالت راحت

خوب شد بین گذر، رهگذری نیست، نگرد

 

دور این خانه اگرچه پُر خاک است ولی

هیزمِ شعله ور و میخ دری نیست، نگرد

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۷ ، ۰۴:۰۸
عبدالرقیه

 

زوار نجف... دعا بر این سنگ کنید

با اشک، وصال خود هماهنگ کنید

 

انگور ضریح مرتضی را دیدید

یاد از منِ جامانده و دلتنگ کنید

محمد جواد شیرازی

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۷ ، ۱۹:۳۹
عبدالرقیه

به کوی رحمتِ حیدر مقیم یعنی ما

گدای شاه نجف از قدیم یعنی ما

 

فقیر محض شدن اوج لذت دل ماست

کریم... اوست، فقیر کریم یعنی ما

 

تمام خاک نجف نعمت است سرتاسر

همیشه سائلِ دارُالنّعیم یعنی ما

 

نوای یاعلی و یا عظیم یعنی او

دخیلِ یا علی و یا عظیم یعنی ما

 

دل شکسته ی ما تا که ظرف مِهر علی است

خطاب آیه ی "قلبٍ سَلیم" یعنی ما (۱)

 

علی است شاه عظیمی که مانده در بستر

سیاه پوشِ به پشت حریم یعنی ما

 

از آن زمان که شکستند فرقِ حیدر را

دل شکسته و قلب دو نیم یعنی ما

 

ازین به بعد نجویید خنده ی ما را

شبیه کودک کوفه یتیم یعنی ما

 

۱. یَوْمَ لَا یَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ (۸۸ و ۸۹ شعراء)

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۷ ، ۱۴:۱۶
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی



جنس انگور اگر عسگری اش قیمتی است

دلِ خالص شده هم دلبری اش قیمتی است

 

عبدِ رسوا شده ای که همه جا را گشته

زار برگشتن و جامه دری اش قیمتی است

 

دل رسوای مرا لطف خدا بالا بُرد

از بس این ظرف دلم، مشتری اش قیمتی است

 

تا سحر نام تو را می برم، ای رب کریم

سینه ی سوخته، نوحه گری اش قیمتی است

 

از همان روز ازل فاطمه ما را خوانده

مادر ما به خدا مادری اش قیمتی است

 

دل نبستیم به هر دل که فقط در دل ها

در تمامی جهان حیدری اش قیمتی است

 

کل اعمال گره خورده به حب حیدر

مژده بر دل که علی باوری اش قیمتی است

 

هر کسی ذوب در انوار حسینی باشد

نزد زهرا و علی نوکری اش قیمتی است

 

چشم ما گریه نکرده است به جز بر ارباب

باده ی ناب فقط کوثری اش قیمتی است

 

ساربان با عجله رفت سوی جسم حسین

زیر لب گفت که انگشتری اش قیمتی است

 

حامل راس شریفش کمی آرام برو

این سری که سرِ نی می بَری اش قیمتی است

 

****

 

دست بردار از آن طفل یتیم ای ظالم

مگر اصلا چقدر روسری اش قیمتی است؟

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۷ ، ۰۶:۰۴
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی


خرابه ای است دلی که ز عشق دم نزند

خدا برای دلی اینچنین رقم نزند

 

رسیده ام به سرایی که صاحبش عمری است

نَزَد ز معصیتم حرف، باز هم نزند

 

کجا رود؟! چه کند؟! با که درد خود گوید

اگر که بنده ی عاصی درِ حرم نزند؟!

 

من آمدم که ازین پس، گناه و معصیتم

بساط بندگی ام را دگر بهم نزند

 

به روز حشر بگویم که دوستش دارم

چنانچه لطف کند مُهر بر لبم نزند

 

دخیل اهل کسایم، چه بی پناه شده است

کسی که رو به خدایان ذوالکرم نزند

 

ز عشق بازی و دلدادگی چه می فهمد؟!

میان صحن نجف هر کسی قدم نزند

 

حسین خون خدا هست و من گدای حسین

گدا چگونه دم از خونِ محترم نزند؟!

