سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

سبوی معرفت

بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت

خوش آمدید

استفاده از اشعار برای تمام ذاکرین و مجالس اهل بیت علیهم السلام مجاز می باشد.

طبقه بندی موضوعی

۵۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امیرالمومنین» ثبت شده است

از دل مپرس، چون دل زارم شکار توست

از جان مگو که تشنه لب ذوالفقار توست

 

مستان درگهت دم یاهو گرفته اند

من ماندم و دو چشم تری که خمار توست

 

باشد همیشه تو پدر خوب ها بمان

اما بدان که طفل بدت شرمسار توست

 

باید تو را قسم بدهم؟! جان فاطمه...

این آخرین تلاش گدای ندار توست

 

خیلی دلم پر است از این خلق بی وفا

خیلی دلم هواییِ شهر و دیار توست

***

اصلا نجف نرفته مرا زیر خاک کن

در زیر خاک هم دل من بی قرار توست

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۶ ، ۰۵:۲۶
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی

چه درهم کرده قاتل مصحف قرآن زینب را

به خانه برده اند از سوی مسجد جان زینب را

 

همه با چشم گریان می روند از خانه ی مولا

چه می فهمد کسی حال دل ویران زینب را

 

تمام دختران بابایی اند و خوب می فهمند

چگونه این غم عظمی شکست ارکان زینب را

 

دل بی رحمِ شهر کوفه بنگر خوب، شاهد باش

که این داغ و بلا هم کم نکرد ایمان زینب را

 

اگر خواهی ببینی روح زهرایی زینب را

ببین پای ولی، قربانیِ طفلان زینب را

 

الهی بگذرد این غصه و یک لحظه هم دیگر

نبیند شهر کوفه دیده ی گریان زینب را

 

الهی این برادرها همیشه محضرش باشند

کسی خاکی نبیند لحظه ای دامان زینب را

 

الهی تا نبیند آسمان کربلا بر نی

سرِ از تن جدای دلبر عطشان زینب را

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۶ ، ۰۴:۰۲
عبدالرقیه

بهترین لحظات عمرم با علی سر می شود

دیده ام از حب حیدر روز و شب تر می شود

 

هر سحر نامش شده تسکین قلب خسته ام

اوست تنها آن که در این سینه دلبر می شود

 

هر که را آقا نظر انداخت با یک گوشه چشم

نوکری از نوکرانش مثل قنبر می شود

 

گر کشد دست نوازش بر سر این عبد خود

هم حیات و هم مماتم طور دیگر می شود

 

هر  که خود را کرد سائل بر در این بارگاه

روز و حالش از تمام خلق بهتر می شود

 

فاش می گویم تمام آفرینش خلق اوست

ذکر خالق وقت خلقت نام حیدر می شود

 

یا مبدل در حقیقت یاعلی، یا حیدر است

با نگاه او پلیدی ها مطهر  می شود

 

نفرت و بغض عدویش یک نشان از شیعه گی است

شیعه یعنی بی امامش زار و مضطر می شود

 

شرط مقبولیت اعمال  حب حیدر است

عاشق او از تمام دهر برتر می شود

 

معجزات او نگنجد در تمام این جهان

قابل رویت کنار حوض کوثرمی شود

 

دست حیرت بر دهان بگرفته جبریل ملک

کنده از روی زمین تا درب خیبر می شود

 

نام پاکش هست سوگند خدای لم یزل

یاعلی ذکر تمام خلق محشر می شود

 

شرط پیغمبر شدن حب و ولای مرتضی است

مصطفی با حب او بر انبیا سر  می شود

 

کیست استاد تمام انبیا ، غیر از علی

حکمتش این است با احمد برادر می شود

 

فالق الاصباح یعنی خط شمشیر علی

هر کسی را که نشان بگرفت بی سر می شود

 

در تمام سختی و در اوج محنت های دهر

یاور ما  همسر زهرای اطهر می شود

 

قدر حیدر در جهان نشناخت الا فاطمه

پس برای یاری اش در کوچه پرپر می شود

 

حاج مجتبی قاسمی

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۶ ، ۲۲:۰۷
مجتبی قاسمی


ترجیع بند مدح امیرالمؤمنین علیه اسلام

خوشم با حب حیدر قد کشیدم
دلم را از همه عالم بریدم

به غیر از مرتضی چیزی ندارم
به غیر از مرتضی چیزی ندیدم

چه شوری در دلم افکنده عشقش
پر از عشقم، پر از از خوف و امیدم

خوشم حلقه به گوش این سرایم
به هر محفل ثنایش را شنیدم

حیاتش ساده تر از بندگان بود
عجب شاه و امیری برگزیدم

گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
***

صد و ده بار ذکر هو گرفتم
از این دنیا و اهلش رو گرفتم

مگر عقلم کم است از او نخوانم
مگر کم آبرو از او گرفتم

دل من زیر و رو شد از شبی که
به دستم در حرم جارو گرفتم

خراسان و نجف، این آبرو را
هم از این سو، هم از آن سو گرفتم

علی گفتم کمی زهرا بخندد
چه پاداشی از این بانو گرفتم

گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
***

خدا رو کرد با او گوهرش را
تجلی صفات و مظهرش را

زمان وحی نور قل هو الله
میان کعبه خوانده مادرش را

نبی هم در شب تاریک فتنه
به حیدر می سپارد بسترش را

میان اوج پرواز نمازش
به سائل می دهد انگشترش را

همه بی تاب بر سجده می افتند
اگر افشا نماید قنبرش را

گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
***

نجاتم داده استغفارهایش
دلم را برده با رفتارهایش

شده سرتاسر نهج البلاغه
نَمی از باطن پندارهایش

ملائک از شعف هو می کشیدند
همیشه لحظه ی پیکارهایش

نبی دلگرم بازوی علی بود
به جای تک تک سردارهایش

چنان از قلعه در را مرتضی کند
ترک برداشت تا تالارهایش

گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
***

رها کردن مرامِ پیر من نیست
به دست دیگران زنجیر من نیست

مرا دیوانه می خوانند مردم
اگر مجنون شدم تقصیر من نیست

اگر از مرتضی کمتر بخوانم
اثر بر ناله ی شبگیر من نیست

بدون گوهر حب ولایت
به غیر از معصیت تکبیر من نیست

گره خورده دلم با حب حیدر
به جز این عشق در تقدیر من نیست

گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
***

ازل از جام خود بر ما چشانده
همین باده دل ما را کشانده

زمان خلقت آب و گل ما
کمی خاک عبایش را تکانده

کسی که روی دوش مصطفی رفت
یتیمان را سر دوشش نشانده

خدا هم از زبان مرتضایش
پیمبر را شب معراج خوانده

به شوق وعده ی " یا حارَ هَمْدان..."
برایم طاقت و صبری نمانده ¹

گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
***
برای مؤمنین یعسوب دین است
خداوند کرم روی زمین است

عبای وصله دار کهنه ی او
تجلی همان حِصن حصین است

نشستن زیر ایوان طلایش
برایم بهتر از خلد برین است

اگرچه منکرانش هم نفهمند
فقط حیدر امیرالمومنین است

به یمن شیر پاک مادر خود
تمام عمر، حرفم این چنین است

گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه
علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه
***

۱. امیر المومنین علیه السلام فرمودند:
یا حار همدان! من یمت یرنی
بحار الانوار، ج 6، ص 160

محمد جواد شیرازی

 

۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۶ ، ۲۳:۲۵
عبدالرقیه

باران گرفته است که بارانی ام کند

یعقوبِ هجر دیده ی کنعانی ام کند

 

وقتش نیامده است که یک شب ابوتراب

فکری برای بی سر و سامانی ام کند

 

دیدم شکوهِ گنبد و گفتم خدا کند

چشمش مرا بگیرد و قربانی ام کند

 

با قلب خون، نشسته ام و گریه می کنم

تا ذره ای نظر به پریشانی ام کند

 

شاید دلش بسوزد و بانی من شود

شاید عبور از دل ویرانی ام کند

 

باشد قبول... نوکر خوبی نبوده ام

من قانعم فقط سگ دربانی ام کند

 

قسمت نشد مجاور ایوان طلا شوم

قسمت نشد که زائر بارانی ام کند

 

محمد جواد شیرازی

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۵ ، ۲۲:۱۸
عبدالرقیه

میان دلش هر که صافی ندارد

مصونیت از انحرافی ندارد

 

تعجب ندارد محب خلیفه

اگر مادرش هم عفافی ندارد

 

نگردید، غیر از علی جا ندارد

دلم حاجت موشکافی ندارد

 

بگو گرد کعبه به حاجی نچرخد

اگر دور حیدر طوافی ندارد

 

خود حق برایش گریبان دریده

مگر کنج کعبه شکافی ندارد؟!

 

سر کوی او گریه آورده تنها

گدایی که حتی کلافی ندارد

 

اگر ذوالفقارش به عاشق حرام است

چه بهتر که ابرو غلافی ندارد

 

به معراج ایوان طلا هر که رفته

از این درد دوری معافی ندارد

 

بیایم... نیایم... سراغم می آید

نیازی غنی بر تلافی ندارد

 

محب علی را به زهرا ببخشند

اگر هم عبادات کافی ندارد

 

به لبخند زهرا علی باورم شد

به عشق علی فاطمه مادرم شد

 

 

بخواهم نخواهم إلٰهم علی شد

ثوابم علی شد، گناهم علی شد

 

علی کعبه و مسجد و معبد من

کنشتم علی، خانقاهم علی شد

 

وجودم علی شد، سجودم علی شد

خودش شاهد است او، گواهم علی شد

 

شب من لبالب شد از نام حیدر

همین که سحر شد، پگاهم علی شد

 

چه در بین خنده، چه در بین گریه

همین خنده و اشک و آهم علی شد

 

زمین و زمانم، تمام جهانم

میان فلک، شمس و ماهم علی شد

 

چنان جلوه ی ذات حق شد که گویی

علی هم خدا شد، خدا هم علی شد

 

نه تنها زبانم، نه تنها بیانم

که حتی شکوه نگاهم علی شد

 

گدا بودم و همنشین گدا شد

رعیت شدم، پادشاهم علی شد

 

من افتاده بودم بدون پناهی

به دادم رسید و پناهم علی شد

 

پدر بود و با خود مرا آشنا کرد

زمان دعایش مرا هم دعا کرد

 

 

موحد دو دلبر نمی بیند اصلا

دو قبله... دو منبر... نمی بیند اصلا

 

هر آن کس که مست امیر عرب شد

کم از خیر مادر نمی بیند اصلا

 

کسی که دلش از محبت، حرم شد

دلش را مکدر نمی بیند اصلا

 

مشامی که بوی نجف را چشیده

صفایی به قمصر نمی بیند اصلا

 