 

بگو به صاحب آن خیزران به پیش رباب

به کام شاه، دگر ضربه از ستم نزند

 

بگو که حرفِ کنیزیِ آل عصمت را

به اشکِ دیده ی صاحب علم قسم، نزند

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۷ ، ۱۵:۱۵
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

 

یا رب از این فعل کمم، اخلاص و قربت را نگیر

هر چیز می گیری بگیر اما حلاوت را نگیر

 

چیزی ندارم آورم بر محضرت جز چشم تر

از آسمان دیده ام باران رحمت را نگیر

 

مشغول دنیا شد دلم با غفلت از "یَومُ النّشور"

از خاطرِ آشفته ام یاد قیامت را نگیر

 

یک عمر با سرپیچی ام بیچاره و رسوا شدم

شرمنده ام یا سیدی از من اطاعت را نگیر

 

خیلی سرِ این بی حیا بودن تو را آزرده ام

جان علی دیگر بیا از من نجابت را نگیر

 

تازه به این ماه علی خو کرده ام ای ذوالکرم

دارد به پایان می رسد، ماه ضیافت را نگیر

 

من هر چه بد باشم، علی دارم، نجف دارم، خوشم

جانم بگیر و در عوض حب ولایت را نگیر

 

دیدی نشد هم آخرش بوسه به شش گوشه زنم؟!

باشد... از این هجران زده بوسه به تربت نگیر

 

نان شب این سفره هم شد گریه بر داغ "حسین"

لطفی کن و از سفره ام این نان هیئت را نگیر

 

مست مناجات است او، ای نیزه دار بی حیا

از حنجر خشکیده اش صوت و فصاحت را نگیر

 

زهرا مکرر با وضو شانه به مویش میزده

ناپاک زاده شرم کن، گیسوی حضرت را نگیر

 

چیزی نمانده از تن و عمامه و خود و زره

ای ساربان، بس کن برو، دنبال غارت را نگیر

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۷ ، ۰۴:۰۶
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

سلام بر تو امامی که نفسِ تطهیری

سلام بر تو که چون رحمتی، فراگیری

 

سلام بر تو زمانی که غرق طاعاتی

سلام بر تو زمانی که روزه می گیری

 

بدون شمسِ پر از خیر و برکت رویت

به ما رسید عجب روزگار دلگیری

 

گذشت و چشم به راهت جوانی ام طی شد

نیامدی و رسیده است موسم پیری

 

نشد مقدمه سازِ ظهورتان باشم

منِ خراب دعایم نداشت تأثیری

 

چقدر گریه و توبه به جای من کردی

حلال کن که نکردم هنوز تغییری

 

من از زمان ورودم به قبر می ترسم

بیا و ناجی من شو در آن سرازیری

 

اجازه هست کمی از زبان عمه یتان

بخوانم از غم ویرانه و زمینگیری؟!

***

 

پدر شبی که رسیدی برای من قدر است

رقم زده است برایم خدا چه تقدیری

 

ببخش این همه امشب به لکنت افتادم

ببخش از رخ سابق نمانده تصویری

 

به تابِ زلف تو دستم نمی رسد دیگر

شکسته بازوی من در میان درگیری

 

بدون هیچ دلیلی مرا کتک زده اند

بدون هیچ دلیلی و هیچ تقصیری

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۵:۱۵
عبدالرقیه

 

می برم نام علی را با وضو
تا شود دل با ولایش زیر و رو
 
حق علی هست و علی حق پس یقین
"کُلُّ شَیْ‌ءٍ هالِک... إِلَّا وَجْهَهُ"
محمد جواد شیرازی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۱:۴۹
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

عشاق دلخوشند به دنیا نداشتن

پرواز می کنند فقط با نداشتن

 

وقت نزول درد و محن شکر می کنند

هستند شُهره بر اگر اما نداشتن

 

باید برای غفلت خود چاره ای کنیم

رسوایی است آخرِ تقوا نداشتن

 

رنجیده شد امام زمان بارها ز ما

بس نیست فکر یوسف زهرا نداشتن؟!