دلم در نجف مانده و منزلی را

از این خانه بهتر نمی بیند اصلا

 

کسی که نگاهش به ایوان بیافتد

خودش را که دیگر نمی بیند اصلا

 

به چشم خدابینِ سلمان یقینا

علی را اباذر نمی بیند اصلا

 

زمین احد شاهد است این که احمد

از او با وفاتر نمی بیند اصلا

 

به جز مرتضی فاتح دیگری را

به خود باب خیبر نمی بیند اصلا

 

اگرچه فلان و فلانی گریزند

کسی پشت حیدر نمی بیند اصلا

 

ملائک تماشاگر یک جوان مرد

علی ضربه می زد، خدا کیف می کرد

 

 

به عشق علی مادرم داده شیرم

که باشم همیشه غلام امیرم

 

گرفت اختیار مرا و چه بهتر

که از مدح او تا ابد ناگزیرم

 

کجا قنبرم من؟ کجا بوذرم من؟

به دردش نخوردم، خودم می پذیرم

 

بهایی ندارم، خدایی ندارم

اگر دامن مرتضی را نگیرم

 

بدون ولایت نمی ارزد اصلا

ابوحمزه ها و دعای مجیرم

 

علی زیر و رو می کند هر چه کردم

ثواب قلیلم، گناه کثیرم

 

همیشه میان گذر می نشینم

بزرگی حقیرم، زلیخای پیرم

 

میان قنوتم دعا کردم امشب

شبی سوی ایوان بیافتد مسیرم

 

مرا قطعه ای از نجف می شناسند

چنان پر شده از محبت ضمیرم

 

پی انحراف سقیفه نرفتم

فقط پیرو ماجرای غدیرم

 

غدیر آمد و فکر من با علی شد

صد و ده نفس ذکر من یا علی شد

 

 

رسیده به گوشم صدای محرم

سیاهی خریدم برای محرم

 

هوای غریبی دلم را گرفته

هوای حسین و هوای محرم

 

دوباره به پا می شود جنت حق

به پا می شود خیمه های محرم

 

فدای شهیدی که با خون پاکش

بنا کرده دانش سرای محرم

 

من از کودکی نوکر این سرایم

خصوصا میان عزای محرم

 

به سینه زدم، سینه ام را تکاندم

شدم عاشق و مبتلای محرم

 

کمی از کرامات شاه غدیر است

اگر که شدم آشنای محرم

 

سرم را روی زانویم می گذارم

که اشکی بریزم سوای محرم

 

جگر گوشه ی مصطفی و علی بود

عزیزی که شد سرجدای محرم

 

بماند درون دلم روضه هایم

بماند همان ابتدای محرم

 

خدایا مرا تا محرم نگهدار

مرا تا ابد زیر پرچم نگهدار

 

محمد جواد شیرازی

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۵ ، ۱۲:۱۸
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی جواد مقدم

لعنت به هر که غیر تو را برگزیده است

یعنی فضایل تو علی جان ندیده است

 

افشا شده است سر همه واصلان حق

از تو رسید هر که به جایی رسیده است

 

افتادن به پای تو شد رمز سروری

شد سربلند هر که به پیشت خمیده است

 

هر کس عصا گرفت که موسی نمی شود

هر مدعی که میوه ی طوبی نچیده است

 

بر کفر دشمنان تو تردید کی کند

هر کس کمی ز مزه ی ایمان چشیده است

 

بدر وحنین و خیبر و احزاب جملگی

نقش شجاعت تو به عالم کشیده است

 

از برکه ی غدیر خمت تا ابد علی

بر نه فلک نسیم ولایت وزیده است

 

بعد از نبی مسیر هدایت فقط تویی

گمراه می شود ز تو هر کس بریده است

 

حب تو را به جنت الاعلی نمی دهد

هر کس که عشق ناب شما را خریده است

 

آخر چه می شود که نگاهی به من کنی

حالا که اشک شوق ز چشمم چکیده است

 

حاج مجتبی قاسمی 

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۵ ، ۱۰:۰۲
مجتبی قاسمی

لعنت به دشمنان علی یک وظیفه است

نام تمام حیدریون در صحیفه است

 

من فخر می کنم به دو عالم غدیری ام

بیچاره آن که پیرو راه سقیفه است

 

با دشمن علی نروم من سوی بهشت

با منکرش برادری من لطیفه است

 

باید که در پی نسب اصلی اش رود

هرکس که گفته  است فلانی خلیفه است

 

شکر خدا که حب علی هست در دلم

شکر خدا که مادر من هم عفیفه است

مهدی علی قاسمی 

۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۵ ، ۱۱:۱۱
مهدی علی قاسمی

مست از سبوی دلبرم، از این چه بهتر!

سرخوش ز جام کوثرم، از این چه بهتر!

 

چیزی ندارم محضر حیدر بیارم

غیر از دو چشمان ترم، از این چه بهتر!

 

از اول عمرم عبای وصله دارش

سایه کشیده بر سرم، از این چه بهتر!

 

مِهر علی شد مُهر تأییدی برای 

دامان پاک مادرم، از این چه بهتر!

 

قنبر غلام حضرت پروردگار و...

...من هم غلام قنبرم، از این چه بهتر!

 

پوزه کشیدن بر درش چیز کمی نیست

کلب سرای حیدرم، از این چه بهتر!

 

من را نگاه فاطمه عبد علی کرد

با لطف زهرا نوکرم، از این چه بهتر!

 

وقت سحر با "یا علی" در سجده هایم

از رب خود دل می برم، از این چه بهتر!

 

او فاتح قلب من است و من اسیرِ

زلف امیر خیبرم، از این چه بهتر!

 

وقتی قسیم النار و الجنة علی شد

مشتاق روز کیفرم، از این چه بهتر!

 

هجر نجف خاک غریبی بر سرم کرد

در به درم...غم می خرم، از این چه بهتر!

 

مرد است و قولش، او خودش گفته می آید...

...در لحظه های آخرم، از این چه بهتر!

 

علی سپهری 

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۵ ، ۱۳:۱۶
علی سپهری

دانلود صوت شعر با نوای حاج عبدالرضا هلالی

دانلود صوت شعر با نوای حاج حیدر خمسه

دانلود صوت شعر با نوای حاج محمد رضا بذری

 

هر کس برای توبه مصمم نمی شود

با صد هزار موعظه آدم نمی شود

 

امروز اگر که فرصت توبه هدر دهیم

فردا همین مجال فراهم نمی شود

 

طاعات ما و حلقه ی پیوند با خدا

خالص نبوده است که محکم نمی شود

 

نامردی است بندگی لحظه ای ما

شوق گناه و نافله با هم نمی شود

 

باید برای خشکی چشم التماس کرد

این چاه خشک یک شبه زمزم نمی شود

 

ساکت نباش، حرف بزن با خدا، بگو:

من آمدم کنار تو باشم، نمی شود؟

 

شاید که از نگاه تو افتاده ام دگر 

وقتی دلم، شکسته و محرم نمی شود

 

در بین خوب ها منِ آلوده هم بخر

چیزی که از کریمی تو کم نمی شود

 

حلوا نخواستم، تو خودت را به من بده

حلوا برای غم زده مرهم نمی شود

 

جای بهشت کرب و بلا روزی ام کنید

بی کربلا بهشت، مجسم نمی شود

 

هرکس که آمده قدمی سمت کربلا

شرمنده ی رسول مکرم نمی شود

 

نان علی و فاطمه را سائلی که خورد

دیگر مقابل احدی خم نمی شود

 

شمشیر زهر خورده به فرق علی زدند

پس مرهمی براش فراهم نمی شود

 

جوری که آیه های سرش ریخته بهم

هر کار هم کنند منظم نمی شود

 

این ضربه سخت بود ولی در دل علی

بر دردهای کوچه مقدم نمی شود

 

زینب... مدینه، کوفه، مدینه، زمین طَف

یک زینب است و این همه ماتم؟! نمی شود

 

محمد جواد شیرازی

رمضان ۹۵

۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۵ ، ۰۶:۲۵
عبدالرقیه

" فاش می گویم و از گفته ی خود دلشادم"

پر شد از مهر علی پیکره و بنیادم

مست میخانه شدم یاد نجف افتادم

بنده ی حیدرم و از دو جهان آزادم

 

ساقی امشب بده باده به شعف آمده ام

با امیدی به سر خم نجف آمده ام

 

امشب از عشق تو مولا همه جا ریخت به هم

از قدومت همه ی ارض و سما ریخت به هم

بهر دیدار تو ای شاه ، گدا ریخت به هم

بی سبب نیست که این سینه ی ما ریخت به هم

 

صدف کعبه شکست و گوهرش پیدا شد

فاطمه بنت اسد هم قمرش پیدا شد

 

آمدی و حرم از شور و نوا پر شده است

کعبه از جلوه ی الطاف خدا پر شده است

جام های تهی از لطف شما پر شده است

 عالم از نعره ی مستانه ی ما پر شده است

 

ما همه مست تو هستیم همه مجنونت

سالیانی است که هستیم همه مدیونت

 

 

انبیا ریزه خور خوان تو هستند همه

محو در سوره ی انسان تو هستند همه

تشنه ی بارش احسان تو هستند همه

هر سحر خادم ایوان تو هستند همه

 

بی تو اصلا احدی نزد خدا محرم نیست

تو نباشی به خدا ختم رسل خاتم نیست

 

ای که بر هر دو جهان حکم ولایت داری

بر سر سائل خود دست حمایت داری

نسل در نسل به ما ویژه عنایت داری

بر همه انس و ملک حکم امامت داری

 

بهر هر سوخته دل یار علی باشد و بس

تا ابد سید و سالار علی باشد و بس

 

حاج مجتبی قاسمی

۹۵/۲

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۷:۳۰
عبدالرقیه

میکده پر ز می شده ساقی

من بیچاره پشت در ماندم

بین طعنه... میان زخم زبان...

نامتان را به روی لب خواندم

 

آمدم بنده ام کنی آقا

بنده ی تو شدن ولی سخت است

حیدری... عاشقان تو بسیار

قنبر تو شدن علی سخت است

 

مثل من در سپاه تو خیلی

مثل تو در نگاه من یکتا

کم نیاید ز تو یقین دارم

گر نگاهی به من کنی مولا!