 

مثل یتیم گم شده ای زار می زنیم

باید چه کرد با غم مولا نداشتن؟!

 

بیمارهای دردِ جدایی دلبریم

خسته شدیم ما ز مداوا نداشتن

 

بر زائران کرب و بلا غبطه می خوریم

خسران واقعی است حرم را نداشتن

 

تنها دلیل خجلت باران شده همین

بهر حسین، آبِ گوارا نداشتن

 

از تشنگی زمین و سما می شود دخان

این است ختم ماتم سقا نداشتن

 

آنقدر نیزه خورد که روضه رسید به

دیگر برای بوسه زدن جا نداشتن

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۵:۰۹
عبدالرقیه

 

 
برای دوری ات آهِ جگر بهانه گرفت
شکست بغض نهان، چشمِ تر بهانه گرفت
 
خوشا به حال دلم، از فراق و هجرانت
خودش به جای هزاران نفر بهانه گرفت
 
همین زمان که دعا می کنی برای دلم
همین دقیقه دلم بیشتر بهانه گرفت
 
دمی ز ماه رخت پرده را کنار بزن
برای دیدن رویت قمر بهانه گرفت
 
همیشه هر که دلش سوخت از غم هجران
به اشتیاق نگارش سحر بهانه گرفت
 
فدای اشک رقیه تمام هجران ها
چقدر زیر کتک، در گذر بهانه گرفت
 
همین که صوت پدر شد بلند از نیزه
دوید و خورد زمین پشت سر، بهانه گرفت
 
بگیر درس وصال از سه ساله ی ارباب
رسید دلبر او آن قدر بهانه گرفت
 
محمد جواد شیرازی
۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۶:۲۴
عبدالرقیه

به اذن فاطمه رام ابوتراب شدم

به حکم عشق غلام ابوتراب شدم

دوباره تشنه ی جام ابوتراب شدم

منی که مست به نام ابوتراب شدم

 

دلم خوش است به این که دو چشم تر دارم

عجیب حال و هوای نجف به سر دارم

 

چگونه پست از آن کوه آبرو گوید؟!

چگونه تشنه از آن صاحب سبو گوید؟!

کجاست طبع بلندی که مدح او گوید؟!

همیشه شاعر او جای شعر "هو" گوید

 

علی است عالی اعلی، علی است حق و یقین

علی است باطن قرآن، علی است باطن دین

 

خریده روز ازل، حق به شوق نازش را

به دست، بافته مرضیه جانمازش را

نبی شنیده رجزهای چاره سازش را

کمیل بود و علی بود و هر فرازش را

 

شبیه شمع در این ظلمت جهان افروخت

مرام بنده شدن را به شیعیان آموخت

 

علی است آن که حقیقت برای ایمان شد

برای یافتن راه راست، میزان شد

به عرش، صوتِ خداوندی اش نمایان شد

نشست روی زمین، مرکب یتیمان شد

 

اسیر کرده دلم را طلوعِ احسانش

خوشا به حال گدای رکوعِ احسانش

 

یگانه حامی احمد علی است بی تردید

برای حفظ نبی با وقار می جنگید

به دور مرکب او مثل شیر می چرخید

میان بستر خیرالبشر، علی خوابید

 

وفای آن که پُر از زخمِ تیر شد پیداست

تمام حرف از آن غزوه ی اُحد پیداست

 

علی است آن که ندیده کسی فرارش را

چشیده است درِ قلعه اقتدارش را

خدا ستوده خودش تیغ ذوالفقارش را

نخواست ذره ای از مال روزگارش را

 

میان چاه غریبانه سر فرو کرده

عبای کهنه و نعلین خود رفو کرده

 

نوای حضرت حق در دم و خروش علی است

همیشه کعبه ی رحمن سیاهپوش علی است

صدای فاطمه اش تا ابد به گوش علی است

شبانه کیسه ی خرما به روی دوش علی است

 

برای او به خدا این جهان پشیزی نیست

کنار شأن علی، ردّ شمس چیزی نیست

 