 

بهترین جای این جهان حرمت

شرف این مکان به تو باشد

فاش می گویم این یقین من است

خلقت این جهان به تو باشد

 

نام تو رفع مشگل همه است

دشمنت هم به تو توکل کرد

در مصاف تو، در دل میدان

به عنایات تو توسل کرد

 

بی سبب نیست مست و حیرانم

ما عرفناک حق معرفتک

هر کس از ظن خود ز تو دم زد

عجز الواصفون عن صفتک

 

چقدر زخم در احد خوردی

جان ما نذر خاک پای تو باد

از فدا کاری تو دین خدا

تا خود روز حشر شد آباد

 

رایت حق فقط شما هستی

لعنت حق به پرچم دگران

آرزویم تمام عمر این است

پای تو من دهم علی جان، جان

 

هر کسی دل به دلبری داده

دلبر من فقط تویی حیدر

خادمی ات سبب شده آقا

فخر بر انبیا کند قنبر

 

اشهد انک امین الله

نامتان رافع گرفتاری

تا شنیدم و من یمت یرنی

بر لبم شد شهادتم جاری

 

حاج مجتبی قاسمی

۹۵/۱

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۵ ، ۰۱:۲۱
مجتبی قاسمی

دانلود صوت شعر با نوای کربلایی مهدی علی قاسمی

دانلود صوت شعر با نوای حاج میثم مطیعی
دانلود صوت شعر با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی

 

مستجیرٌ بکم... سلام آقا، ناجی انبیا علی جانم

مهبط الوحی، معدن الرحمة، یا أخَ المصطفیٰ علی جانم

 

مستم و حالت طرب دارم، میل بوسیدن عنب دارم

لائذٌ عائذٌ... به لب دارم، أنتَ کهفُ الوریٰ علی جانم

 

با دلی پر گناه آمده ام، باز هم رو سیاه آمده ام

به امید پناه آمده ام، مَن أتٰکُم نَجیٰ علی جانم

 

عصمة المؤمنین امین الله، شاه اهل یقین امین الله

آبروی همین امین الله، آبروی دعا علی جانم

 

مدح تو بر لسان جبریل است، بین تورات بین انجیل است

بین قرآن سخن به تفصیل است از تو یا مرتضی علی جانم

 

گرچه آلوده ام ولی گفتم، در نجف بی معطلی گفتم

 صد و ده بار یاعلی گفتم، ذکر مشکل گشا علی جانم

 

جلوه ی پنج تن شما هستی، قل هو الله من شما هستی

 اولین بت شکن شما هستی، قاتلُ الأشقیا علی جانم

 

ای نمایانگر مسیر از چاه، بی تو هر بنده می شود گمراه

نقطه ی تحت باء بسم الله، زوج خیرالنسا علی جانم

 

شاکرم در دلم تو را دارم، بین آب و گلم تو را دارم

گرچه من سائلم تو را دارم، همنشین گدا علی جانم

 

لالم از گفتن ثنای شما، پدر و مادرم فدای شما

هر چه دارم همه برای شما، لَکَ روحی فِدا علی جانم

 

هادیِ راه سر به راهم کن، تو فقط لحظه ای نگاهم کن

برده ات می شوم سیاهم کن، همدم برده ها علی جانم

 

به قلم میخورم قسم، به کتاب... سائلت را نمی کنی تو جواب

تَرْزُقُ مَنْ تَشَا بِغَیْرِ حِساب، تَرْزُقُ مَنْ تَشا علی جانم

 

محمد جواد شیرازی_ نجف اشرف

 

۹۴/۱۲

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۵۱
عبدالرقیه

دانلود صوت شعر با نوای حاج حسین سیب سرخی

دانلود صوت این مداحی با نوای کربلایی سجاد شریعتی

 

ای امیرالمؤمنین ما همه

آیت العظمای بیت فاطمه

 

آفرینش تحفه ای بر خوان تو

متقین ریزه خور احسان تو

 

مدح تو فرموده قرآن مبین

حب تو واجب بُوَد بر مسلمین

 

افضل الاعمال شد ذکر شما

لا فتی را گفت جبریل از خدا

 

ای سخن های تو آیاتی عمیق

ای رفیق هر فقیر بی شفیق

 

میهمان، در خانه ی حق مادرت

برترین زن در دو عالم همسرت

 

اسوه ی صبر است زینب دخترت

آسمان ها سائلان قنبرت

 

ای که مدح تو خدا فرموده است

آیه آیه سوره ها فرموده است

 

ای نفس های تو انسان آفرین

ای نظرهای تو سلمان آفرین

 

نام تو ذکر مدام انبیاء

ذکر تو حصن حصین اولیاء

 

ای امید هر نبی و هر ولی

نام تو در آسمان ها شد علی

 

انبیاء بر تو توسل کرده اند

اوصیاء بر تو توکل کرده اند

 

آدم از تو در زمین بخشیده شد

تا که نامت برد او هم دیده شد

 

مایه ی آرامش یعقوب تو

بر همه بیچارگان یعسوب تو

 

ای پناه یوسف اندر قعر چاه

خوانده ات با صد امید و سوز آه

 

یونس از دریا صدا زد یا علی

در دل غم ها صدا زد یا علی

 

چون عصا در دست موسی مار شد

ترس در رخسار او بسیار شد

 

گفت حیدر ناگهان آرام شد

ای عجب آن اژدها هم رام شد

 

در تمام سختی و اوج محن

از تو ایوب نبی گفته سخن

 

صبر او از صبرتان نشأت گرفت

با توسل بر تو او قدرت گرفت

 

شعله سر زد زاتش نمرودیان

دست ابراهیم بسته آن میان

 

بین آتش زد خلیل الله ندا

یا علی حیدر مدد یا مرتضی

 

ای سلیمان ها به دور قنبرت

خضر و یونس ها گدایان درت

 

مور تو کار سلیمان می کند

نام تو والله طوفان می کند

 