همان که در همه ی جنگ هاش غالب شد

همان که مِهر و ولایش به خلق واجب شد

همان که در همه جا مظهر العجائب شد

کنار فاطمه خانه نشین یثرب شد

 

به قتل فاطمه حق نبی ادا کردند

چقدر خون به دل پاک مرتضی کردند

 

به جز علی به کسی دل نبسته ام اصلا

به نور او دل ظلمانی ام شده روشن

خدا... محبت او را دمی نگیر از من

کنار من برسانش به لحظه ی مردن

 

کنار خوان کریمان پُر التماسم کن

به لعن دشمن زهرا، علی شناسم کن

محمد جواد شیرازی

۱۰ فروردین ۹۷

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۹۷ ، ۰۵:۴۷
عبدالرقیه

دلبرا آیه بخوان، راه به ما یاد بده

راه نزدیک به درگاه به ما یاد بده

عشق بازیِ سحرگاه به ما یاد بده

وَ بِکُم عَلَّمَنَا الله به ما یاد بده

 

بهترین نسخه ی هر غصه و هر دردی تو

جامعه خواندی و ما را علوی کردی تو

 

رحمتت کاش به قلبم برسد، محتاجم

گره کور دلم باز شود... محتاجم

نظری کن به منِ خسته که بد محتاجم

من به لطف و کرمت تا به ابد محتاجم

 

گوهر اشک به بازار غمت روزی کن
سحری، روضه میان حرمت روزی کن

 

راه این روضه ی غمناک، مسیری سخت است

دور از خانه غریبانه اسیری سخت است

این همه جام بلا را بپذیری سخت است

یادِ تخریب حرم روضه بگیری سخت است

 

آب بستند به صحن و حرم جدت آه

سال ها سوختی از داغ اباعبدالله

 

رتبه ی فاطمی ات قابل تشکیک نبود

این همه اذیت معصوم خدا، نیک نبود

حق تو دیدن ویرانه ی تاریک نبود

جایگاهت به خدا "خان صعالیک" نبود

 

کنج ویرانه دلت سوخت و در تب بودی

مطمئنم که به یاد دل زینب بودی

 

حمله بر حصن حصین؟! بر متوکل لعنت

طعنه بر هادی دین؟! بر متوکل لعنت

خوردی آقا به زمین؟! بر متوکل لعنت

آه از کوچه، همین... بر متوکل لعنت

 

بهر آزار، تو را بین طناب آوردند
با چه رویی به سویت ظرف شراب آوردند؟!

 

خوب شد پاره، گریبان کسی این جا نیست

خوب شد دختر حیران کسی این جا نیست

خوب شد چوب به دستان کسی این جا نیست

خواهری بی سر و سامان کسی این جا نیست

 

تا ز حلقوم حسین آیه به لب هاش نشست

خیزران زود به دندان ثنایاش نشست

 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۹۶ ، ۱۰:۲۸
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

می نویسم به اذن ثارالله

از زنی با وقار همچون ماه

 

راوی صادق بنی هاشم

از علوم خفی حق آگاه

 

مهد علم و مفسر قرآن

کوه عصمت، مقرب درگاه

 

چون حسین و حسن سخاوتمند

مثل زینب صبور آل الله

 

مثل زینب بلا چشیدن را

ام کلثوم بوده خاطرخواه

 

با صلابت مبارزه می کرد

با سلاح دعا و اشک و آه

 

خطبه مانند مرتضی می خواند 

خطبه هایی پر از غم جانکاه

 

مدح او را بس است چون بوده

دختر فاطمه، سخن کوتاه

 

دختر دوم ولی خدا

ام کلثومِ حضرت زهرا

 

 

آن قدر داغ و دردسر دیده

قد کمان و نحیف گردیده

 

بعد داغ غم رسول الله

یاس را در دل شرر دیده

 

وسط کوچه ی بنی هاشم

یک نفر به چهل نفر دیده

 

خاک غم روی چادرش مانده

چون شکاف سر پدر دیده

 

جگرش سوخت در کنار حسن

طشت لبریز از جگر دیده

 

چادر خواهر بزرگش را

وسط خیمه شعله ور دیده

 

لب گودال بر زمین خورده

غارت جسم محتضر دیده

 

کوفه و شام پر بلا رفته

بر سر نیزه ها قمر دیده

 

نیزه ها را ببر از این جا شمر

دور کن چشم بی حیا را شمر

 

 

با دلی پر شراره و گریان

لقمه ها را گرفت از طفلان

 

خطبه اش شام و کوفه را لرزاند

دشمنش شد از این بیان حیران

 

داغ بازار شام را حس کرد

وسط چشم های بی ایمان

 

با دو چشم خودش تماشا کرد

خیزران خورد بر لب و دندان

 

رفت ویرانه ای که شامش بود

سرد و روزش جهنمی سوزان

 

گریه می کرد پا به پای رباب

تا دهد بر دلش سر و سامان

 

چه فراقی کشید این خواهر

اربعین بود آخر هجران

 

درد، این است قدر این بانو

مانده حتی میان ما پنهان

 

ما بدهکار ام کلثومیم

عبد دربار ام کلثومیم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۹۶ ، ۰۸:۱۷
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دردهایم شده تکرار، بهم ریخته ام

غم شده بر سرم آوار، بهم ریخته ام

 

بعد از عمری، سر پیری به خودم می نگرم

من کی ام؟ عبد گنهکار، بهم ریخته ام

 

آخر سال شد و دردِ فراقت آقا

شده در سینه تلمبار، بهم ریخته ام

 

قدرِ یک سال خجالت زده ام از رویت

حقم این است که بسیار بهم ریخته ام

 

خبری نیست دگر از من و اشک سحرم

چشم هایم شده بیمار، بهم ریخته ام

 

منم و این دل رسوا شده و دست نیاز

نظری حضرت دلدار، بهم ریخته ام

 

پسر حضرت زهرا، به رقیه العفو

التفاتی بکن ای یار، بهم ریخته ام

 

جان فدای دل آن دخترکی که می گفت:

به زمین خوردم و ناچار بهم ریخته ام

 

روسری سوخت، سرم سوخت، حجابم افتاد

وسط کوچه و بازار بهم ریخته ام

 

خبری از پدرم نیست، مرا برده ز یاد!!!

اصلا انگار نه انگار بهم ریخته ام

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۶ ، ۰۸:۵۵
عبدالرقیه

"انا عند منکسرة قلوبهم"

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای حاج مهدی رسولی

 

از این زمانه جدا می شویم با گریه

ز دام نفس، رها می شویم با گریه

 

به روی خاک می افتیم از سرِ غفلت

ولی دو مرتبه پا می شویم با گریه

 

دل شکسته حریم مقدس یار است

مُقربین خدا می شویم با گریه

 

به عشق شاه نجف ما کمیل می خوانیم

غریقِ نور دعا می شویم با گریه

 

همین که بوی شب جمعه می رسد از راه

اسیر کرب و بلا می شویم با گریه

 

حسین کشته ی اشک است، پس به عشق حسین

فدای شاهِ وفا می شویم با گریه

 

به زخم های تن کشته ی میان دو نهر

شبانه روز، دوا می شویم با گریه

 

برای روضه ی سقا به لطف اُمّ بنین 

به روز حشر سوا می شویم با گریه

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۶ ، ۱۰:۵۰
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی_ روز شهادت

سلام بر بدن زخمی ات پرستویم

توان نمانده دگر در میان زانویم

خودم تمام تنت را به اشک می شویم

ازین به بعد غمم را به چاه می گویم

 

هنوز باور من نیست می روی زهرا

پس از تو حامی من کیست؟ می روی زهرا؟

 

دوباره فاطمه پلکی بزن، نگاهی کن

به زینبین پریشان من، نگاهی کن

بلند شو، به حسین و حسن، نگاهی کن

به ناتوانی خیبر شکن، نگاهی کن

 

سکوت می کنم و داد می زند جگرم

از این مصیبت دشوار خم شده کمرم

 

چه لاله زار عجیبی شده است پیکر تو

خدا به خیر کند حال و روز حیدر تو

هزار بار می افتد ز گردنت، سر تو

هزار بار می افتم زمین برابر تو

 

به روی سینه ات از چه شکاف افتاده؟!