در کنار نوح در اوج بلا

بوده ای از ابتدا تا انتها

 

ای دخیلت جمله ی پیغمبران

ای ولایت از تو باقی در جهان

 

نسل تو نسل امامان مبین

عشق ما باشد امام آخرین

 

منجی عالم بود فرزند تو

کل معصومین همه در بند تو

 

ای تمام عرشیان مشتاق تو

انبیاء و اولیاء عشاق تو

 

رونمایی کرده حق از روی تو

کعبه دارد یک نمی از بوی تو

 

مادرت آمد عجب غوغا شده

بهر او دیوار کعبه وا شده

 

مادر عیسی اگرچه رانده شد

مادرت با عشق اینجا خوانده شد

 

کعبه از عشق تو گشته سینه چاک

تا قدم بر او گذاری پاک پاک

 

خانه ی حق گشته زایشگاه تو

راه حق تنهاست آقا راه تو

 

آری آری هست عالم هست توست

اختیار هر دوعالم دست توست

 

ای امید هر نبی و هر ولی

جان عالم باد قربانت علی

 

حاج مجتبی قاسمی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۴ ، ۲۱:۴۷
مجتبی قاسمی

لسلام علیک یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ 

عَبْدُکَ وَابْنُ عَبْدِکَ وَابْنُ اَمَتِکَ جآءَکَ مُسْتَجیراً بِذِمَّتِکَ

 

دانلود صوت این مداحی با نوای حاج محسن صائمی

 

عبد دربار توام، بنما نگاهی یا علی

بنده ی زار توام ، بنما نگاهی یاعلی

 

دستهایم را بگیر از روی لطف ای ذوالکرم

کلبِ دربار توام ، بنما نگاهی یاعلی

 

سرپرستی کرده ای بر این گدایت در عوض...

...من فقط عار توام ، بنما نگاهی یاعلی

 

حتم دارم که می آیی و مرا هم می خری

بین بازار توام ، بنما نگاهی یاعلی

 

هرکه آمد در نجف از هیبتت در سجده رفت

ساجدِ خوار توام ، بنما نگاهی یا علی

 

کاش روزی را ببینم ، که چو میثم آخرش...

...بر سر دار توام ، بنما نگاهی یاعلی

 

فاطمه کرده مرا دیوانه ی کوی حسین

بر سر کار توام ، بنما نگاهی یاعلی

 

تا دم مرگم دو چشمم بر در است و منتظر...

...بهر دیدار توام ، بنما نگاهی یاعلی

 

#مهدی_علی_قاسمی ۹۴/۶/۷

#نجف_حرم_امیرالمومنین_بالاسر

 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۴ ، ۲۱:۱۶
مهدی علی قاسمی

گاهی میان راه عقب را نگاه کن

خیر کثیرِ حضرت رب را نگاه کن

 

بی خود نبوده که شب و روزت علی شده

از لطف فاطمه است سبب را نگاه کن

 

هرگز پیِ فلان و فلان زاده ها نرو

 در راه عشق، اصل و نسب را نگاه کن

 

از برکت زراعت حیدر چنین شده

شیرینی میان رطب را نگاه کن

 

هرجا که رد شده است بهشتی بپا شده

خاک نجف وجب به وجب را نگاه کن

 

سوگند میخورم که به چشمش طلا کند

در زیر پاش ظرف حلب را نگاه کن

 

از من نپرس این همه سائل برای چیست؟!

کیسه به دوشِ نیمه ی شب را نگاه کن

 

تا که طبیب شد، همه بیمار او شدند

خیل مریض پشت مطب را نگاه کن

 

در جنگ تن به تن که همه خوف کرده اند

تنها امیرِ داوطلب را نگاه کن

 

عمربن عبدود سر خود را به باد داد

بنشین و رزم شیر عرب را نگاه کن

 

نَفسُ الرَّسول بودن او جای خود سپس...

"زوج البتول" گشت... "لقب" را نگاه کن

 

نذر نگاه او صدقه، سر عطا نما

یعنی طریق ام وهب را نگاه کن

 

زهرا اجازه داد... محب علی شدیم

خیر کثیرِ حضرت رب را نگاه کن

 

محمدجواد شیرازی

۹۴/۶

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۴ ، ۲۰:۳۵
عبدالرقیه

باز هم بنده ی تو گریه کنان می آید

بر من این دوریِ آقام گران می آید

همه جا جار زدم صاحبمان می آید

ای أجل صبر کن امّید جهان می آید

 

آخرش یار سفر کرده می آید از راه

آید از راه شبی منتقم ثارالله

 

یارب العفو که این بنده ی فرّار آمد

از گنه خسته شد و بر در تو زار آمد

شب قدر است ببین عبد گنهکار آمد

عاشق و در به در حیدر کرار آمد

 

ای خدا با همه ی جرم و خطا آمده ام

به امید کرم و لطف و عطا آمده ام

 

معصیت آخرِ سر نان مرا آجر کرد

بایدامشب به برت توبه ای همچون حُر کرد

نام حیدر صدف سینه ی ما را دُر کرد

رحمت واسعه اش ظرف مرا هم پر کرد

 

امشبی را خودِ الله  عزادار علیست

هرکه را می نگرم بنده ی دربار علیست

 

سر او تا دمِ ابرو چه به هم ریخته است

چشمهایش شده کم سو چه به هم ریخته است

دلش از خاطره ی کوچه به هم ریخته است

یاد خونابه ی پهلو چه به هم ریخته است

 