به بازویت، ردِ ضرب غلاف افتاده

 

امان ز رد شدن از درب خانه و درگاه

چقدر مانده هنوز از مصیبت جانکاه

رسید لحظه ی تشییع جسم زهرا... آه

" به عزت و شرف لااله الا الله..."

 

هنوز بود دلم بی قرار و مبهوتت

زمانه بُرد مرا زیر چوب تابوتت

 

دعای خیر بر آشفتگیِ حالم کن

نگاهِ گرم به شاه غریب عالم کن

هلالِ من نظری بر قد هلالم کن

نشد برای تو کاری کنم، حلالم کن

 

به حکم امر نبی صبر کرده ام زهرا

روانه ات به سوی قبر کرده ام زهرا

 

رسید موعد دیدار یا رسول الله

در این هجوم شب تار یا رسول الله

امان ز غربت بسیار یا رسول الله

شدم بدون هوادار یا رسول الله

 

از این مصیبت عُظمی بپرس از زهرا

به من نگفت غمش را، بپرس از زهرا

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۶ ، ۰۹:۴۴
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

از غم دوری ات ای یوسف دل، محزونم

چه کنم با غم و با غصه ی روز افزونم؟!

 

بسته شد روزنه ی نور به رویم کم کم

زیر بار گنه و معصیتم، مدفونم

 

حق من بی سر و پایی است ولی لطف کن و

از سرِ سفره ات ای یار نکن بیرونم

 

ضعف کردم سرِ بخشیده شدن تا که خدا

به مناجات تو بخشید مرا، ممنونم

 

خونشان ریخت ولی پرچم یا فاطمه ماند

همه ی عمر به خون شهدا مدیونم

 

گفت زهرا به علی خوب شدم، گریه نکن

من فقط از غم تنها شدنت دلخونم

 

نگذارم ز سرت تار مویی کم بشود

با همین پیکر درهم شده و گلگونم

 

نگرانم بروم خشک شود کام حسین

سالیانی است که از غربت او محزونم

محمد جواد شیرازی

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۶ ، ۱۱:۳۷
عبدالرقیه

محدثه، به فدای سکوت پر حرفت

سخن بگو به علی، این همه نخور حرفت

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۶ ، ۰۵:۵۵
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

امام عصر نظر می کند، حواست هست؟

به هر محله گذر می کند، حواست هست؟

 

بدون یار و غریبانه در دل صحرا

عزیز فاطمه سر می کند، حواست هست؟

 

شبیه مادر خود، خانه خانه مردم را

از انتظار خبر می کند، حواست هست؟

 

در انتظار من و تو نشسته، با گریه...

شبِ بلند سحر می کند، حواست هست؟

 

هر آن که گریه نکرد از مصیبت زهرا

به روز حشر ضرر می کند، حواست هست؟

 

شنیده ایم غم کوچه را ولی آقا

نظر به کوچه و در می کند، حواست هست؟

 

به روی حوریه حتی سقوط برگ درخت

یقین که زود اثر می کند، حواست هست؟

 

****

 

آهای شمر لعین مادری سرِ گودال

نظر به ذبح پسر می کند، حواست هست؟

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۶ ، ۱۰:۱۰
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

سه ماه...

 آب شدی، آبروی این خانه

سه ماه...

 سوختی از درد مثل پروانه

 

سه ماه... 

با غم خون های تازه درگیری

سه ماه...

 دست به دیوار خانه می گیری

 

سه ماه...

پا شدی از بستر و زمین خوردی

سه ماه...

خیره شدی بر در و زمین خوردی

 

سه ماه...

لاله دمیده به روی پهلویت

سه ماه...

می شود اصلا ندیده ام رویت

 

سه ماه...