فکر و ذکرش دم آخر شده زهرای بتول

شکوه ها می برد از امت خود پیش رسول

 

درد و دل با پسرش کرد دم آخر خود

کربلا جان تو و زینب غم پرور خود

قتلگه دور کن او را تو ز دور و بر خود

و بگو خوب ببندد گره معجر خود

 

کوفیان در دلشان کینه ی من را دارند

بعد تو شمر و سنان رو به حرم می آرند

 

#مهدی_علی_قاسمی 

94/4

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۴ ، ۲۱:۰۹
مهدی علی قاسمی

عاشق اگرچه شانه به گیسو نمی زند

بهر نیاز پَرسه به هر سو نمی زند

 

عمری است در خیال قدم رنجه ی علی 

با اشکِ چشم، آب به هر گونه می زند

 

مقصود او نظاره ی رخسار ساقی است

بیهوده بین میکده جارو نمی زند

 

از سیلیِ زمانه اگر سرخ رو شود

جز مرتضی به هیچ کسی رو نمی زند

 

هر کس به ظن خویش شود یار بی نوا

حرف از دلیلِ کوچ، پرستو نمی زند

 

کل صفات ذات خدا جز خدایی اش

با مرتضی علی به خدا مو نمی زند

 

عابد بدون حبِ علی چون کسی است که

شیپور را گرفته و وارونه می زند

 

انگورهای روی ضریحش چه می کند

بیهوده شیخ بین حرم "هو" نمی زند

 

من حاضرم قسم بخورم بر ضلالتش

هرکس نجف رسیده و زانو نمی زند

محمد جواد شیرازی ۹۴/۴/۱۶

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۴ ، ۰۴:۲۴
عبدالرقیه

گفتند فرق فاتح خیبر شکسته شد

فرقش نه…رکن دین پیمبر شکسته شد

حالا که نیست فاطمه اش، سر شکسته شد

تا زنده بود کِی سر حیدر شکسته شد؟

 

در کوچه فاطمه سپر مرتضاش شد

حالا که نیست اوج غریبیش فاش شد

 

حیدر اگر به بستر خود گریه می کند

در لحظه های آخر خود گریه می کند

تنها برای همسر خود گریه می کند

بر آیه های کوثر خود گریه می کند

 

سی سال قلبش از غم زهرا کباب شد

سی سال با نگاه مغیره عذاب شد

 

فرقش شکست، خانه ولی در خطر نبود

زن پشت درب خانه و آن سو شرر نبود

شکر خدا که دشمن او پشت در نبود

این بار از مغیره و قنفذ خبر نبود

 

شمشیر گرچه تا وسط گونه اش برید

در روز دفن فاطمه آقا قدش خمید

 

عمر علی سرآمده و آخرین شب است

مولا میان بستر خود غرق در تب است

حالا که قلبش از غم و غصه لبالب است

دلواپس حسین و پریشان زینب است

 

عباس تو بمان که نصیحت کند تو را

درباره ی حسین وصیت کند تو را

 

این کینه ها دو مرتبه تکرار می شود

در کربلا حسین گرفتار می شود

در قتلگه که معرکه دشوار می شود

روباه هم شبیه سگِ هار می شود

 

از هر طرف به پیکر او حمله می کنند

در پیش چشم مادر او حمله می کنند

 

تا سعی می کند که به زانوش پا شود

سنگی دوباره سمت جبینش رها شود

با نیزه جسم بی رمقش جا به جا شود

از پشت عاقبت سرش از تن جدا شود

 

عصر دهم به زخم دل ما نمک زنند

طفلان و دختران حرم را کتک زنند

 

علی سپهری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۴ ، ۲۲:۰۵
علی سپهری

صَلّی اللّه علیکَ یا أمیرالمؤمنین

 

دانلود صوت این مداحی با نوای کربلایی حسین طاهری

 

عالم فدای خاک درت یا ابوتراب

هستم اسیر و در به درت یا ابوتراب

 

امشب ملائکه همگی صف کشیده اند

بهر طواف دور سرت یا ابوتراب

 

موسی و خضر و یوسف و یعقوب بوده اند

عمری گدای یک نظرت یا ابوتراب

 

عیسی اگر که معجزه اش زنده کردن است

این گوشه ای است از هنرت یا ابوتراب

 

لا فرق بینک....به خدا غرق حیرتم

رب خوانمت و یا بشرت یا ابوتراب(۱)

 

چشم رسول بوده به هنگام کارزار

بر دست های معتبرت یا ابوتراب

 

در مدح تو بس است همین قدر گفته اند:

جوشن نداشت پشت سرت یا ابوتراب

 

بی شک دعای فاطمه در بین جنگ ها

بوده مدافع و سپرت یا ابوتراب

 

یک تکه استخوان بدهی تا ابد بس است

افتاد اگر به ما گذرت یا ابوتراب

 

آیند سوی تو همه ی شیعیان به حشر

همچون گدا به دور و برت یا ابوتراب

 

ما ریزه خوار لطف حسینیم تا ابد

ما سائلیم بر پسرت یا ابوتراب

 

ذُخرالحسین و پشت و پناهش که بوده است

در کربلا به جز قمرت یا ابوتراب؟

 

هر بار آمدم به نجف مست گشتم از 

فیض زیارت سحرت یا ابوتراب

 

از بس نخورده است هوای نجف به ما

گردیده ایم خون جگرت یا ابوتراب

 

ای کاش عاقبت سحری در حریمتان

باشم غلام و رفتگرت یا ابوتراب

 