نیمه شب و اشک های پنهانی

سه ماه...

نافله ات را نشسته می خوانی

 

سه ماه...

آرزوی مرگ می کنی هر شب

سه ماه...

شانه نخورده به گیسوی زینب

 

سه ماه...

هق هق روز و شب حسن بودی

سه ماه...

بغض گلوی حسین من بودی

 

سه ماه...

در قفس گریه هام محبوسم

سه ماه...

رفتنت از خانه گشته کابوسم

 

سه ماه...

گرد و غبار دلم نخوابیده

سه ماه...

نور طلوعت به من نتابیده

 

سه ماه...

پشت در خانه سخت می سوزم

سه ماه...

فکر غم ماجرای آن روزم

 

سه ماه...

دیدن وضع تو بی قرارم کرد

سه ماه...

میخ در خانه شرمسارم کرد

 

سه ماه...

غیرت من سوخت دم به دم زهرا

سه ماه...

منتظر خنده ی توام زهرا

 

سه ماه...

روضه ی این خانه هم نشد کافی

سه ماه...

هست لباسی به گریه می بافی

 

سه ماه...

فکر حسین غریب و عطشانی

سه ماه...

می شود از داغ او پریشانی

 

سه ماه...

از سر شب تا به صبح می نالی

سه ماه...

گریه کن ماجرای گودالی

 

سه ماه...

روضه ی ما ختم شد به عاشورا

سه ماه...

گریه ی ما نذر سیدالشهدا

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۶ ، ۰۷:۰۳
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سید رضا نریمانی

(حدیث نفس)

ای نفس، یا به خاطر آقا خطا نکن

یا بعد از این برای ظهورش دعا نکن

 

او از خدا به جای تو شرمنده می شود

باشد... تو از امام زمانت حیا نکن!!!

 

خیلی فریب خورده ی دنیا شدی، بس است

بر این دو روز قدرت خود اتّکا نکن

 

امروز را به وعده ی فردا هدر نده 

توبه کن از جهالت و چون و چرا نکن

 

در اوج بی پناه شدن، نان غیر را

هرگز نگیر و پشت به آل عبا نکن

 

مانند فاطمه همه جا با ولی بمان

بین مسیر دامن او را رها نکن

 

*******

پایه گذار قتل نبی، از حرم برو

این جا نمان، مصیبت ما را دوتا نکن

 

با احتیاط رد شو و با پای نحس خود

بی حرمتی به چادر خیرالنسا نکن

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۶ ، ۰۶:۵۹
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

بهار بندگی ام را خودم خزان کردم

گناه کردم و از کرده ام زیان کردم

 

چقدر دل، سرِ آمال خویش آزردم

چه کارها که برای دو لقمه نان کردم

 

رضای صاحب خود را نکرده ام منظور

نگاه بر سخن و حرف این و آن کردم

 

به جای خیر فقط دردسر شدم عمری

همیشه خون به دل صاحب الزمان کردم

 

مرا گرفت به آغوش و زیر و رویم کرد

همین که وضع بدم را کمی بیان کردم

 

هزار بار زمین خوردم و خدا را شکر

هزار بار توسل بر آسمان کردم

 

مرا همیشه دعا کرد و مهربان تر بود...

از آن چه در همه ی زندگی گمان کردم

 

همین که فاطمه گفتم مرا خرید آقا

قسم به فاطمه صد بار امتحان کردم

 

دم غروب غریبانه گریه و زاری

برای غربت آن قبر بی نشان کردم

 

پرش شکسته پرستو و در قنوتش خواند:

هوای پر زدن از بین آشیان کردم

 

برای آن که نبیند علی چه شد دستم

سه ماه بازوی خود را از او نهان کردم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۶ ، ۱۱:۲۷
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