هر کس ندیده صحن تو را غصه میخورد

هر کس نرفته کرب و بلا غصه میخورد

 

مهدی علی قاسمی ۹۴/۲/۱۰

 

۱)پ ن:

در دعای ماه رجب چنین تعبیری آمده:

«...لافرق بینک و بینها إلّا أنَّهم عِبادُک و خَلقُک...»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۰:۱۹
مهدی علی قاسمی

یا علی گفتم جنونم باز هم بسیار شد

نقطه بودم حب حیدر دور من پرگار شد

 

 

معصیت کردم ولی هربار دستم را گرفت

اولش ستار شد، بعدش خودش غفار شد

 

 

 

بی وفا بودم ولی آقا فقط لطفش رسید

بر گدایی که همیشه بر سرش سربار شد

 

 

 

حب جنت، نه... که مقصود اقتدا بر مرتضاست

در دل شب ها اگر عبد علی بیدار شد

 

 

 

نام مولا چون محمد رکن آیین من است

پس دو باری نام او هم در اذان تکرار شد

 

 

 

حق تعالی خواست تا حیدر مراد ما شود

در قبول هر عمل حب علی معیار شد

 

 

 

روی هر برگِ درختی حک شده نام علی

این علی های رُخَم را فاطمه معمار شد

 

 

 

ذکر هر مرغی در عالم نام زیبای علی است

هر دم و هر بازدم که خارج از منقار شد

 

 

 

دشمنانش هم همه مدح و ثنایش گفته اند

"لافتی إلّا علی..." اصلا مگر انکار شد؟

 

 

 

کار هر کس نیست فتح خندق و بدر و حنین

قصه ها دارد اگر که در لقب کرار شد

 

 

 

وارث علم نبی و حاکم روز جزا...

...سنجش اعمال و سیفِ حضرت قهار شد

 

 

 

یا من أرجوه لکل خیرِ من تنها علی است

باطن اذکار شد، او مخزنُ الاسرار شد

 

 

 

من نمی دانم چه سِری دارد ایوان نجف

هر کسی یکبار آمد بعد از آن بیمار شد

 

 

 

شد بنا قبرش میان قلب هر کس عاشق است

ای بنازم این حرم را کعبه ی سیار شد

 

محمد جواد شیرازی ۹۴/۲

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۸:۰۳
عبدالرقیه

شکر حق اینکه باز روزی شد، در نجف من دوباره سرمستم

زیر ایوان رسیدم و گفتم: عبد این خانواده دربستم

 

 

بازگشتم دوباره پیش خودت، پدر مهربان من حیدر

گرچه توبه شکسته ام اما، باز هم تو گرفته ای دستم

 

 

فلسفه خوانده نیستم اما، اعتقادی برای خود دارم

هستی من به فکر ناقص نیست، "تا که من گریه می کنم، هستم"

 

 

هر چه دارم بگیر و در عوضش، گریه ی بیشتر عطایم کن

آب رو هست و آبروی گدا، چشم بر دست رحمتت بستم

 

 

سجده کردم به سوی گنبد تو، هو کشیدم به دور مرقد تو

عشق تو می کِشد مرا بر دار، آخرش کار می دهی دستم

 

 

من سگ آستانتان... هرگز، چون که کلب شما وفادار است

آبرو ریز خانه ات هستم، من همان بی وفا...همان پستم...

 

 

قرعه بدحالی است خب باشد، جام من خالی است خب باشد

باده از دیگران نمی خواهم، پیش ساقی فقط تهیدستم

 

 

با دو دریای چشم یا با خون، می نویسم به سجده این مضمون

از همه غیر مرتضی سیرم، از همه غیر مرتضی خسته ام

 

 

 

روزی ما اگر که پابوس است، از عنایات ساکن طوس است

نائب شاه خود رضا هستم، عهد و پیمان خویش نشکستم

 

 

محمد جواد شیرازی

 

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۴ ، ۰۰:۰۰
عبدالرقیه

دل در پناه ذکر علی با صفا شود

گفتم علی و جلوه ی ذکرم خدا شود

 

هر شیعه ای که سمت نجف می کند سلام

در روز حشر قیمت آن بر ملا شود

 

با ذکر حیدر است که دل مست می شود

خاک دلم به حب علی کیمیا شود

 

آید ندا زعرش الهی علی علی

اینجا خدا به نام علی رونما شود

 

وقتی محبتش  دل من را خنک کند

دامان مادرم زخیانت جدا شود

 

شاهی که قنبرش به قیامت شود شفیع

خاک مزار نوکر او طوطیا شود

 

من غیر مرتضی به کسی رو نمیزنم

دنیا اگر چه ضد علی یکصدا شود

 

قرآن کتاب مدح امیر نجف بوَد

یک گوشه از مناقب او «انّما...» شود

 

پرچم به دوش ، بهر نبی کیست جز علی؟

مدحش به کارزار فقط لافتی شود

 

در حیرتم که فاتح خیبر پس از نبی

خانه نشین ز دشمنی اشقیا شود؟

 

دستی که درب قلعه ی خیبر جدا نمود

این گونه با طناب جفا آشنا شود

 

درکوچه دامنش ز دو دستان فاطمه

با ضربه ی مغیره و قنفذ رها شود

 

در غربتش چه گویم ازین غصه سوختم

بر منبر مدینه به او ناسزا شود

 

#مهدی_علی_قاسمی - 93/11/30

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۴۴
مهدی علی قاسمی