هزار شعله ی خون بر روی جگر دارم
دلم گرفته و خوب است چشم تر دارم

بده نشانی من را به حضرت موسی
گناه، از همه ی خلق بیشتر دارم

نشد برای تو قید گناه را بزنم
مرا ببخش که این قدر دردسر دارم

فدای رحمتت اصلا بزن مرا اما
نخواه تا که از این عشق دست بردارم

همیشه منتظر لطف یک نفر بودم
همیشه چشم بر احسان یک نفر دارم

"زمانه بر سر جنگ است یاعلی مددی"
دوباره حال و هوای نجف به سر دارم

علی علیِ مرا زود می خرد زهرا
من از مرام دل فاطمه خبر دارم

فدای حضرت زهرا که گفت: فضه بیا
مرا کمک بده که درد در کمر دارم

نمرده ام که کسی حیدر مرا بزند
سرم شکسته ولی از پرم سپر دارم

ز قتلگاه خودم، کوچه ی بنی هاشم
به سوی قتلگه کربلا نظر دارم

آهای خنجر و شمشیرهای در گودال
نگفته اید به خود، مادرم... پسر دارم

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ بهمن ۹۶ ، ۱۱:۴۴
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

 

این اشک که خود گوشه ای از رحمت زهراست

عرض ادب کوچک ما ساحت زهراست

 

آن کس که پیمبر به دو دستش زده بوسه

او اُم ابیهای نبی حضرت زهراست

 

فضه که خودش محرم اسرار الهی است

فخرش شده این رتبه که در خدمت زهراست

 

پاهای ورم کرده و چشمان پر از اشک

در وقت عبادات و دعا خصلت زهراست

 

نان پختن زهرا دل ما را علوی کرد

بنده شدن ما اثر برکت زهراست

 

فردا که خلایق همه در حال فرارند

امید دل ما، نظر رحمت زهراست

 

نگذاشت علی بی کس و بی یار بماند

آرامش حیدر، نفس راحت زهراست

 

بستند درِ خانه به رویش همه ی شهر

این گوشه ای از درد و غم غربت زهراست

 

خورشید پُر از نور علی از چه گرفته؟!

این سایه دگر چیست که بر صورت زهراست؟!

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۶ ، ۲۳:۵۴
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

دانلود صوت شعر با نوای حاج حسین سازور

به رسم فرقه ی عشاق ساده باید مُرد
به احترام علی ایستاده باید مُرد
چه بی اراده و چه با اراده باید مُرد
برای غربت این خانواده باید مُرد
 
چه خوب حق رسول خدا ادا کردند
کنار درب حرم کوه هیزم آوردند
 
میان مسلک کفار این عمل بد بود
هنوز فاطمه مشغول داغ احمد بود
اگرچه بعد نبی غصه هاش بی حد بود
ولی به حرمت حفظ علی مُقید بود
 
به داد و نعره علی را حرامیان خواندند
درِ حریم نبی را به شعله سوزاندند
 
رسید این طرف در زبانه ی آتش
و بود فاطمه شانه به شانه ی آتش
امان ز حوریه و تازیانه ی آتش
نشست بر سر و رویش نشانه ی آتش
 
کسی که بر همه ی خلق نان عطا می کرد
به پای حیدر کرار جان فدا می کرد
 
آهای مردم نامرد حرف بد نزنید
نمک به زخم عزادار با حسد نزنید
هر آن که دم ز غم بوتراب زد، نزنید
زنی که خورده زمین را دگر لگد نزنید
 
به روی خاک چرا اشک یاس افتاده؟!
چرا به صورت گل رد داس افتاده؟!
 
لگد زدند، در افتاد بی هوا این سو
زدند فاطمه را تازیانه رو در رو
میان حجره زمین خورد آه با پهلو
قسم به حرمت کعبه که بار دارد او
 
نجات شیشه ازین ضربه غیر ممکن بود
طلوع نه... که زمان غروب محسن بود
 
هجوم لشگر اشرار ماند آثارش
به خانه و در و دیوار ماند آثارش
به جسم فاطمه انگار ماند آثارش
فشار و تیزی مسمار ماند آثارش
 
برای غصب خلافت زدند زهرا را
بدون جرم و جنایت زدند زهرا را
 
محمد جواد شیرازی
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۶ ، ۱۸:۱۹
عبدالرقیه